کاسکوها در گله های ۱۰۰ تا ۲۰۰ قطعه ای یا بیشتر زندگی میکنند. جوجه کاسکوها در حدود ۳ سالگی از لحاظ جنسی بالغ می شوند، اما در این سن به تولیدمثل مشغول نمی شوند. در طبیعت هرجفت کاسکو، از جوجه های خود تا سنین ۳ الی ۴ ماهگی محافظت می کنند و وقتی آموزش های لازم؛ به خصوص پرواز برای یافتن غذا را به آنها یاد دادند؛ یعنی وقتی مطمئن شدند که جوجه ها دیگر برای ادامه زندگی به حمایت آنها نیاز ندارند، طبق یک عادت و سنت چند میلیون ساله، جوجه ها از والدین جدا می شوند و به جمع کاسکوهای موجود در جنگل می پیوندند. در این زمان، تولیدمثل کاسکو شروع میشود. در ادامه به نکات کامل تری اشاره می کنیم.
تولیدمثل کاسکو ها
کاسکوها همان سنین جوانی یک همبازی از جنس مخالف انتخاب و وقتی بالغ می شوند، وارد زندگی زناشویی (تک همسری) عمری می شوند و پیوند جنسی آنها با جفت خود بسیار قوی است، طوری که فقط پس از مرگ یکی از آنها، دیگری همسر بعدی را می پذیرد. آنها پس از بالغ شدن در سه سالگی جفت خودشان را پیدا می کنند و هیچ عجله ای برای عروسی ندارند. اما جفت ها هرگز از هم جدا نمی شوند و فقط مرگ بین آنها فاصله می اندازد.
من در مطالعه ماهیت زندگی کاسکوها و رفتارشناسی آنها، تشابهات فراوانی بین کاسکوها و انسانها یافته ام و به دلیل همین تشابهات است که کاسکوها در اسارت انسان، به سادگی اهلی می شوند و با انسان؛ یعنی صاحب خود نیز جفت می شوند. من جفت شدن کاسکو با کاسکوی دیگر را جفت جنسی و جفت شدن آنها با صاحب خود را جفت عاطفی نامیده ام.
آنها همان طور که با از دست دادن جفت جنسی خودشان، تا مدت ها همسر اختیار نمیکنند و عزادار می شوند، وقتی صاحبشان می میرد یا به هر دلیل آنها را میفروشند، برخلاف صاحبهای بی وفا که آنها را فقط برای سخنگویی اشان می خواهند «البته فقط ما ایرانی ها» آنها در هر شرایط عاشق صاحب خودشان هستند و در فراق صاحب خود، عزادار و غصه دار می شوند، طوری که گاه از غصه می میرند یا پرهای خود را تا حد لخت شدن می کنند.
کاسکوها عاشق صاحب خودشان می شوند و فرقی نمی کند که صاحب آنها یک دختر بچه با پسر بچه با دختری جوان و زیبا و ظریف یا مردی غول پیکر و خشن یا یک پیرزن با پیر مرد باشد! کاسکوها واقعا در از دست دادن صاحب خودشان، غصه دار می شوند و تا مدت ها بدجوری عذاب میکشد.
شدت دردناکی دورۂ عذاب کاسکوها پس از جدا شدن از صاحبانشان، بستگی دارد به اینکه در چه شرایطی قرار میگیرند. به هر حال اگر شانس بیاورند و به دست فرد یا زوجی مهربان برسند، ممکن است پس از یک هفته آرامش بگیرند و اگر در شرایطی قرار گیرند که علاوه بر درد از دست دادن صاحب، غمخواری نداشته باشند و کسی نباشد که نیازهای عاطفی آنها را تأمین کند، ممکن است از شدت غصه خوردن در فراق صاحب قبلی خود، دق کنند و بمیرند با چنان عصبی و افسرده شوند که پرهای خودشان را بکنند و به عارضه و عادت بد پرکنی دچار شوند.
هر جفت برای خودشان سوراخی در تنه پوسیده درختان بلند می سازند و در آن لانه میکنند یا یک لانه آماده و بی صاحب را اختیار میکنند و در فصل جفتگیری به آن وارد می شوند. کاسکوها سوراخ ایجاد شده را با منقار خود حفر می کنند و لانه ای به عمق ۵۰ سانتی متر از دهانه سوراخ را برای خود می سازند و کف آن را با ذرات چوب کنده شده از درخت فرش میکنند. سوراخ لانه ها در میان برگهای درختان استتار شده است، اما جفتهای موجود در لانه ها تماس خودشان را با آنهایی که مشغول تولیدمثل نیستند و روی شاخه های همان درختان زندگی می کنند، حفظ می کنند. جفتها وقت زیادی از روز را به تیمار یکدیگر می گذرانند و به خصوص نقاطی از بدن یکدیگر را تیمار میکنند که برای خود کاسکو دشوار است؛ مثل سر و گردن.
از آنجا که کاسکوها در قاره آفریقا تحت شرایط آب و هوایی بسیار متفاوت زندگی میکنند، معلوم نیست که عامل اصلی واردکننده آنها به جفتگیری چیست؟ آیا فقط آب و هوا روی تحریک آنها به جفتگیری مؤثر است یا سایر عوامل نیز دخالت دارند؟! در هنگام جفتگیری، کاسکوی نر، ماده را از چینه دان خود غذا می دهد و هر دو آوازی ملایم با همتون می خوانند. پس از جفتگیری، ماده داخل لانه می خوابد و نر حفاظت از لانه را به عهده می گیرد و معمولاً روی لبه سوراخ لانه استراحت می کند. سپس ماده ۳تا ۵ تخم در فاصله ۲ تا ۳ روز میگذارد. تخمها کروی مایل به بیضوی هستند و ۱۹ تا ۲۲ گرم وزن دارند. ماده فقط در صبحها و غروبها لانه را برای دفع فضولات ترک می کند و در سایر اوقات روی تخم ها می خوابد.
کاسکوی نر در تمام مدت ۳۰ روز خوابیدن کاسکوی ماده روی تخم ها، باید هم فعالانه از لانه نگهبانی بدهد و هم مسئولیت تأمین غذای کاسکوی ماده را به عهده داشته باشد. در واقع کاسکوی نر در این مدت، فعالیتش بیشتر، استراحتش کمتر و احتیاجات غذایی اش بیشتر می شود. پس قاعدتاً باید بیشتر غذا بخورد تا بتواند بیشتر کار بکند. وانگهی در طول این مدت، کاسکوی نر که مسئولیت غذادادن به ماده را هم به عهده دارد، برای غذا دادن به ماده، باید سراغ منابع غذا برود و خودش غذا بخورد و در چینه دانش ذخیره کند و وقتی به لانه بر می گردد، غذای خورده شده را از چینه دانش بالا بیاورد و کاسکوی ماده را تغذیه کند. حال صرف نظر از توجیه علمی این مطلب، چه آدم عاقلی می تواند تصور کند که در آن مدت ۳۰ روز، کاسکوی نر در هر بار که سراغ غذا می رود و چینه دانش را از غذا پر می کند، در بازگشت به لانه تمام محتوای چینه دانش را بالا بیاورد و به ماده بدهد و اجازه ندهد که محتوای چینه دانش به سمت پایین دستگاه گوارش خودش برود و خودش هم از آن غذا استفاده کند.
این تجربه است که کمک می کند در هر تجارتی موفق شوید، ما بدون هیچ چشم داشتی تجربه خود را در اختیار شما خواهیم گذاشت
گروه تولیدی پژوهشی نیازی
نظرات کاربران
2:27:55 AM