1

عارضه مرگ ناگهانی جوجه مرغ گوشتی

عارضه مرگ ناگهانی جوجه مرغ گوشتی

مرگ ناگهانی جوجه مرغ گوشتی یا سکته یک اختلال متابولیکی است که باعث مرگ ناگهانی جوجه ها بدون هیچ دلیلی شود بدون اینکه علامت قبلی داشته باشد. بعضی از مرع ها هنگام تلف شدن جیغ می کشند و به پشت می افتند. در ادامه به عوامل ایحاد کننده و نشانه های آن در کالید شکافی مشخص شده را ذکر می کنیم. و همچنین عواملی که باعث کاهش مرگ ناگهانی جوجه مرغ گوشتی می شود را بررسی می کنیم.

چرا جوجه ها ناگهان می میرند؟

مرگ بی مقدمه و ناگهانی جوجه ها و ماکیانی که در شرایطی ایده آل و مناسب از نظر ظاهری و فیزیکی بسر می­برند، تعجب و تأسف همه را بر می انگیزد. جوجه هایی که دقایقی قبل از مرگ، رفتاری نظیر سایر همنوعان خود دارند و بی هیچ زمینه و سابقه ای، تعادل خود را از دست میدهند، شديداً بال بال می زنند، جیغ می کشند و بلافاصله به پشت یابه سینه می افتند و می میرند، برای بسیاری از مرغداران و چه بسا کارشناسان این صنعت، بسان معمایی ناگشوده می ماند. عارضه ای با اوصاف مذکور که غالباً از روی نشانیها و علایم ظاهری آن شناخته و نامگذاری می شود، به نشانگان مرگ حاد یا افتادن به پشت یا سندرم مرگ ناگهانی (S.D.S) معروف است. مرغداران نیز از این بیماری با نام سکته یاد می کنند. گرچه تلفات می تواند در سنین پایین مثلاً در ۳-۴ روزگی رخ دهد، اما بیشترین آمار مرگ و میر مربوط به جوجه خروسهایی است که ۳-۴ هفته سن دارند. جوجه های تلف شده از این بیماری، عموماً چاق بوده و چینه دان و سنگدان آنها انباشته از غذاست.

جوجه هایی که قربانی مرگ ناگهانی جوجه مرغ گوشتی مرگبار می شوند، وضعیت ظاهری مناسب و رشک برانگیزی دارند و گذشته از آن، کالبدگشایی نیز کمک چندانی به تشخیص نمی کند. برخی پژوهشگران معتقدند که چون جراحت بافتی مشخصی در لاشه های مرتبط با این بیماری مشاهده نمی گردد، این بیماری را نباید جزء نارسایی های دستگاه بخصوص مثلاً قلبی – عروقی بشمار آورد، بلکه باید برای آن منشأ متابولیک قائل شد. یکی از یافته های معمول در کالبدگشایی لاشه های تلف شده از این بیماری، پرخونی و ادم دوطرفی ریه هاست و غالباً بعد از خارج کردن ریه ها از قفسه صدری، مخلوطی از خون و سرم در میان دنده ها رؤیت می گردد. مشاهده این یافته سبب می­شود که گاهی تشخیص دامپزشک معالج، بسوی نوعی بیماری دستگاه تنفس مثلاً برونشیت مزمن درمان نشده، معطوف و از تشخیص درست منحرف گردد. اما بی شک هر عامل تغذیه ای و مدیریتی مؤثر بر آهنگ رشد، می تواند مسبب این بیماری باشد. مقاله حاضر نیز عمده تأکید و توجه خویش را بر متغیرهای مدیریتی متمرکز نموده و می کوشد نشان دهد همه عوامل این عارضه، تغذیه ای هستند و آنچه از آن بعنوان علایم کالبدگشایی این بیماری یاد می شود، تنها در ردیف علایم و نه عوامل قابل بحث می باشند.

نخستین و چشمگیرترین عامل این بیماری، جیره نامناسب و یا نامتعادل است. جیره های حاوی مقادیر کم مواد مغذی مثلاً۱۸ درصد پروتئین خام و ۲۴۰۰ کیلوکالری در کیلوگرم انرژی متابولیسمی، پیشرفت این بیماری را متوقف می نماید، هرچند گمان می رود ادامه اینگونه روند درمانی، بدلیل کاستن از سرعت رشد، مقرون به صرفه نباشد. مطابق پژوهشهای بعمل آمده، در جوجه هایی که به آنها اسید لاکتیک تزریق شد مرگ ناگهانی بسیار بالا و تقريباً صد در صد بود. می دانیم که اسید لاکتیک در همه حیوانات و انسان، در هنگام فعالیت شدید عضلانی و زمانی که تقاضای بدن به انرژی زیاد است، تولید می شود. مشخص گردیده است که در چینه دان جوجه هایی که با جیره های آردی تغذیه میشوند،درمقایسه باجوجه های تغذیهشدهباپلت،اسیدلاکتیک بیشتری تولیدمیشود. بنابراین اگرفرضیه دخالت اسید لاکتیک در بروز سندرم مرگ ناگهانی درست باشد، مزیت استفاده از دان پلت در کاهش وقوع این بیماری مشخص می گردد. ازسوی دیگر، چون دان پلت سبب تسریع رشد جوجه­ ها می شود، به نوعی زمینه ساز ایجاد این عارضه محسوب می گردد. برای پیشگیری از چنین پیشامدهای ناگواری است که پیشنهاد می شود دان آماده یا پلت در سالنهایی که از وضعیت بهداشتی مطلوب و تهویه مناسب برخوردار نیستند، استفاده نگردد. چه بسا مصرف پلت بدلیل تسریع رشد جوجه های نیاز به تهویه و برخورداری از شرایط ایده آل بهداشتی را ایجاب نماید که در صورت عدم تأمین این شرایط، انواع بیماریهای متابولیک، زمینه بروز خواهند یافت و در این حالت مرغدار ناآگاه و کم تجربه، افزایش تلفات را به مصرف پلت مربوط خواهد کرد، بی آنکه خود را در ایجاد شرایط نامطلوب و نادرست سالن پرورش، مقصر بداند.

هرچند این بیماری غالباً در جوجه خروسهای گله های گوشتی اتفاق می افتد، وضعیت مشابهی در اوایل تولید گله های مادر گوشتی نیز گزارش شده است. همچنین مقدار زیاد نمک در جیره با ایجاد آسیت، سبب بروز سندرم مرگ ناگهانی می گردد.

یکی دیگر از عوامل وقوع سندرم مرگ ناگهانی، عامل نور می باشد. گزارشهای متناقضي درباره نقش نور در ایجاد این بیماری وجود دارد. برخی گزارشها مؤید این نکته هستند که نور شدید سبب افزایش وقوع این سندرم می­شود. پژوهشهای معدود دیگر، خلاف این مدعا را اثبات می نمایند، به این معنی که در جوجه های تلف شده از این عارضه، سطح ملاتونین خون بالا بوده است. هورمون ملاتونین در طول ساعات تاریکی در غده پینه آل یا صنوبری تولید و آزاد می شود و در تنظیم رهایش گونادو تروپین نقش دارد. نقش نور در بروز این بیماری، در ادامه به تفصیل بیان خواهد شد.

رعایت بعضی از نکات در تغذیه طیور نیز منتهی به کاهش وقوع این عارضه می شود. برای مثال، استفاده از روغن­های گیاهی، احتمال وقوع این عارضه را کم می کند که احتمالاً این امر، نتیجه بالا بودن مقادیر اسیدهای چرب غیراشباع در این روغنها می باشد. همچنین جیره هایی که بر پایه ذرت تنظیم شده باشند، بعلت مقادیر بالای اسیدهای چرب غیراشباع، از وقوع این سندرم می کاهند. این امر می تواند مبین تأثیر میزان اسیدهای چرب غیراشباع و خصوصاً اسید لینولئیک در کاستن از وقوع سندرم مرگ ناگهانی باشد. اینکه برخیدامپزشکان و کارشناسان تغذیه، به گله مبتلا به این عارضه، خوراندن ذرت خالص آسیاب شده را بمدت چند روز توصیه می­کنند، می تواند بدلیل کاستن از آهنگ سریع رشد جوجه ها و نقش اسیدهای چرب غیراشباع موجود در ذرت در کاهش احتمال وقوع این بیماری باشد. جیره هایی که بر پایه گندم تنظیم شده اند و بعبارت دیگر wheat- basedهستند و ده درصد یا بیشتر جیره را گندم تشکیل می دهد، در مقایسه با جیره هایی که مقدار ذرت آن بیشتر است، باعث وقوع بالاتری از سندرم مرگ ناگهانی می شوند و این امر بار دیگر، نقش ذرت را در کاهش وقوع این بیماری برجسته تر می نماید. همچنین ثابت شده است افزودن پودر گوشت و بیوتین یا ویتامین H2در کاهش تلفات ناشی از SDS در جیره هایی که برپایه گندم تنظیم شده اند، مؤثر بوده است.

یکی از عواملی که مضاف بر سرعت بی رویه رشد، سبب افزایش وقوع سندرم مرگ ناگهانی می گردد، تراکم زیاد جوجه ها در سالن پرورش و در کنار آن، تهویه نامناسب میباشد. بهمین دلیل است که دامپزشکان مجرب در برخورد با این بیماری، بعنوان اولین راهکار، جاگشایی یا کاستن از تراکم و انجام تهویه مناسب را توصیه می کنند.

یکی دیگر از عوامل زمینه ساز این سندرم، مصرف زیاد پروتئین است. حتی استفاده از جیره هایی که بظاهر پروتئین مناسبی دارند ولی نسبت صحیح انرژی به پروتئین در آنها لحاظ نشده است، موجب بروز سکته یا مرگ ناگهانی جوجه ها می شوند. نتایج بعضی از تحقیقات نشان میدهد که کاستن از پروتئین جیره در ابتدای دوره پرورش جوجه های گوشتی، با کاستن از فشار بر دستگاه گوارش و قلبی – عروقی، تلفات ناشی از این بیماری را در اول دوره کم می کند. به نظر می رسد که تغذیه زیر حد نیاز سبب آهستگی سرعت اولیه رشد در یک دوره پرورش می شود که نتیجه آن کاهش بیماریهای متابولیک از جمله سندرم مرگ ناگهانی می باشد. همچنین به دنبال یک دوره آهسته رشد، همواره یک رشد جبرانی وجود دارد که کاهش ضریب تبدیل بدلیل کاهش نیاز انر مصرف خوراک از مزایای این روش می باشد. بعبارت دیگر، جوجه هایی که در جیره هایآغازین با پروتئین کمتر از حد معمول تغذیه می شوند، هم خطر ابتلا به مرگ ناگهانی را در اوایل دوره پرورش از سر می گذرانند و هم بعلت رشد جبرانی، زودتر به وزن دلخواه می رسند. بهترین راه برای نیل به این مقصود، استفاده از جیره های معمولی همراه با بکارگیری محدودیت کمی یا کاهش تراکم مواد مغذی می باشد که به این روش، رقیق سازی جیره اطلاق می گردد. مثلاً مقدار معینی از یک ماده پرکن مانند سبوس برنج یا گندم راجایگزین مقداری از منبع تأمین پروتئین مانند کنجاله سویا یا پودر ماهی می نمایند. بدین ترتیب، در حجم مشخصی از جیره نهایی، مقادیر مواد مغذی کاهش می یابد. روش دیگر، اعمال محدودیت در مصرف خوراک است.

در این روش، مصرف روزانه غذا را در سطح تأمین انرژی نگهداری محدود می کنند و این مقدار برابر 5/1 کیلو کالری به ازای هر گرم وزن زنده به توان 67/0می باشد. بعنوان مثال، اگر وزن زنده یک جوجه گوشتی در پایان سه هفتگی، ۷۰۰ گرم باشد، مقدار انرژی لازم روزانه برای هر جوجه به منظور اعمال محدودیت خوراکی، 67/0(۷۰۰ × 5/1) یا 72/105 کیلو کالری خواهد بود. مثلاً اگر جیره نهایی دارای ۲۵۰۰ کیلو کالری در کیلوگرم انرژی قابل متابولیسم باشد، باید هر جوجه روزانه 28/42 گرم از این جیره دریافت نماید و برای یک گله ده هزار قطعه ای که برنامه محدودیت غذایی در مورد آن اجرا می شود، روزانه بطور تقریب ۴۲۳ کیلوگرم از جیره ای با مشخصات صدرالذکر مورد نیاز خواهد بود. البته باید دقت نمود که در شرایط نامتعادل مدیریتی مانند تنش گرمایی و یا در حضور مایکوتوکسین ها در خوراک، برنامه رقیق سازی را متوقف نمود و بلکه برعکس، در این شرایط، تجویز مکمل معدنی – ویتامینه مضاف بر مقدار موجود نیز توصیه می شود.

عوامل زمینه از مرگ ناگهانی جوجه مرغ گوشتی

همانگونه که پیشتر نیز گفته شد، یکی از عوامل زمینه ساز سندرم مرگ ناگهانی جوجه مرغ گوشتی ، عامل نور میباشد. گرچه در مورد نقش این عامل در بروز مرگ ناگهانی، شواهد ضد و نقیضی وجود دارد، ولی قرائن موجود، حاکی از آن است که نور زیاد و طولانی مدت، زمینه ایجاد این بیماری را فراهم می نماید. در برنامه های معمول پرورش جوجه های گوشتی۲۳ تا ۲۴ ساعت روشنایی در شبانه روز اعمال می شود و تنها برای نژادهای پرخوری مثل كاب و پلاس، برنامه خاموشی درنظر می گیرند. اساس تئوریک این برنامه بر این فرض استوار است که دسترسی نامحدود جوجه ها به خوراک برای رسیدن به حداکثر سرعت رشد، ضرورت دارد و بیماریهایی با منشأ متابولیک نیز عوارض ناخواسته و نامطلوب چنین برنامه هایی می باشند. نظریه دیگری که برای بهبود بازده غذایی وجود دارد، بکارگیری برنامه های نوری متناوب، مثلاً یک ساعت روشنایی و سه ساعت تاریکی است که در طول شبانه روز، شش بار تکرار می گردد.

اساس نظری برنامه یادشده نیز بر این پایه استوار است که در یک ساعت دوره روشنایی جوجه ها فعالانه در جستجو و اخذ خوراک مشغول می شوند و در طی سه ساعت دوره تاریکی، استراحت می نمایند. جوجه ها که در خلال ساعات تاریک، آرام و کم تحرک هستند، به انرژی نگهداری کمتری نیاز دارند و به این ترتیب بازدهی خوراک بهتر می شود. بعد از سپری شدن دوره سه ساعته تاریکی، قسمتهای ابتدایی دستگاه گوارش از جمله چینه دان و پیش معده خالی شده و جهاز هاضمه آماده اخذ مجدد غذا می گردد. البته در استفاده از این برنامه باید از کافی بودن تعداد دانخوریها و آبخوريها اطمینان حاصل کرد، زیرا در آن یک ساعت روشنایی، جوجه ها حریصانه غذا می خورند و برای دستیابی به منابع آب و خوراک با همدیگر به رقابت برمی­خیزند. هرچند اینگونه برنامه های نوری متناوب، سبب کاهش ضریب تبدیل خوراک به مقداری جزئی می شوند، ولی در کاهش وقوع بیماریهای متابولیک مانند مرگ ناگهانی جوجه مرغ گوشتی تأثیر چشمگیری ندارند زیرا اساساً این نوع برنامه­های نوری از سرعت رشد جوجه ها نمی کاهند.

اما برنامه ای که اخیراً تحت عنوان « کاهش تدریجی – افزایش تدریجی » یا به اختصار «کاهش تدریجی نور» پیشنهاد شده است، منجر به کاهش بیماریهای متابولیک و تغذیه ای از جمله مرگ ناگهانی گردیده است. در این روش جوجه ها را بمدت یکی دو هفته در دوره های روشنایی بسیار کوتاه، مثلاً۸ تا ۱۰ ساعت پرورش می­دهند.

مرگ ناگهانی جوجه

از آنجا که اجرای این برنامه نوری سبب کاهش مصرف خوراک و در نتیجه کاستن سرعت رشد جوجه ها می شود، بنا به دلایل گفته شده در تأیید برنامه محدودیت غذایی، منتشی به کاهش وقوع نابهنجاری های تغذیه ای و از آن جمله سندرم مرگ ناگهانی می گردد. البته باید خاطر نشان ساخت که در برنامه کاهش تدریجی نور، جوجه­هاسی تا چهل درصد خوراک مصرفی خود را در خلال دوره تاریکی اخذ مینمایند و برای دستیابی به غذا، چه بسا نا آگاهانه از روی یکدیگر عبور می کنند و این امر منجر به آزردگی های پوست در قسمتهای پشت جوجه ها می گردد. برای رفع این نقیصه، بهتر است در سالن هایی که برنامه نوری «کاهش تدریجی – افزایش تدریجی» اجرا می شود، تراکم جوجه ها از ۱۴ قطعه در هر متر مربع کمتر باشد.

اگر در نظر داشته باشیم که جوجه های گوشتی را در سن خاصی به وزن دلخواه برسانیم، باید برنامه کاهش تدریجی نور را حداقل بیست روز پیش از موعد فروش قطع نموده و برنامه نوردهی کامل یعنی ۲۳ تا ۲۴ ساعت روشنایی در شبانه روز را اعمال کنیم. ثابت شده است که با اجرای این برنامه، تلفات ناشی از بیماریهای تغذیه ای نظیر سندرم مرگ ناگهانی جوجه ها بطور مؤثر و چشمگیری کاهش پیدا می کند و جوجه ها در سن ۴۸ روزگی تقریباً خود را به وزن جوجه هایی می­رسانند که با برنامه نوری ۲۳ تا ۲۴ ساعته پرورش یافته اند یا اینکه وزنشان کمی کمتر از آن جوجه ها خواهد بود که این امر نیز با کاهش تلفات مرگ ناگهانی، تلافی می شود.

علاوه بر روشهای پیشگیرانه مدیریتی که پیشتر گفته شد، تجویز 62/0 گرم بیکربنات پتاسیم به ازای هر مرغ در آب آشامیدنی یا افزودن و مخلوط کردن 6/3 کیلوگرم کربنات پتاسیم در هر تن جیره و ادامه این درمان بمدت سه روز در کاهش تلفات مؤثر بوده است. ناگفته پیداست که هر بیماری تغذیه ای، سبب ایجاد بی نظمی هایی در تعادل کاتیونها و آنیونها و بهم خوردن تعادل اسید – باز خون می شود. در یافته های بیوشیمیایی و خون شناسی این بیماری نیز نابهنجاری های متعددی از جمله پایین آمدن غلظت سرمی پتاسیم مشاهده می گردد. اثر درمانی کربنات پتاسیم نیز می تواند بدلیل جبران این کاهش باشد. اما از تجویز مقدار غير دقیق این ماده معدنی بدون در نظر گرفتن وزن جوجه ها یا مقدار خوراک مصرفی آنها، پیداست که این درمان چندان کاربردی و نتیجه بخش نیست و تنها در پی رفع یک یافته سرولوژیکی است که ما به ازای ظاهری یک بیماری پیچیده می باشد.

از آنچه گفته شد می توان نتیجه گرفت که بکارگیری روش های پیشگیرانه مدیریتی نظیر محدودیت غذایی، رقیق سازی جیره، یا کاهش تدریجی نور که منجر به کاهش آهنگ بی رویه و افسار گسیخته رشد می شود، بهتر از هر نوع درمان دارویی و شیمیایی در کنترل این بیماری مؤثر خواهد بود.

 

جدول1: ارتباط تغذیه بر پایه گندم و ذرت با میزان کلی تلفات و مرگ و میر ناشی از سندرم مرگ ناگهانی (برگرفته از مقاله Stewart PaulsonRobert Blair &)

تلفات کلی (%) تلفات ناشی از SDS (%)
جیره بر پایه ذرت 4/3 4/2
جیره بر پایه گندم 2/5 3/3
نوع پروتئین: کنجاله سویا 4/4 2/3
نوع پروتئین: کنجاله سویا + پودر گوشت 2/4 5/2

جدول2: ارتباط تراکم جوجه ها در سالن پرورش با میزان وقوع سندرم مرگ ناگهانی (برگرفته از مقاله N.Imaeda)

تراکم جوجه ها برحسب قطعه در متر مربع تعداد کل جوجه ها در سالن تلفات SDS برحسب درصد گله
12 967 35
15 607 41
18 727 44

جدول3:مثال هایی از برنامه نوری «کاهش تدریجی – افزایش تدریجی» (برگرفته از تغذیه طیور نوشته لیسون و سامرز).

سن جوجه به روز ساعات روشنایی در شبانه روز
مثال 1 4- 0 23
10- 4 8
14- 10 10
18- 14 14
23- 18 18
23 تا آخر دوره 23
مثال 2 4- 0 23
14- 4 8
14 تا آخر دوره 23
مثال 3 4- 0 23
14- 4 روشنایی طبیعی
18- 14 18
18 تا آخر دوره 23

این تجربه است که کمک می کند در هر تجارتی موفق شوید، ما بدون هیچ چشم داشتی تجربه خود را در اختیار شما خواهیم گذاشت
گروه تولیدی پژوهشی نیازی

 

 

امتیاز شما به مقاله
[: 8 امتیاز از مجموع: 4.5]

نظرات کاربران

2:27:55 AM

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  1. نورحمد امامی نسب گفت:

    من۳۰۰تا جوجه گوشتی داشتم به ۳۰ روز که رسید هر روز ۳یا۴عدد بدونه این که مریز باشند داخل سالون که می آمدم جوجه های مرده به پشت اوفتاده بودند به دام پزشکی مراجه کردم گوفت؟ این ها سالمند تا آن روز ۱۰۰تا مر ده بودند.و سلام

بررسی تخصصی بوقلمون

به کانال تلگرامی ما بپیوندید

جوین خروج