کاسکو به راحتی بچه ها را از بزرگسالان؛ زنها را از مردان و دختر بچه ها را از پسر بچه ها تشخیص می دهد و براساس همین تشخیص، ممکن است از فردی خوشش بیاید و او را از دیگران بیشتر دوست داشته باشد. عین همین موضوع در انسان هم صادق است، اما از یک واقعیت نباید غافل بود و آن این است که اگر فردی (مرد، زن، پسر یا دختر) بداخلاق و بد برخورد باشد، هر چند هم که صورت و اندام زیبایی داشته باشد و در نظر اول انسان را جذب خودش کند، ولی با مشاهده اخلاق بد و برخوردهای زننده او، دیگران از او دوری خواهند کرد.با بررسی ادامه این پست معرفی کاسکو به افراد خانواده را به طور کامل بیان کرده ایم.
معرفی کاسکو به افراد خانواده
در مبحث معرفی کاسکو به افراد خانواده حال همین موضوع اخلاق را باید در مورد اغلب کاسکوها و چگونگی علاقه مند شدن آنها به یک یا همه افراد خانواده نیز عمومیت بدهیم. به عبارت دیگر، باید بدانیم که در بدو ورود کاسکو به یک خانواده، برحسب آنکه وحشی باشد یا اهلی و اگر اهلی است، تا چه حد اهلی و معاشرتی است و در خانه صاحب قبلی چگونه با آن رفتار شده و نیز خصوصیات شخصی کاسکو چگونه است، رفتار و برخوردهای کاسکو با افراد خانواده متفاوت خواهد بود. اما به عنوان یک اصل کلی در رفتارها و برخوردهای اجتماعی که در مورد برخورد کاسکو با افراد خانواده هم صدق می کند، می توان گفت که وقتی یک کاسکو وارد خانه ای می شود، اولین فردی که پرستاری آن را به عهده می گیرد و بیشتر از دیگران با کاسکو همدم می شود و آن را از تنهایی در می آورد و با آن حرف می زند و وقتش را با آن می گذراند، آن فرد مورد علاقه کاسکو قرار می گیرد و کاسکو او را به عنوان دوست و صاحب اصلی خودش خواهد شناخت.
در بین کاسکوداران مراجعه کننده به من، معمولاً آقایان شکوه می کنند که چرا کاسکو با خانم من مهربان است و با من میانه خوبی ندارد. در واقع چون معمولاً آقای خانه کاسکو را خریداری میکند، چنین می پندارد که او صاحب کاسکو است و کاسکو باید او را بیشتر از همسرش دوست داشته باشد. حال آنکه کاسکو نمیفهمد که چه کسی آن را خریداری کرده است. برای کاسکو فقط رفتار محبت آمیز افراد خانواده و همدمی بیشتر هریک از افراد خانواده جلب کننده است. با این توضیح معلوم می شود که چون معمولاً خانم ها بیشتر در خانه جلوی چشم کاسکو هستند و چون رفتار خانم ها معمولاً عاطفی تر است، کاسکو معمولاً با خانم خانه رابطه دوستی قوی تری برقرار می کند. لذا این طور نیست که کاسکو زنها را بیشتر از مردها و دخترها را بیشتر از پسرها دوست داشته باشد. یک بچه شیطان که در هنگام سرگرمی با کاسکو، آن را آزار می دهد و /یا میترساند، طبعاً كاسكو با او دوست نمی شود، چون یا از او می ترسد یا از او بدش می آید و این موضوع به خاطر رفتار بچه است نه دختر یا پسر بودن او.
به همین ترتیب، آقای خانه هرچند هم که کاسکو را عاشقانه دوست داشته باشد، ولی اگر وقت کافی برای سرگرم کردن و عشق بازی با کاسکو صرف نکند، نباید توقف داشته باشد که کاسکو او را به عنوان صمیمی ترین دوست خودش انتخاب کند. برعکس اگر خانم یک خانه احتمالاً حوصله سر و کله زدن با کاسکو را نداشته باشد و آقای خانه قبل از سر کار رفتن و بعد از برگشت به خانه به کاسکو رسیدگی کند و با آن سرگرم شود، کاسکو با مرد خانه رابطه دوستی صمیمی تری برقرار میکند تا زن خانه – چون میداند که در غیاب مرد، زن خانه به او توجه چندانی نمی کند و به جای همبازی شدن با آن و حرف زدن با آن، در بیشتر اوقات گوشی تلفن به دستش است و با دوستان یا مادر با خواهرش حرف می زند. چنین کاسکویی میداند که هر روز باید منتظر بماند تا مرد از سر کار برگردد. در این گونه موارد، زن ها شکایت دارند که چرا کاسکو با آنها صمیمی نیست و احتمالاً رفتار تهاجمی نسبت به آنها دارد. کاملاً طبیعی است و شما هم اگر جای کاسکو بودید، دقیقاً چنین رفتاری از خودتان بروز می دادید. مسئله این است که چنین افراد نه قبل از خرید کاسکو تجربه ای از رفتارشناسی کاسکو داشته اند و نه بعد به خودشان زحمت داده اند و رفتارشناسی کاسکو را از کتاب ۲کاسکو خوانده اند. کاسکو اگر همچون دیگر پرنده ها یا حیوانات عقل نداشت، هیچ وقت انتظار هم صحبت شدن با شما را هم نداشت. لذا از یک طرف کاسکو با ویژگی منحصر به فردش بین تمام پرندگان خدا، به طور غریزی دوست دارد و نیاز دارد که با شما همدم و هم صحبت شود، اما برخی از شماها خیال می کنید که کاسکو یک حیوان یا پرنده بی عقل است و فقط آن را برای اوقاتی می خواهید که دوستان و اقوام به خانه شما آمده اند و دوست دارند سخن گویی کاسکو را بشنوند و شما هم میل دارید که با آن همه بی توجه ای ها، حالا جلوی مهمانان حرف بزند. نه! شما ممکن است از سگ بتوانید انتظار داشته باشید که برای شما چنین عمل کند، اما کاسکو جدة استقلال شخصیت دارد و فقط کسی را تحویل می گیرد و برای کسی حرف می زند که او هم در مواقع تنهایی کاسکو، آن را از تنهایی در آورد.
همسر من کاسکوهای تحقیقاتی مرا به خاطر کمک به من نظافت می کند و آب و غذا میدهد، اما با آنها و حتی با نگار (کاسکوی خانگی ما)، زیاد هم صحبت نمی شود. اما من که نیاز کاسکوها را قلباً درک می کنم، علیرغم دنیایی از کارهای روزانه حداقل به مدت نیم ساعت با آنها هم صحبت می شوم و با نگار هم به طور خاص روزانه یکی دو بار تمام سخنانش را تکرار میکنم و نگار به محض آماده یافتن من برای هم صحبتی، مشتاقانه مشغول سخن گویی می شود. روی همین اصل، وقتی مهمان به خانه ما می آید، اگر نگار به میل خودش مشغول صحبت نشود، دیگران نمی توانند به راحتی آن را مشغول سخنگویی کنند. اما به محض اراده کردن من، نگار مشغول صحبت می شود.
بنابراین زن، مرد، پسر، دختر، پسر بچه دختر بچه، پدربزرگ یا مادربزرگ؛ اینها هیچ یک برای کاسکو فرق نمیکنند و هر کدام محبت بیشتری به کاسکو کنند و وقت بیشتری را به سرگرم کردن کاسکو و حرف زدن با آن بگذرانند، کاسکو با او صمیمی تر می شود. پس اساس ایجاد هر نوع ارتباط با کاسکو، توانایی فرد در رفتارشناسی کاسکو و نوع رفتاری است که او با کاسکو دارد. البته با همه این تفاسیر، باید دانست که در خصوص صمیمی تر شدن کاسکو با یکی از افراد خانواده، علاوه بر صحت اصول فوق، باید برخی از موارد استثناء را هم قبول داشته باشیم. اما برای تأکید نظرات فوق، باید بگویم که از میان ۱۲۷ کاسکویی که در طول پنج سال گذشته بنده خریداری کرده ام و به خانه آورده ام و آنها را شخصاً تحت تربیت و آموزش و رسیدگی و تحقیق قرار دادهام، تمام آنها بدون استثناء با خود من روابط صمیمیتری برقرار کرده اند. این واقعیت نشان میدهد که کاسکو پاسخ محبت را با محبت میدهد. البته هر کاسکو شخصیت خاص خودش را دارد. برخی از کاسکوها با همه افراد خانواده و حتی دوستان و مهمانها صمیمی هستند، اما با صاحب اصلی خودشان صمیمی ترند. این رفتار را ما می توانیم به وضوح بین انسانها نیز ببینیم.
برای این که در یک خانه کاسکو نترسد و به بیماری ترس دچار نشود، باید قبل از آوردن کاسکو به خانه، بچه ها را آموزش داد تا رفتارها و حرکاتی را انجام ندهند که کاسکو را بترسانند و بیازارند. دویدن بچه ها در اطراف قفس کاسکو با زدن چیزی به میله قفس کاسکو یا صداهای غیر عادی در آوردن، کاسکو را می ترساند و در اهلی شدن یا دوست شدن آن با افراد خانواده اثر بدی می گذارد.
نظرات کاربران
2:27:55 AM