0

عکس العمل های رفتاری در مرغ و خروس لاری

عوامل متعددی بر رفتار مرغ خانگی در برابر محرک­های مختلف اثر می گذارد که می­توان به موارد زیر اشاره کرد:

«ژنتیک». ساختار ژنتیکی پرندگان اثر مهمی بر پاسخ آنها به محرک­های محیطی دارد. برخی سویه ها آرام هستند زیرا این صفت نسبت به «فشار انتخابی» در محیط زندگی آنها بهتر جواب می دهد و موجب افزایش احتمال بقای آنها می شود. آنها در برابر انتخاب رفتارهای دیگر نیز به روش مشابه پاسخ می دهند. برخی، برای مدیریت آنها اهمیت دارند.در ادامه از عوامل دیگر عکس العمل های رفتاری در مرغ و خروس لاری را بررسی میکنیم.

عوامل مؤثر بر عکس العمل های رفتاری

بعد از ژنتیک دومین عامل موثر بر عکس العمل های رفتاری در مرغ و خروس لاری  ب- «تجربه». قسمت عمده رفتار ماکیانها، فطری و برخی اکتسابی است. آنها به صورت فطری می­دانند چگونه بخورند ولی نمی دانند چه چیز بخورند و آن را از کجا بیابند. در شرایط طبیعی، مرغ مادر این موارد را به جوجه­ ها آموزش می دهد.

ج- «سن». علاوه بر نیاز به یادگیری و تجربه، بسیاری از جنبه های رفتاری پرندگان متکی به سن و سال آنها است. برخی رفتارها در سن خاصی ظاهر می شوند. سلسله مراتب مبتنی بر نظم نوک و رفتارهای تولید مثلی در سن خاصی شکل می گیرد.

د- «محیط». محیط نیز اهمیت خود را دارد. نور زیاد موجب افزایش فعالیت پرنده می­شود. این خاصیت برای جوجه های جوان مفید است زیرا آنها را تشویق به یافتن غذا و آب می کند ولی در پرندگان مسن مناسب نیست و موجب کانیبالیسم آنها می شود.

یادگیری

قسمت عمده رفتار پرندگان به ویژه عکس العمل های رفتاری در مرغ و خروس لاری، فطری است ولی برای زنده ماندن در محیط پیچیده باید برخی رفتارها را یاد بگیرند. جوجه تازه متولد شده بزودی یاد می گیرد چگونه باید غذا بخورد ولی نمی داند چه چیز را بخورد و آن را از کجا به دست آورد. در این زمینه افراد به کپی کردن رفتار دیگران می پردازند. این رفتار در واقع بخشی از یادگیری روزمره آنهاست. وقتی جوجه ای به مرغ یا جوجه دیگر در حال نوک زدن به زمین نگاه می کند، از او تقلید کرده و او نیز به زمین نوک می زند و بتدریج یاد می گیرد که کجا آب و دان بخورد.

ماکیان ها سازگاری بالایی دارند و نسبت به شرایط مختلف محیطی و مدیریتی شرطی می شوند. آموزش آنها در رابطه با تعدادی از نیازهای مدیریتی در مدیریت گله اهمیت دارد. آنها به زودی یاد می گیرند که همدیگر را هل بدهد، نوک بزنند و زمین را چنگ بزنند. طبیعت آنها به گونه ای است که این وظایف را به مدت طولانی انجام می­دهند. آنها در انجام وظایفی که مستضمن بکار بردن قوه بینایی است خوب عمل می کنند و نیازی به تعمیم­دهی ندارند به این معنی که بدون خستگی به تکلیف مربوطه می پردازند. این محدودیت در انعطاف پذیری به معنی آن است که آنها با شرایط فشرده پرورش به سادگی و به سرعت سازگار می شوند. گونه های دیگر ممکن است به تعمیر بپردازند و متوجه اثرات و خطرات جانبی شده و خسته و بیزار شوند.

ترس

ترس مکانیسمی طبیعی است که حیوان در برابر محرک­های بالقوه ترسناک (واقعی یا وهمی) از خود بروز می­دهد و به فرار یا نبرد می پردازد. از آنجا که ترس خود انگیزشی شبیه گرسنگی و تشنگی است نمی توان آن را به طور مستقیم اندازه گیری کرد ولی می توان با مشاهده عکس العمل حیوان در برابر وضعیت های ترسناک آن را بررسی نمود. این واکنش ها به دو روش رفتاری و فیزیولوژیک خود را نشان می دهند.

واکنش­های رفتاری شامل فرار یا رفتارهای اجتنابی، دفاعی، خشک زدن، بی تحرکی و تولید صداهای خاص است که می­توان از طریق دیدن این گونه رفتارها را اندازه گیری کرد. برعکس واکنش­های فیزیولوژیک را به زحمت می­توان اندازه گرفت زیرا در درون بدن جریان یافته و ابعاد شیمیایی و هورمونی دارند. اولین عکس العمل فیزیولوژیک در برابر محرک ترس، رهاسازی هورمون آدرنالین در جریان خون به منظور افزایش ضربان قلب و تأمین انرژی مورد نیاز برای تحرک بیشتر در اولین عکس العمل حيوان در برابر ترس است. در صورتی که این عکس العمل اولیه فرار یا درگیری مؤثر واقع نشود، هورمون ترس به نام «کورتیکوسترون» نیز ترشح می شود و در واقع عکس العمل حاد بدن بروز می کند که بمدت چند ساعت ادامه می یابد. در این دوره کورتیکوسترون در وضعیت تنش آلود حيوان مفید است زیرا غلظت گلوکز خون را افزایش داده و برای فرار و یا دفاع پرنده انرژی کافی در اختیارش می گذارد.

در این مرحله اگر عامل بروز تنش حذف شود عواقب چندانی برای پرنده ندارد. تنها اندکی ترسیده و اندکی نیز انرژی صرف کرده است. در صورت ادامه عامل تنش و یا فراهم بودن یک سری عکس العمل های تنش آلود حاد، پرنده در معرض تنش مزمن قرار می گیرد. بالا بودن طولانی مدت سطح هورمون کوتیکوسترون موجب کاهش سلامت، تولید و ایمنی پرندگان شده و اثرش را بر بدن تحمیل می کند. نتیجه تنش های مزمن بویژه از نظر کاهش رشد، ایمنی و تولید مثل پرندگان نشانه عدم سلامت و آسایش نامناسب آنها است. وقتی تغییرات فیزیولوژیک در کنار تغییرات رفتاری عوامل ترس در نظر گرفته می شود می توان ترسیم درستی از ارزیابی ترس بدست آورد. مرغ های در معرض ترس، تولید کمتری دارند. کورتیکوسترون موجب بهم خوردن توازن نیتروژن بدن آنها شده و این به نوبه خود نشانه تخریب پروتئین ها و هزینه انرژی بیشتر و باز هم کاهش بیشتر عملکرد تولیدمثلی آنها می شود.

برای کاهش ترس طیور، روش هایی از قبیل غنی سازی های محیطی، آشنایی آنها با انسان و انتخاب های ژنتیکی برای تولید سویه های نترس می­باشد. به لحاظ تئوریک غنی سازی محیطی باعث می شود که پرنده همواره در برابر چیزهای نو قرار گرفته و امکان یادگیری بیشتری به آنها می­دهد تا باور کنند این چیزها مضر نیستند. تماس و آشنایی پرندگان با انسان لازم نیست به شیوه فیزیکی باشد بلکه تنها رؤیت ظاهری انسان برای آنها مؤثر است. البته به درستی نمی­دانیم کدامیک از رفتارهای انسان برای پرنده ترسناک است که بتوان به موقع و به شیوه مناسب از آن جلوگیری کرد. انتخاب ژنتیکی خروس­های نترس، برنامه ای درازمدت است. این گونه رفتارها به شدت تحت کنترل ژنتیک است. به همین دلیل بطور تجاری سویه های مرغ و خروس آرام برای استفاده در مرغداری­ها تولید شده اند. ترکیب متفاوتی از روشهای بالا برای کاهش ترس پرندگان بکار می­رود. خروس­بازها باید بخوبی با مبانی فیزیولویک ترس، اخلاق خصوصی خروس­ها و راهکارهای غلبه بر ترس آشنا باشند.

عکس العمل های رفتاری در مرغ و خروس لاری

رفتارهای اجتماعی

برخی رفتارهای پرندگان و عکس العمل های رفتاری در مرغ و خروس لاری را می توان به عنوان رفتار اجتماعی دانست زیرا به نحوه ارتباط بین افراد مختلف موجود در داخل یک گروه از افراد هم گونه می پردازد. شناسایی فردی، ایجاد ارتباط بین افراد و نظم نوک از جمله آنها است.

شناسایی فردی

ماکیان­ها در زمان روبرو شدن با دیگر افراد گونه خود، از روی شکل تاج، ریش و سر به شناسایی هم می پردازند. این توانایی از نظر حفظ گونه، برقراری تماس در زمان جفت یابی و ادامه آن در دوره پرورش بچه ها اهمیت داشته و در جهت ادامه حیات فرد و فرزندان او عمل می کند که دو تا از مهمترین اهداف بقا در حیات وحش محسوب می شوند. تغییر رنگ پر نیز از نظر طرف مقابل قابل شناسایی است و رنگ­های تند قابل شناسایی تر است. برای آنکه افراد نتوانند دیگر افراد گونه یا گله خود را شناسایی کنند، لازم است تغییرات ناگهانی و عمده ای در شکل و ریخت ظاهری آنها رخ دهد. به هر حال در چنین مواردی، پرندگان و بخصوص مرغ خانگی به سادگی همدیگر را فراموش می کنند بطوری که اگر به دلایلی افراد گله از هم جدا شوند، در عرض ۳ تا ۴ هفته همدیگر را کاملاً فراموش می کنند. این خصوصیت در حیوانات دیگر کمرنگ تر بوده و یا اساساً وجود ندارد. مثلا سگ حتی پس از سال ها جدایی قادر به شناسایی افراد هم گونه و یا انسان هایی است که در فرایند نقش پذیری یا آموزش، وی را به عنوان فرد هم خانواده خود برگزیده است.

ارتباطات.

انواع صداها برای ایجاد ارتباط بین افراد مختلف گله بکار می رود. صدای یافتن غذاء صدای اخطار برای اعلام حضور شکارچی به دیگر افراد گله، صدای جنس ماده پس از گذاشتن تخم و نیز قوقولی قوقوی خروس­ها را می­شناسیم. یکی دیگر از انواع عکس العمل های رفتاری در مرغ و خروس لاری ارتباط صدایی، صدای درماندگی و درخواست کمک جوجه ها است که بلافاصله مرغ مادر را متوجه خطری می کند که آنها را تهدید می کند. صدای قدقد مرغ کرچ برای جوجه ها به معنی جمع و جور کردن آنها در اطراف خود می باشد.

جوجه ها به چنین صدایی جواب می­دهند ولو اینکه از طریق پخش صوت برای آنها ایجاد شده با روش دیگر ایجاد ارتباط مرغ و خروس­ها نمایش های بدنی از قبیل بالا یا پایین گرفتن سر، بالا یا پایین گرفتن دم یا باد کردن پرها است. این گونه نمایشات نقش مهمی در رفتار تولید ما جفت یابی آنها دارد. بنابراین ارتباطات نقش مهمی در شناسایی محل فیزیکی فرد، سازمان گروهی و موقعیت فرد در گروه بازی می کند.

نظم نوک.

نوک زدن طیور به عنوان یک مهارت و به عنوان یک مشخصه مختص گونه عمل می کند. پرندگان نوک می زنند تا فاصله فیزیکی خود را از سایرین حفظ کنند و یا بدلایل دیگر به رابطه خود سر و سامان دهند. مرغ و خروس­ها یک فضای خصوصی در اطراف سر خود بوجود می آورند و با قرار دادن سر خود در موقعیت یا زاویه مناسب، فاصله مناسبی از دیگران می گیرند. در صورتی که سر آنها در برابر هم قرار گیرد، نتیجه چیزی جز به هم خوردن این فضای خصوصی و ترغیب آنها به نوک زدن به یکدیگر نیست. نوک زدن در واقع ابزاری برای برچیدن دانه ها (خوردن) است که به صورت حرکت منظم و مناسب سر و گردن انجام میشود. غذا با یک حرکت برداشته شده و با حرکت دیگر بلعیده می­شود. در مرغ تخمگذار خوراکی، نوک چینی ارتباط بین نوک بالا و پایین را به هم می­زند و در نتیجه رفتار نوک زدن آنها تغییراتی می کند. آنها دیگر نمی توانند به برداشتن ذرات سفت و موجود در سطوح صاف بپردازند. در نتیجه باید دانخوری و آبخوری آنها عمق بیشتری داشته باشد.

کارایی دیگر رفتار نوک زدن، برقراری سلسله مراتب نوک و ایجاد رتبه بندی افراد در گروه و تقسيم آنها به افراد برتر و تابع در گروه در سیستمی از تابعیت و سلطه است. این سازماندهی به صورت جداگانه در نرها و ماده ها شکل می گیرد. سازماندهی نظم نوک در سنین اولیه شروع می­شود و بسته به اندازه گله و پیچیدگی آن در سن ۱۰ تا ۱۶ هفتگی کامل می شود. در ایجاد سلسله مراتب نظم نوک، مراحله زیر وجود دارد:

— فاصله بین تولد تا 3 روزگی، دوره «نقش پذیری» یا ایجاد ارتباط قوی بین جوجه و مرغ کرچ است. جوجه های بدون مادر طبیعی این ارتباط را با اشیاء برقرار می کنند. به همین دلیل است که هر موجود متحرکی (از جمله انسان) در لحظات اولیه تولد آنها می تواند به راحتی نقش مادر را برای آنها رانی کرده و جوجه ها به دنبال او روان شوند و به این شیوه حتی آنها را آموزش داد.

—بدنبال آن رفتار فرار در جوجه ها شکل می گیرد که یک مکانیسم محافظتی است.

— اندکی بعد اولین رفتارهای تهاجمی جوجه ها بروز می یابد. دو جوجه با حالتی مهاجم به هم نزدیک شده و آنگاه بدون اینکه تماس برقرار کنند از هم دور شده و فرار می کنند.

— بدنبال آن دوره ای از درگیری های نمایشی و بازی بین جوجه ها فرا می رسد که جوجه ها در برابر هم قرار می گیرند ولی به صورت واقعی تماسی بین آنها ایجاد نمی گردد.

— در مرحله آخر تماس واقعی بین جوجه ها شکل می گیرد و لذا مرحله تهاجم واقعی بین آنها است. در این برخوردهای واقعی است که موقعیت یا ارتباط سلطه – تابعیت بین آنها شکل گرفته و نهایی می شود. سن کامل شدن این ارتباط­ها بستگی به اندازه، ترکیب و پیچیدگی گله دارد ولی اغلب در سن بالاتر از ۱۰ هفتگی است.

—در گله های مخلوط، سلسله مراتب نظم نوک متفاوت و جداگانه ای بین خروس­ها و مرغ­ها شکل می گیرد. پس از شکل گیری سلسله مراتب نظم نوک، پرندگان در هماهنگی کامل و ظاهرا بدون ارتباط سلطه تابعیت به سر می­برند تا زمانی که مجدد ساختار گروه به دلایلی به هم بخورد. در شرایط عملی لازم است به جنبه های مختلف سازماندهی اجتماعی موجود در گله توجه داشت و ارتباطات مشکوک و مجادلات اجتماعی را از بین برد. در ادامه به برخی از این موارد در گله مرغ مادر اشاره شده است:

  • الف- قبل از آغاز دوره تولید تخم بارور، گروه های جدیدی از مرغ­ها شکل داده می­شوند تا قبل از آغاز تولید، مرغ­های تخمگذار جدید به سالن تخمگذاری فرستاده می­شوند.
  • ب- هیچگاه پرندگان جدید به صورت منفرد یا گروه کوچکی از آنها وارد گله نشوند.
  • ج- فضای کافی دانخوری و آبخوری، آشیانه و کف برای همه آنها فراهم شود.
  • د- در صورت ضرورت ادغام دو گروه، محل نگهداری آنها با استفاده از تور جدا شده و کلیه امکانات به صورت جداگانه در دو طرف تور قرار داده شود. پس از مدتی می توان قسمتی از تور را برداشت تا مرغ و خروس­های دو طرف بتدریج باهم مخلوط شوند. در صورت مخلوط کردن ناگهانی، درگیری بین آنها شکل می گیرد که همراه با خسارت جدی است.
  • ح- قبل از قرار دادن خروس­ها در جایگاه تولید مثلی، با هم در یک گروه قرار گیرند.
  • و – برای کاهش نوک زدن مرغ ها به هم یک خروس در میان آنها گذاشته شود. این کار ممکن است تولید تخم­های نطفه دار کند.

رفتارهای دیگر

نی خواب. تمایل به خوابیدن اغلب پرندگان روی نی خواب که بویژه در سطحی بالاتر از سطح زمین قرار دارد، یک مکانیسم محافظتی ذاتی و طبیعی برای احتراز از خطر شکارچیان زمینی است. البته گله های تجاری مرغ تخمگذار یا گوشتی حتی در صورت تأمین نی خواب به دنبال آن نمی گردند. مرغ های تخمگذار خوراکی و مادر را می توان به منظور کاهش تعداد تخم هایی که روی بستر می گذارند به گونه ای آموزش داد که از آشیانه استفاده کنند. استفاده از نی خواب در آشیانه ها موجب کاهش تخم­های گذاشته شده روی بستر می شود. استفاده از نی خواب امکان افزایش تعداد مرغ قابل نگهداری در واحد سطح را افزایش می­دهد. خاصیت دیگر آن ایجاد امکان فرار مرغ و خروس­های متخاصم از برابر هم و رفتن روی نیخواب است. در پرورش و آماده سازی خروس­های جنگی نی خواب به عنوان ابزاری برای به فعالیت واداشتن آنها بکار می­رود. نی­خوابها را در ارتفاع نسبتاً بالایی از سطح زمین قرار داده و آن را دائماً افزایش می دهند تا هم نوعی تنوع روزمره برای خو و هم عاملی برای تشویق آنها به فعالیت باشد

خودآرایی.

تیمار کردن روزمره فردی به منظور تمیز نگه داشتن پوست، پر، مو و دیگر پوشش­های بدن به منظور حفظ آنها در شرایط مناسب بهداشتی و بیرون راندن اشياء خارجی، حشرات، انگل ها و كثافات از جمله وظایف روزمره تمامی موجودات در بعد انفرادی و حتی در ارتباط­های اجتماعی است. پرندگان برای حفظ کارکرد طبیعی پرهایشان از روش­های فطری مختلفی چون حمام خاک، روغن مالی پرها توسط ترشحات روغنی غده دمی و پرآرایی توسط نوک و پاها و حتی دعوت مورچگان برای ترشح اسید فرمیک و دفع انگل­ها (در نوعی کلاغ) سود می برند و مدت زمان قابل توجهی از لحظات روزانه خود را مصروف آن می کنند. حمام خاک برای دفع انگل­های خارجی؛ پرآرایی برای مرتب کردن پرها و این به نوبه خود برای ایجاد یک پوشش عایق در برابر نفوذ هوای سرد به بدن و روغن مالی کردن سطح بیرونی پرها به منظور جلوگیری از نفوذ آب به بدن بویژه در گونه های آبزی است. این رفتارها در خنکای پاییز و زمستان و در پرندگان آبزی بیشتر دیده می شود.


این تجربه است که کمک می کند در هر تجارتی موفق شوید، ما بدون هیچ چشم داشتی تجربه خود را در اختیار شما خواهیم گذاشت
گروه تولیدی پژوهشی نیازی
امتیاز شما به مقاله
[: 3 امتیاز از مجموع: 5]

نظرات کاربران

2:27:55 AM

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بررسی تخصصی بوقلمون

به کانال تلگرامی ما بپیوندید

جوین خروج