دان پلت مرغ گوشتی یا غذای جوجه مرغ در کاهش ضریب تبدیل خوراک و افزایش راندمان واحد های مرغداری بسیار مهم است . غذای جوجه مرغ به صورت پلت دارای ابعاد متفاوتی است که نسبت به غذای پودری دارای مزایای مهمی است در ادامه به ویژگی های دان پلت مرغ گوشتی یا غذای جوجه مرغ می پردازیم.
مزایای تغذیه طیور گوشتی با پلت و شرایط استفاده از آن
دان پلت مرغ گوشتی ، دان آماده ای است که پس از آسیاب شدن نهاده های عمده مانند ذرت، کنجاله سویا و گندم و افزوده شدن مواد پودری یا آسیاب شده و همچنین روغن مایع و اختلاط آنها در میکسر یا مخلوط کن، مواد اختلاط یافته یا میکس شده در اثنای عبور از دستگاهی بنام کاندیشنر با بخار آب و گاهی با ملاس مخلوط شده و در دمای ۸۰ – ۷۰ درجه سانتی گراد میپزند و با عبور از قسمتی سوراخدار بنام دای که متعلق به دستگاه پلت ساز می باشد، به شکل استوانه های نازک و کوچک شبیه چوب کبریتهای شکسته و کوتاه در می آیند که به آنها پلت میگویند.
سپس دان پلت مرغ گوشتی در دستگاه خنک کننده سرد شده و بخش زیادی از آب خود را از دست میدهد تا رطوبت آن به ۱۲ – ۱۰ درصد برسد و بعد از تجمع در مخزن و عبور از غربال، کیسه گیری می شود. اگر پلت از میان دو غلطک متقابل دستگاه مخصوصی عبور کند، به قطعات ریزتر می شکند که به آن کرام یا کرامبل می گویند. این نوع دان که در واقع پلت شکسته می باشد، برای تغذیه جوجه های کم سن مثلا جوانتر از دو هفته مناسب است.
دان پلت مرغ گوشتی یا غذای جوجه مرغ به صورت پلت مزایایی دارد که اهم آنها به قرار ذیل می باشد:
- جیرهای یکدست و یکنواخت که هر واحد آن حاوی همه نهاده های پرمصرف و ریز مغذی های کم مقدار می باشد، در اختیار پرنده قرار می گیرد. به این ترتیب، رشد همسان و یکنواختی گله تضمین می شود.
- دان بصورت فشرده و پخته به مصرف طیور می رسد و از ریزش و اتلاف آن جلوگیری می گردد.
- تغییرات شیمیایی ناشی از تأثیر حرارت و رطوبت و فشار منجر به افزایش قابلیت هضم و جذب دان توسط طیور می شود.
- باکتریها و قارچهای بیماریزا در اثر حرارت تحت کنترل در طی پلت سازی از بین می روند و اگر در همه مراحل این روند، اصول بهداشتی رعایت شود، جیره ای عاری از آلودگی یا کمتر آلوده به مصرف پرنده خواهد رسید.
- پرنده زمان کمتری را صرف تغذیه پلت می کند و انرژی صرفه جویی شده از این طریق، در رشد و نمو پرنده به کار گرفته می شود.
- همه عوامل فوق دست به دست هم داده و در نتیجه، ضریب تبدیل غذایی کاهش می یابد ؛ به عبارت دیگر با مصرف دان افزایش وزن مشخص حاصل می گردد یا اینکه با مصرف مقدار مشخسی دان،افزایش وزن بیشتری به دست می آید.
ضریب تبدیل غذایی
لازم به توضیح است که ضریب تبدیل غذایی یکی از شاخصه های ارزیابی مدیریت گله می باشد و به صورت کسری تعریف می شود که صورت آن مقدار دان مصرفی بر حسب واحد مشخص وزنی و مخرج کسر، میزان افزایش وزن در مدت معین بر حسب همان واحد وزنی می باشد. بدیهی است چون واحد سنجش صورت و مخرج کسر یکسان است، این کمیت واحد ندارد و تنها به صورت یک عدد بیان می شود. با توجه به تعاریف یاد شده، هر چه ضریب تبدیل غذایی، عدد کوچکتری باشد، مطلوبتر است. این کمیت به عوامل متعددی از قبیل نوع مدیریت، تغذیه، شرایط سالن پرورش، نژاد جوجه، وضعیت بهداشتی گله و غیر آنها بستگی دارد. مطالعات متعدد نشان داده اند که در مورد دو گله طیور گوشتی با شرایط مدیریتی و بهداشتی یکسان و جوجه های هم نژاد که از انواع یکسان جیرهها در طول دوره پرورش تغذیه نموده اند، گله ای که از پلت استفاده نموده، در مقایسه با گله ای که دان آردی مصرف کرده، ضریب تبدیل پایین تر و در نتیجه افزایش وزن بالاتری در مدت مشابه داشته است.
همه مطالب پیش گفته، نشان از ارجحیت دان پلت مرغ گوشتی یا غذای جوجه مرغ بر دان مش یا آسیاب شده دارد ولی این مزایا در سالن های استاندارد با تهویه مطلوب، مصداق می یابد که در آنها، برنامه خاموشی با نظر گرفتن نژاد جوجه گوشتی یکروزه به دقت اعمال گردد. با توجه به اینکه مرغداری صنعتی و متراکم، مخصوصاً پرورش جوجه های گوشتی، پرنده را در شرایط فشرده و مدت زمان کوتاه برای دستیابی به وزن بالا، تحت فشار قرار می دهد، این شرایط در صورت تغذیه طیور با دان آماده،حساسیت و ظرافت بیشتری می طلبد و طبعاً مخاطرات بیشتری به همراه خواهد داشت.
سندروم آب آوردگی شکم یا آسیت در طیور چیست و چه علایمی دارد؟
یکی از معضلاتی که سالن های پرورش جوجه های گوشتی به ویژه در ماههای سرد سال با آن مواجهند، سندرم آب آوردگی شکم یا آسیت می باشد. این مشکل در صورت تغذیه جوجه ها با غذای جوجه مرغ به صورت آماده یا دان پلت مرغ گوشتی تشدید می گردد. آسیت یک سندرم بوده و علل متعددی در پیدایش آن دخیل اند ولی علایم آن به شکل نارسایی قلبی، افزایش خون وریدی، تجمع مایع در کبد و نفوذ آن به حفره شکمی نمود می یابند. در سالن هایی که حرارت را با استفاده از مشعل تأمین می کنند و پنجره ها را برای برقراری جریان هوا کمی باز می گذارند و هواکش ها تکافوی تعویض هوای آلوده با هوای تمیز و تازه را نمی نمایند و به عبارتی سالن دارای تهویه ناقص می باشد، تراکم گاز دی اکسید کربن به میزان هفتاد پی پی ام و بالاتر، سبب ایجاد علایم فوق الذکر و پیدایش آسیت می گردد. مدفوع شل، بستر مرطوب و افزایش آمونیاک در سالن نیز به همین شیوه، گله را مستعد آسیت می نماید.
نظر به اینکه پلت خوراکی متراکم است و پرنده در استفاده از آن دچار پرخوری و رشد سریع می شود و به تبع آن، آب بیشتری مصرف می نماید، توصیه شده است که در شرایط ابتلا به سندرم آسیت، مصرف پلت قطع شده و دان آسیاب شده در اختیار گله گذاشته شود. هرچند علت پیدایش آسیت، شکل تغذیه نیست و ریشه در آهنگ سریع رشد و نقص تهویه دارد، اما برای کاستن اثرات سوء آن باید از ادامه تغذيه گله با پلت خودداری کرد. به کارخانجات تولید خوراک دام و طیور نیز باید این آگاهی انتقال یابد که بدون بررسی وضعیت تهویه سالن و شرایط مدیریتی گله، به همه مرغداری ها دان آماده نفروشند و شایسته است برای چنین سالن هایی دان مش يا آسیاب شده با نسبت انرژی به پروتئین پایین تر تدارک ببینند، چرا که بعد از ابتلای گله به انواع بیماری های متابولیکی، تشریح علت پیدایش بیماری و قانع نمودن مرغدار، کاری شاق و شاید محال خواهد بود.
یکی دیگر از مشکلاتی که در استفاده از دان آماده، نمود بیشتری پیدا می کند، خودخوری یا کانیبالیزم است. این معضل با توجه به تراکم چندهزار قطعه ای طیور در یک واحد پرورشی اهمیت مضاعفی پیدا می کند، زیرا پرندگان دیگر با دیدن زخم خونین یک پرنده، آنقدر به آن موضع نوک می زنند تا پرنده بمیرد و گاهی همه بخش های مأکول لاشه را می خورند. در این موارد، همنوع خواری به سرعت در گله توسعه می یابد و به شکل یک پدیده لاینحل درمی آید. گرچه خودخوری یا کانیبالیزم علل متعدد ژنتیکی و محیطی دارد، کمبود سدیم و فيبر جیره در ظهور این معضل، نقش شایانی ایفا می کنند. در تغذیه با پلت، چون پرنده از نوک خود کمتر استفاده می نماید و با خوردن یک حبه، کار چندین بار نوک زدن را انجام می دهد، در نتیجه منقار پرنده تیز می ماند و از طرفی با اتمام دان در دانخوری ها، طیور بنا به غریزه شروع به نوک زدن به پر و پای همدیگر می کنند تا عادت نوک زدن آنها به نحوی ارضا شود. برای مقابله با این مشکل، چندین راهکار پیشنهاد شده که اهم آنها به قرار زیر است : ۱- اختصاص بیست تا سی درصد جیره به نهاده های فیبر دار نظیر جو، گندم، یولاف و سبوس گندم ؛ به همین منظور در بعضی از مرغداری ها مقداری گندم کامل یا آسیاب نشده با پلت مخلوط نموده و در اختیار پرنده قرار می دهند. البته این نهاده ها بعلت داشتن الیاف و پلی ساکارید های غیر نشاسته ای سبب افزایش ویسکوزیته یا گرانروی جیره می شوند و جیره مدت بیشتری در دستگاه گوارش می ماند و آب زیادتری جذب می کند و در نتیجه مدفوع خروجی، شل و آبکی خواهد بود. بنابراین در بکارگیری گندم، جو و نظایر آنها در جیره باید به این موضوع نیز نظر داشت. ۲- استفاده از چراغهای قرمز ؛ این کار با ایجاد نور قرمز از حساسیت طیور به رنگ قرمز خون می کاهد و باعث کاهش خودخوری می گردد. ۳- رساندن مقدار نمک جیره به بالاتر از حد متعارف ؛ این روش بسته به مقدار نمک جیره و آب مصرفی، متغیر است. گاهی برای کسب نتیجه سریعتر، نمک را به آب آشامیدنی می افزایند و آن را به مدت یک شبانه روز یا دوازده ساعت در اختیار طيور قرار می دهند.
یکی دیگر از مشکلات رایج در گله هایی که با پلت تغذیه می شوند، وقوع سندرم مرگ ناگهانی یا SDS می باشد که مرغداران از آن با نام سکته یاد می کنند. همه طیور در سنین متفاوت، مستعد ابتلا به این عارضه هستند اما معمولا در جوجه خروسهای با سن۳ – ۴ هفته شایعتر است. جوجه هایی که دقایقی پیش از مرگ، رفتاری نظیر دیگر طیور گله داشتند، ناگهان بال بال می زنند، جیغ می کشند و به پشت یا سینه می افتند و می میرند.
جوجه های تلف شده عموماً چاق هستند و چینه دان و سنگدان آنها انباشته از غذاست. طیوری که قربانی این بیماری مرگبار می شوند، وضعیت ظاهری مناسب و رشد خوبی دارند. یکی از یافته های معمول در کالبد گشایی لاشه های تلف شده از این بیماری، پرخونی و ادم دوطرفی ریه هاست و غالبا بعد از خارج کردن ریه ها از قفسه صدری، مخلوطی از خون و سرم در میان دنده ها روئیت می گردد. با این حال کالبد گشایی کمک چندانی به تشخیص نمی کند، چراکه این بیماری، یافته اختصاصی کالبد شناسی ندارد.
چشمگیرترین علت این ضایعه، جیره نامتعادل است. جیره هایی که در آنها نسبت انرژی به پروتئین به درستی رعایت نشده باشد و جیره های پرانرژی که سبب تسریع رشد جوجه ها شوند، وقوع این بیماری را افزایش میدهند. همچنین تراکم زیاد جوجه ها در واحد پرورشی و تهویه ناقص، به افزایش وقوع این بیماری کمک می کند. عامل مهم دیگر در پیدایش این ضایعه، نور است. شواهد متعدد نشان می دهد که نور زیاد و طولانی مدت، زمینه ساز وقوع این بیماری می باشد. شاید این عامل بواسطه ایجاد پرخوری در جوجه ها آنها را به سوی سندرم مرگ ناگهانی سوق می دهد.
برای کاهش تلفات ناشی از این بیماری، بهتر است از روشهای پیشگیرانه مدیریتی مانند محدودیت غذایی، رقیقسازی جیره و اعمال برنامه صحیح خاموشی بهره گرفت. رعایت بعضی از نکات در تغذیه طیور نیز منتهی به کاهش وقوع این سندرم می شود. برای مثال جیره هایی که بر پایه ذرت تنظیم شده باشند، بعلت داشتن مقادیر بالای اسیدهای چرب غیراشباع، از وقوع این سندرم می کاهند. این امر می تواند مبین تأثیر میزان اسیدهای چرب غیراشباع و خصوصاً اسید لینولئیک در کاستن از اثرات این بیماری باشد. اینکه برخی از دامپزشکان و کارشناسان تغذیه، به گله مبتلا خوراندن ذرت خالص آسیاب شده را به مدت چند روز توصیه می کنند، می تواند بعلت محتوای غنی اسیدهای چرب غیراشباع ذرت باشد. همچنین دامپزشکان مجرب در برخورد با این بیماری، جاگشایی را به مرغدار توصیه می نمایند. ناگفته پیداست که منظور از این اقدام، کاستن تراکم گله و دستیابی به تهویهمطلوب واحد پرورشی، در راستای پیشگیری از سندرم مرگ ناگهانی می باشد. دان آماده بعلت تسریع رشد جوجه ها میتواند به نوعی زمینه ساز این بیماری باشد. چه بسا مصرف پلت، نیاز به تهویه و برخورداری از شرایط ایده آل بهداشتی را ایجاب نماید که در صورت عدم تأمین این شرایط، انواع بیماری های متابولیک، زمینه بروز خواهند یافت و در این حالت، مرغدار افزایش تلفات را به تغذیه با پلت مربوط خواهد نمود، بی آنکه خود را در ایجاد شرایط نادرست واحد پرورشی مقصر بداند.
برای کسب نتیجه مطلوب از پلت در تغذیه جوجه های گوشتی، باید به چه نکته کاربردی توجه داشت ؟
۱- به منظور آماده نمودن ذائقه جوجه ها، بهتر است دفعتاً اقدام به تغییر قطر پلت ننمود بلکه دو سه روز، این دو پلت با قطر متفاوت را با هم مخلوط کرد و در اختیار پرنده قرار داد. مثلاً بهتر است در مرحله تغییر دان آغازین غذای جوجه مرغ ، این دو نوع دان را به مدت چند روز بصورت مخلوط با همدیگر در دانخوری ها ریخت.
۲-اگر خودخوری یا کانیبالیزم در حال ایجاد است، توصیه می شود گندم را به نسبت یک دهم با پلت یا غذای جوجه مرغ مخلوط نمود، برای مثال یکصد کیلوگرم گندم کامل یا آسیاب نشده را با نهصد کیلوگرم پلت مخلوط نمود. این کار به دلیل فیبر نسبتاً بالای گندم از شیوع کانیبالیزم جلوگیری می کند. البته این روش باید به شکل حساب شده بکار بسته شود، چرا که مصرف زیاد گندم سبب شلی مدفوع و خیسی بستر و مشکلات بعدی آن خواهد شد.
۳- در فارم هایی که به علت شرایط بد مدیریتی یا وضعیت ضعیف تهویه و گرمادهی، قادر به تغذیه طیور با پلت یا غذای جوجه مرغ تا اخر دوره نیستند، پیشنهاد می شود با افزایش سن گله که احتمال ابتلا به آسیت و سندرم مرگ ناگهانی بالا می رود، مثلاً از بیست و یک روزگی به بعد، از دان مش یا آسیاب شده در غذای جوجه مرغ استفاده نمایند.
البته این مقطع زمانی ممکن است بسته به شرایط، متغیر باشد و به عنوان مثال سالن دیگری توانایی تغذیه گله با پلت را تا سن سی و پنج روزگی داشته باشد. با اینحال کارخانجات تولید خوراک دام و طیور نیز باید این قابلیت و انعطاف را داشته باشند که بر حسب شرایط فارم و بنا به سفارش مرغدار، دان پلت و مش را برای یک فارم تولید نمایند
۴- برای کسب نتیجه ایده آل، چه در تغذیه با دان پلت و چه دان مش، در غذای جوجه مرغ باید برنامه نوری ویژه نژاد جوجه گوشتی دقیقا رعایت گردد ؛ در غیر این صورت، حتی با برخورداری از دان در مناسب و شرایط بهداشتی مطلوب، نتیجه دلخواه به دست نخواهد آمد و چهبسا جوجهها به دلیل برنامه نادرست روشنایی به وزن پیش بینی شده در موعد مقرر نرسند یا برعکس گرفتار پرخوری و رشد بی رویه افسار گسیخته گردیده و به دلیل ابتلا به سکته، آسیت و انواع بیماری های متابولیک تلف شوند. بنابراین رعایت دقیق برنامه نوری، جزء جدایی ناپذیر مدیریت صحیح گله های طیور گوشتی است.
کوتاه سخن آنکه برای نیل به اهداف مطلوب تولید و صرفه بالای اقتصادی، بهتر است واحدهای پرورشی را در رسیدن به معیارهای این صنعت یاری رساند، سپس آنها را به استفاده از پلت ترغیب نمود. در غیر این صورت تغذیه گله با دان آماده، مشکلات ناشی از نقص مدیریتی سالن مرغداری را تشدید خواهد کرد و مرغداران را در استمرار استفاده از پلت برای طیور گوشتی، سرخورده و پشیمان خواهد ساخت. در نهایت امر، پیدایش چنین وضعیتی در دراز مدت، نه به نفع مرغدار و نه به سود تولید کنندگان خوراک طیور خواهدبود.
نظرات کاربران
2:27:55 AM