0

نامگذاری کاسکو در ایران و تاریخچه آن

کاسکو به زبان فارسی (kasco)، همان طوطی خاکستری آفریقایی به زبان انگلیسی (African Grey Parrot) است که گاهی با نام پاکو (Yaco) هم از آن یاد می شود. نامگذاری کاسکو در ایران و تاریخچه آن ظاهراً این بوده است که در اوایل ورود آن به ایران، شخصی نام «کاسه کوبه را به آن داده و علت نامیدن آن به این نام توسط او، این بوده است که ظاهراً کاسه ای را جلوی منقار آن گرفته و چون این طوطی گاهی اوقات پشت سر هم با منقارش به اشیاء می­کوبد و از قضا به کاسه او کوبیده است، او این طوطی را «کاسه کوب» نامیده است. بعدها به مرور زمان، این اسم به شکل جذاب تری تغییر کرده و به «كاسكو» تبدیل شده است. جالب توجه است که از قضا کاسکو(kasco)، نام یک شرکت آمریکایی یا کانادایی هم هست، زیرا من این نام را روی تعداد زیادی از کامیون های تریلر و نیز یک فروشگاه زنجیره ای در کانادا و آمریکا هم دیده ام. در مقاله قبل در مورد دلایل خرید کاسکو توسط ایرانی ها پرداختیم در ادامه نگاه دقیقتری به تاریخچه کاسکو می اندازیم.

نامگذاری کاسکو در ایران

روزی یکی از مراجعین من که پیر مرد تحصیل کرده ای بود، به جای کاسکو، از کاسکوی خودش به نام “کاسه کوب” یادکرد. من چند بار چیزی نگفتم، ولی عاقبت طاقت نیاوردم و از او پرسیدم، چرا شما به کاسکو می­گویید ” کاسه کوب”. او گفت: درستش کاسه کوب است و ماجرای کوبیدن شدن کاسه با منقار این طوطی و جریان نامگذاری اش به «کاسه کوب» و تغییر تدریجی آن به کاسکو را برای من تعریف کرد.

کاسکوها بومی کدام قاره اند؟

کاسکوها در نواحی غربی قاره آفریقا، در طول جغرافیایی ۱۷ درجه غربی و ۳۲ درجه شرقی و عرض جغرافیایی ۱۰ درجه شمالی و ۱۰ درجه جنوبی پراکندگی دارند. کاسکوها در طبیعت کشورهای ساحل عاج، غنا، توگو، بنین، نیجریه، چاد، کامرون، جمهوری آفریقای مرکزی، زئير، اوگاندا، کنیا، بوروندی، تانزانیا، آنگولا، جمهوری کنگو، گابن، گینه استوایی، فرناندو و جزایر پرینسیپ، زندگی می کنند.

طوطی خاکستری آفریقایی که گاهی باكو «Yaco» هم نامیده می شود و در ایران به «کاسکو» شهرت دارد، یکی از ۳۴۰گونه موجود در خانواده طوطی ها «Psittacidae» است. در این خانواده، کاسکو متعلق به قبیله «Psittacini» یا طوطی های دُم قرمز و دُم شکلاتی « Blunt tailed parrots» است. این قبیله به نوبه خود بخشی از زیر خانواده Psittacinae»  » یا طوطی های حقیقی را تشکیل می دهد. کاسکوها فقط شامل یک گونه «Psittacus erithacus Linne » می­شوند که در این گونه، دو نژاد وجود دارد: یکی نژاد تیمنه ( P.e . timneh ) که دارای دم سیاه یا شکلاتی، منقار بالایی روشن رنگ، پرهای تیره تر و جثه بالغ به وزن متوسط ۳۵۰ گرم و دیگری نژاد نامینیت (P.e . erithacus) که دارای دُم قرمز، منقار سیاه، پرهای خاکستری روشن تر و جثه بالغ به وزن متوسط ۴۵۰ گرم است. البته من در همین نژاد، کاسکوهای کوچک جثه تری را شناسایی کرده ام که وزن بالغ آنها حدود ۴۰۰ گرم است؛ یعنی از نظر بزرگی جه، مابین کاسکوهای دُم قرمز و دُم سیاه قرار دارند و تنها تفاوت آنها با کاسکوهای دُم قرمز بزرگ جثه تر، فقط جثه کوچک تر آنهاست.

پرنده شناسان، از کاسکوهای دُم قرمز به عنوان کاسکوهای واقعی نام برده اند. کاسکوهای دُم سیاه در لیبریا، غربی ترین نواحی ساحل عاج و سیرالئون یافت می شوند.

در گونه کاسکوها، یک نژاد یا زیر گونه دیگر به نام طوطی خاکستری غنا یا کاسکوی غنایی به نام لاتین (P.e. princeps Boyd Alexander)وجود دارد که از نژاد نامینیت تیره تر است و در محدوده جزایر پرينسپ و فرناندو در خلیج گینه یافت می شود. در مقالات و منابع علمی؛ وزن بدن، طول بدن و طول بال­های کاسکوها، به طور مختلف ذکر شده است؛ به طوری که از ۲۳۰ تا 550 گرم برای وزن و از ۳۲ تا ۴۰ سانتی متر برای طول بدن و از ۲۲ تا 5/24 سانتی متر برای طول بال­های کاسکوهایی با جثه های مختلف ذکر شده است.

مسلماً ارقام کوچکتر مربوط به کاسکوهای نژاد تیمنه (دم سیاه­ها) و ارقام بزرگتر مربوط به کاسکوهای نژاد نامینیت (دُم قرمزها) می شود. به عبارت دیگر دم قرمزهای بزرگ جثه تر وزنی معادل ۵۵۰ گرم و دُم قرمزهای کوچک جثه تر وزنی معادل ۴۰۰ گرم و دُم سیاه های بزرگ جثه تر، وزنی معادل ۳۵۰ گرم و دُم سیاه های کوچک جثه تر، وزنی معادل ۲۳۰ گرم دارند. به طورکلی بزرگ یا کوچک بودن هریک از این دو نژاد مربوط به منطقه با کشورهایی می شود که در آن زندگی می کنند.

کاسکوها در آن گروه از کشورهای آفریقایی که شرایط آب و هوایی مناسب تری دارند و طبیعت و کشاورزی آنها پربارتر است، به دلیل تغذیه بهتر جثه بزرگتری دارند. برعکس در گروه دیگری از کشورهای آفریقایی که شرایط آب و هوایی مناسبی برای طبیعت و کشاورزی پربار ندارند، کاسکوها به علت فراوان نبودن غذا و تغذیه نشدن مناسب، از جثه کوچکتری برخوردارند. لازم به ذکر است که تاکنون هیچ گونه شواهدی به دست نیامده است که ثابت کند کاسکوهای بزرگ جثه تر، نسبت به کوچک جثه ترها، از قابلیت بالاتری در یادگیری سخن گویی برخوردارند و برعکس. لذا این تصور برخی افراد که خیال میکنند کاسکوهای بزرگ جثه تر، توانمندی بیشتری در سخنگوشدن دارند، هیچ پایه و اساسی ندارد.

پس باید دانست که در کاسکوها عواملی چون: جثه (بزرگ یا کوچک بودن)، جنسیت (نر یا ماده بودن)، نژاد(دُم سیاه یا دُم قرمز بودن) و غیره، هیچ تأثیری در توانایی آنها در میزان یادگیری تقلیدصدا یا میزان تعلیم پذیری ندارند. در حقیقت، برخی از کاسکوها سخن گو می شوند و برخی نمی شوند و این ویژگی فقط به ساختمان تارهای صوتی در عضو حنجره مانند (سیرینکس) آنها مربوط می شود. حال اگر برخی افراد در این خصوص اظهارنظرهای غلط را به زبان می آورند، یا از روی ناآگاهی است یا به دلیل تمایلشان به متقاعدکردن سوءاستفاده گرانه مردم در فروش کاسکو به آنها.

گاهی اوقات، در جاهایی از بدن کاسکوها، پرهای قرمز رنگ به تعداد کم تا زیاد ممکن است دیده شود. برخی افراد چنین کاسکوها را «خال قرمز» معرفی می کنند و برتری خاصی را به آنها نسبت می دهند، در حالی که این موضوع صحت ندارد و فقط یک پدیده ژنتیکی است. در واقع ژن پرهای قرمز به صورت بسیار مغلوب در همه کاسکوهای دم قرمز وجود دارد که ممکن است به طور تصادفی در یک کاسکو موجب درآمدن تعداد کم یا زیاد پرهای قرمز شود(البته من تاکنون پرهای قرمز را روی بدن کاسکوهای دُم سیاه ندیده ام. لذا «احتمالاً» ژن پرهای قرمز روی بدن کاسکو، مخصوص دم قرمزها است).

پس خال قرمزها هیچ برتری خاصی نسبت به کاسکوهایی با پرهای یکدست ندارند و اگرچه خال قرمزها از نظر متفاوت بودن با کاسکوهای معمولی در داشتن تعدادی پر قرمز روی جاهایی از بدن استثناء هستند، اما از نظر قابلیت یادگیری سخنگویی، هیچ تفاوتی با دیگر کاسکوها ندارند. به عبارت دیگر، همان طور که ممکن است یک قد اظهار نظر کند که مثلاً کاسکوهای خال قرمز قابلیت یادگیری سخنگویی بیشتری دارند، فرد دیگری نیز می تواند عکس این اظهارنظر را بکند، اما این دست اظهارنظرها تماما بی اساس و بی ارزشند.

زندگی کاسکوها در طبیعت

متأسفانه مطالعه علمی و کاملی در مورد زندگی کاسکوها در طبیعت به عمل نیامده است. با این حال، از اطلاعات به دست آمده، امروز ما می­دانیم که کاسکوها زندگی در جنگل هایی با ارتفاع ۱۲۰۰ متر از سطح دریا را ترجیح می­دهند. کاسکوها در آن مناطق به صورت گله های بزرگ روی درختان بلند می نشیند و در تنه درختان لانه می سازند و جوجه های خودشان را بزرگ می­کنند و هر روز صبح از بالای درختان بلند دسته جمعی به پرواز در می آیند و به صورت افقی و مستقیم به سوی منابع آب و غذا به پرواز در می آیند و قبل از تاریک شدن هوا، به محل زندگی خود روی درختان بلند جنگلی بر می گردند.

غذاهای مورد علاقه کاسکوها میوه های جنگلی، میوه­های خشکباری و میوه درخت نخل روغنی است. البته مزارع کشاورزان و باغ­های میوه نیز از حمله گله های بزرگ کاسکو در امان نیستند. اما معلوم نیست که آیا کاسکوها حشرات و لارو آنها را به عنوان منابع پروتئین حیوانی می خورند یا نه، ولی چون در زندگی با انسانها، به راحتی خوراک های پروتئینی حیوانی؛ مثل گوشت، مرغ، ماهی، تخم مرغ و غیره را هم می­خورند، ممکن است که در طبیعت نیز پروتئین­های مرغوب موردنیاز خودشان را با خوردن حشرات و / یا لارو آنها تأمین کنند. به هر حال دانه نیم­رس ذرت موجود در مزارع کشاورزان نیز از جمله خوراک های مطلوب کاسکوهاست.


این تجربه است که کمک می کند در هر تجارتی موفق شوید، ما بدون هیچ چشم داشتی تجربه خود را در اختیار شما خواهیم گذاشت
گروه تولیدی پژوهشی نیازی
امتیاز شما به مقاله
[: 1 امتیاز از مجموع: 5]
برچسب‌ها:

نظرات کاربران

2:27:55 AM

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بررسی تخصصی بوقلمون

به کانال تلگرامی ما بپیوندید

جوین خروج