پس از ریشه کنی آبله ی انسانی، ويروس آبله میمونی مهم ترین عفونت ویروسی آبله در انسانها است و نمونه کاملی از ماهیت غیرقابل پیش آگهی یک بیماری مشترک است؛ که خطرات این بیماری ناشی از واردات جانوران بیگانه و همجواری این جانوران با نوع خانگی، می باشد. آبله میمونی یک بیماری مشترک و وابسته به حیات وحش در آفریقای مرکزی و غربی است که در درجه اول در مناطق جنگلی پست و مرطوب و همیشه سبز گرمسیری وجود دارد؛ اما در سال ۲۰۰۳ به عنوان یک بیماری مشترک بین انسان و حیوان در ایالات متحده گزارش شد. آگاهی در مورد آبله میمونی و مسائل مربوط به انتشار یک بیماری نوظهور و مرتبط با حمل و نقل جانوران، امری مهم و پراهمیت است؛ با این حال نکته ی قابل توجه، ارتباط بین این بیماری و جمعیت جانوران خانگی می باشد. درادامه به بررسی دقیق تر این بیماری می پردازیم
ويروس آبله میمونی
سبب شناسی
ویروس آبله میمونی یک ویروس DNA دو رشته ای از خانواده پاکس ویریده و جنس اورتوپاکس ویروس است که در این خانواده ویروس آبله گاوی و ویروس وارویلا (آبله انسانی) می باشد. دو گروه ویروس آبله میمونی وجود دارند: ویروس آفریقای غربی و آفریقای مرکزی که ویروس آفریقای مرکزی بدخیم تر است. مانند آبله گاوی، نام این بیماری نیز گمراه کننده است. بر خلاف جداسازی اولیه از میمون ها، جوندگان (به ویژه سنجاب ها) منابع طبیعی و اصلی این بیماری هستند.
توزیع جغرافیایی / همه گیر شناسی
ویروس آبله میمونی برای اولین مرتبه در سال ۱۹۵۷ در میمون های باغ وحشِ کپنهاگ دیده شد و پس از آن بیماری در میمون های باغ وحش های اروپا و ایالات متحده شیوع پیدا کرد. عفونت های انسانی تا قبل از سال ۱۹۷۰ با تحقیقات ویژه روی افرادی با ضایعات پوستی و در زمان ریشه کنی آبله در آفریقای غربی و مرکزی، گزارش نشده بود.
هنوز موارد زیادی در مورد بوم شناسی و همه گیر شناسی ویروس آبله میمونی ناشناخته است. انتقال آبله میمونی از جانوران به انسانها در مورد اورانگوتانها، میمونهای سینومولگوس، سنجاب ها و سگ های دشتی تائید شده است در حالی که ویروس آبله میمونی از گستره وسیع تری از جوندگان جداسازی شده است. انتقال بیشتر از راه تماس مستقیم با حیوان آلوده است. در آفریقا در زمان شیوع عفونت، ابتلا با تماس نزدیک از راه گرفتن، لمس کردن و خوردن جانوران وحشی همراه بود. ابتلا از راه گاز گرفتگی و تماس با مدفوع، ترشحات و ریز چکه ها می تواند به وجود آید؛ اگرچه نرخ حمله ثانویه در انسانها تنها ۳٪ است که کمتر از آبلهی انسانی (۸۰%) است. نرخ پائین حمله ثانویه نشان میدهد که توسعه زیادی در جمعیت انسانی مستعد رخ نمیدهد. انسان ها در طول اولین هفته؛ جوش دانه های بسیار واگیردار و عفونی داشته که تا زمان افتادن آخرین زخم، آلوده هستند. مدت عفونت در مورد دیگر گونه ها شناخته شده نیست اما از لحاظ بالینی جانوران آلوده احتمالاً دارای الگویی مشابه هستند. در برخی گونه های منبع، دفع طولانی مدت ویروس توسط افراد سالم هنوز حذف نشده است.
تا سال ۲۰۰۳ تصور می شد ویروس آبله میمونی تنها در انسانها در آفریقای مرکزی و غربی بروز می کند. در آن مناطق آبله میمونی به شکل عفونتهای پراکنده با شیوع کم اتفاق می افتد و در درجه اول مرتبط با انتقال مستقیم حیوان به انسان میباشد. نگرانی ها در خصوص جانوران خانگی و آبله میمونی با شیوع گسترده آبله میمونی در مردم در ایالات متحده (در سال ۲۰۰۳) به وجود آمد، در حالی که مردم نه تنها مسافرت نکرده بودند بلکه با میمون ها نیز تماسی نداشته اند. در این مورد، با تائید آزمایشگاهی، 3۷ مبتلا شناسایی شدند. هجده نفر بستری شدند اما بیماری تنها در دو کودک به شکل شدید گزارش گردید. یکی از کودکان با نشانههای التهاب مغز و دیگری با لنفادنوپاتی شدید و دردناک گردن و لوزه ها به همراه ضایعات حلقی-نایی مشاهده گردید. این حادثه مربوط به واردات جوندگان آفریقایی، انتقال به سگهای دشتی (در جایگاههای توزیع جانوران) و سپس ابتلای انسان ها از راه تماس با سگهای دشتی بوده است. یک موش کیسه دار بزرگ گامبیایی، سه موش زمستان خواب و دو سنجاب آلوده شناسایی شده اند، اما تمام جانورانی که در طول آن مدت از آفریقا وارد شدند آزمایش نشده بودند. این شیوع بیشتر این واقعیت را که اولین گزارش آبله میمونی خارج از منطقه بومی بوده، قابل توجه نمود. این مسئله افراد زیادی را در سراسر ایالات متحده درگیر نمود و باعث شده که انتقال ویروس آبله میمونی از سگهای دشتی به انسان (که قبلاً شناسایی نشده بودند) مورد توجه قرار گیرد. عفونت های انسان از نظر تماس با جانوران آلوده و انتقال انسان به انسان مورد توجه قرار گرفته بود. این در حالی که است که بروز بیماری در مردمی که در معرض سگهای دشتی قرار گرفته بودند، به طور چشم گیری بالا بود. در یک مطالعه، تماس روزانه با یک سگ دشتی بیمار، تمیز کردن قفسها و محل خواب سگ دشتی بیمار و لمس یک سگ دشتی بیمار عوامل خطر بودند. در تحقیق دیگری ۷۰ نفر در بیمارستانهای دامپزشکی و یک مرکز نگهداری کودکان را که با دو سگ دشتی بیمار در تماس بودند، مورد بررسی قرار دادند؛ در این پژوهش ۱۳٪ آنها مبتلا بودند: ۴ نفر از ۴ فردی که تماس مستقیم و گسترده ای داشتند، 5 نفر از ۲۶ فردی (%۱۹) که تماس متوسط داشتند و صفر نفر از ۴۰ دانش آموزی که تماس های محدود داشتند. افراد با تماس های شدید (علاوه بر تماس مستقیم، مواردی مانند گاز گرفتی یا خراشیدگی داشتند) نشانه های مشخص ترِ بیماری سیستمیک را نشان دادند و در مقایسه با دیگر انواع تماس ها، نیاز به بستری شدن در بیمارستان را داشتند. هیچ مطالعهای انتقال از راه تماس ضعیف با جانوران را مشخص نکرده است. دیگر گونه ها شامل موش های صحرایی، همسترها، چینچیلاها، خارپشتها، صاريغها، خوکهای زمینی نیز آلوده شده اند گرچه این گونه ها به عنوان منابع آلودگی و عفونت انسانی شناخته نمی شوند.
عفونت شغلی در ۱۲ نفر از کارکنان دامپزشکی، کارکنان فروشگاههای جانوران و کارکنان توزیع کننده جانوران اتفاق افتاده است. کار کردن مستقیم با جانوران، مراقبت از یک سگ دشتی، مراقبت از حیوانهایی که در ۶ فوتی یک سگ دشتی بودند و غذا دادن به یک سگ دشتی آلوده به ویروس آبله میمونی، در پیوند است. درنتیجه، تماس نداشتن با یک سگ دشتی بیمار، راهکاری حفاظتی است. استفاده شخصی از تجهیزات حفاظتی که بدون شک نقش مهمی در آلودگی شغلی دارند، گزارش شده است.
جانوران
نشانه های بالینی
در میمونها جوش های پوستی به همراه پاپول هایی که بیشتر در بدن، صورت، کف دستها و پاها بروز میکنند، وجود دارد. پاپول ها با ایجاد وزیکول پیشرفت نموده، زخم می شوند و تقریباً ده روز پس از بروز اولین نشانه های بیماری پوستی، می افتند. شدت بیماری بین گونه های پستانداران متفاوت است.
در سگهای دشتی، بیماری شدید شامل ضایعات پوستی، ضایعات دهانی، بی اشتهایی، خستگی، سرفه، تورم پلکها، ترشحات چشمی و سختی تنفسی بوده که بسیار رایج است. میزان مرگ و میر بالاست؛ در گزارشی، ۶۷٪ سگهای دشتی که به شکل طبیعی آلوده شده اند از بین رفته اند. در یک مطالعه ی تجربی، پس از چالش درون صفاقی سگها، همگی از بین رفتند.
تشخیص
آبله میمونی را می توان با شناسایی این ویروس در ضایعات پوستی به روش PCR جداسازی ویروس و آزمایشهای ایمنی شناسی یا میکروسکوپ الکترونی تشخیص داد. بررسی شیوع سرمی نیز یک روش تشخیصی می باشد.
درمان
هیچ اقدام درمانی خاصی در این مورد وجود ندارد. درمان حمایتی مورد نیاز خواهد بود.
انسانها
نشانه های بالینی
پس از یک دوره نهفتگی حدوداً ۱۲ روزه (در محدوده ۷ تا ۱۷ روز)، ممکن است نشانه های ابتدایی با سردرد، تب، عرق کردن، ضعف، درد پشت و لنفادنوپاتی گسترش یابد. پس از چند روز، جوش دانه های ماکولوپاپولر (که بیشتر روی بدن مشاهده میشوند) به همراه گسترش احتمالی به کف دستها و پاها رشد و توسعه مییابند. در برخی موارد ضایعات دهانی، زبانی و تناسلی (با درصد کم) اتفاق می افتد. مانند بیماریهای ویروسی معمول آبله، قبل از دلمه ای و پوسته پوسته شدن ضایعات، بیش از ۱۴ تا ۲۱ روز از مراحل لکهای، زائده های نوک تیز، آبدانکها و چرک دانه ها گذر می نمایند.
ممکن است عوارضی نیز به وجود آید؛ اما این امر تنها در تعداد کمی از موارد شکل می گیرد. این عوارض شامل عفونت ثانویه ی بافت نرم یا پوست (۱۹٪ موارد)، پنومونی (٪۱۲)، ضایعات چشمی (۴ تا ۵٪) و التهاب مغز (۱٪>) است. معمولاً بیماری در کسانی که قبلاً در برابر آبلهی انسانی مایه کوبی شده اند، از شدت کمتری بر خوردار است، چون ایمنی متقاطع به ویژه بین ویروس های اورتوپاکس مختلف ایجاد می گردد.
تشخیص
در برخورد با یک تماس مشخص، نشانه های بالینی به شدت حمایتی می باشند. تشخیص قطعی نیاز به تائید آزمایشگاهی دارد. با وجود نادر بودن نسبی این بیماری در کشورهای توسعه یافته، تلاش های زیادی برای انجام آزمایشهای تشخیصی مطلوب (به دلیل توانایی استفاده از این ویروس به عنوان عامل بیوتروریست و تشابه نشانه های بالینی آن با آبلهی انسانی) صورت گرفته است.
ضایعات آبله میمونی در یک کودک (دامنه های عمومی، مراکز مهار و پیشگیری بیماری).
شناسایی ویروس آبله میمونی در ضایعات پوستی با استفاده از PCR و یا جداسازی ویروس انجام می گیرد. با انجام آزمایشهای تشخیصی، عیار IgM سرمی به دست می آید که می توان ویروس آبله میمونی را از دیگر ویروس های اورتوپاکس تمایز کرد. آزمایش های ایمنی شناسی روی بافت ها نیز مطرح است؛ اما واکنش متقابل با دیگر ویروسهای اورتوپاکس نگرانی دیگری می باشد. می توان به منظور شناسایی ویروسهای پاراپاکس (مانند اورف و وزیکولار استومیت) از میکروسکوپ الکترونی بهره برد که به دلیل تفاوتهای شکل ویروس می توانند تشخیص داده شوند.
درمان
درمان حمایتی، راهبرد اصلی درمان می باشد. در سال ۲۰۰۳، مایه کوبی با آبله قبل و بعد از تماس با ویروس، در شیوع بیماری در ایالات متحده مورد توجه قرار گرفته بود و مایه کوبی تا ۴ روز پس از تماس نزدیک با مورد تائید شده آبله میمونی، توصیه گردیده است. سیدوفویر به عنوان یک گزینه درمانی پیشنهاد شده است اما تأثیر و کارآمدی آن نامشخص است و به دلیل سمی بودن دارو، تنها باید در مورد عفونت های شدید انتخاب شود. تأثير جدی ایمونوگلوبین واکسینیا هنوز شناخته شده نیست، اما می تواند به عنوان پیش گیری یا درمان در شخص آلوده با نقص عملکرد شدید یاخته T (که مایه کوبی آبله در آن منع مصرف دارد)، استفاده گردد.
نرخ مرگ و میر در شیوع بیماران آفریقایی از %۴ تا ۳۳٪، با بیشترین مرگ و میر در کودکان، متفاوت میباشد. بیماری در شیوع آمریکایی ها در مقایسه با دیگر مناطق بومی، خفیف تر است. هیچ مرگی گزارش نشد، اما در کودک نیاز به مراقبتهای ویژه داشتند. این که آیا این مورد تفاوت گونه های ویروسی را با دیگر عوامل مانند نوع مراقبت انعکاس می دهد یا خیر؛ نامشخص است. دخالت کمتر clade آفریقای غربی بدخیم در شیوع آمریکایی بیماری به احتمال زیاد دلیل این مسئله است.
پیشگیری
از واردات جوندگان از آفریقا به دلیل توانایی حمل ویروس آبله میمونی بالینی باید دوری شود. آئین نامه هایی جهت جلوگیری از وارداتِ جوندگانِ آفریقایی در برخی کشورها (در پی شیوع سال ۲۰۰۳) اجرا شده اند، که اساساً به منظور کاهش خطر ابتلا به بیماریهای مرتبط با جانوران خانگی انجام شده است. با این وجود، از آن جا که دامنه میزبانی این ویروس شناخته شده نیست، ممکن است گونه های میزبانی دیگری به طور قانونی وارد شده باشند. علاوه بر این، بازار سیاه بین المللی پر رونقی وجود دارد که در گیر واردات غیر قانونی جانوران خانگی است و هیچ کشوری به طور کامل نمی تواند مشخص کند که جوندگان آفریقایی به شکل قانونی واردات شده اند.
انتقال آبله میمونی به کارکنان دامپزشکی، خطرات شغلی کارکنان دامپزشکی با بیماریهای عفونی نو ظهور را برجسته می سازد. از آن جایی که در حال حاضر آبله میمونی باید در جوندگان بسیاری از مناطق مشاهده نشود، باید تلاش ها برای مهار عفونت بر روی کاهش خطر تماس با بیماری زاهای گوناگون (شامل بیماریزاهای نادر، بیگانه یا جدید) تأکید کنند. این احتمال وجود دارد که، بسیاری از عفونتهای کارکنان دامپزشکی در زمان شیوع بیماری در آمریکا را می توان با دقت مناسب به شیوه های مهار عفونت (مانند استفاده از پوششهای حفاظتی مناسب (مانند دستکش) و بهداشت مطلوب دستها) مانع شد. شیوه های رایج و مشابه، به خصوص بهداشت دست ها باید در محیطهایی که در تماس با جانوران هستند؛ مانند مراکز توزیع جانوران و فروشگاههای جانوران نیز مورد استفاده قرار بگیرد.
مایه کوبی آبله مرغان یک اقدام پیشگیرانه مؤثر و مفید است. مایه کوبی افراد در تماس با جانوران خانگی، در صورتی که محدودیت های وارداتی و قرنطیه صحیح را انجام داده باشند، لازم و ضروری نمی باشد.
این تجربه است که کمک می کند در هر تجارتی موفق شوید، ما بدون هیچ چشم داشتی تجربه خود را در اختیار شما خواهیم گذاشت
گروه تولیدی پژوهشی نیازی
نظرات کاربران
2:27:55 AM