به نظر می رسد آهوی ایرانی نسبت به جبیر و آهوی کوهی به گرما مقاوم تر است زیرا در گرمای میان روز بدون بهره گرفتن از سایه درختان و یا بوته ها در زیر تابش مستقیم آفتاب به استراحت می پردازد. آهوان جنوب کشور تا هنگامی که علف ها و فورب های سالانه در زمستان و بهار موجودند از آنها استفاده می کنند و بقیه طول سال که علف ها خشک می شوند به سرشاخه خواری روی می آورند.در این قسمت اطلاعاتی در مورد غذای آهو برای شما گرد آوری شده است.
تغذیه و عادات غذایی آهوان در محیط طبیعی
روش های متعددی جهت مطالعه جیره طبیعی علف خواران در دست است.
- مشاهده مستقیم و آنالیز چراگاه قبل و بعد از چرا (ئی. جی. استوارد، ۱۹۵۲، لامپری ،۱۹۶۳. عبدل رازیک و همکاران ، ۱۹۸۸).
- آنالیز محتویات معده (ئی. جی. نوریس؛ ۱۹۴۳، باهاراف، ۱۹۸۲).
- آنالیز مدفوع (ئی. جی. استور ۱۹۶۱، استوارت ۱۹۶۷).
روش سوم برای تشخیص بیشتر گیاهان خورده شده توسط علف خواران قابل اعتماد است (کراکر ۱۹۵۹، هرکوس ۱۹۶۰). طی مطالعه ای که در سال ۱۹۷۸ توسط مولوی در مورد رجحان غذایی آهوی ایرانی در دشت زردابه (پناهگاه حیات وحش خوش ییلاق) صورت گرفته گزارش شده است که ۸۶٪ رژیم غذایی و غذای آهو را بوته ها، ۱۱٪ علف ها و ۳٪ آن را فورب ها تشکیل می دهند. در این مطالعه هم چنین مشخص شده است که سرشاخه خواری در طول ماه های تابستان افزایش می یابد. به طور کلی چنین به نظر می رسد که آهوان قادرند در مناطق با پوشش گیاهی اندک که بیش تر از بوته ها، فورب ها و علف ها تشکیل شده است زندگی کنند. بیش تر زیستگاه های آهوی ایرانی در ایران، مناطق استپی خصوصاً در منه زارها و دشت های پوشیده از علف های شور که از کوهپایه ها زیاد دور نیستند می باشد. بررسی محتویات معده یک رأس آهوی ایرانی ماده نشان داده است که این حیوان بیش از همه از علف های شور استفاده کرده و پس از آن گندمیان بیشترین حجم معده را به خود اختصاص داده اند.
به گزارش بانی کوا (۱۹۵۴) و امگالان (۲۰۰۰) آهو مناطق بیابانی و نیمه بیابانی، دره ها و دامنه کوه ها را اشغال می کند و در تابستان به ارتفاع ۲۷۰۰ متری صعود می کند. در تحقیقات جغرافیایی و نقشه برداری در مقیاس بزرگی که با سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) در بیابان کیزیل کوم در ازبکستان که یکی از زیستگاههای آهوی گواتردار می باشد صورت گرفته مشخص شده است که ترکیب جوامع گیاهی بستگی زیادی به خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک دارد. جوامع غالب این بیابان Astragalus ,Artemisia diffusa
villosissimus Convolvulus hamadae و Ceratoide lateens هستند که تقریباً با نمک های آزاد خاک مرتبط می باشند. جوامع گیاهی Artervaisia turanica، Salsola arbuscula و Sasola urbusculiformis در خاک هایی با نمک کم وجود دارند و Haloxylon aphyllum، Salsola orientalis و Nanophyton erinaceum جوامعی هستند که به طور میانگین خاک های خیلی شور را ترجیح می دهند.
طی مطالعه ای که در پارک بمو در ایران (۲۰۰۷) انجام گرفته بیان شده است که تراکم آهو با سه گونه گیاه بوته ای .Ebenus stellata, Astragalus spp ، eriophora Achillea و دو گونه گیاه علفی Poa bulbosac و Aegilops umbellulata رابطه مثبتی دارد و با گیاه Helichrysum leucocephalum و گیاه Scariola orientalis و همین طور با گیاه Centaurea virgata رابطه منفی دارد. هم چنین گزارش شده است که غذای آهو در پائیز از گیاهان Bromus danthoniae و Stipa barbata استفاده می کند و در زمستان از Astragalus spp., Poa bulbosa و Aegilops umbellulata تغذیه می کند.
تیپ گیاهی غالب زیستگاه جبیر شامل گیاهانی است که علاوه بر تأمین غذا به عنوان پناهگاه نیز استفاده شوند. از مشخص ترین گیاهانی که در زیستگاه جبير مشاهده می شوند می توان قيچ .Zygophyllum spp تاغ .Halaxylon sp، خارشتر Alhagi persarum،کاروان کش Atraphaxis spinosa گز Tamarix spp.، ارمک .Ephedra spp، علف های شور .,Salsola spp اسکنبیل Calligonum spp.، گون .,Astragalus spp اشنان Seidilitzia rosmarinus، درمنه .Artemisia sp کنار .Ziziphus spp و آکاسیا Acacia spp. را نام برد. قيچ زارهای مناطق خشک علاوه بر تأمین نیاز غذای آهو و پناه برای نوع جبیر به دلیل داشتن مقادیر زیادی آب در بافت های خود آب مورد نیاز حیوان را نیز در طول فصل خشک تأمین می کنند. علاوه براین جبیر در طول ساعات گرم روز در زیر سایه این گیاه یا دیگر درختچه های مذکور به استراحت می پردازد. در جنوب کشور .Ziziphus spp و .Acacia spp از این نظر جایگزین قیچ شدهاند.
مطالعه ای که بر روی رژیم غذایی طبیعی آهوان ایرانی با استفاده از روش تجزیه مدفوع انجام شده (س. الف. محمد، ج. عباس و م. صالح ۱۹۹۱ )، نشان داده است که این آهوان به طور طبیعی از ۱۱ گونه گیاهی استفاده می کنند ولی رژیم غذایی اصلی آنها را تنها دو گونه تشکیل می دهد. Helianthemum lippii که دارای مقادیر قابل توجهی پروتئین است و کمتر از ۵۰٪ آن را آب تشکیل می دهد و دیگر Heliotropium crispum که بیش از ۷۲٪ آن را آب و مقدار کمی از آن را پروتئین تشکیل داده است. به این ترتیب در طول فصول خشک این دو گیاه میتوانند ترکیب مناسبی را برای آهوان به وجود آورند. هم چنین مشخص شده است که عدم مصرف گونه ای قیچ Zygophyllum quatarens توسط آهوان که فراوان ترین گیاه منطقه بوده است و مقادیر بالایی آب در بافت های خود دارد احتمالاً وجود نوعی ماده شیمیایی بازدارنده در بافت های این گیاه است. ریزک (۱۹۸۶) ماده شیمیایی تلخی به نام زیگوفیلین را از گونه دیگر نیچ Zygophyllum coccineum گزارش کرده است.
آهوی ایرانی نسبت به جبیر بیش تر به مناطق توسعه یافته نظیر روستاها نزدیک می شود. این ویژگی بی ارتباط با رژیم غذایی این حیوان نیست به طوری که در مناطفی که کشاورزی صورت می گیرد تا حد زیادی به گیاهان زراعی وابسته است. آهوی ایرانی برای استفاده از مزارع گندم و یا سبزه زارهای اطراف روستاها ممکن است مسافت های طولانی را طی کند. هجوم به مزارع معمولاً هنگام شب صورت گرفته و این کار در مسیری معین، به ویژه در فصول خشک یا زمستان تداوم می یابد. آهوان ساقه های ترد جوان را ترجیح میدهند. از این رو هنگامی که یک نوع محصول به حدی از رشد رسید که سفت و نامطبوع شد به سراغ محصولات دیگر می روند. مشاهده شده است که غذای آهو به خصوص آهوی ایرانی از کتان و حتی صیفیجاتی نظیر خربزه نیز استفاده کرده است. مندلسون (۱۹۷۱) گزارش کرده است که زندگی در مناطق کشاورزی برای آهوان چندان هم بی خطر نیست زیرا بسیاری از آهوان در اثر مصرف غلات آلوده به سموم جوندگان مانند تالیوم سولفات و فلوئوراستاميد مسموم شده اند. هم چنین گزارش کرده است که این آهوان در معرض آلودگی به حشره کشها هستند و سطوح 2/9 تا 7/89 پی. پی.ام از باقیمانده ارگانو کلرین در چربی بدن آهوان مرده وجود داشته است. در طول یک سال ۲۳ آهو در اثر مصرف گیاهان آلوده به آفت کشها تلف شده اند.
گزارشات مشابهی از هجوم آهوی کوهی به مزارع غلات، حبوبات، کتان، باغ های میوه و مرکبات در فلسطین وجود دارد. از آنجا که این حیوان هر نوع گیاهی را می خورد، در صورت هجوم به مزارع هیچ نوع محصولی را سالم نمی گذارد. به طور کلی رژیم غذای آهو کوهی بسیار متنوع است و در معده این حیوان که همانند بزها تغذیه می کند می توان گیاهان متفاوتی را یافت (مندلسون ۱۹۷۴). اما گاهی در صورت بهره مند شدن از مزارع تک کشتی به مقدار زیاد از یک گونه تغذیه می کند.
آهوی کوهی از بعضی گیاهانی که برای علف خواران نامطلوب و یا حتی سمی اند، همانند خرزهره Nerium oleander، برگ های انجیر Ficus carica و گیاهان خانواده سیب زمینی Solanaceae تغذیه می کند. گیاه مورد علاقه این حیوان مرغ Cynodon dactylon است (مندلسون ۱۹۷۴). گاهی آهوی کوهی با پاهای جلویی خود زمین را می کند تا از ریزوم علف ها استفاده کند. از طرفی به نظر می رسد انتشار این حیوان در مناطق مختلف بستگی نزدیکی به وجود درخت آکاسیا .Acacia spp دارد.
هالوی (۱۹۷۴) تأثير آهوان و سوسک های خانواده Bruichidae را بر روی جوانه زنی و رویش گونه های آکاسیا بررسی کرده است و نتیجه گرفته که در دانه هایی که جنین آنها به وسیله دندان آهوان آسیب ندیده اند، توان جوانه زنی دانه با عبور از دستگاه گوارش آهوان افزایش می یابد. گونه گیاهی غالب تنها زیستگاه این حیوان در ایران یعنی جزیره فارور نیز گونه ای درخت آکاسیا می باشد. این درخت که به آن گبر نیز می گویند در تمام سطح جزیره پراکنده بوده و تعداد آن در کف دره ها و حاشیه دریا افزایش می یابد (ضیائی ۱۳۶۶). آهوی کوهی هنگام سرشاخه خواری روی دو پای خود می ایستد و بدن را کاملاً کشیده و از شاخه های بالایی تغذیه می کند. به دلیل وابستگی این حیوان با درخت آکاسیا کینگ دان (۱۹۹۱) نام آهوی آکاسیا را برای آن پیشنهاد کرده است. بررسی بوم شناختی تغذیه این حیوان در ایران از اهمیت زیادی برخوردار است (گرووز ۱۹۹۲).
اطلاعات موجود از رژیم غذایی آهوی کوهی در شمال فلسطين نشان می دهد که این حیوان در طول سال بیش از همه از Zizyphus lotus استفاده می کند (باهاراف۱۹۸۳).
بانی کو (۱۹۵۴) ذکر کرده است که Stipa gobica،.Alliurns pp Anabasis brevifolia و .Halogeton sp مهم ترین گیاهانی هستند که مورد تغذیه آهوان گواتر دار قرار می گیرند. وی بیان کرده است که در بهار و پائیز و تابستان های خشک آهوان مسافت های کوتاهی را در جستجوی آب و چراگاه طی می کنند.
آهوان رهاسازی شده در منطقه ای از عربستان و بره هایشان ترکیبی از علف، فورب و بوته می خورند. یک کشف جالب این است که آهوان به تکرار از برگ های بوته Calotropis procera تغذیه می کنند. هم برگهایی که روی سرشاخه ها هستند و هم برگ هایی که خزان کرده اند. گاهی دیده شده که آهوان روی پاهای عقب می ایستند و پاهای جلو را روی بوته قرار داده از برگ های بالایی تغذیه می کنند. شیره گیاهی برگ های Calotropis procera دارای کادیاک گلیکوزید کالوتروپین است (میلر و موریس ۱۹۸۸) و این برگ ها توسط دام های اهلی مانند شترهای پناهگاه تغذیه نمی شوند.
پس از سال ۱۹۹۱ و در زمستان ۱۹۹۲ دیده شد که یک ردیف از بوته های Calotropis procera پشت فنس شترها رشد کرده و هیچ شتری در آن منطقه تغذیه نمی کند.
بر اساس مطالعات انجام شده در بیابان، چینکارا عموماً برگ های Capparis burhia و Zizyphus nurmularia را ترجیح می دهد و هم چنین از برگ های Acacia tortolis تغذیه می کند و روی محصولات Pannisetum typhaides و Phaseclus acontifolius در فصل خشک و زمستان توقف میکنند. مشاهده شده است که بیش ترین انتخاب چینکارا Eleusine compressa است. اشاره شده است که چینکارا تغذیه زیادی از پوست درختان Prosopis cineraria با میزان پروتئین خام 5/11 درصد و ارزش انرژی ناخالص 5/6 کیلو کالری بر گرم دارد (دوكيا ۲۰۰۲).
چینکارا حریصانه گل های دارای ارزش غذایی و مرطوب Tecomella undulate را از نیمه مارس تا آپریل مصرف می کند. چینکارا در پناهگاه پارک ملی بیابانی داوا-دولی و منطقه لوهاوات فالودی برگ های دارای شیره گیاهی Calotropis procera که عموماً در طول تابستان از خوردن آن اجتناب می کند را مصرف می کند.
چینکارا در پارک ملی بیابان زمین را می کند و از ریشه های جوان و آبدار Dipterygium glaucum برای رفع تشنگی در تابستان استفاده می کند.
ما مشاهده کردیم که چینکارا اساساً سرشاخه ها را انتخاب می کند و از برگ های دارای فیبر کم و محتوی پروتئین خام بالا استفاده می نماید. سرشاخه های نرم و برگ های Capparis burhia را با رغبت می خورد و وقتی که این گیاهان در تابستان خشک می شوند چینکارا دوباره تغذیه خود را با خوردن برگ های سبز M.emarginata تعدیل می کند و تا اندازه ای انرژی و آب مورد نیاز خود را از غنچه های غنی از آب Prosopis cineraria تأمین می کند(بوهرا و همکاران ۱۹۹۲). در نواحی بیابانی شور فلسطین اشغالی غنچههای گونه های آکاسیا قسمت قابل ملاحظه ای از جیره غذایی آهوی دورکاس را تشکیل می دهد (باهاراف ۱۹۸۱ و 1982).
روبرت (۱۹۷۷) در ناحیه بیابانی چولستان در پاکستان مشاهده کرده است که سرشاخه های Leptadinia spartiumr و Acacia jacquemonti در طول تابستان توسط آهوان تغذیه می شود. موقعی که چیز دیگری در دسترس نباشد آهوان سرشاخه های Calligonum polygonoides را مصرف می کنند. در طول فصل بارندگی که گیاهان علفی Aristida funiculate ,Aristida mutabilis و Cenchrus pennisetiformis جوانه زده، سبز می شوند چینکارا آنها را مورد تغذیه قرار می دهد و یک رفتار تغذیه ای از سرشاخه خواری به چرا کردن روی علف در این فصل رخ می دهد.
انتخاب گیاهانی با محتوی فیبر کم و پروتئین بالا توسط چینکارا ممکن است به دلیل ناتوانی در هضم خوب فیبر باشد. این مسئله ممکن است مربوط به عدم حضور باکتری های هضم کننده سلولز در شکمبه باشد همان گونه که توسط چندین نوع مواد غذایی کنسانتره دیگر نیز گزارش شده است. وزن کم معده ممکن است به عنوان هدفی برای جستن سریع به منظور فرار از متجاوزین و شکارگرها قابل ملاحظه باشد.
به گزارش حیم دبالزاک (۱۹۳۶) غذای اصلی آهوی لپتوسروس Aristida pungens است اما همچنین گزارش شده است (۲۰۰۷) که این آهو از گیاهانی با محتوی آب بالا نظير Anabasis articulate، Arthrophytum schmittianum، Helianthemum kahiricum و میوه های Colocynthis vulgaris برای جبران نیاز آبی تغذیه می کند.
تغییر رژیم غذایی در شرایط گرما و خشکی شدید می تواند به عنوان یک سازگاری مهم جهت زندگی در مناطق کویری در نظر گرفته شود به این مفهوم که در شرایط خشکی و با بالا رفتن درجه حرارت رجحان غذایی به سمت گیاهانی که درصد بیش تری آب در بافت های خود دارند گرایش می یابد. به نظر می رسد آهوان در طول فصول مختلف سال به دلایل گوناگون نظیر دوره های خشکی، رقابت حيوانات، امنیت و فنولوژی گیاه از تیپ های مختلف گیاهی استفاده می کنند.
و به طور کلی رفتار تغذیه ای آهوان در حیات وحش به خوبی در شرق آفریقا مطالعه شده است (هوپ و همکاران ۱۹۷۷، فیلد و بلنک شیپ ۱۹۷۳ ؛ اسپینگ و همکاران ۱۹۸۰). اما طیف گونه هایی که تا کنون مطالعه شده اند به آهوی گرانت در زیستگاه خشک و آهوی تامسون در زیستگاه علفی محدود می شود.
هوپ و همکاران (۱۹۷۷) اشاره کرده اند که هر دو گونه آهوی گرانت و تامسون نسبت به گاوهای اهلی غذاهایی را انتخاب می کنند که از کیفیت بالایی برخوردار است و این باعث افزایش سرعت تخمیر شکمبه در نشخوار کنندگان کوچک تر می شود. دمنت (۱۹۸۲) اشاره کرده است که بررسی محتوی شکمبه آهوان نشان داده است که اندازه معده نسبت به وزن بدن با افزایش اندازه بدن افزایش می یابد. در این بررسی مشخص شده است که آهوان مواد گیاهی کم تری مصرف می کنند و شکمبه کوچک تری دارند اما غذایی که آنها انتخاب می کنند ارزش غذایی بیش تری دارد.
بنا براین آهوان با دریافت غذای کم تر بهره بیش تری از هضم غذا می برند. تایلر و مالویی (۱۹۶۷) بیان کردهاند که هر دو گونه آهوی گرانت و آهوی تامسون نسبت به نرهای ترکانا و گوسفندان دارای دنبه و گاوهای زبو که همه در مناطق خشک هستند مواد غذایی را بهتر هضم می کنند.
بررسی ها نشان داده است که آهوی شنی از دیگر آهوان عربستان سنگین تر است و آهوی عربی در بین آهوان عربستان سنگین ترین شکمبه را نسبت به وزن بدن دارد. این گونه ها به طور طبیعی لاغر بوده و به اندازه آهوی شنی چربی ندارند. چربی ذخیره در آهوی شنی نسبت به دیگر گونه ها بیش تر است و مقدار زیادی چربی زیر پوستی دارند و عمدتاً چربی اطراف کلیه ها و حفره شکمی و چربی اندام های میانی دیده می شود. این میزان چربی یک نشانه خوب از وضعیت بدنی بالا و وضعیت تغذیه خوب در حیوان است. مشاهده نشده است که آهوی عربی و آهوی دورکاس چربی ذخیره کرده باشند و این گونه ها دارای یک تناسب خوب و نسبتاً لاغر هستند.
نظرات کاربران
2:27:55 AM