0

بیماری های قارچی قابل انتقال از حیوان به انسان:قارچ درماتوفیتوزیس

قارچ درماتوفیتوزیس

قارچ درماتوفیتوزیس نوعی بیماری قارچی است که ناشی از درماتوفیت ها است. برخی ها بر این عقیده اند که رایج­ترین نوع بیماری مشترک در جهان می باشد. درماتوفیت­ها به سه گروه دسته بندی می شوند. گونه های حیوان دوست که به طور معمول در جانوران یافت می شود و بسیاری از آنها می توانند به انسان انتقال پیدا کنند. گونه های انسانی نیز به طور معمول در انسان ها یافت می شوند. گونه های خاک دوست، ساپروفیت­های ساکن در خاک هستند. به جز میکروسپوروم جیپسیوم، درماتوفیت هایی که باعث عفونت قارچیِ مشترک بین انسان و حیوان می شوند، به ویژه میکروسپوروم کانیس، تریکوفیتون وروکوزوم، تریکوفیتون اکوئینوم و تریکوفیتون منتاگروفیت، حیوان دوست هستند. میکروسپوروم کنیس شایع ترین گونة حیوان دوست در جهان است. در این پست به ویژگی های قارچ پوستی و قارچ درماتوفیتوزیس که یکی از شایعترن بیماری ها در میان انسان و حیوان است می پردازیم.

درماتوفیتوزیس

سبب شناسی

درماتوفیت­ها و قارچ پوستی میزبانان ترجیحی گوناگونی دارند گرچه بیشتر آنها قادرند گونه های متعددی را آلوده سازند. سگ­ها و گربه ها معمولاً با میکروسپوروم کنیس، میکروسپوروم منتاگروفیت یا میکروسپوروم جیپسیوم آلوده می شوند در حالی که تریکوفیتون وروکوزوم بیشتر نشخوارکنندگان و تریکوفیتون اکوئینوم به طور غالب اسب­ها را آلوده می سازند. تمامی موارد می توانند به انسان انتقال یابند. چنین برآورد شده است که گونه های مشترک بین انسان و حیوان حدود ۲۰ تا ۵۰٪ عفونت انسانی را شامل می شوند.

توزیع جغرافیایی / همه گیر شناسی

درماتوفیت­ها در سرتاسر جهان وجود دارند؛ با این وجود تفاوت های جغرافیایی در توزیع گونه ها وجود دارد. کلونیزاسیون یا عفونت بالینی با درماتوفیت­ها در گربه ها امری رایج و معمول است. میکروسپوروم کنیس در ۳۶-۳٪ سگ­های سالم و %۵۴-۰ گربه های سال یافت می شود. نرخ­های بالاتر تا ۱۰۰٪ را می­توان در گروه­های خاصی مانند گربه های ولگرد مشاهده کرد. علاوه بر گربه های ولگرد، گربه های کمتر از یک سال و گربه هایی که اجتماعی نگهداری می­شوند، نرخ بالاتری را دارند. جانوران با موی بلند ممکن است مثل تشک های مویی باشند که می توانند در نظافت معمول جانور مشکل ایجاد نموده و محیطی مناسب و مستعد را برای رشد قارچی فراهم کنند، گرچه اطلاعات در مورد طول موها به عنوان عامل خطر در تناقض و تضاد است. در مقایسه با گربه ها، سگ­ها کمتر تحت تأثیر قرار می گیرند و سگ­های آلوده، معمولاً توله ها هستند. دیگر گونه های جانوران خانگی که حامل یا ناقل درماتوفیت­ها هستند، شامل خوکچه های هندی، همسترها، جوجه تیغی ها و طوطی سانان هستند.

درماتوفیت­ها و قارچ پوستی به شدت مسری هستند. تحقیقی در خصوص خانواده هایی که گربه های آلوده به میکروسپوروم کنیس را دارند وجود دارد که از ۵۰٪ خانواده هایی که در تماس بودند، ٪۴۴ بزرگسالان و ۸۰٪ کودکان آلوده شده اند. درماتوفیت­های حیوان دوست معمولاً در میان مردم گسترده نمی شوند گرچه اعضای خانواده ممکن است از منبع حیوانی مشابه و یکسان آلوده شوند.

به دلیل نزدیکی بین گربه ها و انسان­ها و همچنین گسترش بیشتر عفونت قارچ پوستی، گربه ها در مقایسه با دیگر گونه­ های حیوانی، به عنوان اصلی ترین منابع حیوانیِ همجوار با انسان هستند. انتقال از دیگر گونه های حیوانی هم جوار با انسان، به ویژه از جانوران آلوده شده نیز اتفاق می افتد. انتقال گونه های انسانی از انسان به حیوان نادر اما امکان پذیر است.

قارچ درماتوفیتوزیس

قارچ درماتوفیتوزیس در سگ

پاتوفیزیولوژی

درماتوفیت­ها به شمار زیاد روی مو و پوست افراد آلوده، وجود دارند و مشاهده ی نشانه های بالینی درماتوفیت­ها برای عفونت زایی در یک حیوان لازم نیست. با وجود اینکه در ابتدا، انتقال از راه تماس مستقیم با آرتروسپورهای یک فرد آلوده و یا محیط آلوده می باشد. اما آرتروسپورها به اندازه کافی کوچک بوده و برای گسترش در فاصله های کوتاه از راه هوا مناسب هستند. کک ها نیز می توانند آرتروسپورها را بین افراد انتقال دهند. روش­های رایج تماس مانند مبلمان یا ملافة تخت خواب ها نیز می توانند درماتوفیت­ها را گسترش دهند.

پیشرفت عفونت و آلودگی قارچ پوستی نیاز به تماس آرتروسپورها با پوست آسیب دیده، دارد چرا که آرتروسپورها نمی­توانند به پوست سالم نفوذ کنند، اما جراحت های جزئی پوست یا آسیب ناشی از رطوبت می تواند برای رشد عفونت و گسترش آن کافی باشد. این بیماری در محیط­های گرم و مرطوب رایج تر می باشد چراکه شرایط مناسب برای زنده مانی درماتوفیت­ها، پوست خیس و رطوبت می باشند. ابتدا درماتوفیت­ها در بافت شاخی تکثیر می­یابند و سپس به مو، پوست و ناخن ها حمله می کنند. دوره نهفتگی این بیماری حدود ۱ تا ۳ هفته می­باشد.

جانوران

نشانه های بالینی

نشانه های بالینی می توانند بسیار متنوع باشند. رایج ترین نشانه ها، ریزش مو، جرم گرفتن و پوسته پوسته شدن می­باشد. این بیماری می تواند بصورت بدون خارش و یا به شدت خارشی به همراه زخم و تخریبات پوستی (ناشی از خارش) مشاهده شود. ضایعه ممکن است حلقوی شکل با مرکزی مسطح و لبه های برجسته و فعال وجود داشته باشند اما در تمام موارد گسترش نمی یابند. در گربه ها ضایعات می توانند به شکل کانونی یا چند کانونی باشند. جرم گرفتن و ریزش مو گسترده تر می باشد. جرم گرفتن و قرمزی پوست پینه شایع است. در موارد شدید ممکن است پمفیگوس فولياسئوس مشاهده شود. در سگ­ها، ریزش موی كانونی یا چند کانونی شایع ترین علامت است. سگ­ها در مقایسه با گربه ها ضایعات کانونی کلاسیک با ضایعات گسترده بیشتری دارند.

تشخیص

با توجه به تنوع نشانه های بالینی و شباهت آنها به دیگر بیماری ها، استفاده از نشانه های بالینی این بیماری به تنهایی کمک کننده نیستند. بیشتر از آزمایش نور “وود” به عنوان ابزار غربال­گری استفاده می­شود. این آزمایش دارای منطق خاص می باشد اما حساسیت محدودی دارد چرا که تقریباً نیمی از میکروسپوروم کنیس­ها در مقابل نور شفاف می شوند اما دیگر گونه های درماتوفیت­ها این طور نیستند. نتیجه مثبت و واقعی، مشاهده یک رنگ روشن “سیب سبز” در طول محور استوانه ای مو می­باشد. در حالی که ارزش پیش آگهی مثبت در این آزمون قابل قبول است؛ تمامی جانوران نیز باید با کشت میکروب در آزمایشگاه مورد آزمون قرار گیرند. آزمایش نور وود شاید کاربردی ترین آزمایش در زمان شیوع نژاد فلورسنسی میکروسپوروم کنیس باشد.

شناساییِ درماتوفیت­ها و قارچ پوستی را می توان با آزمایش میکروسکوپی موهای کنده شده از جانوران انجام داد. موها را به مدت یک شب در روغن معدنی یا ترجیحاً در هیدروکسید پتاسیم ۱۰- ٪۲۰ معلق نموده و به آرامی به مدت ۱۰ دقیقه حرارت دهید. استفاده از این روش به ویژه در مورد کارکنان بی تجربه مناسب بوده و بهتر است به عنوان ادامه­ی آزمون دنباله­ای مشاهدة نوری وود در نمونه های مثبت، مورد استفاده قرار گیرد.

کشت میکروب برای تشخیص قطعی مورد نیاز است و باید به شکل روزمره انجام شود. نتایج مثبت و منفی کاذب ممکن است به دست بیاید و عود مجدد در دوره زمانی طولانی وجود داشته باشد. روش ایده آل برای جمع آوری نمونه، برس کشیدن با استفاده از یک مسواکِ جدید می باشد که آن را با شدت در ناحیه ضایعه ­دار و مشکوک برای مدت ۲ تا۳ دقیقه می کشند. سپس مسواک را برای کشت آزمایشگاهی قارچ ارائه می نمایند.

درمان

در جانوران سالم، عفونت معمولاً خود محدود شونده است؛ با این وجود، حذف طبیعی ۲ تا ۳ ماه به طول می­انجامد. به دلیل وجود توانایی انتقال عفونت در طول این مدت، درمان توصیه می گردد. درمان جانوران آلوده و غیرقابل تشخیص در معاینات، نیز به منظور کاهش خطر انتقال توصیه می شود. درمان موضعی ترجیح داده می شود و برای راحتی در کاربرد ضد قارچ­ها، کوتاه نمودن موها ممکن است مورد نیاز باشد. به منظور اجتناب از آلودگی محیطی گسترده در زمان تماس کارکنان در طول دوره­ی کوتاه کردن موها (به دلیل وجود توانایی گسترش گستردة موهای آلوده)، مواردی باید به دقت انجام شود. از آرامبخش­ها، به ویژه در مورد گربه­ ها باید استفاده شود. کوتاه کردن موهای جانوران در حالتی که ناحیه کوتاه شده با کیسه زباله محصور شود، به کاهش گسترش موهای آلوده کمک می کند. در صورتی که جارو برقی مجهز به “فیلتر هپا” باشد، استفاده از آن در زمان کوتاه نمودن موها مفید خواهد بود. انیل کونازول، سولفور آهک و میکونازول رایج ترین درمان های موضعی هستند. باید تمام پوشش مویی درمان شود، نه فقط محل ضایعات. درمان موضعی می­تواند دوره بیماری را کوتاه سازد اما در خصوص عفونت های مکرر، جانورانی که دچار سیستم ایمنی ضعیف هستند و یا در زمان شیوع بیماری معمولاً درمان سیستمیک انجام می­شود. داروهای سیستمیک متعددی وجود دارند که بسته به نوع و گونه حیوانی، شامل گریزئوفولوین، کتوکونازول، ایتراکونازول، فلوکونازول و تربينافين می­باشد. تربينافين گزینه بسیار خوبی است اما در صورت زیاد بودن جانوران آلوده، ممکن است پر هزینه باشد. در حالت عالی، درمان باید تا مشاهده­ی کشت میکروبیِ منفی (که در ۲ تا ۴ هفته بعد از شروع درمان آغاز می گردد)، هر دو هفته یکبار ادامه باید.

قارچ پوستی

انسان­ها

نشانه های بالینی

در انسان ها، عبارت کچلی برای اشاره به درماتوفیتوزیس، به همراه شرحی از محل عفونت، استفاده می شود. بیشتر به کچلی سر، کورپوریس گفته می شود که به شکل یک یا چند ضایعة دایره ای شکلِ پوسته پوسته شده، و وجود یک لبه ی برجسته مشاهده می شود و ممکن است دارای پوستول یا پاپول­های فولیکولار و مرکز مسطح یا فرورفته، باشد. تنه و پاها معمولاً بیشتر تحت تأثیر قرار می گیرند. ممکن است درجات متفاوتی از خارش نیز وجود داشته باشد. عفونت با گونه های حیوان دوست، معمولاً بیشتر باعث التهاب و جوش های چرکی می شود. درماتوفیت­ها بیشتر در مناطق گرمسیر شایع و رایج هستند. در مناطق معتدل، بیشتر در میان کودکان و به همراه گونه های حیوان دوست اتفاق می افتند. افراد مسن و مبتلایان به سیستم ایمنی ضعیف در معرض خطر بیشتری قرار دارند.

کچلی سر با پوسته پوسته شدن به همراه قرمزی پوست، التهاب و ریزش مو مشخص می­شود. این مسئله بیشتر در کودکان ۴ تا ۱۱ ساله اتفاق می افتد. عفونت های منطقه ای معمولاً ناشی از گونه های انسانی هستند، اما عفونت­های حیوانی نیز می تواند ایجاد شود.

درماتوفیتوزیس عمیق یا پخش شده غیر معمول است و بیشتر در کسانی که سرکوب ایمنی دارند، به ویژه مبتلایان به HIV/AIDS ایجاد می شود. گزارشات بیماری پخش شدة ناشی از گونه های حیوانی، بسیار کم هستند. این امر به علت حمله­ی درماتوفیتها به بافت­های زیر پوستی و لنفاوی (که به شکل جدی با گسترش سیستمیک همراه است)، به وجود می آید. این حالت می تواند کشنده باشد، به ویژه اگر درگیری سیستم اعصاب مرکزی وجود داشته باشد.

کچلیِ پایی (پدیز) و کچلیِ کروریز، نوعی درماتوفیتوزیس هستند اما بیماری مشترک نمی باشند؛ آنها با گونه­های انسانی تولید می شوند.

تشخیص

اصول تشخيص قارچ پوستی مشابه چیزی است که در قسمت بالا در خصوص جانوران ارائه گردید. نمونه های کشت میکروبی از ضایعات بریده یا خراشیده شده و جمع آوری می گردند. نمونه برداری از حاشیه­ی ضایعه پوستی و ناخن های عفونی مهم است. علاوه بر این، برای تشخیص قطعی، شناسایی درماتوفیت درگیر می تواند برای بررسی و تأیید منبع آلوده کننده انسان مفید و کاربردی باشد. این موضوع بیشتر در مواردی اهمیت دارد که اقدام گسترده ای برای بررسی بیماری در خانواده برنامه ریزی شده باشد و برای بررسی چگونگی درمان در جانوران دارای اهمیت می باشد.

مدیریت

درمان موضعی ضد قارچ پوستی به طور معمول به کار می رود اما در خصوص عفونت های مو و ناخن، درمان سیستمیک لازم است. کراتولیتیک های موضعی مانند پماد وایت فیلد (اسیدهای سالیسایکلیک و بنزوات) بیشتر در نواحی کم مو استفاده می شود. تربينافين و انواع متنوعِ گروه ایمیدازول (کلوتریمازول، انکونازل، میکونازول) معمولاً به شکل موضعی در مورد کچلی کورپوریز استفاده می­شود. در خصوص ضایعات بزرگتر، تربينافين خوراکی، ایتراکونازول یا فلوکونازول مورد استفاده قرار می گیرد. گریزئوفولوين خوراکی در مورد کچلی کورپوریز کمتر استفاده می­شود اما داروی اصلی برای کچلی کپیتیز است. شش تا هشت هفته درمان گریزئوفولوين معمولاً مورد نیاز است. درمان های کوتاه مدت تر در مورد ایمیدازول و بیماری کچلی کورپوریز توصیه می شود.

پیشگیری

روش اصلی برای پیش گیری انتقال عفونت قارچی زئونوز، جلوگیری از تماس با جانوران آلوده می­باشد. این مسئله به علت توانایی برخی جانوران در انتقال درماتوفیت­ها (بدون نشانه های بالینی) پیچیده شده است.

زمانی که حیوانی در خانواده ای مبتلا به عفونت قارچی شناسایی شد، با توجه به احتمال ابتلای حال یا بعد آنها، درمان تمامی جانوران را باید در نظر گرفت. با گذر زمان، این کار خطر ابتلای انسان ها از راه انتقال درماتوفیت­های جانوران خانگی را کاهش می دهد. زمانی که عفونت قارچی در شخصی شناسایی گردید، آزمایش تشخیصی دامی برای جانوران خانگی توصیه می­شود. درمان خود به خودی جانوران خانگی توصیه نمی شود، چرا که عفونت انسانی می­تواند از منبعی دیگر باشد و انتقال گونه های انسانی از انسان به حیوان بعید است. اگر نشانه های بالینی درماتوفیتوزیس ایجاد شد یا درماتوفیت­ها از راه آزمایش شناسایی شدند، درمان کلیه جانوران خانگی توصیه می شود.

در طول درمان، باید جانوران خانگی آلوده به منظور راحتی در حذف انتقال درماتوفیت­ها و پاکیزگی محیط، در یک اتاق بدون فرش نگهداری شوند.

درمان قارچ پوستی برای تمام افراد در یک خانه، هم انسان و هم حیوان، در موارد انفرادیِ عفونت قارچی (ناشی از درماتوفیت­های حیوانی)، راهکاری منطقی می باشد و بیشتر عود بیماری در افراد بسیار نگران کننده می باشد. در صورت عدم تشخیص و شناسایی درماتوفیت انسانی (بیماری حیوانی در برابر بیماری انسانی)، درمان جانوران بدون انجام آزمایش های اولیه قابل بحث است گرچه شنیده شده نمی باشد. درماتوفیت­ها می توانند در محیط زیست برای مدت زمان طولانی (در یک تحقیق تا ۱۸ ماه) زنده بمانند. پاکیزگی محیط زیست و گند زدایی (عفونت زدایی) مهم اما دشوار می باشد. نشان داده شده که گندزداهای گوناگونی در برابر درماتوفیت­ها مؤثر خواهند بود؛ با این وجود، آزمون های آزمایشگاهی در مورد شکل میسلیال یا میکروکونیدی است نه آرتروسپورهای عفونی زا و تأثیرات را بر بقایای مواد آلی و طبیعی (پوست، مو) که معمولاً درماتوفیت­ها به آنها وابسته اند را در نظر نمی گیرند. بنابراین، ممکن است پیوند ضعیفی بین کارایی آزمون در شرایط آزمایشگاهی و روی موجود زنده وجود داشته باشد. شستشو با مواد شیمیایی (رقيق سازيِ ۱:۱۰۰ – ۱:۱۰ سفید کننده های خانگی) به طور معمول مورد استفاده قرار می گیرند چرا که به راحتی در دسترس بوده و مقرون به صرفه می باشند. با این حال، شستشو با مواد شیمیایی مضر بوده و برای بسیاری از سطوح مانند فرش­ها مناسب و کارآمد نیست. گندزداهای مختلف دیگری نیز وجود دارند که نتایج خوبی را از خود نشان داده اند. صرف نظر از کاربردهای دیگر گندزداها (در مورد برخی گندزداها)، حداقل ده دقیقه ای زمان تماس لازم است. دستاورد دیگر، استفاده از اسپری انیلکونازول 2/0 % است که از لحاظ تجاری در برخی مناطق موجود می باشد و کاربرد آن در catteries تائید شده است. با توجه به دشواری های گندزدایی، معمولاً عفونت زداییِ محیط زیستی به شکل گسترده انجام نمی شود یا در واقع در مورد عفونت های محدود که در محیط های دارای عامل بیماری پراکنده هستند، ضروری نیست. مدیریت مناسب و گسترده در پاکیزگی جانوران و مردم کافی می باشد. با مشاهده­ی افزایش شمار افراد آلوده و طول دوره ی طولانی تر، نیاز به گندزدایی محیط زیستی فراگیر افزایش می یابد. مدیریت محیط زیستی کامل در مورد پناهگاه ها، catteries، استراحتگاه ها و ساختمان­ها، امری بسیار مهم می باشد. پاک سازی ضایعات امری ضروری و واجب است، با این که اطلاعات محدودی در خصوص چگونگی این عمل به منظور ایمنی و تأثیر بیشتر، وجود دارد. جارو کشیدن مناطقی که جانوران آلوده در آنجا قرار دارند می تواند ذرات عفونی زا را از بین ببرد، در حالی که استفاده از جاروبرقی با فیلترهای هپا به راحتی می تواند درماتوفیت­ها را از محیط زیست حذف کند. منطقی است پیشنهاد کنیم که تنها جاروبرقی های دارای فیلترهای هپا را استفاده کنید. تمیز کاری با بخار جایگزینی با ارزش است چرا که مرطوب نمودن اجزاء عفونی زا خطر گسترش را کاهش می دهد. از شستشوی با قدرت فشار بالا به دلیل توانایی گسترش ذرات معلق دارای درماتوفیت­ها باید جلوگیری نمود. سطوح دیگر و اشیائی که ممکن است جانوران با آنها در تماس بوده اند را باید مورد بررسی قرار داد. محل خواب جانوران، اسباب بازی ها، قفس­ها و دیگر لوازم باید گند زدایی و پاکیزه شوند. تمیزکاری هایی که گندزدایی شیمیایی، شستشوی با آب داغ و خشک نمودن با هوای گرم را به همراه داشته باشد، نتیجه ی بسیار خوبی را به همراه دارد. در صورت امکان، لوازمی که نمی توان گندزدایی نمود را دور بیندازید. جایگزین نمودن فیلترهای کوره ای و استفاده از فیلتر های هپا در طول درمان و در مدت گندزدایی ممکن است به کاهش انتقال از راه هوا کمک کند.

قارچ درماتوفیتوزیس

قارچ درماتوفیتوزیس در گربه

در Catteries و خانه هایی که چند گربه نگهداری می شوند، جایی که خطر عفونت قارچی بیشتر است، بررسی منظم (کشت میکروبی) جانوران تازه وارد قبل از تماس آنها با دیگر جانوران بسیار مهم است. حمام­های پیشگیری کننده ی ضد قارچ پوستی ممکن است در زمانی که جانوران از مکان های پر خطر آمده اند، مورد توجه قرار بگیرد.

در درمانگاه های دامپزشکی، جانوران مبتلا به عفونت قارچ پوستی باید جداسازی شده و اقدامات احتیاطی در مورد تماس (شامل لباس های یکبار مصرف با شکل های دیگر پوششی و دستکش) با آنها مورد توجه قرار گیرد. پس از خارج کردن دستکش ها، دست­ها باید شسته شوند. پاکیزگیِ محیط زیست و گندزدایی مهم و حیاتی هستند و باید این نکات در نظر گرفته شوند. تمام لوازمی که در تماس با حیوان آلوده یا محیط زیست او قرار داشته اند، باید گندزدایی شده یا دور ریخته شوند.

واکسن میکروسپوروم کانیس در برخی مناطق برای قارچ پوستی وجود دارد اما به طور کلی به دلیل وجود شواهد ضعیف در مورد اثر بخشی، توصیه نمی گردد.


این تجربه است که کمک می کند در هر تجارتی موفق شوید، ما بدون هیچ چشم داشتی تجربه خود را در اختیار شما خواهیم گذاشت
گروه تولیدی پژوهشی نیازی

امتیاز شما به مقاله
[: 3 امتیاز از مجموع: 4.3]

نظرات کاربران

2:27:55 AM

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بررسی تخصصی بوقلمون

به کانال تلگرامی ما بپیوندید

جوین خروج