تولید شیر گوسفند یکی از مسائل اساسی در فعالیت های گوسفندداری است و امروزه نه تنها در بسیاری از نقاط دنیا میش مانند ماده گاو نقش مهمی را از نظر تولیدات شیر ایفاء می نماید بلکه باید توجه داشت که صفت عالی شیردهی میش های گله در هر نوع روش گوسفندداری صرفنظر ازشرایط اقلیمی و جغرافیائی است که رشد و پرورش بره یعنی اساس تولید مقرون بصرفه اقتصادی گوسفند را تضمین می سازد. دراین پست چگونگی تولید شیر گوسفند و عوامل موثر بر آن بررسی می شود.
تولید شیر:
الف- ترشح شیر وکنترل هورمنی آن:
در بدو تولد، غده های متشکله پستان در هر دو جنس بره اعم از نر یا ماده وجود دارد ولی در سن بلوغ وظیفه ترشحی غده های پستان در جنس ماده تکامل بیشتر یافته و تغییرات قابل ملاحظه در آن به عنوان عامل تولید شیر در اولین دوره آبستنی میش وکمی قبل از شروع نخستین دوره شیردهی حیوان صورت می گیرد. تولید و ترشح شیر از غده پستان تحت نظارت و کنترل نظام هورمنی بدن میش است و این نظام در سه مرحله متفاوت، مسئله توليد وترشح شیر را در حیوان تنظیم و کنترل می نماید. سه مرحله فوق عبارتست از تکامل بافت پستانی دربره ماده، شروع و تأمين ترشح شیر درمیش و راندن شیرمترشحه از راه پستانک های میش به خارج هورمن های استروئیدی تخمدان در مرحله اول یعنی تکامل بافت پستانی مؤثر می باشند و در طول آبستنی، افزایش ترشح استروژن و پروژسترون و استقرار تعادل بين ترشح دو هورمن نامبرده نسبت و شدت تکامل مجاری و حفره های درونی غده پستان را کنترل و تأمین میسازد. علاوه برهورسن های نامبرده، هورمنهای مترشحه از قسمت پیشین غده هیپوفیز و بویژه هورمن پرولاکتین یا هورمن عامل ترشح شیر (لاکتوژنیک) نیز در تکامل بافت پستانی مؤثر بوده و نقش قابل ملاحظه ای دارند. در آغاز و در طول آبستنی، ترشح هورمن های استروئیدی تخمدان، توقف عمل هورمن پرولاکتین و مقاومت بافت پستانی در مقابل اثر تحریک پذیری این هورمن را موجب می گردد. اگرچه نحوه عمل هورمنی در زمینه شروع ترشح شیر بدرستی و به تحقیق معلوم و آشکار نگردیده ولی بهرحال اعتقاد کارشناسان براینست که تغییرات نسبت ترشح هورمنهای استروئیدی تخمدان و بویژه افزایش ترشح هورمن استروژن نسبت به افزایش هورمن های استروئیدی آدرنال (فوق کلیوی) در این امر نقش قابل ملاحظه و موثری ایفاء کنند. بعلاوه استقرار تعادل مطلوب در ترشح هورمن های نامبرده نه تنها افزایش هورمن های لاکتوژنیک (عامل ترشح شیر) را تحریک می نماید بلکه تأثیر پذیری غده پستان را در مقابل اینگونه هورمن ها نیز افزایش می دهد.
با تحریک پستان در مرحله مناسب و بعنوان مثال در مرحله آغاز شیر خوارگی بره، عمل تحریک از پستان بوسیله رشته های عصبی به غده هیپوفیز منتقل و متعاقب این امر هورمن اکسی توسین بداخل خون ترشح میشود. تحت تأثیر هورمن اکسی توسین، شیر به داخل مجاری کوچک و آنگاه بدرون مجاری بزرگ روانه شده و سرانجام از راه دهانه پستان به درون دهان بره شیرخوار و یا هرگونه عامل انتقال شیر (مانند لولههای ماشین شیر دوشی) راه می یابد.
ب- ظرفیت شیردهی میش
مطالعات متعدد نشان داده است که بین ظرفیت شیردهی میش و نسبت رشد بره همبستگی مستقیم وجود دارد ولی نا گفته نباید گذاشت که یکی از مشکلات عمده اینگونه مطالعات چگونگی تعیین ظرفیت شیردهی میش در شرائط طبیعی شیرخوارگی بره بر اساس روشهای گوناگون بوده است. معمولاً بر اساس سه روش متفاوت ظرفیت شیردهی میش را تعیین مینمایند:
در روش استفاده از بره ،شیرخوار با تفاضل وزن بره قبل و بعد از شیر خوردن در یک مرحله با مدت معلوم و تکرار این عمل در فواصل معین میتوان به سهولت ظرفیت شیردهی میش را در طول دوره شیردهی تعیین کرد. در عمل، تفاضل وزن بره شیرخوار را در یک مرحله ٢٤ ساعته و به فواصل یک هفته انجام میدهند و در طول مرحله ٢٤ ساعته فوق، هر سه یا چهار ساعت یکبار عمل شیردهی به بره را انجام میدهند بعلاوه در فاصله هر بار شیردهی در طول ٢٤ ساعت با جدا نگهداشتن بره از میش شیرده و یا با پوشاندن پارچه ای در اطراف پستان میش از بروز هرگونه اشتباهی در تعیین ظرفیت شیردهی میش در مدت آزمایش جلوگیری میکنند.
در روش دیگر جمع آوری شیر با استفاده از ماشین شیردوشی و یا به طریق دستی است و رکوردگیری با انجام تزریق اکسی توسین به میش مورد آزمایش آغاز میشود این روش نسبت به روش اول در زمان کوتاهتری صورت میگیرد و معمولاً مشتمل بر انجام عمل در دوسه یا مرحله و به مدت سه ساعت در هر مرحله است.
در روش سوم بعد از یک دوره کوتاه شیرخوارگی توسط بره، کلیه شیر حاصله توسط میش جمع آوری و ابتدا حجم متوسط یکماهه آن برآورد و سپس حجم کل برای تمام طول دوره شیردهی محاسبه و مشخص میگردد. به عنوان در منطقه رکفورت در جنوب فرانسه و یا در موسسه تحقیقاتی تغذیه دام بریتانیا و یا در بعضی مؤسسات تحقیقات دامپروری ایران، بره فقط به مدت یک ماه به طور طبیعی از شیر مادر تغذیه می کند و آنگاه با جدا کردن بره، میش مادر به عنوان میش شیرده مورد استفاده قرار میگیرد و کلیه شیر حاصله در فواصل و دفعات معین جمع آوری و میزان کل شیر حاصله تخمین زده میشود.
اگر چه براساس روشهای فوق و در شرائط گوناگون نتایج حاصله درمورد ظرفیت شیردهی میش متفاوتست ولی مطالعات و آمار و ارقام موجود نشان می دهد عاملی که از نظر شیردهی میش برروی رشد بره تأثیر دارد بهرحال کیفیت شیر حاصله نیست و مسئله فقط با کمیت و به عبارت دیگر با مقدار شیر مورد تغذیه بره از میش مادر همبستگی و ارتباط دارد.
پ- اثر میزان شیر تولیدی میش در رشد و سلامتی بره
در طول یک ماه اول زندگی بره و در شرائط طبیعی شیرخوارگی، بیش از 75 درصد تغییرات در رشد حیوان با نسبت مصرف شیر در بره ارتباط مستقیم دارد. بطوریکه برآورد شده است در یک ماه اول زندگی که معمولاً بره از نظر تغذیه کاملاً به شیر مادر وابسته است در برابره لیتر شیر مصرفی، یک کیلوگرم به وزن زنده آن افزوده میشود. بعبارت دیگر چون 5 ليتر شير محتوى تقريباً 9/0 تا ۱ کیلوگرم ماده خشک است میتوان گفت که دریک ماهه اول زندگی، هر کیلوگرم بهرة وزن بره شیرخوار، بازتاب تغذیه یک کیلوگرم ماده خشک شیر مصرفی است.
برآورد فوق با نتایج حاصله در بره هائی که با مواد مرغوب جایگزین شیر به روش دستی و در شرائط کنترل تغذیه میشوند مطابقت و هماهنگی دارد. زیرا براساس مطالعات و آزمایشات گوناگون، ضریب تبدیل غذائی مواد جایگزین شیر (از نظر ماده خشک) معادل ۱ است و به لحنی دیگر با مصرف یک کیلوگرم ماده خشک شیر، بهرة وزن در بره مورد آزمایش معادل یک کیلوگرم خواهد بود.
بعد از یکماهگی که معمولاً بره از مواد علوفه ای و سایر مواد غذائی نیز در تغذیه خود استفاده سی کند وابستگی رشد بره به میزان مصرف شیر به تدریج کاهش مییابد ولی باید توجه داشت که بهرحال تا زمان از شیر گرفتن، میزان مصرف شیر در بره تأثیر کلی خود را در روی رشد حیوان حفظ می نماید. باید یادآوری کرد که میزان مصرف شیر نه تنها در روی رشد بره بلکه روی نسبت آلودگی حیوان به بیماریهای انگلی نیز اثر میگذارد. چنانکه بررسی ها و پژوهشهای گوناگون نشان داده است بره های تک که میزان مصرف شیر در آنها بالا بوده و در ابتدای فصل کشتار، ذبح گردیده اند تقریباً عاری از هرگونه آلودگی انگلی بوده اند. در حالیکه بره های دوقلو و یا بره هایی که میزان مصرف شیر در آنها پایین بوده در اواخر فصل کشتار متأسفانه شديداً به انواع بیماریهای انگلی مبتلا گردیده اند.
نسبت شیر تولیدی میش، علاوه برمزایایی که از نظر رشد و سلامتی بره دارد و به آنها در بالا اشاره شد از یک اثر مفید دیگر نیز در زندگی بره برخوردار است. زیرا هرگاه علوفه مورد استفاده گله، فاقد کیفیت و ارزش غذائی مناسبی باشد وابستگی زیاد و یا کامل بره از همان ابتدای تغذیه با علوفه به اینگونه مواد غذائی نامناسب، در روی نمودهای گوناگون حیاتی اثر نامطلوبی بجای خواهد گذاشت بعنوان مثال در شرائط فوق هرگاه بره بطور همزمان از مقدار کافی شیر در تغذیه خود بهره مند نگردد، برخورد با عوارض مختلف «کمبودهای غذائی» یا «کمبودهای اولیه تغذیه» در بره اجتناب ناپذیر خواهد بود. تجربه نشان داده است در شرایطی که بره از علوفه فاقد کیفیت و ارزش غذائی مناسب استفاده کند جایگزینی مستقیم مقدار معین و محدودی از می مواد پروتئینی مشابه پروتئین شیر در شیردان بره (با استفاده از روش تلقیح مواد در شیردان) اثرات نامطلوب تغذیه با چنان علوفه ای را خنثی و مرتفع خواهد ساخت.
ت- عوامل مؤثر در لاکتاسیون یا شیردهی میش
چگونگی لاکتاسیون یا شیردهی میش با عوامل گوناگونی ارتباط و همبستگی دارد که ذیلاً به توجیه مهمترین آنها می پردازیم:
۱- مراحل مختلف شیردهی: در میش نیز مانند سایر پستانداران، میزان تولید و ترکیب شیمیائی شیر حاصله بطور قابل ملاحظه ای با مراحل مختلف شیردهی ارتباط دارد.
در میش هایی که صفت تولید شیر در آنها در درجه دوم اهمیت قرار دارد و بیشتر به منظور تأمین فرآوردههایی از قبیل پشم یا گوشت پرورش می یابند در مرحله اولیه شیردهی یعنی در دو یا سه هفته اول، تولید شیر در آنها به نقطه اوج میرسد. در اینگونه میشها تولید شیر سپس به تدریج نزولی می پیماید و معمولاً در بین هفته دهم یا دوازدهم به نقطه حداقل می رسد. ولی نباید فراموش کر که در فاصله سیر نزولی مقدار تولید شیر بهرحال بین 50 تا ٦٠ درصد تولید در نقطه اوج است به عنوان مثال هرگاه در هفته های سوم و دهم شیردهی میزان تولید شیر به ترتیب در حدود 5/1و 5/۰ لیتر در هر ٢٤ ساعت باشد در فاصله هفته تا سوم دهم میزان تولید شیر در مدت مشابه فوق ( ٢٤ ساعت) در حدود 75/0 لیتر خواهد بود.
در میشهائی که صفت تولید شیر در آنها در درجه اول اهمیت قرار دارد، اطلاعات مربوط به چگونگی تأثیر مراحل مختلف شیردهی در روی میزان تولید شیر متأسفانه بواسطه تنوع روشهای شیردوشی و بویژه به علت اختلاف در زمان از شیر گرفتن بره ناقص و محدود است. نکته دیگری که مسئله را مشکل تر می سازد آنست که ترشح و خروج شیر در میشهای نژاد شیری در دو دوره مشخص زمانی صورت میگیرد اولین جریان شیر که میران آن 8 تا ۱۰ ثانیه بعد از شروع شیردهی به نقطه اوج میرسد احتمالاً از طریق غده مخزنی پستان و به عبارت دیگر منشاء آن «سیسترنال گلاند» است. دومین جریان شیر که حدود ثانیه سی و دوم شروع میشود و هشت ثانیه بعد یعنی در ثانیه چهلم شیردهی به نقطه اوج میرسد شیر حاصله از «آلوئول» ها یا حفره های بافت پستان است که تحت تأثیر مکانیسم گرایش نزولی از این حفره ها به سوی غده مخزنی (سیسترنال گلاند) سرازیر و ترشح میشود. مطالعه و بررسی نشان میدهد که در اینگونه میشها «اولین جریان شیر» در طول دوره شیردهی به تدریج نزول کند ولی دومین جریان شیر برخلاف جریان اولیه آرام آرام افزایش یافته و در بین روزهای ۱۸ تا ۳۲ شیردهی به نقطه اوج رسیده و آنگاه به تدریج کاهش می یابد.
باید اضافه کرد که در کلیه انواع میش هرگاه شیردهی بشکل طبیعی و با استفاده از برة شیرخوار نباشد و عمل شیردوشی فقط به طريقه دستی انجام شود، میزان تولید شیر به تدریج نزول می کند و یک بعد از شروع شیردهی، در میزان معینی ثابت می ماند.
مراحل مختلف شیردهی میش در روی ترکیب شیمیائی شیر حاصله نیز تأثیر دارد. اولین ترشح شیر یا کلستروم (آغوز) از نظر شیمیایی با شیر معمولی که در روز دوم یا سوم ترشح می شود متفاوت است. بعلاوه باید توجه داشت که تا پایان دوره شیردهی ترکیب شیر از هر نظر ثابت نمی ماند و بتدریج در آن تغییراتی حاصل میشود. چگونگی تغییرات ترکیب شیمیائی شیر را در طول دوره شیردهی می توان بصورت زیر خلاصه کرد:
مقدار چربی و پروتیین و عصاره فاقد مواد ازته که درصد آن در کلستروم بالاست، بعد از یک کاهش اولیه، در طول دوره شیردهی بتدریج افزایش می یابد. مقدار لاکتوز یا قند شیر برخلاف ترکیبات فوق، پس از یک افزایش اولیه در طی دوره شیردهی آرام آرام کاهش می پذیرد. از نظر عناصر معدنی شیر باید یادآوری ساخت که آزمایشات و مطالعات مربوط نشان داده است که کلسیم شیر بعد از یک افزایش سریع در حد معینی ثابت می ماند ولی منیزیم شیر، برخلاف کلسیم ابتدا تقريباً مقدار ثابتی دارد و آنگاه در طول دوره شیردهی به نسبت های تقريباً اندك، به تدریج افزایش می یابد. مشابه وضع منیزیم و کلسیم را عناصری مانند سدیم و پتاسیم دارند و بعبارت دیگر مقدار این عناصر نیز در طول دوره شیردهی به ترتیب افزایش و کاهش می پذیرد.
اگر چه ترکیب شیمیائی شیر میش برحسب شرائط مختلف فیزیولوژیک و در نژادهای گوناگون متفاوت است اما به تجربه ثابت شده است که شیر میش از نظر چربی، پروتیین خام، کلسیم و ویتامین آ وتيامين وریبوفلاوین بسیار غنی می باشد.
۲- سن میش: ظرفیت شیردهی میش با زیاد شدن سن آن افزایش می یابد. معمولاً این امر حداکثر تا 5 یا 6 سال ادامه دارد و سپس بتدريج روبه کاهش می گذارد. در صورتی که میش قبل از یک و یا دو سالگی جفت گیری نماید، ظرفیت شیردهی آن کم و درپایان دوره دوم و يا سوم لاكتاسيون بحد متعارف می رسد. در شرائط فوق، کمی ظرفیت شیردهی بواسطه کوچکی جثه و وضعیت رویش دندانهای ثنایاست. چنانکه میدانیم اولین جفت دندان های ثنایای بالغ در آروارة زیرین بین یکسالگی تا دوسالگی جایگزین دندانهای مربوطه شیری میشود. تولید شیر در این دوران با وضع تغذیة حیوان ارتباط دارد و این امر خود مستلزم خرد کردن علوفه بوسیله دندان ها و بویژه ریشه های دندانی قوی میباشد کیفیت شیر نیز با افزایش سن میش تغییر می کند. در نژادهائی از میش که بویژه از لحاظ شیری حائز اهمیت هستند، برخلاف اکثر گاوهای شیری نسبت درصد شیر، از نظر چربی و پروتیین در دومین دوره بیش از نخستین دوره شیردهی میباشد.
از پنجسالگی به بعد هر چه برسن حیوان افزوده شود، تولید شیر تابع مستقیم وجود دندانهای ثنایا نیست و مشاهده شده است میشهای مسن که همه ثنایای آنها ریخته و باصطلاح شکسته دندان هستند در صورتی که به مقدار کافی غذای کنسانتره در اختیار داشته باشند همچنان قادر به تولید شیر هستند. بعلاوه در شرائط طبیعی ،زیست میتوان میشهائی را در بعضی گله ها یافت و پستان آنها از سلامت و شرائط مناسب برخوردار بوده و توانسته اند رحم حتی تا ۱۲ یا 15 سالگی، اختصاصات تولید مثل و شیردهی خود را حفظ نمایند.
3- اندازه جثه و وزن بدن میش: اگر چه بسیاری از مطالعات نشان داده است که ظرفیت شیردهی با اندازه جثه میش همبستگی دارد، اما شکل دقیق این همبستگی هنوز بدرستی تعیین و روشن نشده است. در عین حال براساس بعضی تجربیات در «درون نژاد» و بعبارت دیگر میان انواع مختلف میش از یک نژاد معین، ظرفیت شیردهی میش با بزرگی جثه همبستگی مستقیم دارد. اما در «بین نژاد» و بعبارت دیگر میان انواع مختلف میش در نژادهای گوناگون، ظرفیت شیردهی میش فقط باوزن بدن همبستگی ندارد و عوامل متعدد ومنجمله وزن بدن در این امر تأثیر دارند یک وجه تمایز مهم بین «جثه» و «وزن بدن» آنست که جثه بطور عمده با اندازه اسکلت بدن (اختصاص نژادی) ارتباط دارد، در حالی که «وزن بدن» هم با جثه و هم با شرائط مناسب تغذیه و بهداشت همبستگی پیدا می نماید.
٤- چگونگی انتقال شیر: از پستان میش به محیط خارج نیز روی ظرفیت شیردهی میش تأثیر دارد.
4- 1- نقش بره های شیر خوار به تحقیق ثابت شده است که میزان تولید شیر میش با تعداد بره های شیری حیوان بستگی دارد. در شرائط مناسب تغذیه، میش هائی که یک جفت بره دوقلو را شیر بدهند نسبت به میشهائی که فقط بره تک را شیر میدهند حدود ٤٠ درصد بیشتر شیر تولید می کنند. بعبارت دیگر هر کدام از بره های دو قلو از ۷۰ درصد شیری که میتواند در اختیار برة تک قرار گیرد استفاده می نمایند. در عین حال باید دانست که افزایش تعداد بره هایی که از پستان یک مادر تغذیه شوند (سه قلو و یا بیشتر) تأثیر چندانی روی افزایش تولید شیر ندارد و معمولاً حداکثر میزان تولید شیر با شیر خواری دو بره از پستان مادر تأمین میشود.
افزایش تولید شیر در میشهائی که مادر برههای دوقلو هستند، درطول دورة شیردهی نیز یکسان نیست و تجربه نشان داده است که در شرائط فوق اگرچه در سه هفته اول شیردهی بیزان تولیدشیر بالاست، اما در اواخر دوره شیردهی میزان تولید شیر در اینگونه میشها با میشهائی که مادر بره تک هستند تفاوتی ندارد.
علاوه بر تعداد بره های شیری، نژاد بره نیز در تحریک پستان برای افزایش تولید شیر تأثیر دارد. مطالعات نشان داده است که میش مرینوس برای بره های خالص این نژاد، در مقایسه با بره های آمیختة آن کمتر شیر تولید نموده است.
4- ٢- نقش شیردوشی: مطالعاتی که روی میش آواسی بعمل آمده نشان داده است که هرگاه شیر پستان ابتدا دوشیده شود و سپس بره ها بعمل شیرخواری بپردازند ظرفیت کل تولید شیر چندان فرقی با این روش ندارد که بره ها از ابتدا از شیر پستان استفاده کنند و سپس صرفنظر از طول مدت معین از شیر گرفته شوند با این ترتیب در روش اول گذشته از آنکه بره ها از مقدار مناسب شیر برای تأمین احتياجات خود استفاده کنند و از سلامت کافی نیز برخوردارند، مقداری شیر نیز با عمل شیردوشی بدست می آید که میتوان از آن برای انجام منظورهای مختلف استفاده کرد. این شیر اضافی از یکطرف نتیجه تحریک پستان با عمل مکیدن توسط بره هاست و از سوئی دیگر موجب میشود که میش ذخائر بدن را برای تولید شیر بکار گیرد و برای جبران آن، بطور داوطلبانه مقدار زیادتری غذا مصرف نماید.
باید توجه داشت هرگاه بلافاصله پس از تولد، بره را از مادر جدا کنند با عمل شیردوشی، کلیة شیر تولیدی میش را جمع آوری سازند، بعلت عدم ایجاد رابطه بین میش و بره و عدم تحریک پستان با عمل مکیدن توسط بره ها، ظرفیت شیردهی میش ،چندان قابل ملاحظه نخواهد بود.
5- تأثير نحوه تغذیه: اگر چه تجربیات بعضی پژوهندگان نشان داده است که ظرفیت شیردهی میش با وضع تغذیه در دو ماه آخر آبستنی ارتباط دارد، اما مطالعات برخی دیگر از محققین حاکی از آن است که این موضوع فقط در زمانی صادق است که فقر شدید غذائی در یک منطقه وجود داشته باشد و در این صورت با پرورش میش آبستن در شرائط کنترل و فراهم ساختن احتیاجات غذائی حیوان می توان شیردهی میش را در حد مطلوب تأمین نمود. بهرحال آنچه بدیهی می باشد این است که توجه به نحوه تغذیه میش در طول دوره آبستنی، هم روی تعداد و هم روی شرائط بره (از نظر سلامت و مقاومت در برابر عوامل نامساعد محیط) تأثیر می گذارد و چنانکه قبلاً اشاره شد تعداد و شرائط بره از عوامل تعیین کننده ظرفیت شیردهی میش می باشد.
بعد از زایش، اثر تغذیه روی ظرفیت شیردهی میش بیش از پیش باید مورد توجه قرار گیرد. میش قادر است حتی در شرائط کمبود و یا فقر غذائی تا مدت محدودی از ذخائر بدن استفاده وظرفیت شیردهی خود را حفظ نماید. به همین جهت برای جلوگیری از تحلیل ذخائر میش در امر تغذیه آن باید دقت کافی مبذول داشت تا از یکطرف سلامت میش تأمین گرددو از سویی دیگر با استفاده بره های حاصله از شیرمادر، رشد و سلامتی بره ها نیز در حد مطلوب برقرار شود.
نحوه تغذیه روی کیفیت شیر نیز تأثیر دارد. مطالعات نشان داده است میش هائی که در دوره شیردهی علاوه برعلوفه (دستی یا چرای آزاد) از غذای کنسانتره نیز به مقدار کافی استفاده نموده اند در مقایسه بامیش هایی که فقط با علوفه تغذیه شده اند، نسبت درصد شیر تولیدی آنها از نظر کلسیم و فسفر بالات بوده است. بعضی از محققین نیز نشان داده اند که تغذیه عالی میش در دوره شیردهی، موجب افزایش نسبت درصد حاصله از نظر ماده خشک ( بویژه پروتیین خام و مواد معدنی) میشود، اما در مورد نسبت درصد چربی شیر در شرائط نامبرده، نتایج یکسان و مورد اطمینان در مطالعات مختلف بدست نیامده است.
6- تأثیر توارث و نژاد: نسبت وراثت پذیری یا قابلیت توارث تولید شیر در میش هنوز بطور دقیق تعیین نگردیده است. اما بعضی محققین معتقدند که چون این نسبت در گاو شیری 25 درصد است، حدود آن در میش نیز نباید بالاتر از این رقم باشد.
اگر چه هنوز در مورد کلیه گوسفندان شیری دنیا رکوردگیری دقیقی به عمل نیامده اما بعضی از نژادهای گوسفند از نظر شیرواری بیشتر از سایرین شهرت و معروفیت دارند که مهم ترین آنها عبارتند از: ایست فریزین، آواسی، دورست هورن، ليستر ، نژادهای فرانسوی بومی ناحیه رکفورت، زاکل ولیپ. نژاد ایست فریزین که مبداء اصلی آن شمال اروپاست یکی از نژادهای معروف گوسفندان شیری می باشد که میزان متوسط شیر سالیانه آن را حدود 500 تا 600 لیتر برآورد می کنند. در مورد آواسی و لیستر و دورست هورن در پست قبلی ضمن بررسی نژادها توضیح دادیم. در فرانسه نیز در ناحیه رکفورت، گوسفند لاکن یافت میشود که از شیر آن برای تهیه پنیر معروف رکفورت کنند. متوسط تولید شیر سالیانه این نژاد بین 75 تا ۱۰۰ لیتر میباشد. در گوسفندان نژاد زاکل در اروپای شرقی مرسوم است که یک ماه اول بره ها از شیر مادر استفاده می کنند و بعد بتدریج بره ها را جدا کرده و برای مدت سه ماه شیر میش ها را می دوشند. متوسط تولید شیر سالیانه نژاد زاکل نیز حدود ۱۰۰ لیتر می باشد. گوسفندان نژاد لیپ در یوگسلاوی نیز در صورتی که بخوبی تغذیه و نگهداری شوند سالیانه حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ لیتر شیر تولید کنند و این متوسط تولید، حاصل دوشش یک میش در طول ۳ تا ۴ ماه است. پنیر معروف لیپ نیز از شیر گوسفندان لیپ تهیه و عرضه میشود.
در میان گوسفندان ایران نیز گوسفندان مهربان، لري، وماکوئی (که از شیر آن پنیر معروف لیقوان تهیه میشود) نسبتاً شیر وارتر از سایرین می باشند. مطالعاتی که روی گوسفندان قره گل، نائینی و مهربان در دانشگاه شیراز صورت گرفته ثابت کرده است که استعداد شیردهی میش مهربان نسبت به دو نوع دیگر بیشتر و وزن بره های متولد از میش های مهربان در هنگام از شیر گرفتن از سایر بره ها بالاتر بوده است. همین مطالعات نیز نشان داده است که تلاقی قوچ نائینی بامیش مهربان حدود 14 درصد روی وزن بره ها در هنگام از شیر گرفتن تأثیر مثبت داشته است.
در آزمایشاتی که روی میش های ۳ تا ۵ ساله شال و بلوچی در شرائط کنترل در مزرعه تحقیقاتی امین آباد انجام شده است مقدار شیر و مدت شیردهی و درصد چربی شیر در این گوسفندان تعیین گردیده است . براساس این آزمایشات در میش های شال متوسط مقدار شیر 42/97لیتر، مدت شیردهی 5/4 ماه و درصد چربی شیر 02/8 و در میش های بلوچی نتایج مربوطه به ترتیب برابر با 53/98 و 5/4 و 95/7 بوده است. در مطالعاتی نیز که روی میش زل در شرائط سنتی پرورش صورت گرفته معلوم گردیده است که شیر میش زل از جمله شیرهای نسبتاً پرچربی است و نسبت چربی آن حدود ۸ تا ۹ درصد می باشد.
این تجربه است که کمک می کند در هر تجارتی موفق شوید، ما بدون هیچ چشم داشتی تجربه خود را در اختیار شما خواهیم گذاشت
گروه تولیدی پژوهشی نیازی
نظرات کاربران
2:27:55 AM