0

بررسی مکانیسم لوله گوارشی و ترشحات گوارشی در گوسفندان

لوله گوارشی و ترشحات گوارشی در گوسفندان

چنانکه در پست های قبلی اشاره کردیم، دندان ها در گوسفند عمل گرفتن غذا را انجام می دهند و لب و زبان، چندان سهمی در این امر ندارند. گوسفند باستثنای دوره شیرخواری مانند سایر نشخوار کنندگان، حیوانی مطلقاً علفخوار می باشد و به همین جهت تشکیلات دندان بطور ویژه ای در آن تکامل یافته است تا حیوان بتواند بسادگی علوفه را در دهان و بین دندان­های خود قرار دهد. تکامل فوق بقسمی است که بجای دندان­های پیش با دندان­های ثنايا در آرواره زیرین، یک لایه سخت بوجود آمده که سطح بالائی و تیز دندان­های پیش در آرواره زیرین با آن تماس دارد. بعلاوه در هر دو آرواره بین دندان­های پیش و آسيا يک فضای بین دندانی وجود دارد که در آن علوفه بمقدار مناسب بین دندان­ها قرار می گیرد و بوسیله دندان­های آسیا قسمت­های خشبی آن بخوبی سائیده می­شود. درادامه به بررسی مکانیسم لوله گوارشی و ترشحات گوارشی در گوسفندان خواهیم پرداخت.

لوله گوارشی

 در داخل دهان غدد بزاقی متعددی از نوع مخاطی و سروزی وجود دارد که فعالیت ترشحی آنها نه تنها در مواردی که گوسفند از علوفه خشک تغذیه می نماید بلکه در شرائط تغذیه در مرتع نیز که علوفه سبز و مرطوب در اختیار حیوان قرار می گیرد نسبتاً زیاد است. بعلاوه غدد ضمیمه مخاط گوارش و بویژه غدد بناگوشی که از نوع سروزی است بطور مداوم در حال ترشح می باشد و در فاصله جویدن حیوان نسبت ترشح غدد نامبرده بداخل دهان افزایش می یابد. در هنگام تعليف، حيوان بسرعت علوفه را در داخل دهان خود جمع آوری می نماید و ابتدا کمی آنرا می جود (تا مخلوط آبکی مناسبی از آن تهیه شود) و سپس آنرا بلع نموده وارد مری می نماید. غذا در داخل لوله مری تحت عمل مکانیکی ماهیچه مخطط (که در سرتاسر جدار لوله مری وجود دارد) بجلو رانده می­شود و عمل این ماهیچه بوسیله عصب واگ بازبینی یا کنترل می گردد. لوله مری بوسیله سه ماهیچه تنگ کننده یا اسفنگتر باز و بسته می­شود که عبارتند از اسفنگتر رأسی- مری در در پائین محوطه حلق و در ابتدای لوله مری و اسفنگترهای حجاب حاجزی و فم المعده در انتهای لوله مری و در ابتدای معده. اسفنگتر فم المعده در محل ورود لوله مري بمعده در قسمت اتصال پشتی شکمبه و نگاری جای دارد. اسفنگترهای نامبرده در انجام عمل نشخوار و بلغ حیوان شرکت دارند. در گوسفند مانند سایر نشخوار کنندگان معده دارای چهار محوطه پیوسته می باشد که که عبارتند از شکمبه (سیرابی) و نگاری و هزارلا و شیردان. شکل (1- 6) موقعیت و حداکثر حجم هر یک از محوطه های فوق و قسمت­های مختلفه روده را در گوسفند بالغ گوشتی و سنگین وزن نشان می دهد. اصطلاحاً مجموعه شکمبه و نگاری و هزارلا را بنام «پیش معده» و شیردان را بنام «معده حقیقی» می خوانند. هر یک از محوطه های فوق بوسیله یک دهانه بنام ناودان، بیکدیگر متصل و هر ناودان بنام محوطه های مربوط نامیده می­شود. این ناودان ها عبارتند از «ناودان شکمبه -نگاری» و «ناودان نگاری – هزارلا» و «ناودان هزار لا- شیردان». از چهار محوطه نامبرده فقط شیردان با معدة سایر پستانداران هم ارز و مشابه می باشد و مانند پستانداران در آن باب المعده و ته معده مشاهده می گردد. بعلاوه شیردان دارای تعدادی غده است که آنزیم های گوارشی و اسید کلریدریک از آنها بداخل شیردان ترشح می­شود. ته معده ( کف شیردان) از تعداد زیادی چین های نرم تشکیل شده که سطح آنها را بافت مخاطی ترشحی می پوشاند. چین های نامبرده از یکطرف سطح ترشح را افزایش می دهند و از طرف دیگر آغشتگی مخلوط گوارشی را با شیرابه معدی تسهیل می نمایند. در بره از زمان تولد تا زمانی که حیوان تحت رژیم شیر است یک مجرا در بین و در طول عضلات شکمبه ونگاری و هزارلا وجود دارد که فم المعده را مستقیماً به شیردان متصل می سازد و در اصطلاح بنام «مجرای عضلانی» خوانده می­شود. باین ترتیب حیوان با بلع شیر آنرا از لوله مری بسمت پیش معده می راند و همینکه شیر به اسفنگتر فم المعده می­رسد لبه اسفنگتر بطور بازتاب بسمت شکمبه بسته می شود و شیر از طریق مجرای عضلانی مستقیماً وارد شیردان می گردد. باید توجه داشت که مجرای عضلانی در دوران بلوغ نیز وجود دارد ولی در این دوران فاقد هرگونه عمل فیزیولوژیکی می باشد. با اینحال هرگاه به گوسفند بالغ مقداری از یک محلول نمک مس را بخورانیم مخاط دهان تحت تأثير محلول نامبرده تحریک می شود و بازتاب این تحریک با بسته شدن اسفنگتر فم المعده در سمت شکمبه و باز شدن مجرای عضلانی همراه خواهد بود.

نگاری و شکمبه که معمولاً یک واحد فیزیولوژیک را تشکیل می دهند بوسیله ناودان دراز شکمبه -نگاری با یکدیگر ارتباط دارند و از راه این ناودان مخلوط گوارشی می تواند از داخل یکی بدیگری انتقال یابد. بعلت وجود واحد فیزیولوژیک نامبرده در بعضی اوقات شکمبه را بنام محوطه «شکمبه -نگاری» نیز می خوانند.

باید توجه داشت که با وجود تشابه فیزیولوژیک شکمبه و نگاری، پرده مخاطی این دو محوطه از نظر بافت شناسی از یکدیگر متفاوتست. مخاط شکمبه و نگاری از بافت پوششی سنگفرشی مطبق (مالپیگی) که شامل طبقه شاخی نیز می باشد پوشیده شده است. مخاط نامبرده در شکمبه دارای تعدادی پردهای مختلف الشكل بلند است در حالیکه در نگاری دارای پرد های مخروطی شکل با نوک شاخی می باشد. در هر دو محوطه پردها بسیار بزرگ و متعدد می باشند و رشد آنها تحت تأثیر اسیدهای چرب فرار بویژه اسید پروپیونیک و اسید بوتیریک تحریک می گردد (اسیدهای نامبرده در ضمن تخمير غذا در شکمبه تشکیل می­شود). بعلاوه حداکثر وسعت و عمق بافت پوششی سنگفرشی مطبق موقعی ایجاد می­شود که گوسفند در جبره روزانه خود بمقدار کافی از علوفه خشبي برخوردار باشد. پرده مخاطی شکمبه و نگاری برخلاف انتظاری که از نام آن می رود فاقد هرگونه غدد ترشحی و حتی غدد مخاطی می باشد.

لوله گوارشی و ترشحات گوارشی در گوسفندان

نگاری بشکل یک کیسه ساده و پیوسته به پشت شکمبه در مقابل حجاب حاجز جای دارد و دارای یک قسمت شکمی دراز می باشد. انتهای قسمت شکمی نگاری نزدیک آبشامه قلب قرار دارد و از آن فقط بوسیله پوشش نازک حجاب حاجز جدا می­شود. وضعیت فوق در بعضی اوقات موجب عوارض ناگواری برای حیوان می شود زیرا در صورتیکه اشیاء فلزی ( که گاهی مواقع در اثر عدم دقت در تهیه مخلوط غذائی ممکنست همراه با این مخلوط وارد لوله گوارش حیوان شود) بداخل نگاری وارد شود و از آن خارج نفوذ نماید احتمال دارد که از احشاء و حجاب حاجز گذشته و به آبشامه قلب برسد و در نتیجه آماس کشنده آبشامه نامبرده را تولید نماید.

شکمبه که بزرگترین محوطه تشکیلات معدی گوسفند است برخلاف نگاری از حفره های کیسه ای پیچیده تشکیل شده است. قسمت بیشتر مواد غذایی که از راه لوله مری به پیش معده می رسد ابتدا در شکمبه جمع­آوری و نگهداری می شود و همینکه آمیخته مناسبی از آنها تهیه شد همراه با شیرابه گوارشی به نگاری انتقال می یابد و همانطور که قبلاً گفته شد از این جا ممکنست مستقيماً وارد هزارلا گردد و یا مجدداً به شکمبه برگشت داده شود.

مخاط هزارلا نیز مانند شکمبه و نگاری از بافت پوششی سنگفرشی مطبق (مالپیگی) پوشیده شده است که فاقد هرگونه غدد ترشحی می باشد. بافت نامبرده برآمدگی های مخروطی شکل بزرگی را شبیه به برگ تشکیل می دهد که تمام سطح داخلی هزارلا را فرا می گیرد و آن منظره یک کتاب و اوراق رویهم انباشته آنرا می­دهد. در کف هزارلا یک مجرای صاف و محکم وجود دارد که در امتداد دهانه های نگاری – هزارلا و هزارلا – شیردان کشیده شده است. عمل دهانه های فوق بوسیله تارهای ماهیچه حلقوی بازبینی یا کنترل می شود تا حرکت مخلوط گوارشی فقط از سمت نگاری – هزارلا -شیردان جریان یابد.

روده های باریک و غدد گوارشی ضمیمه آن مشابه سایر حیوانات پستاندار است. سطح مخاط روده های باریک (دوازدهه و روده تهی وایلئون) بسب چین خوردگی های دایره ای شکل بنام دریچه های کرکرینگ یا «چین­های دایره ای» بیش از دو برابر افزایش می یابد. چین های دایره ای از باب المعده آغاز می­شود و در تمام سطح روده های باریک تا اواسط اپلئون ادامه می یابد. در سطح مخاط روده های باریک برجستگی های کوچک و ریز فراوان بنام کرک یا خمل وجود دارد که بان نمای مخملی می دهد. کرک های نامبرده برجستگی های مخاطی به ارتفاع نیم تا یک میلی متر می باشند که شکل آنها در دوازدهه پهن است و در ایلئون بتدریج بشكل انگشتان دست درمی آیند. تعداد کرکه ادر حدود ۱۰ تا 40 عدد در هر میلیمتر مربع سطح روده باریک می­باشد. در گوسفند، کرک ها ضخیم تر از سایر حیوانات و هریك شامل چندین مویرگ لنفاوی است. روده­های باریک به روده های کلفت منتهی می شود که از نظر ساختمان مشابه روده همه چیز خواران است با این تفاوت که در گوسفند روده کور بزرگتر و قولون طویل­تر و دارای پیچ خوردگی های مضاعف می باشد.

٢- ترشحات گوارشی

ترشحات غدد بزاقی که در هضم مواد غذائی درگوسفند شرکت می کند عاری از هرگونه آنزيم گوارشی است. نقش ترشحات نامبرده را بعداً ضمن بحث در اطراف محیط داخلی شکمبه شرح خواهیم داد. نگاری و شکمبه و هزارلا نیز عاری از هرگونه غدد ترشحی است و در این محوطه ها فقط آب و مواد محلول از داخل خون بخارج ترشح و با مخلوط گوارشی در درون محوطه های نامبرده آغشته می گردد. ساختمان غده ای مخاط شیردان و خصوصيات عصير آن مشابه حیوانات یک معده ای است ولی وجود سه عامل مختلف در گوسفند و سایر نشخوار کنندگان آنرا از ترشح مربوطه در یک معده ایها متمایز می سازد. عوامل نامبرده عبارتند از جریان دائمی مخلوط گوارشی بداخل شیردان ( برخلاف یک معده ایها که در آنها معده در فواصل متناوب پر و خالی می­شود) و آبکی بودن مخلول گوارشی که از هزارلا به شیردان می رسد و خاصیت تامپونی شدید مخلوط نامبرده. در عصير معدی گوسفند مانند سایر نشخوار کنندگان علاوه بر اسید کلریدریک و پپسین ترکیب دیگری بنام رنین وجود دارد که بنظر می رسد فقط در حیوان جوان یعنی بره ترشح می شود. ترشح رنين در بره بشكل یک ژيموژن یا پروآنزیم است و آنرا بنام پرورنین می خوانند. پرورنین بسرعت درpH 2 تا 4 فعال شده بشكل رنين درمی آید و بصورت آنزیم هیدرولیز کننده پروتئین ها و منعقد کننده شیر عمل می نماید. عصير لوزالمعده علاوه بر آمیلاز ولیپاز دارای آنزیم های هیدرولیز کننده پروتئین است که عبارتند از تریپسینوژن و کیموترپیسینوژن و پروکربوکسی پپتیداز و کربوکسی پپتیداز. پروآنزیم های عصير لوزالمعده ( کیموترپیسسنوژن و پروکربوکسی پپتیداز) با ترشح انتروکیناز در روده باریکی فعالی می شوند. ولی بطور کلی فعالیت آنزیم های هیدرولیز کننده پروتئین که بوسیله لوزالمعده ترشح می شود چندان قابل ملاحظه نیست. ترشح لوزالمعده بشكل دائمی است و در مقابل غذا خوردن حیوان هیچگونه واکنشی در آن حاصل نمی شود. مقدار ترشح نامبرده بوسیله عصب واگ و عبور مخلوط گوارشی اسیدازدوازدهه و ترشح سکرتین از روده باریک تنظیم و کنترل می شود. صفرا نیز توأم با جریان مداوم مخلوط گوارشی، از معده به روده باریک از کیسه صفرا بطور دائمی بداخل روده ترشح می شود و فاقد هر نوع آنزیم گوارشی است. وظیفه اصلی ترشح صفرا درگوارش مشابه ترشح مربوط دریک معده ایهاست و نمک های صفراوی در ایجاد محیط امولسیونه لیپیدها و تسهیل جذب آنها نقش اساسی را بعهده دارند. آنزیم های ترشحی روده باریک نیز مانند آنزیم های مربوط در حیوانات یک معده ای است و تاکنون مطالعات نسبتاً محدودی در مورد بررسی خواص و اختصاصات آنزیم های نامبرده در گوسفند و سایر نشخوار کنندگان انجام گردیده است. روده کلفت نیز در گوسفند و سایر نشخوار کنندگان عاری از هرگونه آنزیم گوارشی است.


این تجربه است که کمک می کند در هر تجارتی موفق شوید، ما بدون هیچ چشم داشتی تجربه خود را در اختیار شما خواهیم گذاشت
گروه تولیدی پژوهشی نیازی

امتیاز شما به مقاله
[: 0 امتیاز از مجموع: 0]

نظرات کاربران

2:27:55 AM

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بررسی تخصصی بوقلمون

به کانال تلگرامی ما بپیوندید

جوین خروج