تمامی حیوانات دارای طیف وسیعی از فلور باکتریایی هستند. این فلور ممکن است بی ضرر، پاتوژن اولیه یا پاتوزن فرصت طلب باشد. برخی از باکتریها در بسیاری از حیوانات و انسانها منجر به بیماریهای خفیف تا کشنده میشوند. لیکن برخی دیگر از باکتریها تنها در یک گونه خاص یافت میشوند و به ندرت باعث ایجاد بیماری بین گونه ای می شوند. یکی از چالش های اساسی در خصوص بیماریهای باکتریایی، مقاومت در برابر آنتی بیوتیکها است. مقاومت باکتریایی هم در کشورهای توسعه یافته و هم در حال توسعه مشکلاتی را برای حیوانات خانگی بوجود آورده است. مصرف آنتی بیوتیک ها منجر به مقاومت دارویی (MDR) در برابر برخی پاتوژن های موجود در حیوانات خانگی و انسان شده است. تنوع باکتری های مشترک بین انسان و حیوانات قابل توجه است، اما تعداد اندکی از این پاتوژن ها منجر به ایجاد بیماری در انسان می شود. در این بخش به باکتری باسیلوس آنتراسیس _ سیاه زخم _ سیاه زخم در حیوانات و سیاه زخم در دام اشاره می شود.
ان اربیواسپیریلوم
ان اربیواسپیویلوم جز باکتری های بی هوازی گرم منفی مارپیچ هستند که منجر به اسهال و سپتیسمی در انسان می شود. در گزارشی ارگانیسمی با مورفولوژی مشابه این باکتری، از سگ سالم متعلق به کودک مبتلا به اسهالان اربیواسپیریلوم جداسازی شد؛ با این حال این ارگانیسم در کشت دوم جداسازی نشد. در موردی دیگر، یک ارگانیسم “مشابه” از سگ خانگی کودک مبتلا به اسهالان اربیواسپیویلوم جدا شد. همچنین ان اربیواسپیویلوم در سگها و گربه های سالم نیز جداسازی شده است. این گزارشات می تواند نشان دهنده این موضوع باشد که گونه ان اربیواسپیویلوم یک پاتوژن مشترک بین انسان و حیوان است. بیماری زایی این باکتری از اهمیت کمی در میان بیماریهای مشترک بین انسان و حیوان برخوردار است و گاهی ممکن است در انسان تشخیص داده نشود.
آناپلاسما فاگوسيتوفيلوم
آناپلاسمافاگوسيتوفيلوم عامل آناپلاسموز گرانولوسیتیک در انسان، سگ، گربه، اسب، و احتمالاً دیگر گونه های حیوانات است. طیف گسترده ای از جانداران، از جمله انسان، سگ، گربه، اسب، گوسفند، گربه، گوزن، و جوندگان های مختلف میزبان طبیعی این باکتری می باشند. توسط چندین گونه از کنه، به خصوص اگزودس اسكپولاریس، اگزودس پسیفیکوس ، اگزودس ریسینوس، اگزودس پرسولکاتوس منتقل می شود. این پاتوژن بطور مستقیم بین حیوانات (یا حیوان و انسان) منتقل نمی شود. احتمالاً حیوانات ناقل مکانیکی برای حمل کنه به سمت انسان می باشد، که البته این حالت خیلی معمول بنظر نمی آید. در صورت تشخیص آناپلاسموز گرانولوسیتیک در یک گونه، احتمال درگیری سایر گونه های در معرض کنه نیز وجود دارد.
آرکوباکتر
آرکوباکتر شامل چهار گونه بیماری زای اصلی آرکوباکتربونزلری آرکوباکتر کری آئروفيلوس، آرکوباکتر سیباریوس و آرکوباکتر سکیروی است، که می توانند بیماریهای متعددی را در انسان و حیوانات ایجاد کنند. گونه های دیگری از آرکوباکتر نیز شناسایی شده اند، اما گزارشی مبنی بر بیماری زایی آنها در انسان و حیوان داده نشده است. این باکتری گرم منفی مارپیچی شکل در بسیاری جهات به کمپیلوباکتر شبیه است، با این تفاوت که قادر به رشد در شرایط هوازی و در دماهای پایین نیز می باشد.
بسیاری از گزارشات آرکوباکتر در حیوانات، مربوط به حیوانات مزرعه مانند گاو، خوک، گوسفند، اسب و مرغ بوده است. این باکتری هم در حیوانات سالم دیده شده و هم در حیوانات درگیر سقط، ورم پستان و انتریت تشخیص داده شده است؛ علاوه بر این در گوشت نیز یافت شده است. آرکوباکتر بعنوان علت اولیه آنتریت در انسان شناخته شده است. احتمالاً این باکتری از مسیر مدفوعی- دهانی انتقال می یابد؛ غذا و آب آلوده منبع اصلی این باکتری هستند.
تحقیقات اندکی در خصوص آرکوباکتر در حیوانات خانگی انجام شده که نتایج ضد و نقیضی داشته اند. در یک مطالعه آرکوباکتربونزلری و آرکوباکتر کری آئروفیلوس در حفره دهان ۷۷٪ از گربه های سالم خانگی گزارش شد و در مطالعه ای دیگر در ۵۰٪ از سگها و ۲۵٪ از گربه ها تشخیص داده شد. در مطالعه ای دیگر، در حفره دهانی و مدفوع هیچ گربه ای آرکوباکتر یافت نشد ولی در مدفوع و حفره دهانی سگها به ترتیب 9/1 % و 7/0 % باکتری یافت شد. در مطالعاتی که از روش مولکولی برای تشخیص استفاده شد، شیوع بالایی از باکتری را گزارش نمودند ولی در مقابل در مطالعات دیگر که از روش کشت استفاده نمودند، شیوع کمتری را گزارش کردند. علت این تناقض در شیوع، احتمالا به علت حضور بسیار اندک آرکوباکتر است، لذا با روشی دقیق تر و حساس تر یعنی واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) قابل تشخیص بوده ولی از طریق کشت قابل شناسایی نیستند.
آرکوباکتر در اکثر ارگانیسم ها از جمله حیوانات، غذا، آب و محیط زیست حضور دارد. رعایت بهداشت عمومی منجر به کاهش ورود این باکتری از طریق دهانی-مدفوعی می گردد، همچنین انتقال از طریق حیوانات خانگی به انسان نیز کاهش می یابد.
باکتری باسیلوس آنتراسیس
مقدمه
باکتری باسیلوس آنتراسیس (عامل سیاه زخم یا شاربن)، قرنهاست به عنوان یکی از نگرانیهای مهم بهداشت و سلامت عمومی و حیوانات شناخته شده است. این باکتری باسیلوس آنتراسیس بیماری است علف خواران را درگیر می کند، انسانها و سایر گونه ها مثل سگها و گربه ها نیز بطور اتفاقی درگیر می شوند. عفونت های انسانی عمدتاً بدلیل تماس با گیاهخواران آلوده یا محصولات حیوانی اتفاق می افتد. سیاه زخم یک نگرانی بیوتروریسم قابل توجه است.
سبب شناختی
باکتری باسیلوس آنتراسیس یک باکتری گرم مثبت است که هم بشکل اسپور و هم بشكل رویشی وجود دارد. مشخصه سلولهای رویشی داشتن کپسول پلی پپتیدی است که با رنگ آمیزی متیلن بلو و گیمسا قابل مشاهده است. اسپورها نسبت به تأثیرات محیطی و ضد عفونی کننده ها مقاومت بالایی دارند.
توزیع جغرافیایی / همه گیر شناسی
باکتری باسیلوس آنتراسیس سیاه زخم، انتشار جهانی دارد و تنها نحوه و میزان انتقال آن در کشورهای مختلف، متفاوت است. باکتری شاربن با تشکیل هاگ، توانایی حضور طولانی مدت در یک ناحیه را دارد. این باکتری در شرایط آب و هوایی گرم و مرطوب و در خاک قلیایی با نیتروژن بالا به فراوانی یافت می شود. این بیماری سیاه زخم در دام در مناطقی از جمله آمریکای جنوبی و مرکزی، صحرای ساهارا در آفریقا، آسیا مرکزی و جنوب غربی آسیا و شرق و جنوب اروپا رایج می باشد. در شمال آمریکا، بیماری بیشتر در ناحیه مثلث می سی سی پی و مرکز آن گزارش شده است.
بیماری بیشتر در فصول تابستان و پاییز به ویژه پس از بارش باران سنگین و وقوع سیل ایجاد می شود. بیماری باکتری باسیلوس آنتراسیس بیشتر در اثر بلع هاگ شاربن ایجاد می شود. هاگ شارین برای چند دهه در خاک زنده می ماند.
انسان در اثر تماس با حیوان آلوده، بافت حیوانی یا فراورده های آلوده حیوانی به شاربن باکتری باسیلوس آنتراسیس مبتلا می شود. تماس با حیوان بیمار و یا لاشه و بافت آلوده در وقوع بیماری نقش دارد. بلع گوشت حیواناتی که در اثر شاربن مردهاند می تواند منجر به شاربن گوارشی شود، در حالی که شاربن تنفسی باعث بروز شکل تنفسی بیماری می گردد. فرم تنفسی شاربن کشنده تر است. شکل صنعتی شاربن سیاه زخم در دام از راه مو و پشم گسترش می یابد که در بروز عفونت تنفسی و جلدی مؤثر است. بر طبق تاریخچه، پشم ریسان گروه پرخطر در ابتلا به شاربن هستند.
ریسک ابتلای سگ و گربه به شاربن باکتری باسیلوس آنتراسیس پائین است. گزارش های اندکی از ابتلا سگ و گربه به شاربن وجود دارد. بیشتر موارد عفونت، ناشی از بلع گوشت حيوانات مرده در اثر شاربن می باشد. احتمال ابتلای سگ و گربه به شاربن کم است. همچنین احتمال درگیری دامپزشکان حین معاینه حیوانات آلوده بالا می باشد. تشخیص و گزارش شاربن باکتری باسیلوس آنتراسیس بسیار حائز است.
حیوانات
نشانه های بالینی
حیوانات خانگی غالباً از طریق تماس دهانی به بیماری مبتلا می شوند. نشانه های اولیه شامل تب، بی اشتهایی، آماس غدد لنفاوی و موضعی در ناحیه سر، گردن و مدياستن می باشد. در نتیجه بروز عفونت به صورت سیستمی یا ناحیه ای، عفونت غدد لنفاوی عمقی تر، طحال و کبد بروز می یابد. بزرگی بیش از حد غدد لنفاوی ممکن است منجر به بروز آسفكسي (خفگی) گردد. اگرچه علت رایج مرگ، توکسمی و شوک است. التهاب خونریزی دهنده دستگاه گوارش به ویژه در حیوانات جوان منجر به مرگ حیوان میشود. در اثر این باکتری، ندرتاً سپتی سمی نیز ایجاد می شود. عفونت تنفسی، نادر بوده و عفونت جلدی گزارش نشده است.
تشخیص
تاریخچهی دقیق از بیماری کمک قابل توجهی به تشخیص بیماری می کند. تشخیص بیماری براساس سرولوژی و یا کشت غدد لنفاوی و یا سایر بافت ها و همچنین تهیه سوآپ از حلق امکان پذیر است. جهت مشاهده ارگانیسم کپسول دار، از رنگ آمیزی گیسما یا متیلن بلو استفاده میشود.
کشت، یکی دیگر از روش های آزمایشگاهی دقیق می باشد، در این روش مراقبتهای ویژه جهت جلوگیری از آلودگیهای ثانویه باید اتخاذ شود. آزمون های سرم شناسی همچون اليزا جهت جداسازی پادتن ضد شاربن (به کمک آنتی ژن محافظت شده) به کار می رود. افزایش چهار برابری عیار پادتن معیاری برای تشخیص است و وجود تنها یک نمونه که از نظر سرمی مثبت باشد، کمک کننده نیست. تست PCR یکی از روش های تشخیص سریع و قطعی این بیماری می باشد اما تاکنون استفاده از این روش در سگ و گربه گزارش نشده است.
حيوانات تلف شده توسط این بیماری جمود نعشی ندارند. خون آنها معمولاً سیاه رنگ است که از همه منافذ بدن خارج می شود. کالبد گشایی توصیه نمی شود زیرا باعث تشکیل هاگ های بسیار مقاوم شاربن می گردد.
مدیریت
شاربن سیاه زخم در دام یک الگوی حساس، نسبتاً پایدار و قابل پیش بینی به آنتی بیوتیک دارد. نگرانی استفاده از این سویه جهت موارد بیوترورسیم وجود دارد. این امر به ویژه در مناطقی با خطر کم ابتلا به شاربن (شهری) منجر به ایجاد نگرانی شده است. برای درمان از پنی سیلیوم سدیمی و پتاسیمی می توان استفاده نمود. اکسی تتراسیکلین و انروفلوکساسین نیز توصیه می گردد. سایر آنتی بیوتیک ها همچون کلرامفنیکل، اریترومایسین و آمنوگلیکوزیدها براساس آزمون های آزمایشگاهی مؤثر بوده اند اما در موجود زنده مورد بررسی قرار نگرفته اند. سولفانامید و سفالوسپورین ها در درمان بیماری مؤثر واقع نشده اند. درمان های حمایتی جهت درمان حائز اهمیت است. نوع بیماری بستگی به نشانه های بالینی و شدت بیماری دارد.
انسان
تظاهرات بالینی
تقسیم بندی شاربن عمدتاً بر اساس روش ابتلا (تنفسی، جلدی، گوارشی) و شدت ضایعات (تحت حاد، حاد، مزمن) می باشد.
نوع جلدی معمول ترین فرم شاربن است و حدود ۹۵٪ موارد عفونت را تشکیل میدهد. جراحات آن شامل تشکیل پاپول چرکی و یا وزیکول شبیه گزش عنکبوت است. طی یک تا دو روز محل ضایعه بزرگ شده و تبدیل به زخم با مرکز سیاه می گردد. همچنین آدم، پرخونی و لنفادنوپاتی موضعی، ایجاد می شود. ضایعه برخلاف ضایعات ناشی از گزش عنکبوت، عفونت استافیلوکوکوس اورئوس و یا سایر عفونتها، بدون درد میباشد. بیشتر نشانه های سیستمیک مانند تب، تهوع و سردرد دیده می شود. معمولاً محل زخم و نشانههای بالینی طی یک الی ۲ هفته رفع می شود.
شکل ریوی یا تنفسی شاربن جزء بدترین انواع عفونت ها می باشد. آنتراکس تنفسی مشابه آنفولانزا است. در این فرم بیماری پس از بروز یک مرحله اولیه با نشانه های غیر اختصاصی شامل تب، عطسه، لرز، سرفه خشک، بی حالی، سردرد، درد قفسه سینه، آبریزش بینی و استفراغ، نشانه های بیماری تنفسی پیشرفت می کند. نشانه های تنفسی به سرعت ایجاد می شود و شامل کاهش فشار، کاهش تنفس، خفگی، سیاه شدن و شوک می باشد.
فرم گوارشی شاربون رایج نیست و کمتر از ۵% مواد را به خود اختصاص می دهد. این فرم از بیماری مجاری گوارشی و یا حلق را درگیر می نماید ولی درگیری مجاری گوارشی معمول تر است. فرم حلقی با زخمهایی در ناحیه، تورم گردن، لنفادنوپاتی ناحيهای، تب و سپتی سمی همراه است. شاربن گوارشی در وهله ی اول شامل نشانه های غیر اختصاصی مثل اسهال، استفراغ و تب است. در موارد پیشرفته با درد شکمی، خون در ترشحات تنفسی، اسهال خونی و آسیت تظاهر می نماید.
در برخی موارد غیر رایج، سایر دستگاه های بدن مثل سامانه اعصاب مرکزی (CNS)، بدون وقوع شکلهای جلدی، تنفسی و گوارشی درگیر می شود.
تشخیص
تشخیص باکتری گرم مثبت کپسول دار از طریق تهیه نمونه خون امکان پذیر است. همچنین از طریق کشت باکتری (از مایع بافتی، مایع مغزی نخاعی (CSF) و مایع جنب) در محیطهای مناسب امکان پذیر است. کشت باکتری باید قبل از آنتی بیوتیک تراپی اولیه صورت گیرد تا تشخیص به درستی صورت بپذیرد، لذا تهيه سريع نمونه ضروری است. شاربن یک ارگانیسم در رده زیست سلامتی ۳(3-BSL) می باشد، پس کشت باید در شرایط کامل متناسب با این رده انجام پذیرد. روش های وابسته به کشت سریع مفید است چراکه ضمن تسریع در انجام تشخیص نیازی به آزمایشگاههای مجهز ندارد. این روشها شامل ایمونوهیستوشیمی، الایزا و PCR هستند. رادیوگرافی از قفسه و یا سی تی اسکن در بیماران مبتلا به شکل تنفسی مفید می باشد زیرا گسترش بیماری در فضای مدياستن، لنفادنوپاتی مدیاستینال و ترشحات پرده جنب را نشان می دهند.
مدیریت
شروع سریع درمان مناسب بسیار ضروریست، به ویژه در فرم تنفسی و گوارشی شاربن. روش های کنترل بیماری بسیار محدود است. اما مشاهدات بالینی نشان داده اند که پنی سیلین و تتراسیکلین برای درمان فرم جلدی غیر پیچیده شاربن مفید است. به طور کلی، در مرحله ی اول درمان داکسی سیکلین و سیپروفلوکساسین پیشنهاد می گردد. داکسی سیکلین یا سیپروفلوکساسین به همراه یک و یا چند آنتی بیوتیک دیگر مانند ونکومایسین، آمپی سیلین، ایمی پنم، کلرامفنیکل، کلیندامایسین، کلاریترومایسن، پنی سیلین و یا ریفامپین برای درمان مراحل اولیه شاربن تنفسی، گوارشی، آماس پرده ی مغز یا شکل پوستی با نشانه های سیستمیک، استفاده می شود.
درمان باید بر اساس نتایج کشت و یا آزمون های تعیین حساسیت دارویی انجام پذیرد. در موارد شدید از هایپرایمنوگلوبولین مخصوص شاربن استفاده می گردد. در مواردی که پاسخی به درمان دارویی صورت نمیپذیرد، برداشت بخشی از روده پیشنهاد می گردد. درمان های حمایتی نیز بر اساس شدت بیماری توصیه میگردد.
برای پیشگیری شاربن در موارد حملات بیوتروریسم سیپروفلوکساسین پیشنهاد میشود. جهت پیشگیری از شاربن واکسیناسیون به همراه آنتی بیوتیک تراپی، به ویژه در مقابله با شاربن تنفسی، پیشنهاد می گردد.
پیش آگهی بیماری بر اساس نوع بیماری و زمان شروع درمان، متفاوت می باشد. درصد مرگ و میر فرم جلدی شاربن با درمان سریع، کمتر از ۱٪ است، اگرچه در صورت عدم اقدامات درمانی میزان شیوع به ۲۰٪ میرسد. درصد مرگ و میر در فرمهای دیگر شاربن حتی با درمان به موقع بیشتر است. در فرم گوارشی شاربن مرگ و میر ۲۶ تا ۶۰ درصد است، در حالی که مرگ و میر شاربن تنفسی ۴۵ تا ۸۵ درصد است. آماس پرده ی مغز بر اثر شاربن کشنده بوده و مرگ و میر آن حدود ۹۵% است.
پیشگیری
خطر ابتلا به شاربن به واسطه ی حیوانات خانگی و یا در درمانگاه های دامپزشکی در بسیاری مناطق بسیار پایین است. درک عوامل خطر شاربن در مناطق محلی (و مناطقی که ممکن است حیوانات در آن وجود داشته باشند) برای جلوگیری از ابتلا به بیماری سیاه زخم در حیوانات مهم می باشد. شاربن در مناطق اپیدمی به ویژه در مورد حیواناتی که با محیط بیرون در تماس هستند (به ویژه مناطقی که حیوانات وحشی یا محلی در آن محل زندگی میکنند)، بسیار مورد توجه است. جلوگیری از پرسه زدن و کاهش تماس سگها و گربه ها، کمک شایان توجهی در کاهش شیوع شاربن دارد.
در کلینیک های دامپزشکی مراقبتهای ویژه جهت کاهش انتقال آلودگی محیطی یا برخورد افراد باید لحاظ شود. حیوانات مبتلا و سالم باید تفکیک شوند. برای تماس با حیوانات باید از گان و دستکش جداگانه استفاده گردد. رعایت موازین بهداشتی شخصی در هنگام تماس با ضایعات پوستی (به دلیل توانایی انتقال عفونت پوستی از راه تماس) آلودگی محیطی باید لحاظ شود. زخم یا ضایعه عفونی پوستی روی بدن حیوانات باید توسط یک پوشش مناسب پوشیده شود. لوازم پانسمان باید به شکل مناسب دور ریخته شوند. هاگ زایی در محیط بی هوازی صورت می گیرد لذا در لاشه ی باز نشده ایجاد نمی شود. بنابراین در تشخیص شاربن کالبد گشایی نباید انجام گیرد. حیوانات تلف شده در اثر شاربن باید سوزانده شده و برای پوشاندن، لاشه در عمق زیاد دفن شده و با اکسید کلسیم آنهیدروس (آهک زنده) آغشته شوند.
اطلاعات صحیح در رابطه با ضدعفونی کلینیک های دامپزشکی و مراکز نگهداری حیوانات بسیار کم است. اطلاعات در رابطه با مراکز نگهداری حیوانات و سایر مناطق عمومی در مورد مقابله با حملات بیوترورسیم واضح و آشکار است، اما اطلاعاتی در خصوص شیوع این نوع آلودگی سیاه زخم در دام در میان حیوانات وجود ندارد. پاسخ بیوترورسیم بر پایه ی گسترش آلودگی و افزایش هاگ باکتری است. حیواناتی که در مراکز نگهداری میشوند خطر آلودگی در آنها کم تا متوسط است. شدت بیماری سیاه زخم در دام بستگی به فرم و مدت زمان درگیری دارد. در صورت آلوده بودن مراکز نگهداری حیوانات، ضدعفونی کردن آنها ضروری است. مناطق آلوده با سفید کننده ها (در صورت استفاده از سفید کننده های خانگی رقت یک به ده تهیه شود) تمیز و ضدعفونی شوند. جهت نابودی کامل اجرام بیماری زا ۶۰ دقیقه تماس با مواد آلی ضروری است. بسیاری از ضدعفونی کننده های رایج باعث از بین بردن هاگ نمی شوند. در خصوص فرش یا سایر نواحی که به آسانی قابل ضدعفونی نیستند، باید دقت بیشتری انجام داد. فرشهایی که آلوده به خون حیوانات مبتلا به فرم سیستمی شاربن هستند، بسیار آلوده محسوب می شوند. در حین ضدعفونی نمودن محیط از دستکش استفاده شود. استفاده از ماسک های صورت و بینی برای محافظت ضروری است. از جاروبرقی جهت ضدعفونی نباید استفاده شود مگر مجهز به فیلتر هپا باشند، زیرا منجر به انتقال فرم تنفسی شاربن می شود.
پیشگیری از بیماری سیاه زخم در دام با تزریق داکسی سیکلین به حیوانات خانگی در معرض برخورد پیشنهاد می گردد. در مواردی که حیوان به داکسی سیکلین پاسخ نمیدهد از آموکسی سیلین استفاده میشود. ضدعفونی پوششهای مویی با دقت انجام پذیرد. مادامی که ضدعفونی ادامه دارد، شستن حیوان جهت حذف مکانیکی ارگانیسمها انجام شود. گزارشی مبنی بر حذف آلودگی سیاه زخم از روی حیوان حین حمام کردن وجود ندارد، اما استفاده از گان، دستکش، ماسک صورت و عینک ضروری است. به علت وجود احتمال آلوده شدن سیاه زخم در زمان حمام کردن حیوانات، شستشوی دستها و ضدعفونی نمودن محل پس از حمام انجام شود.
از آنجائی که بلع یکی از روش های معمول ابتلای حیوانات خانگی است، مراقبت های لازم جهت کاهش آلودگی سیاه زخم در دام گوشت باید اتخاذ شود. حیوانات از لاشه (به ویژه در نواحی اندمیک) نباید تغذیه کنند. حیوانات نباید از گوشت حیواناتی که به دلایل نامعلوم مرده اند، مصرف کنند. واکسیناسیون در مناطق اندمیک ضروری است و منجر به کاهش درگیری حیوانات خانگی می شود. هیچ واکسنی برای سگ و گربه وجود ندارد.
استفاده از واکسیناسیون برای انسان با احتمال درگیری زیاد صورت می پذیرد. در صورت تماس کم با حیوانات خانگی، حتی در مناطق اندمیک واکسیناسیون ضروری نیست.
نظرات کاربران
2:27:55 AM