0

بیماریهای زنبور عسل:بیماری لوک آمریکایی

بیماری لوک آمریکایی زنبور عسل

یکی از بیماری های زنبور عسل ، بیماری لوک آمریکایی زنبور عسل یکی از مهمترین بیماری­های نوزادان زنبور عسل است که تقریباً انتشار جهانی داشته و هر ساله خسارت زیادی به زنبورداران وارد می ­آورد. این بیماری در اکثر نقاط زنبورداران ایران وجود دارد ولی در زنبورداری­های سنتی و نقاط دورافتاده ­ای که زنبورهای بومی در کندوهای محلی (بدون شان­ه های متحرک) نگهداری می­شوند و ضمناً ملکه­ های نژادها و هیبریدهای خارجی هنوز به آن­­جا راه نیافته ­اند کمتر مشاهده می­شود. متأسفانه از شدت گسترش این بیماری­ و میزان خسارات وارده و متوسط درصد آلودگی و غیره در زنبورداری­های استان­های مختلف کشور اطلاعی در دست نیست. درادامه به بررسی عامل این بیماری و علائم و نحوه انتشار آن را می پردازیم.

بیماری لوک آمریکایی

این بیماری در مناطق گرمسیری که آفتاب فراوان بوده و متوسط دمای محیط در تمام طول سال بالا می­باشد کمتر آسیب می­رساند.

عامل بیماری:
عامل بیماری لوک آمریکایی یک نوع باکتری است با نام علمی paenibacillus larvae که قبلاً با نام Bacillus larvae معرفی شده بود. این باکتری میله­ ای شکل بوده و 5 – 5/2 میلی میکرون طول و 8/0 – 5/0 میلی میکرون عرض دارد.

باکتری به وسیله تاژک­هایی که در اطراف بدن دارد حرکت نموده و از نظر رنگ ­آمیزی در روش gram مثبت می­باشد. باکتری P.larvae تولید اسپر (بذر) تخم مرغی می­کند که حدود 3/1 * 6/0 میلی میکرون می­باشد. اسپرهای تولید شده نسبت به حرارت، مواد ضدعفونی شیمیایی و خشکی بسیار مقاوم بوده و در شرایط نامساعد تا 35 سال قدرت جوانه ­زدن خود را حفظ می­کند.

به نظر می­رسد که زنبور عسل تنها میزان این باکتری بوده و قادر است لاروهای کارگر، نر و ملکه را آلوده نماید. اسپرهای باکتری از منبع آلودگی مثلاً عسل آلوده، به طرق مختلف از جمله غارتگری توسط زنبورهای از کلنی­ های آلوده به کلنی ­های سالم برده شده و توسط زنبورهای پرستار به لاروها خورانده می­شود. لاروهای جوان حساس­تر بوده و تنها با 10 اسپر یا کمتر آلوده می­شوند. در صورتی که برای آلوده شدن لاروهای مسن­تر از دو روز، میلیون­ها اسپر لازم می­باشد.

اسپرها پس از ورود به دستگاه گوارش لارو، در معده گوارشی پس از حدود یک روز جوانه می­زند. سپس از راه دیواره معده گوارشی به داخل خون نفوذ کرده و در آنجا تکثیر می­یابد.

بهترین شرایط برای جوانه زدن اسپر، کم بودن مقدار اکسیژن در محیط است و این شرائط در معده گوارشی وجود دارد. پس از جوانه زدن اسپر در داخل معده گوارشی، باید حالت رویشی ایجاد گردد و حالت رویشی خود تولید مجدد اسپر می­نماید.

تشکیل حالت رویشی و تولید اسپر در محیطی مناسب­تر است که اکسیژن به اندازه کافی موجود باشد. بنابراین حالت رویشی قادر به تکثیر در داخل معده گوارشی لارو نبوده و این عمل در داخل خون (حفره عمومی بدن) انجام می­گیرد. باکتری­ها ضمن تغذیه از محتویات بدن لارو موجب چرکی شدن قسمت­های داخلی بدن می­شوند. این بیماری ممکن است در سال اول آلودگی موجب مرگ کلنی نشود ولی اگر کنترل نگردد در سال بعد باعث نابودی کلنی خواهد شد.

علائم بیماری:
در اثر این بیماری لاروهای سن آخر و شفیره ­های جوان یا به طور کلی مرحله پس از تنیدن پیله کشته می­شوند. متلاشی شدن بدن لاروها معمولاً هنگامی صورت می­گیرد که سلول­ها سربسته شده­ اند. بنابراین ظاهراً نمی­توان جسم لاروها را با نگاه به سطح­ شان مشاهده کرد. همزمان با متلاشی شدن بدن لاروها، سطح بسته شده سلول­های حاوی این گونه لاروها و شفیره ­های بیماری تغییرات ظاهری مشخصی پیدا می­کنند که با مشاهده این علائم می­توان به وجود بیماری پی برد. سطح بسته شده سلول­ها به تدریج تغییر رنگ داده، مرطوب و تیره­ رنگ می­شود. سطح سلول­ها که در حالت عادی محدب است تغییر وضعیت داده و به حالت فرو رفته و مقعر در می­آیند. در این حالت زنبورهای کارگر این گونه سلول­ها را سوراخ کرده و سپس آن­ها را رها می­نمایند. زمان متوسط برای این که لارو آلوده علائم ظاهری از خو نشان دهد، 5/12 روز پس از تفریخ تخم می­باشد.

لاروها و شفیره ­های گندیده بوی سریش ماهی داده و به تدریج تیره ­رنگ­تر شده و پس از حدود یک ماه خشک شده و به صورت فلسی سیاه یا قهوه­ای تیره به دیوار سلول چسبیده و به راحتی از دیواره سلول جدا نمی­شود. بعضی از سلول­های حاوی شفیره ­های مرده دارای یک باریکه نخی شکل قهوه­ای هستند که به طرف بالای سلول کشیده شده است. این باریکه نخی شکل همان زبان یا خرطوم شفیره می­باشد. جسم متلاشی شده لارو یا شفیره در سلول­ها به صورت مایع لزجی است که اگر یک چوب کبریت یا خلال دندان را وارد آن نموده و چندین بار به هم زده، سپس بیرون آورده شو، این ماده لزج قهوه­ ای رنگ به صورت نخ یا رشته­ ای به بیرون از سلول کشیده می­شود. در شان­ه های آلوده سطح تخم­ ریزی یکدست نبوده و متفرق به نظر می­رسد. زیرا این گونه شان­ه ها حاوی سلول­هایی است که در آن­ها لاروها و شفیره ­های بیمار و یا مرده وجود دارد.

نحوه انتشار:
آلودگی کلنی زنبور عسل به باکتری و وجود بیماری فصل معین و مشخصی ندارد. بیماری در هر موقع از سال که در کندو لارو وجود داشته باشد عارض می­شود . انتشار بیماری در داخل یک کلنی توسط زنبورهایی انجام می­شود که اقدام به تمیز کردن سلول­های حاوی لاروها و شفیره ­های بیمار و مرده را می­کنند. بعضی اوقات قبل از پوشیده شدن سر سلول­های حاوی لارو آلوده، توسط زنبوران پرستار کشف و حدود 10 – 40 درصد آن­ها را خارج می­کنند . اسپرهای باکتری معمولاً در بقایای نوزادان مرده در سلول­ها موجود بوده و به هر صورت به طرق مختلف به داخل عسل موجود در کندو راه یافته و به عنوان منبع آلودگی باقی می­ماند.

تغذیه از عسل آلوده موجود در کلنی به طور مستقیم و یا از طریق افزودن آن به غذای لاروها و همچنین تبادل غذا بین اعضاء کلنی موجب انتشار بیماری در داخل کلنی می­گردد. انتشار بیماری در بین کندوها به طرق مختلف صورت می­گیرد. در صورت ابتلاء حتی یک کلنی به این بیماری و عدم توجه زنبوردار به آن جهت انجام اقدامات لازم، این کلنی به تدریج ضعیف شده به طوری که قادر به دفاع از خود نبوده و به زودی توسط زنبورهای سایر کلنی­ها مورد غارتگری قرار می­گیرد. غارت شدن کلنی­ های بیمار باعث می­شود که عامل بیماری از طریق عسل آلوده غارت شده به سرعت در بین سایر کلنی­ های همان زنبوردار یا زنبورداران مجاور منتشر گردد و تمام مراحل رشد و نمو باکتری در کلنی ­های سالم شروع و نهایتاً بیماری به صورت حادی در زنبورداری­ های مورد نظر ظاهر گردد.

انتقال شان­ه های حاوی عسل آلوده به بیماری از یک کلنی به کلنی دیگر نیز سریعاً موجب انتشار بیماری در بین کلنی ها می­گردد. همچنین تغذیه کلنی­ ها از عسل آلوده به اسپر باکتری راه دیگر انتشار بیماری است. علاوه بر این وسائل زنبورداری­ آلوده به اسپر باکتری و استفاده از آن­­ها در کلنی­ های سالم موجب انتشار بیماری می­گردد. ورود اشتباهی یا اتفاقی زنبورها از کلنی­های بیمار به کلنی­ های سالم نیز به انتشار بیماری بین کلنی­ ها کمک می­کند. گرفتن بچه کندوی طبیعی یا مصنوعی از کلنی­های بیمار قطعاً در افزایش منبع آلودگی و انتشار بیماری تأثیر به سزایی دارد. خردی و فروش زنبور، ملکه و یا وسایل زنبورداری خصوصاً شان (قاب اکستراکتوری یا پوکه) از منابع آلوده به بیماری مسلماً باعث انتشار بیماری می­گردد.

پیشگیری و کنترل:
کنترل بیماری لوک آمریکایی بسیار مشکل می­باشد زیرا اولاً هم لاروهای آلوده به بیماری تبدیل به ماده لزجی می­شوند که تمیز کردن و یا خارج کردن آن از داخل سلول­ها توسط زنبورهای کارگر بسیار مشکل است و علاوه بر این باقیمانده خشک شده آن نیز به صورت پولک یا فلس سختی به کف سلول­ها چسبیده و به راحتی قابل جدا کردن نیست.

ثانیاً در چنین شرایطی که باکتری تولید اسپر می­نماید که به حالت غیر فعال می­تواند برای سالیان متمادی زنده بماند و پس از حصول شرایط مناسب مجدداً شروع به فعالیت و رشد کرده و بیماری را اشاعه می­دهد. در مورد پیشگیری یا معالجه این بیماری نظریات متفاوتی توسط متخصصین ارائه گردیده که به شرح زیر می­باشند:

الف- معدوم نمودن کلنی ­های مریض:
برای معدوم نمودن کلنی­ مریض ابتدا کلیه زنبورهای آن کلنی را از بین می­بریم. برای این کار در شب و یا صبح خیلی زود که تمام زنبورها در داخل کلنی هستند ابتدا دریچه پرواز را بسته و سپس با گاز یا مواد سمی که وارد کلنی می­کنیم زنبورها را می­کشیم. سپس کلیه محتویات کندو اعم از زنبورهای مرده، شان­ه ها، قاب­ها، عسل و غیره را در گودالی در زمین به عمق حداقل یک متر سوزانیده و دفن می­کنند. سپس بدنه، کفی طبقه ­ها و درپوش کندو را با استفاده از دستگاه شعله ­افکن ضدعفونی می­نمائیم. عده­­ای ترجیح می­دهند که بدنه، کفی، طبقه ها و درپوش کندو را هم از بین ببرند. با این روش اغلب سعی می­شود تا از اشاعه بیماری به کلنی ­های سالم جلوگیری به عمل آید.

ب- استفاده از داروهای شیمیایی و آنتی­بیوتیک­ها:
عده­ ای از متخصصین و زنبورداران جهت معالجه این بیماری از داروهای آنتی بیوتیک از جمله سدیم سولفاتیازول (سولفا)، اکسی تتراسیکلین یا ترامایسین، تایلوزین تارتارات (تیلان) و  لینکومایسین هیدروکلراید (لینکومیکس) استفاده می­کنند.

لازم به تذکر است که این داروها فقط مرحله رشدی و فعال باکتری را کشته ولی روی اسپرهای آن بی­تأثیر است. علاوه بر این در صورت استفاده از این داروها در فصول شهدگیری اولاً دارو به مقدار کافی توسط زنبورها مصرف نمی­شود ثانیاً دارو در عسل ذخیره شده و در صورت مصرف خطرات جانبی برای انسان در بر خواهد داشت.

برای پیشگیری این بیماری معمولاً یکی از داروهای مذکور در فوق را در دو نوبت در سال به کلنی­ ها تغذیه می­کنند. نوبت اول اوایل بهار و نوبت دوم هنگام پاییز و قبل از آماده کردن آن­ها جهت زمستان­ گذرانی است. مسلماً مصرف داروها در این مواقع احتمال خطر آلودگی عسل را برای مصرف انسان به حداقل می­رساند.

بیماری لوک آمریکایی زنبور عسل

سدیم سولفاتیازول را که معمولاً به صورت پودر و یا قرص به بازار عرضه می­شود طبق دستور بروشور کارخانه سازنده در شربت حل کرده و به کلنی ­ها خوارنده می­شود. تحقیقات انجام شده تا کنون نشان داده است که حدود یک گرم ماده خالص سدیم سولفاتیازول محلول در 4 لیتر شربت برای پیشگیری این بیماری کافی است.

ترامایسین که نام تجارتی اکسی تتراسیکلین می­باشد و همچنین تایلوزین تارتارات و لینکومایکس با درجات خلوص متفاوت به صورت پودر به بازار عرضه شده است و آن­ها را به صورت محلول در شربت و یا به صورت خشک و مخلوط در پودر شکر به کلنی­ها تغذیه می­نمایند. مصرف ترامایسین، تایلوزین تارتارات و لینکومیکس به صورت خشک ترجیح داده شده است زیرا عده­ای از محققین معتقدند محلول این داروها در شربت در مقابل نور و حرارت خاصیت باکتری­ کشی خود را سریع­تر از دست می­دهند. آخرین تحقیقات انجام شده نشان داده است که مقدار 200 میلی­گرم ماده خالص اکسی تتراسیکلین و یا تایلوزین تارتارات و 100 میلی­گرم لینکومیکس به صورت مخلوط در 20 گرم شکر برای هر کلنی کافی است. برای مصرف این داروها به صورت محلول در شربت بهتر است از شربت­خوری­ های قابی که به مقدار زیادی شربت و با سهولت بیشتری در اختیار زنبورها قرار داده می­شود استفاده گردد.

در صورت مصرف دارو به صورت خشک و مخلوط با پودر شکر پس از اختلاط آن به نسبت توصیه شده باید مقدار تعیین شده را به وسیله قاشق بر روی سطح زهواره فوقانی هر قاب به صورت نواری ریخته و درب کندو بسته شود این دُز باید در سه نوبت و هر نوبت با فاصله یک هفته به هر کندو خورانده شود. گاهی ترامایسین را همراه با کیک کمکی یا جایگزین گرده به زنبورها می­خورانند.

در سال­های اخیر برای استفاده مجدد از کندوی کلنی­های آلوده به لوک آمریکایی از روش ضد عفونی و تدخین به وسیله گازهای مؤثر و یا پرتو دادن به وسیله کبالت – 60 استفاده نموده­اند. برای این منظور ایجاد اتاق­های مخصوص پرتودهی و یا تدخین با گاز اکسید اتیلن ضروری است. معمولاً این گونه اتاق­های ضدعفونی و تدخین که هزینه زیادی لازم دارند توسط دولت و یا تعاونی­های زنبورداری احداث می­گردند و باید با نهایت دقت و توسط افراد متخصص اجرا شود. گرچه گزارش­هایی از مفید بودن این روش ارائه شده است ولی با توجه به هزینه زیاد آن هنوز استقبال زیادی از آن به عمل نیامده است.

گرچه تاکنون هیچ نژادی از زنبور عسل در برابر لوک آمریکایی مصونیت نداشته است ولی درجات مختلفی از مقاومت در نژادها یا توده ­های مختلف زنبور عسل مشاهده شده است. مهمترین مکانیزم­ های مقاومت زنبور عسل در برابر این بیماری شامل: رفتار نظافت­گری زنبورهای کلنی برای خارج کردن لاروهای مرده و بیماری از کندو، محافظت لاروها توسط بالغین، مقاومت نسبی لاروها، وجود مقادیر متفاوتی مواد ضدباکتری در غذای نوزادان که توسط زنبورهای پرستار در اختیار آن­ها قرار داده می­شود و بالاخره نقش دریچه پیش معده می­باشد.


این تجربه است که کمک می کند در هر تجارتی موفق شوید، ما بدون هیچ چشم داشتی تجربه خود را در اختیار شما خواهیم گذاشت
گروه تولیدی پژوهشی نیازی

امتیاز شما به مقاله
[: 1 امتیاز از مجموع: 5]

نظرات کاربران

2:27:55 AM

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بررسی تخصصی بوقلمون

به کانال تلگرامی ما بپیوندید

جوین خروج