0

آشنایی با گوزن منتجاک ، گوزن میوسک و گوزن الک

گوزن میوسک

در مقاله های قبلی با تعدادی از نژاد های گوزن ها آشنا شدیم در ادامه مطالبی را برای آشنایی با گوزن منتجاک ، گوزن میوسک و گوزن الک بیان می کنیم. با ما همراه باشید.

گوزن منتجاک (Muntjac)

 طبقه بندی علمی

سلسله: جانوران

شاخه: طنابداران

دسته: پستانداران

راسته: زوج سمان

زیر راسته: نشخوار کنندگان

خانواده: سرو ایده cervidae

زیر خانواده: منتیاسیان muntiaciane

جنس: منتیاسيوس Muntiacus

گونه: منتجاک هندی یا منتجاک عمومی muntjak Muntiacus

منتجاک ریوس Muntiacus reevesi

منتاجک پیشانی پر مویا منتجاک سیاه Muntiacus crinifrons

منتجاک باوفا Muntiacus feae

منتجاک زرد بومی muntiacus atherodes

منتجات روزولت Muntiacus rooseveltorum

منتاجک گونگشان Muntiacus gongshanensis

منتجاک غول پیکر Muntiacus vuquangensis

منتجات ترونگ سون muntiacus truongsonensis

منتجاک دندانه­ای (leaf) Muntiacus putaoensis

گوزن منتجاک

هم چنین گوزن منتجاک را با عنوان گوزن بارکینگ (Barking) هم می شناسند. گوزنی با قدمتی طولانی ۱۵ تا ۳۵ میلیون ساله که بقایای دوران میوسن در دو کشور فرانسه و آلمان حاکی از این ادعاست.

گوزن منتجاک گوزن­هایی کوچک با پوست قهوه ای متمایل به قرمز تیره و قسمت های سفید در چانه، گلو و کپل می­باشند. نرها دارای شاخ هایی کوچکی که از ۱۵ سانتی متر تجاوز نمی کند با نوک­های به سمت عقب بوده و ماده ها دسته ای از مو منگوله مانند در مکان های شاخ خود دارند. هم چنین گوزن منتجاک عاج هایی دارند که در قسمت بالایی دندان نیش رشد یافته که عاج های مذکور در ماده ها کوتاهتر است در ضمن نرها علامتی به شکل V روی پیشانی تا روی دماغشان دارند. این گوزن از سر تا انتهای بدن ۹۰ سانتی متر طول، ارتفاع تا شانه های 45 تا ۵۲ سانتی متری و وزنی بین ۱۲ تا ۱۵ کیلوگرمی دارد.

گوزن منتجاک در زمین های جنگلی زندگی کرده و حیواناتی مرورگر هستند و بوته ها، غنچه ها و جوانه ها و گاهی اوقات پوست درختان را مصرف می کنند. برخلاف سایر گونه های گوزن این گونه علاوه بر چرا به هنگام طلوع و غروب خورشید در میانه روز نیز به تغذیه مبادرت می ورزد. معمولاً قلمرو یک نر متجانک دورادور 14 هکتار می­باشد منتجاک­ها تنها بوده ولی گروه های کوچک گاهی اوقات ممکن است با هم جمع شوند.

منتجاک­ ها بومی جنوب آسیا از جمله هند، سریلانکا، جنوب چین و تایوان و جزایر اندونزی هستند. گوزن منتجاک ریوس (Reeves) در اوایل قرن ۲۰ به پارک هایی در انگلستان و فرانسه از جمله پارک روبورن، بدفورد شایر و بعدها به پارک­هایی در هرتفورد شایر و نورد مپتونشایر معرفی شده و در آنجا سکونت کردند.

گوزن منتجاک­ ها به دلیل کروموزوم های برجسته شان در مطالعات تکاملی بسیار سودمند هستند که از آن نمونه می­توان به تنوع گونه ها در این جنس اشاره داشت. به هنگام جفتگیری از آن جایی که گوزن منتجاک فعالیت جنسی فصلی ندارد. جفتگیری می تواند در همه مکان ها و همه زمان­های سال انجام گیرد، هرچند این رفتار توسط جمعیت­های معرفی شده به کشورهای معتدل حفظ شده است، زیرا گوزن منتجاک مخصوص مناطق گرمسیری بوده و انتظار تغییر در نوع فعالیت جنسی آنها می رفت. نرها شاخهای کوتاه خود را برای جنگ و حفظ قلمروشان به همراه عاج­ها جهت جذب و نگهداری ماده های پذیرا حفظ می کنند.

از آنجایی که فعالیت جنسی در این جنس فصلی نبوده در نتیجه تولید مثل و زایش در طول سال امکان پذیر است. ماده ها دوره آبستنی ۲۱۰ روزه دارند و بره­ها ۸ هفته پس از تولد از شیر گرفته می شوند. مطالعات و برآورد جمعیت از متجانک ریوس (Reeves) حاکی از آن است که این گونه در خطر انقراض قرار ندارد. این گوزن به نسبت طول عمر بالایی داشته و حتی سن بالاتر از ۱۹ سال هم از گوزن منتجاک گزارش شده است.

گوزن میوسک (musk)

 طبقه بندی علمی

سلسله: جانوران

شاخه: طنابداران

دسته: پستانداران

راسته: زوج سمان

خانواده: موس چایده mos chidae

جنس: موس چیوس Moschus

گونه:

گوزن میوسک هیمالیایی (Moschus chrysogaster)

گوزن میوسک سیبریایی (Moschus moschiferus)

گوزن میوسک کوتوله (Moschus berezovskii-Dwrf)

گوزن میوسک سیاه (Moschus fuscus- Black)

گوزن میوسک

گوزن میوسک

Musk به معنای مشک یا بوی مشک می­باشد به همین خاطر در برخی نقاط گوزن میوسک را به نام آهوی ختا می شناسند. گوزن میوسک (musk) زوج سمانی از جنس Moschus هستند. تنها جنس از خانواده Moschidae این گوزن شبیه به یک گوزن کوچک با ترکیبی کوتاه و کلفت (خپل) می باشد. پاهای گوزن ماده بالای ۳ سال درازتر از پاهای جلویی است. گوزن میوسک (musk) تقریباً ۸۰ تا ۱۰۰ سانتی متر درازا ۵۰ تا ۷۰ سانتی متر بلندی تا شانه و وزنی بین ۷ تا ۱۷ کیلوگرم دارند.

گوزن میوسک قبل از سرو ایده و گوزن ترو (true) (شاید منظور گوزن­های حقیقی باشد زیرا گونه و جنس مربوط به گوزن true در دسترس نیست). بود، گوزن میوسک شاخ یا غده ای در صورت ندارند، تنها یک جفت تک پستان دارند و یک مثانه جمع آوری زرد آب در نزدیکی دم و یک غده با یک جفت دندانه عاج مانند که اهمیت اقتصادی ویژه ای برای انسان­ها در رابطه با غده مشک دارد.

پاهای گوزن میوسک برای بالا رفتن از زمین های سخت و ناهموار وفق داده شده است نرها دندان های آسیاب بالایی توسعه یافته دارند. شکلی شبیه عاج که فرمول دندانی آن شبیه به گوزن ترو (true) می باشد.

۰۰۱۰۳۰۳

۳۰۱۰۳۰۳

غده های مشک تنها در نرهای بالغ پیدا می شود. در قسمتی بین دستگاه تناسلی و ناف که ترشحات این قسمت بیشتر برای جلب و جذب جفت استفاده می شود.

نرها در فصل فعالیت جنسی قلمروشان را ترک می کنند تا برای جفت یابی با دیگر گوزن های نر رقابت کنند. از عاج­های مذکور به عنوان سلاح استفاده کرده تا به این طریق ماده ها را به سمت خود بکشانند.

ماده های گوزن میوسک پس از جفت گیری به مدت ۱۵۰ تا ۱۸۰ روز آبستن شده و معمولاً یک بره به دنیا می آورند و این بره­ها پس از تولد ذاتاً بی­حرکت بوده تا از دید شکارچیان پنهان بمانند.

گوزن میوسک جانوری گیاه خوار بوده و در محیط­های کوهستانی و جنگلی که عمدتاً دور از محل زندگی انسانهاست زندگی می کنند. این گوزن اساساً جوانه ها، گل­ها، علف ها یا برخی خزه­ها و گلسنگ­ها را می خورند، این حیوانات کمرو بوده و اغلب به هنگام شب به صورت مجرد برای یافتن غذا بیرون می روند.

گوزن الک Elk

طبقه بندی علمی

سلسله: جانوران

شاخه: طنابداران

دسته: پستانداران

راسته: زوج سمان

زیر راسته: نشخوارکنندگان

خانواده: سراويده (Cervidae)

جنس: سرووس (cervus)

گونه: سرووس کانادنسیس (c.conadensis)

گوزن الک

الک دومین گونه بزرگ از گوزن در جهان، و یکی از بزرگترین پستانداران در شمال آمریکا و شرق آسیاست. این گوزن در جنگل های نروژ معروف به پادشاه جنگل است.

چراگاه گوزن الک در جنگل و حواشی آن می باشد، آزادانه روی علف های گیاهان، جوانه و پوست درختان تغذیه می­کند، اگر چه بومی شمال امریکا و شرق آسيا هستند اما به کشورها و مکان هایی که معرفی شدند به سرعت خودشان را وفق دادند که از جمله می توان نیوزلند و آرژانتین را نام برد. سطح وزنشان قابلیت سازگاری به حالت تهدید گونه ناخوشی بومی یا محلی و به اکوسیستم که معرفی شده را به آنها داده است.

اولین اروپایی ها جستجوگران شمال آمریکا بودند. آنها به گوزن قرمز و هم چنین موس آشنا بودند. بنابراین آنها اسمی که در اروپا معمول بود از نام الک استفاده کردند. اسم الک مربوط به کلمه لاتين السس بوده و در زبان نروژی قدیم (elgr) و در زبان اسکاندیناوی الگ (elg) و آلمانی الچ (Elch) گفته می شود که تمامی این کلمات اشاره به الک دارد.

هرچند که در ابتدا آن را با و اپیتی بومی آمریکایی (به معنی کپل سفید) و مرال آسیایی اشتباه گرفته بودند.

جنس cervus در سنگواره ۱۲ میلیون سال پیش به دست آمده که در دوران Pliocene در اوراسیا می باشد. تا بعد از عصر یخبندان در pleis tocene زمانی که در حال عبور از قسمت برینگ بودند، گونه ای بنام الک ایرلندی از بین رفت. تا سال ۲۰۰4 فرض بر این بود که گوزن قرمز و الک از یک گونه هستند، در نتیجه پس از آزمایشاتی که اساس بر فراوانی حاصل از آمیزش دوسویه که محصول نهایی تحت بررسی بود، مطالعات DNA جدید و انتقال صدها نمونه از گوزن قرمز و زیر گونه الک این تفاوت را آشکار کرد. هرچند که تلاقی بین الک و گوزن قرمز فرزندان بهتر حاصل شد. و اختلاف در رفتارهای جفت گیری و تولید مثل بیرون از محيط کنترل شده غیرمتحمل بود. تاکنون ۱۰ زیرگونه که 6 تا از شمال آمریکاست و 4 تا از آسیا برای الک در نظر گرفته اند. از 6 زیر گونه الک که 4 زیرگونه باقیمانده اند شامل روزولت، تیول، مانیتوبان و الک کوه های راکی می باشد از دو گونه منقرض شده الک شرقی و مریوم بودند. چهار زیرگونه آسیایی شامل آلتایی و اپیتی، تاینشان پیتی، و دو زیرگونه مجزا پیدا شده در منچورین شامل آلشان واپیتی و منچورین و اپیتی که تیره تر و بیش تر مایل به رنگ قرمز نسبت به دیگر جمعیت هاست، آلشان واپیتی از شمال مرکزی چین کوچکترین زیر گونه است، والريوس گیتس کسی که گونه های مختلف گوزن را در جهان نوشت عقیده بر وجود ۳ زیرگونه از الک داشت.

بعضی ها دلیل کوچکتر بودن الک سیبریایی نسبت به الک آمریکایی را دلیلی بر زیر گونه بودن الک آمریکایی دانسته اند.

الک حیوان بزرگ سم داريست از راسته زوج سمان که دارای تعدادی انگشت در هرپا هستند، مانند شترها، بزها و گاوهای شیری نشخوار کننده ای با معده چهار قسمتی است و از علف­ها، گیاهان، جوانه و پوست درختان در تابستان مصرف می کند، مصرف روزانه 4 تا ۷ کیلوگرم است در شمال آمریکا نرها را bull و ماده ها را cow می­خوانند.

الک موهایش بیشتر به رنگ مایل به قرمز است و لکه های قهوه ای مایل به زرد رنگ در کپل و در دم کوچکش وجود دارد و از موس روشن تر است. نرها به ارتفاع ۱۵۰ سانتیمتر و حتی به ۲۳۰ سانتی متر تا شانه ها می رسد و وزن آنها به 4۰۰ تا ۸۰۰ کیلوگرم است. معمولاً حداقل وزن نر بالغ را ۳۲۰ کیلوگرم می دانند همچنین ۲۵۰ سانتی متر طول از سر تا دم آنهاست.

ماده ها بطور متوسط ۲۲5 کیلوگرم وزن دارند با ارتفاع ۱۳۰ سانتی متر تا شانه و ۲۰۰ سانتی متر از پوزه تا دم، تنها نرها دارای شاخ هستند که رشدشان در بهار است و در زمستان می افتد. بزرگ ترین شاخ­ها ممکن است ۱۲۰ سانتی متر درازا و ۱۸ کیلوگرم وزن داشته باشند. شاخ­ها مانند شاخ­های سایر گوزن­ها از استخوان ساخته شده است که می تواند روزانه 5/2 سانتی متر رشد کند. شاخ­ها در ابتدا با یک پوشش که لایه نرم پوست آوندی (عروقی) که مخمل نامیده می شود، حفاظت می شوند. مخمل در تابستان زمانی که شاخ ها کاملاً توسعه یافته اند، می­افتد. ممکن است هر شاخ حاوی هشت یا بیشتر شاخک باشد هرچند تعدادی از شاخک­ها یا شاخه های کوچک مخصوص سن یا بلوغ حيوان است. الک­های سیبریایی و شمال آمریکا بزرگترین شاخ­ها را حمل می کنند.

با آمدن زمستان موهایی که پوششی نازک تلقی می شود، رشد کرده و الك­ها را از سرما مصون نگه می دارند که در انتهای زمستان شاخ­ها هم می افتد. زیرا هم مواد غذایی کم شده و هم الک جهت حفظ انرژی و همچنین کاهش تستوسترون آن را از دست می دهد تا از سلامت خود مطمئن شود. در تابستان به سرعت پوشش های سبک زمستانه ریخته می­شوند. الک­ها با مالیدن بدنشان به درختان موها را می ریزند، کپل در الک ها به صورت تکه تکه می باشد با دمی کوتاه، آنها در هر فصلی دارای رنگ­های مختلفی هستند، خاکستری با رنگ روشنتر که در زمستان پوشیده­تر است و در تابستان بیش تر مایل به قرمز است. زیر گونه های الک در آب و هوای خشک زندگی می کنند و با پوشش های روشن تر در جنگل­ها به زیست خود ادامه می دهند. این زیر گونه ها بیشتر پوشش قهوه ای متمایل به زرد روشن تا قهوه­ای پرتغالی با موهای قهوه ای تیره، روی گردن، سرو پاها در طول تابستان می باشند. در جنگل های منچورین و آلشان پوشش قهوه ای مایل به قرمز تیره دارند که کمی تفاوت بین پوشش بدن و باقیمانده بدن در طول ماه­های تابستان وجود دارد. گوساله های به دنیا آمده خالدار بوده که این خال ها در آخر تابستان کم می شود. منچورین بالغ ممکن است تعدادی خال نارنجی را در پشتش در تابستان به عنوان پوشش تازمانی که مسن تر می شود، حفظ کند.

گوزن الک به آسیا و آمریکا مهاجرت می کردند. آنها در شمال آمریکا به تندرا اکوسیستمی که به آن عادت کرده اند و به خلیج ایالات متحده، به جنوب سیبری، آسیای مرکزی زمانی که زیاد بوده اند و امروزه محدود شده اند و به رشته کوه های غرب دریاچه بایکال و سایان و کوه های آلتایی در مغولستان و منطقه تيانشان در سر حدات قرقیزستان و قزاقستان و استان های xin jiang چین کوچ می کردند و امروزه گاهی شاهد چنین مهاجرت هایی هستیم، در مجموع الک­ها در تابستان در ارتفاعات بلند و در زمستان در قسمت های پایینی و جنگل ها زندگی می کنند.

الک­ها در ایالات متحده بوسیله سازمان حمایت از شکار در مناطقی که بودند یا معرفی شدند از قبیل آپپالاشیان در شرق u.s در ایالت کنتاکی، شمال کارولینا و تننسی و جایی که مهاجرت کردند ایالات نیقبورینگ از ویرجینیا جائی که ثابت مانده اند به انضمام ایالات دیگری نظیر پنسیلوانیا، میشیگان، وسيكوسنين و… حمایت می شوند. این مراقبت تا جایی ادامه یافت که در سال ۱۹۸۹ ترکیب جمعیت زیر گونه های کوه راکی به ۵۰۰۷۸۲ رسید که این مقدار را در سراسر شمال آمریکا متجاوز از یک ملیون رأس تخمین می زنند. طبق برآورد سازمان اروپایی این مقدار در جنگل ها و مزارع به ۲ میلیون راس می رسد. الکهای معرفی شده به آرژانتین و شیلی سریع خو گرفتند تا جایی که با گیاه خواران بومی آن مناطق به رقابت پرداختند. آنچنان که الک را به عنوان یکی از ۱۰۰ مهاجمان بدترین در جهان لقب دادند. الک پس از معرفی به ایرلند و استرالیا در اواسط قرن ۱۹ به نیوزلند مهد پرورشگاه­های دام های بزرگ و به ویژه گوزن برده شد و امروزه با ۱۵٪ الک در آنجا و مصرف گیاهان تازه روئیده آسیب های شدیدی به جنگل ها وارد آورده که الک را به همراه گوزن قرمز به عنوان یک مهاجم می شناسند.

الک بالغ معمولاً در گروه­های شش تایی مجرد برای بیشتر از یک سال می ماند و در دوران فعالیت جنسی با نرهای بالغ رقابت می کند که این امر جهت جلب توجه ماده ها و کوشش برای دفاع کردن از ماده های حرمسرای خود صورت می گیرد. نرها رقیب­ها را به مبارزه می طلبند و با نعره زدن روبروی هم می ایستند و به جلو و پشت همدیگر حمله می کنند که این عمل بیشتر جهت شناسایی و ارزیابی شاخ های یکدیگر است. اگر هیچ نری پشتش به زمین نخورد، با شاخ­هایشان با هم کشتی می گیرند و گاهی نرها صدمات جدی را تحمل می کنند که بعضی اوقات تا ایجاد زخم ها و شکاف های عمیق در بدن پیش می رود.

راه دیگری که نرها برای جلب ماده ها استفاده می کنند، ادرار کردن و غلطیدن در ادرارشان است که با خیساندن موهایشان در ادرار و دادن یک بوی خاص ماده ها را جلب می کنند. گروهی از ماده ها در اوج فعالیت جنسی (فحلی) از نرهای مسلط پیروی می کنند. نرها در ماه آگوست از ماده هایی که تعدادشان ممکن است به ۲۰ یا بیشتر برسد دفاع می کنند. تنها نرهای بالغ حرمسرای بزرگ دارند. (نرهای بالغی که حدود ۸ سال از سنشان گذشته باشد که بتوانند تولید مثل مطلوبی داشته باشند). معمولاً نرهای کمتر از 4 سال و بالای ۱۱ سال به ندرت دارای حرمسرا هستند و اوج فعالیت جنسی خودشان را پیرامون حرمسرای بزرگتر می گذرانند. نرها در اوج فعالیت جنسی در بین حرمسرایشان کمتر غذا می خورند و تا ۲۰٪ از وزن بدنشان را از دست می­دهند که این کاهش وزن و ضعیف شدن در دوره آبستنی ماده ها کمتر می شود. به هنگام نزدیک شدن زمستان نرها دارای یک صدای بلند شبیه به شیپور هستند که تا چندین کیلومتر به گوش می رسد. این صدای شیپوری معمولاً در فضای باز مانند زمین های پارک، مرغزار و ساوانا جایی که صداها می تواند مسافت زیادی را طی کند، زده می شود تا بتواند ماده ها را جلب کند. الک ماده یک چرخه فحلی کوتاه دارد که تنها یک یا دو روز طول می کشد و جفتگیری­ها معمولاً مستلزم ۱۲ بار یا بیشتر کوشش توسط گوزن نر است. گوزن های ماده در اواخر سال دوم زندگیشان می­تواند یک گوساله به دنیا بیاورند و پس از آن قادر به دوقلو زایی می شود و معمولاً ماده هایی که وزنشان کمتر از ۲۰۰ کیلوگرم است قادر به این عمل هستند. به هنگام نزدیک شدن زمان زایمان ماده­ها خودشان را از گله اصلی جدا می کنند و تا زمانی که گوساله بزرگ شود تا بتواند از دست شکارچی ها فرار کند جدا از گله باقی می­ماند.

گوساله های به دنیا آمده خالدار هستند که این برای تعدادی از گونه های گوزن عادیست و با اتمام تابستان خال­هایشان کمتر می شود. ممکن است تعدادی از خال­های نارنجی در پشتش به عنوان پوششی در تابستان تا زمان بزرگ شدنش او را از دشمنان حفظ کند. بعد از ۲ هفته گوساله ها قادر به پیوستن به گله هستند و تا سن ۲ ماهگی از شیر تغذیه می کنند. فرزندان به مدت یکسال و تا زمان جفت گیری بعدی با مادرشان می مانند. لازم به ذکر است که دوره آبستنی برای تمامی زیرگونه­ها یکسان است.

بعد از فصل مستی گوزن­ها، شکل گله های بزرگ ماده به ۵۰ نفر می رسد. هنگام خطر ماده های نیرومند با لگدزدن و نشان دادن حالت حمله به مهاجمان سعی در عقب راندن آنها می کنند. معمولاً گرگ­های کایوت (گرگ مزرعه) خرس های قهوه ای و سیاه که خرس های قهوه­ای بیشتر گوساله ها را شکار می کنند و گرگ dbole، ببر سیبریای، پلنگ، سیاه گوش و گراز وحشی از دیگر شکارچیان الک در سراسر دنیا هستند.

نرها پس از فصل مستی، در گله های بزرگ بی جفت باقی می مانند که در نتیجه آن به صورت مشارکتی مهاجم را دفع می کنند، گله یک یا چند پیشاهنگ (دیده بان) دارند و تا زمانی که سایر اعضا در حال خوردن هستند مراقب گله می مانند. گوزن های نر هم مثل سایر نرهای پستانداران با حرکات سر از خود دفاع می کند. با این تفاوت که این عمل را به وسلیه شاخ های بزرگشان انجام می­دهند، الك­ها بزرگترین مهاجرت قاره ای را انجام می­دهند، الک­ها از مناطق جنوبی پارک ملی یلوستون و جنگل های ملی به طرف جنوب به سمت شهرک جکسون، ویومینگ جایی که 6 ماه از زمستان را در آنجا می مانند، مهاجرت می کنند تا از غذای خوب این جا بهره مند شوند. تعدادی از الک­های ساکن بخش شمالی یلوستون بزرگ مهاجرت کرده و به ارتفاعات مانتانا واساسا شمال و غرب کوچ می کنند.

البته بایستی در نظر داشت که مهاجرت الک به ارتفاعات در فصل بهار صورت می گیرد. الک قبل از مهاجرت تعدادشان بالای 000/200 رأس است که پس از سپری زمستان در بهار و تعدادشان کمتر می­شود در افسانه های مردمان شمال آمریکا الک نمادی از دلاوری جنسی و شهامت و تجسمی از دوام و پایداریست.

باستان شناسان، تجدید زندگی و احیای الک در منطقه را با آغاز عصر برنز دانسته اند که این دوران طولانی در فرهنگ بومیان منطقه تاثیر گذار بوده تا جایی که الک کوه راکی حالتی رسمی حیوانی برای یوتاه هاست که مجسمه ای از آن ساخته اند و همچنین به جا گذاشتن تصویری از موس روی پرچم ایالات میشیگان حاکی از این تأثیرات است.

تأثیر فرهنگی الک بر مردمان مناطق زیست خود آن چنان زیاد است که آوردن تمام این تأثیرات در حوصله این کتاب نمی باشد ولی نمی توان از تأثیرات الک توسط تحقیقات آناسازی جنوب غربی ایالات متحده و تأثیر آن بر بومیان کوتنای، کری، اوجی باو، پاونی که از پوست الک خرقه و پتو می ساختند گذشت. همچنین الك اهمیت ویژه ای برای لاکوتا داشت و نقشی روحانی در جامعه آنها بازی می کرد، تا جایی که دندان الک را نشان از زندگی روحانی طولانی می دانستند که به همراه داشتن آن به مردها نیروی جنسی قوی می­دهد و دیدن خواب الک تمثالی از نمایش اسطوره ای و نشان از دلاوری آنها بود.

معمولاً الك­های تحت کنترل، ۲۰ سال و حتی بیشتر زندگی می کنند ولی متوسط زندگی طبیعی آنها ۱۰ تا ۱۳ سال است برخی از زیر گونه ها که کمتر شکار می شوند، ممکن است به طور متوسط ۱5 سال هم عمر می کنند.

امروزه شکارگاه­هایی را طراحی کرده اند که شکارچیان برای شکار و تفریح با پرداخت ورودیه حق شکار الک را پیدا می کنند و تنها در مکان­های مشخص شده مجوز شکار الک را دارند.

علاوه بر این، گوشت الک به عنوان غذایی مخصوص با فوائد بالا و قیمتی به مراتب گران تر از سایر گوشت­ها در رستوران ها به شکل آماده و در خواروبار فروشی ها به صورت بسته بندی شده مورد استفاده قرار می گیرد.

یک الک نر سالانه ۱۰ تا ۱۱ کیلوگرم مخمل تولید می کند که این مخمل جهت مصارف پزشکی از جمله تولید داروی مبهی یا مقوی با به همراه شاخ­ها جهت استفاده در کارهای هنری، مبل، اثاثه دیگر کارهای نوظهور به فروشگاه های کشورهای شرق آسیا فرستاده می شود. در سال ۲۰۰6 تعداد ۳۲۰۰ شاخ الک در پارک های ملی آمریکای شمالی به دست آمد که نشان از ارزش اقتصادی این گوزن بزرگ است.

از آنجایی که در گذشته سرخپوستان از پوست گوزن جهت پوشش کلبه سرخپوستی خود و تهیه پتو، لباس، پا افزار (کفش) استفاده می کردند. امروزه همچنان کاربرد و ارزش خود ار حفظ کرده و علاوه بر آن امروزه در ساختن کفش های زینتی، دستکش و کمربند مورد استفاده قرار می گیرد.

الک نسبت به بیماری­های انگلی و دیگر بیماری­ها نظیر بروسلوز حساس است.


این تجربه است که کمک می کند در هر تجارتی موفق شوید، ما بدون هیچ چشم داشتی تجربه خود را در اختیار شما خواهیم گذاشت
گروه تولیدی پژوهشی نیازی

امتیاز شما به مقاله
[: 1 امتیاز از مجموع: 5]
برچسب‌ها:,

نظرات کاربران

2:27:55 AM

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بررسی تخصصی بوقلمون

به کانال تلگرامی ما بپیوندید

جوین خروج