0

هر آنچه که درمورد فواید و معایب نگهداری سگ باید بدانید

به نظر می رسد اجداد اولیه سگ­ها که در برخی روایات به گرگ شبیه بوده اند، در حدود سی میلیون سال پیش در کرة خاکی ما می زیسته اند و در طول هزاران سال گونه های مختلف سگ از آنها جدا شده و با انسان خو گرفته اند. با توجه به هوش بشر و پیشرفت ارتباطات وقتی که انسان هوشمند جستجوی ناشناخته های خود را آغاز نموده و به نقاط مختلف زمین مسافرت می نماید این همدم خود را همراه داشته است و به این ترتیب مانع جغرافیایی اختلاط نژادهای مختلف از بین رفته و بین این نوع سگها در نقاط مختلف جهان تلاقی پدید آمده و به مرور نژادهای مختلف و کنونی به وجود آمده اند. در این پست هر آنچه که درمورد فواید و معایب نگهداری سگ  و انگیزه های نگهداری سگ باید بدانید را بیان می کنیم.

انگیزه های نگهداری سگ

آثار هنری که از ۴۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح به جای مانده سگ را در صحنة شکار نشان می دهد. در تمدن های مختلف علاقه به این حیوان به حدی بوده که آن را به عنوان بت می پرستیدند. در ژاپن باستان این اعتقاد وجود داشته که هر کس بانام چنین خدایی مرتکب خودکشی شود بعد از مرگ دارای زندگی و لذت ابدی خواهد بود. در مصر اعتقاد بر این بود که بتی با سر سگ یا با سر گرگ خدای مرگ بوده و روح انسان را به ابدیت می رساند. همچنین ارزش سگ در مصر قدیم به حدی می رسیده که برای این حيوان مقبره و بارگاه می ساخته اند و کسی که سگ را می کشته به تنبيهات بدنی سخت و حتی مرگ محکوم می­شده است. در یونان و روم معابد به وسیله سگ نگهبانی و محافظت می شدند و گاهی اوقات در هر معبد ۱۰۰۰ قلاده سگ وجود داشته است. چینی ها و تبتی­ها سگ را مقدم می داشته اند و در تبت، نژاد تریر تبتی که امروزه در ایران نیز این نژاد دیده می­شود به عنوان حیوان مقدس منحصراً در صومعه ها و معابد پرورش داده می شده است.

ایرانیان قدیم دریافته بودند که جان فشانی، وفاداری و از خودگذشتگی این حیوان بی ریا و باوفا به امید پاداش یا بیم از تنبیه صاحبش نیست بلکه نجابت ذاتی و اصالت فطری اوست که وادارش می سازد تا در کلبه و کشتزار، در چراگاه و شکارگاه یاور صاحب خود باشد، کاشانه وی را از دستبرد دزدان و رمة او را از یورش گرگان درنده در امان دارد. تیزپاترین جانوران را برای صاحبش شکار و به دام اندازد و خود از ته ماند سفره او رفع گرسنگی کند. در نامه های دینی و اخلاقی آنان از این حیوان باوفا به نیکی یاد شده و برای بهتر نگاهداشتن او سفارش شده است. در متون دینی ایران کهن از ده گروه سگ سخن رفته است، اما آنچه بیشتر از همه مورد توجه و عنایت قرار گرفته سه دسته از آنها به نام های سگ گله یا سگ شبانی، سگ پاسدار یا سگ خانگی و سگ شکاری یا سگ خونی است که با شامه نیرومند خود بوی شکار را از دور استنشاق می کند. در وندیداد که یکی از بخش­های پنجگانه کتاب کهن اوستا است از قول اهورا مزدا آمده است «… هنگامی که یکی از این دو موجود وارد خانه شوند از خانه دور نسازید: یکی سگ نگهبان گله و دیگری سگ پاسبان خانه …».

مفصل ترین مطالب در مورد سگ و اهمیتی که در جوامع آریایی داشته است در وندیداد مندرج است. همچنین در دینکرد در مورد اهمیت سگ در ایران کهن آمده است:

  1. اگر چوپانی از سگ خود خوشنود باشد و تشخیص دهد که به خوبی از عهده کارش بر می آید او را به پاسبانی گله و رمه خود خواهد گماشت.
  2. سگی که به خدمات شبانی گماشته می شود، همواره کوشاست و موظف است هر گاه گرگی به گله خداوندگار او نزدیک شود و قصد حمله داشته باشد، خروش برآورده و صاحب خود را بیدار سازد.
  3. سگ هیچگاه از نگهداری گله روی برنگرداند و آسیب ناگهانی را دریافته، گله را از گزند می رهاند.
  4. سگی که پاسبان گله است خوب می داند که کدام بره در میان گله متعلق به کدام گوسفند است، هر چند هوا ناسازگار و مه و باد و باران مانع دید کامل او باشد.
  5. در هنگام روز گله را به چراگاه راهنمایی کند و پاس دارد که گوسفندی از چراگاه بیرون نشود و یا به چراگاه همسایه گام نگذارد.
  6. در شب هنگام کار به مراتب سخت و دشوار خواهد بود، زیرا شب را بیدار سپری می کند و به جایگاه خود نمی رود و هیچ گونه آسایشی را نمی پذیرد، سه بار به پیرامون جایی که گوسفندان در آنجا به خواب رفته اند می گردد تا اطمینان یابد که جانوری قصد آسیب و گزند به آنان را ندارد.
  7. اگر سگی در کاری که به وی سپرده شده کوتاهی کند مستوجب کیفر است، اما اگر کیفر دهنده سگ را آنچنان تنبیه کند که سبب گنگی یاگیجی او شود و خوی اصلی خود را فراموش کند، خود کیفر دهنده در خور کیفر و سزاست.
  8. صاحب سگ موظف است به سگ خود در قبال خدماتی که انجام می دهد خوراک کافی بدهد.
  9. سگی که مورد توجه و رضایت خداوندگار خود است اگر در مدت ۳ روز از صاحبش غذای کافی دریافت نکرد و طی آن ۳ روز گرسنه به سر برد روز چهارم حق دارد یکی از گوسفندان گله را که متعلق به صاحبش است، خوراک خود کند.
  10. اگر گوسفندی در چراگاه بیمار شود به طوری که صاحبش ناگزیر از کشتن اضطراری آن شود، نباید فراموش کند که بخشی از گوشت گوسفند یا بره متعلق به سگ گله است و نباید از وی دریغ شود.
  11. در سرمای سخت زمستان صاحب سگ باید برای سگ خود بستری گرم فراهم کند و در فضای استراحت او آتشی برافروزد و چنانچه در اثر غفلت، سگ مورد نظر بیمار شود صاحب وی موظف به آوردن دامپزشک برای درمان وی است.
  12. مراقبت در کار توالد و تناسل سگ سودمند از وظایف صاحبان آنها و از کردارهای نیک به شمار می رود.

در کتاب کهن وندیداد آن جا که از گناهان کبیره یاد می شود به سه مورد این چنین اشاره می گردد:

  1. گناه فردی که به سگ استخوان سخت بخوراند به طوری که سبب آسیب یا آزار دندان های او شود و یا در گلوی او بماند.
  2. گناه شخصی که غذای داغ به سگ بخوراند آن گونه که موجب سوختن پوزه یا دهان و زبان سگ شود.
  3. گناه شخصی که سگ ماده را که تازه زایمان کرده بزند یا بترساند. و یا آنچنان بر وی بخروشد که سگ از وحشت گریخته و خود را به چاه یا چاله انداخته و سبب شکستگی دست و پایش شود و یا شیرش خشک شده و توله اش بی غذا بماند.

در وندیداد همچنین در باره رعایت حقوق سگ به نکات مهم دیگری نیز اشاره شده که خلاصه ای از آن به شرح زیر است:

  1. اگر شخصی به سگ خانگی زخمی وارد سازد که به گوش­ها و پاهای وی آسیب برسد، آن چنان که از تکاپو بازایستد، به کیفر خواهد رسید و اگر سارقی به خانه صاحب سگ دستبرد بزند و یا گرگی به گله آن خاندان حمله ور شود و گوسفندی از گوسفندان او را بدرد، ضارب سگ مقصر است و باید خسارت وارده را جبران نماید و همچنین به خاطر زخمی که به حیوان وارد نموده مجازات شود.
  2. سزای کسی که سگ چوپان را بکشد هشتصد تازیانه است.
  3. سزای کشتن سگ خانگی هفتصد تازیانه و سگ شکاری ششصد تازیانه و سزای کشتن توله سگ پانصد تازیانه است.
  4. اگر کسی به سگ شبان خوراک ندهد به این ماند که به رییس یک خانه خوراک نداده است. همچنین خوراک ندادن یا خوراک بد به سگ دادن (سگ شکاری)، کیفرش برابر است با بازداشتن خوراک از یک مرد پارسا و باتقوی.
  5. اگر کسی به یک توله سگ خوراک ناکافی بدهد، همانند کسی است که خوراکی را از کودکی دریغ داشته است، به همین سبب کیفر خوراک ندادن به سگ چوپان دویست تازیانه و غذا ندادن به سگ خانگی نود تازیانه و توله سگ پنجاه تازیانه خواهد بود. در اینجا قانونگذار از زبان اهورا مزدا دلایل حمایت از سگ و مراقبت از خوراک وی را چنین بیان می­کند «… در دنیای مادی به علت رنج­های زیاد، پیری و سالخوردگی زودتر از بقیه مخلوقات، سگ را گرفتار می سازد از این رو اگر حیوان نزد کسانی که مشغول صرف خوراک هستند بی خوراک بماند مانند آن است که شخصی برای کسی کاری کرده اما مزدی دریافت نکند …» آنگاه قانونگذار برای آنکه یک طرفه به قضاوت ننشیند و حق و حقوق صاحب سگ نیز رعایت شده باشد، می افزاید «… اگر سگی به سبب از دست دادن هوش و یا هاری به موقع بانگ بر نیاورد و از این راه گرگ یا دزد دستبردی به گله یا اموال خانه صاحبش وارد آورد، صاحب سگ نخست باید به درمان او بکوشد آنچنان که در درمان یک مرد پارسا می­کوشند، اگر درمان مؤثر واقع نشد آنگاه به منظور جلوگیری از زیان های بعدی و آگاهی دادن به مردم یک گردن­بند چوبین و یک پوزه بند از چوب نرم به گردن و پوزة او ببندد، اگر این کار نیز نتیجة مطلوب به دست نداد و خطر بیماری حیوان بر طرف نگشت می تواند در نابودی وی بکوشد …». بنابراین یافتن دلایل منطقی و تاریخی و اجتماعی برای توجیه بزرگداشت این مخلوق هوشیار و وفاجوی از جانب پدران و مادران ما، دشوار نیست. او باور آریاییان بوده و همیشه با صفاتی چون: وفاداری، فرمان برداری، مهرجویی، خوشنودی، هوشیاری و بی ریایی، جانوری سودمند بوده و سودمندی وی که این چنین با خوی ایرانی در هم آمیخته، بنیاد خرد­پسندی دارد که امروزه شاید برای برخی از افراد ناآگاه قابل درک نباشد.

امروزه انسان شهرنشین جدا از مسألة تأمین تغذیه و امرار معاش، شکار را به منظور تفریح و ورزش ادامه داده و در این امور سگ­های شکاری نقش برجسته ای را ایفا می کنند و نژادهای مختلفی از سگ ها به همین منظور توسعه یافته و در شکار پرندگان و پستانداران کوچک و بزرگ حتی در شکار گوزن و گراز همراه او هستند. انگیزه نگهبانی سگ­ها نیز همچنان به قوت خود باقی است. نگهبانی از منزل، کارگاه ها … و حتی مراکز نظامی به عهده سگ­ها گذارده شده و می شود. قبل از انقلاب اسلامی، ارتش ایران در برخی مراکز مهم خود از سگ های نگهبان استفاده می نموده است و حتی در ورامین (آمادگاه ۵۰۱ ایلخی ورامین) اقدام به نگهداری، پرورش، تربیت و تکثیر این سگ­ها نموده و مدارکی نیز در این خصوص وجود دارد. اخیراً نیز سگ­های نگهبان و یابندة مواد مخدر در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی به کار گرفته شده اند.

بهره گیری از سگ جهت مراقبت از گله های گوسفند و گاو در تمام دنیا متداول بوده و چوپانان سگ های گله بارزش خود را به هیچ قیمتی از دست نمی دهند و حتی در برخی کشورها از نژادهای مخصوصی به همین منظور استفاده می شود و نمایشگاه ها و مسابقاتی در خصوص هنر انجام وظیفه این سگ برگزار می گردد.

قدرت حس بویایی برخی سگ­های ردیاب سبب شده که در عملیات تجسس، تعقیب مجرمین و کشف مواد مخدر از این حیوان استفاده شود. داستان سگ معروف پلیس اسکاتلندیارد که در زیر می آید در همین رابطه است:

با توجه به لزوم وجود سگ در کشف مواد مخدر، در پلیس اسکاتلندیارد یک دورة آموزش خاص برای تربیت سگ در کشف مواد مخدر در اداره مواد مخدر پلیس تشکیل و نژادهای مختلفی سنجیده می گردد و در آخر به این نتیجه می رسند که نژاد لابرادور بسیار مناسب است و سگی از همین نژاد به نام بوگی در سال ۱۹۶۶ در ۱۴ ماهگی به خدمت پلیس در آمده و به یکی از گروهبانان پلیس سپرده می شود که در مدت شش سال در بیش از ۲۰۰۰ مورد کشف قاچاق مواد مخدر شرکت داشته و حدود ۱۲۰۰ خطاکار به یاری او توسط پلیس دستگیر می شوند. این حیوان تنها در سال ۱۹۶۹ در ۴۹۲ تحقیق شرکت نموده و در ۴۹۰ مورد آن موفق می شود و به مرور بر توانایی های خود می افزاید. شهرت این حیوان به حدی افزایش می یابد که وقتی او را برای بازرسی یک کشتی بزرگ می برند رهبر قاچاقچیان می پرسد آیا این یوگی است و چون پاسخ مثبت می شنود می گوید «حاشا فایده ای ندارد، محل اختفای جنس را به شما نشان می دهم». در قسمتی دیگر از داستان زندگی این سگ آمده است: در سال ۱۹۷۱ به اداره مواد مخدر خبر می رسد که مقادیری از مواد مخدر توسط کشتی از بمبئی به لندن ارسال شده است بنابراین به محض ورود، یوگی را به کشتی می برند که از این جستجو نتیجه ای حاصل نمی گردد ولی هنگام ترک کشتی متوجه کوهی از بسته های پستی در گوشه ای می شوند که به محض رها نمودن سگ، حیوان پس از مدت بسیار کمی یکی از بسته ها را انتخاب نموده و وقتی متصدیان گمرک بسته را می گشایند متوجه وجود مواد مخدر می شوند.

در پلیس اسکاتلندیارد مشهور بوده که شامه قوی یوگی هرگز دچار اشتباه نمی شود و سرانجام به پاس همین خدمات ارزشمند در سال ۱۹۷۲ از طرف پلیس به سگ هفت ساله زرد رنگ هفتاد پوندی مورد نظر جایزه شوالیه سیاه داده می­شود که هنوزهم خاطره این سگ ارزشمند در ذهن مردم لندن باقی مانده است.

فواید نگهداری سگ

یکی از فواید نگهداری سگ این است که برخی سگ های ردیاب در زمان وقوع زلزله و دیگر بلایای طبیعی از جمله ریزش برف و بهمن، تخریب ساختمان­ها، آتش سوزی ها و ریزش معادن به منظور یافتن کسانی که در زیر آوار مانده اند کمک شایانی می­کنند. یکی د یگر از فواید نگهداری سگ استفاده از سگ در علم پزشکی و در مؤسسات پژوهشی به عنوان یک حیوان آزمایشگاهی کمک ارزنده ای به توسعه و پیشرفت علوم و فنون پزشکی نموده و در واقع اینگونه است که این حیوان با از دست دادن جان خود خدمت بزرگی به تأمین رفاه، آسایش و بهداشت بشر می نماید که نمونه بارز آن را می توان در زمینه بیماری های قلب و عروق مشاهده کرد که تمام پیشرفت علوم این رشته مرهون این حیوان با ارزش است.

در اجتماعات امروزی سگ فقط یک حیوان خانگی نیست بلکه یار باوفای انسان­های تنها، دوست صمیمی، عصای دست و راهنمای نابینایان، نامه رسان و شریک انسان در تمام ابعاد زندگی است به طوری که یک فیلسوف انگلیسی در وصف سگ گفته است «سگ به مثابه یک انسان افتخاری است».

امروزه مهم ترین عاملی که انگیزة نگهداری سگ را در جوامع شهری توضیح می­دهد شاید در اختیار داشتن یک حیوان خانگی خوب و زیبا در منازل است. وفاداری حیوان به صاحب خود در داستان ویکتور هوگو و سگش بارون به اوج خود می رسد که حتی در مجلات مختلف به چاپ رسیده است.

 

ویکتور هوگو سگی در خانه داشت و هر وقت فرصتی به دست می آورد از نوازش آن غافل نمی ماند ولی هرگز در این کار از حد و اندازه متعارف و عادی خارج نمی شد و از دیگران نیز همین را درخواست می کرد. روزی بر حسب اتفاق سگی را به وی هدیه می­کنند که بارون نام داشت این سگ با چنان شور و علاقه ای به صاحب خود چسبید که هوگو را کمی معذب و ناراحت می کرد. اساس وابستگی بارون، احتیاج او به اینکه تاسر حد ممکن در کنار هوگو باشد و نیز تلاش پیگیرش برای دنبال کردن و یافتن صاحب خود کم کم هوگو را ناراحت می کرد ولی با این همه ویکتور هوگو این وضع را با صبر و حوصله تحمل می نمود تا اینکه یکی از دوستان وی که از وابستگان به سفارت فرانسه در مسکو بود به ملاقاتش آمده، از بارون خوشش می آید، هوگو سگ را به وی می بخشد و هشت روز بعد بارون با صاحب جدید خود رهسپار مسکو می شود، این شخص پس از مدتی در نامه ای به هوگو می نویسد که بارون گم شده و تلاش وی در جهت یافتن سگ به جایی نرسیده است. مدت­ها بعد در یک نمیه شب زوزه سگی به گوش اهل منزل هوگو می رسد که وقتی در منزل را باز می­کنند متوجه می شوند این سگ مریض، ضعیف و لاغر همان بارون است که به فرانسه بازگشته است. با مقایسه تاریخ گم شدن سگ و تاریخ رسیدن او به خانه هوگو متوجه می شوند که بارون برای بازگشت از مسکو کمتر از یک ماه وقت صرف کرده یعنی به طور متوسط روزی یک صد کیلومتر راه طی کرده است. راز چگونگی طی مسیر و رسیدن این سگ هم چنان لاینحل مانده است. اقتدار و شخصیت کسی چون ویکتور هوگو پشتوانة اصالت و درستی این ماجرای غیرقابل قبول است.

در پاریس گورستانی وجود دارد که به گورستان سگ های پاریس معروف است. این گورستان بیش از یکصدهزار دوست انسان را در آرامگاه های ابدی شان جای داده است. اولین آرامگاهی که نظر انسان بیننده را به خود جلب می نماید آرامگاه سگی است به نام باری که به یاد او ساخته شده است. نقش برجسته این سگ خدمتگذار روی تخته سنگی خاکستری رنگ کنده شده که دخترکی را بر پشت خود حمل می کند. در زیر این نقش برجستة سرنوشت این حیوان به صورت زیر بر سنگ نوشته شده است: «او چهل نفر را از مرگ نجات داد و به دست چهل و یکمین نفر کشته شد». این سگ به کشیش های دیر (سن برنارد ) در کوهستان تعلق داشت و قسمت عمده زندگی خود را در جستجوی گم شدگان یا از پا در آمدگان از سرما گذرانیده بود. باری در اوج افتخار از این جهان رفت، او در یکی از شب ها گمشده ای گرفتار در برف را پیدا می نماید، مرد گرفتار که از شدت سرما و گرسنگی تا حدودی قوه تشخیص خود را از دست داده بود از دیدن سگ دچار ترس شده و با کلنگ کوه پیمایی که همراه داشت با شدت بر سر حیوان می کوبد. سگ که به سختی مجروح شده بود حس می کند که از این زخم جان بدر نخواهد برد، با این حال خود را کشان کشان به صومعه می رساند و به دیر نشینان می فهماند که شخصی در کوهستان نیاز به کمک دارد و کشیشان از طریق اثر خونی که از زخم باری مانده بود به مرد گرفتار رسیده و نجاتش می دهند.

در آزمایشات انجام شده مشخص گردیده که سگ صدایی را که انسان از فاصلة 6 متری به بعد قادر به شنیدن آن نیست از فاصله ۲۳ متری بخوبی تشخیص می دهد.

سگ های پلیس می توانند مسیری را که ۴۸ ساعت قبل کسی پیموده است دقیقاً پیدا کنند ولی قدرت بینایی سگ به طور قابل ملاحظه ای کمتر از انسان است. سگ­ها قادر به تشخیص رنگ­ها نمی باشند. دنیای آنها سیاه و سفید است و چشم آنها در حالت طبیعی ۳ درجه نزدیک بین می باشد.

علاقه انسان به سگ گاهی اوقات به حدی می رسد که به عنوان مثال یوجین اونیل نمایشنامه نویس بزرگ معاصر وصیت نامه ای را پس از مرگ سگ خانواده خود و از زبان آن سگ برای تسلی زنش که در مرگ آن حیوان عزادار بوده نوشته است که متن این وصیت نامه به فارسی ترجمه شده و در یکی از مجلات قدیمی به چاپ رسیده است.


این تجربه است که کمک می کند در هر تجارتی موفق شوید، ما بدون هیچ چشم داشتی تجربه خود را در اختیار شما خواهیم گذاشت
گروه تولیدی پژوهشی نیازی

امتیاز شما به مقاله
[: 0 امتیاز از مجموع: 0]

نظرات کاربران

2:27:55 AM

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بررسی تخصصی بوقلمون

به کانال تلگرامی ما بپیوندید

جوین خروج