یکی از مشکلاتی که در رابطه با اصلاح نژاد زنبور عسل وجود دارد این است که در موقعی که در داخل یک نژاد و در بین لاین های انتخابی آن نژاد تلاقی های مکرر انجام شود (تلاقی های خویشاوندی یا Inbreeding) صفات نامطلوب به تدریج ظاهر میشوند. همخونی عبارتست از جفتگیری نر و ماده ای که درجه قرابت آنها به یکدیگر از متوسطه درجه قرابت در جمعیت آنها بیشتر باشد. (Moritz, 1986). اینگونه جفتگیری ها معمولاً باعث کاهش قدرت ادامه حیات در نوزادان شده، نسبت به بیماریها حساستر و عملکرد آنها کمتر بوده و عموماً درجه سازش آنها به محیط کاهش مییابد و ضمناً سایر رفتارهای نوزادان نیز ممکن است تحت تأثیر واقع شوند. دراین پست به بررسی عارضه همخونی در زنبور عسل می پردازیم .
همخونی در زنبور عسل (Inbreeding)
پیدایش اینگونه صفات نامطلوب به علت از دست رفتن تنوع ژنتیکی در نوزادان حاصله از قرابت های نزدیک است. مطالعات زیاد نشان داده است که همخونی نه تنها روی رفتار و عملکرد نوزادان مؤثر است بلکه مرفولوژی و فیزیولوژی آنها نیز تحت تأثیر واقع میشوند. کاهش درجه تنوع ژنتیکی یا تقلیل هتروزیگوتی از یک طرف و عوامل سیتوپلاسمی مربوط به ملکه که از طریق انتقال به داخل تخم به نوزادان منتقل میگردد و همچنین اثر متقابل این عوامل مجموعاً باعث بروز صفات نامطلوب در پدیده همخونی میشود.
برای جلوگیری از این مشکلات توصیه شده است که حتی ال امکان از تلاقی های خویشاوندی که منجر به همخونی میشوند احتراز کرده و ضمناً از روش هیبرید گیری استفاده گردد.
تحقیقات نشان داده است که بعضی از هیبرید ها تولید عسل سالانه آنها نسبت به لاین های اقتصادی موجود تا 50% افزایش داشته اند. ضمناً ثابت شده است که بعضی از خصوصیات ظاهری اینگونه هیبریدها نسبت به والدین آنها بهتر و برتر بوده است. Ruttner در سال 1967 اظهار داشته است که برای اصلاح نژاد زنبور عسل میتوان ابتدا در داخل یک نژاد، لاین های برتر را انتخاب کرده و سپس با لاینهای انتخاب شده از نژاد دیگری تلاقی نمود. وی اضافه میکند که در داخل یک نژاد جغرافیایی بعی از لاین ها با شرایط خاص محلی سازش یافته و این صفات به صورت ژنتیکی به نسلهای بعدی آن منتقل میشوند. لذا با انتخاب مصنوعی و تلاقی های مناسب و به شرط رعایت حداقل همخونی (Inbreeding) میتوان به هیبریدهای مطلوب دست یافت.
ذکر این نکته ضروری است که در هیبریداسیون یا دورگ گیری به همان اندازه که ممکن است بعضی از صفات در جهت مطلوب سوق یابند، ممکن است صفات نامطلوب نیز حاصل شوند. این محقق معتقد است که در مورد دورگ گیری دو نکته باید مورد توجه قرار گیرد، اولاً تلاقیها به گونهای نباشد که صفات نامطلوب در هیبرید متمرکز گردند، ثانیاً علاوه بر متمرکز کردن صفات مطلوب جدید صفات مطلوب محلی نیز در نژادهای جغرافیایی محفوظ بمانند.
همانطور که قبلاً گفته شد تلاقیها یا جفتگیریهای خویشاوندی در زنبور عسل منجر به همخونی و پیدایش صفات نامطلوب میگردد. در این رابطه مطالعات مختلف نشان داده است که کاهش درجه هتروزیگوتی در هر نسل که منجر به همخونی میشود بسته به نوع تلاقی متفاوت میباشد. از جمله:
تلاقی برگشتی با یک نر | 50 درصد کاهش درجه هتروزیگوتی |
تلاقی مادر با پسر | 3/29 درصد کاهش درجه هتروزیگوتی
|
تلاقی برادر با خواهر | 1/19 درصد کاهش درجه هتروزیگوتی |
تلاقی عمه یا خاله با پسر برادر یا پسر خواهر | 4/17 درصد کاهش درجه هتروزیگوتی |
تلاقی عمو زاده ها، دایی زاده ها، عمه زاده ها، خاله زاده ها | 13 درصد کاهش درجه هتروزیگوتی |
تلاقی عمو یا دایی با دختر برادر یا دختر خواهر | 6/9 درصد کاهش درجه هتروزیگوتی |
لذا مشخص است که در اثر جفتگیری هایی که در بین خویشاوندان نزدیکتر انجام میشود قدرت ادامه حیات نوزادان در هر نسل کمتر شده و از نظر اقتصادی ممکن است امکانپذیر نباشد.
این تجربه است که کمک می کند در هر تجارتی موفق شوید، ما بدون هیچ چشم داشتی تجربه خود را در اختیار شما خواهیم گذاشت
گروه تولیدی پژوهشی نیازی
آفرین بر شما🙏💐💐💐💓💓