مردم با خواندن مطالب قبلی، به اطلاعات بسیاری مهمی دست می یابند که عمل به توصیه های مربوط به این اطلاعات، موجب به حداقل رسیدن و جلوگیری از مرگ و میرکاسکوهای وحشی در خانه ها آنها می شود. لذا باید دریافته باشند که حادترین دوره نگهداری کاسکو در خانه، همان ۴۵ روز اول خرید یک کاسکوی وحشی است. در ادامه به نکات مهمی دراین باره اشاره خواهیم کرد.
جلوگیری از مرگ و میرکاسکوهای وحشی در خانه ها
حال اگر فروشندگان به توصیه های زیر عمل کنند، بسیار عالی می شود و هم خود آنها سود بیشتری از همه لحاظ خواهند برد و هم مردم با خیال راحتتر اقدام به خرید کاسکو خواهند کرد. اما تا رسیدن به زمانی که فروشندگان اصلی کاسکو چنین تصمیمی را بگیرند، به دلیل قرار داشتن تمام کاسکوهای وحشی «به خصوص جوجه های جوان»، تحت شدیدترین اوضاع وخیم روحی روانی «یعنی استرس فوق حاد یا بیماری کُشندة استرس توام با بیماری ترس»، مردم اگر مایل هستند که کاسکوهای وحشی تازه خریداری کرده خودشان را بتوانند در ۴۵ روز اول و بعد از آن، حتی الامکان زنده نگهدارند، «باید» به توصیه های زیر عمل کنند:
1) چه عواملی باعث مرگ کاسکوهای وحشی تازه خریداری شده در خانه ها می شود؟ این سؤالی است که هر فرد مشتاق خرید کاسکو باید جواب آن را قبل از خرید کاسکو بداند تا پول و زحماتش تلف نشود. دقت داشته باشید که کاسکو از آفریقا تا مستقر شدن در یک پرنده فروشی شرایط هولناک و استرس زایی را تحمل کرده و به هر حال اکنون در پرنده فروشی و داخل یک قفس موجود است و شما می خواهید اقدام به خرید آن کنید.
لذا هر آنچه تا لحظه خرید شما بر کاسکو گذشته است، به شما به عنوان خریدار مربوط نمی شود، زیرا شما در آن فجایع و شکنجه هایی که توسط سودجویان به کاسکوهای وحشی تحمیل می شود، نقشی نداشته اید و اکنون هم که می خواهید یک کاسکو خریداری کنید، نمی توانید انتخاب دیگری جز همان کاسکوهای رنج کشیده و تازه از راه رسیده داشته باشید. البته اگر بخواهید و بتوانید، همواره تعداد معدوی کاسکوی سخنگو توسط صاحبانشان بنا به دلایل مختلف قابل خرید هستند که می توانید یا از خود آنها خریداری کنید یا آنها به فروشنده ها بفروشند و شما از فروشنده ها خریداری کنید.
ضمناً تعداد این کاسکوها بسیار بسیار کم است، زیرا قطعن مردم هرگز حاضر به فروش کاسکوی سخنگوی خودشان به هیچ قیمتی نمی شوند. لذا اگر همه مشتاقان خرید کاسکو به یکباره تصمیم بگیرند که فقط کاسکوی سخن گو خریداری کنند، عملاً کار به جایی می رسد که ظرف یک روز چنین کاسکوها نایاب می شوند.
پس اکنون که شما ممکن است بتوانید یک کاسکوی سخن گو را بیابید، به این دلیل است که تعداد افرادی مثل شما که حاضر می شوند برای دستیابی به یک کاسکوی سخنگو، ۳ تا ۱۰ برابر یا بیشتر قیمت یک کاسکوی وحشی را بپردازند، اندک هستند. قالبا مردم چنین فکر میکنند که به جای پرداخت پول به میزان چندین برابر قیمت یک کاسکوی وحشی، بهتر است یک خودشان یک کاسکوی وحشی را خریداری کنند و آن را رام و به تدریج سخن گو کنند. البته این یک فکر است که لاجرم توسط افراد کم پول به اجرا در می آید و شاید آنها واقعاً پول خرید یک کاسکوی گران قیمت سخن گو را نداشته باشند. اما برای کسانی که پول کافی برای خرید یک کاسکوی سخنگو دارند، قطعاً این فکر نه به دلیل رفاهی و نه به دلیل اقتصادی مقرون به صرفه نیست.
در حقیقت اگر مردم واقعیت ماهیت سخنگویی کاسکوها را بدانند، حداقل تمام آنهای پول کافی دارند، اما خیال می کنند که با خرید یک کاسکوی وحشی یا ارزان قیمت زرنگی یا صرفه جویی می کنند، قطعاً فکرشان عوض می شود و حتماً در تلاش می شوند که یک کاسکوی سخنگوی واقعی را خریداری کنند، ولو به قیمت چندین برابر – که البته در این صورت حتماً نیاز به تجربه با مشورت دارند.
2) به هر حال از لحظه ای که شما یک کاسکوی وحشی را برای خرید انتخاب میکنید، مسئولیت شما در قبال آن شروع می شود. بنابراین به عنوان اولین اقدام در به حداقل رساندن استرس تغییر محیط مجدد از پرنده فروشی به داخل خانه، شما باید از پرنده فروش بخواهید که به آرامی قفس کاسکوی مورد علاقه تان را با روزنامه بپیچد تا بتوانید با حداقل فشار روانی آن را به خانه خود انتقال دهید. در خانه نیز به خصوص در بدو ورود و متعاقباً در ۱۰ روز اول، کاسکو به مراقبت ویژه ای نیاز دارد که مهمترین قسمت این مراقبت، به حداقل رساندن شرایط ترسیدن و قار کشیدن؛ یعنی تشديد استرس های موجود کاسکو است.
کاسکوی های وحشی قابل خریداری از فروشگاه های پرنده؛ بدون استثناء به دلیل شرایط بسیار ناهنجار صیدشدن، حمل و نقل از کشورهای آفریقایی تا کشورهای واسطه، تخلیه، جابه جایی مجدد، حمل و نقل به ایران، تخلیه در یک فروشگاه عمده کار پرنده، قرارگرفتن تحت استرس و ترس شدید ناشی از دیدار بازدیدکنندگان و احتمالاً خریداری شدن توسط فروشگاههای جزیی کار و لاجرم تحمل استرس و ترسی مکرر در جابه جایی، حمل و نقل و تخلیه شدن در آن فروشگاه و مجدداً در معرض استرس و ترس قرار گرفتن به علت به نمایش گذاشته شدن در آن فروشگاه، دچار استرس فوق حاد و ترس شدید «یعنی بیماری استرس توام با بیماری ترس» هستند.
بنابراین این طوطی پرآوازه ای که اکنون شما خریده اید و مشتاقانه به خانه آورده اید و شما، همسرتان و بچه ها، همه از خرید آن خوشحالید و دورش جمع شده اید و به آن می گویید «سلام»، «کاسکو سلام»، «بگو سلام» و از این قبیل حرف های اولیه و لابد خیال می کنید که این کاسکو یک ضبط صوت است و از همین لحظه اول مشغول گوش دادن به شماست، بدانید که چنین نیست!
آری! شما خوشحالید که پولتان را داده اید و به جای یک وسیله اسباب بازی بی جان و زود از بین رونده، یک پرنده جانداری را خریده اید که با خیال می کنید همین الان هرچه بگویید، او تکرار می کند یا یاد می گیرد و فردا تحویل شما می دهد. اما واقعیت چنین نیست! و واقعیت این است که فقط چند روز پیش «شاید کمتر از ۱۵ روز پیش»، این کاسکو در طبیعت یکی از جنگل های آفریقا بوده و روی بلندای درختان جنگلی و در میان گلهای چندصد تایی از همنوعان خودش بوده و شاید داخل لانه مشغول گذراندن دوران جوجه گی خودش با والدین و خواهرها و برادرهایش بوده و به طور ناگهانی، موجودی درست عین خود شما، منتها، با رنگی سیاه آن را صید کرده و در کمال بی رحمی آن را از خانواده اش و همنوعانش جدا کرده و در انتقالش تا خانة شما چه مصیبت هایی را که متحمل نشده است!!
آری! در همین شرایط که کاسکوی وحشی در فکر افراد خانواده، همنوعان، محیط زندگی و از دست دادن همه آنهاست و می اندیشد که چه شرایط هولناکی را تحمل کرده تا به خانه شما رسیده و اکنون هم به قیافههای شما می نگرد و می فهمد که شما هم از جنس همان صیاد بی رحم هستند و از شما می ترسد و چنین می اندیشد که ممکن است هرآیینه شما نیز آن را در چنگ بگیرید و بخورید یا دچار همان بدبختی ها زمان صید و در طول راه بکنید، و می ترسد و به عنوان اعتراض قار می کشد، شما این قارکشیدن را به حساب وحشیگری اش می گذارید و باز هم به آن نزدیک می شوید و میگویید: «كاسكو»، «اسلام» و…
به هر حال اسیر کردن این پرنده و رسیدن آن به دست من و شما به اختیار من و شما نبوده و نمیبایست سودجویان نابه کار با این پرنده معصوم چنین رفتار می کردند که اکنون تمام وجودش یکپارچه «استرس و ترس» باشد. اما چه می شود کرد؟ متأسفانه از برخی موجودات شبیه ما که آنها هم نام آدمیزاد را یدک می کشند و به همنوعان خودشان هم رحم نمی کنند و برای دست یافتن به پول، همنوعان خودشان را هم اجیر می کنند و حتی می کشند، انتظار رحم کردن و درست رفتار کردن با این گونه موجودات، عبث است.
و به هر حال این کاسکو تحت استرس و ترسیده ای که اکنون شما دورش جمع شده اید و توقع حرف زدن، آن هم به زبان خودتان را از آن دارید، همین الان که درحال قارکشیدن است در حقیقت در حال ترسیدن از شماست و چون شما هم شبیه آدم های قبلی که آن را اسیر کردند هستید، بدانید که او از دیدن شما نه تنها خوشحال نیست، بلکه از شما می ترسد. آیا می دانید که ترس یعنی چه؟ خُب! اگر می دانید، پس لطفاً آب و غذا برایش بگذارید و قفسش را در گوشه ای از یک اتاق بگذارید و مرحمت بفرمایید و از آن دور شوید تا کمی خیالش راحت شود که شما قصد بدی برایش ندارید.
و اما صبح روز بعد! کاسکو مطابق عادت عمری اش در جنگل و مثل همه پرندگان، صبح زود بیدار می شود «البته شاید شب گذشته از ترس خوابش نبرده باشد.» و پس از فعال شان در طلوع آفتاب، چون وحشی است و هنوز شبیه شما به زندگی در شهر عادت ندارد، صداهای طبیعی و جنگلی اش را سر می دهد.
بعضی از این صداها از نظر شما ناهنجار است و شک قَ کشیده و نافِذ است، برخی صداهایش شبیه سوت های ماست، اما به علت زیر بودن آن سوتها، چنان نافذ است که تا چند ساختمان آن طرف تر، همسایه ها را خبر دار میکند. برای این صداهای بسیار تندوتیزی که احتمال ناراحت کردن همسایه ها را با آنها می دهید و نیز نمی گذارد که خودتان تا نزدیک ظهر بخوابید و مجبورتان می کند که سحرخيز شوید، زیاد نگران نباشید.
بگذار چند روزی در گوشه اتاق پذیرایی تان باشد تا کم کم آرام بگیرد، کم کم به شما خوشبین شود و کم کم تمام زوایای اتاق را شناسایی کند و قیافه های افراد خانه را اسکن کند و در حافظه اش بسپارد. مطمئن باشید که به زودی چنان شماها را خواهد شناخت که اگر چادری سر کنید و فقط یک چشم خودتان را بیرون بگذارید یا فقط بگذارید که صدایتان را بشنود، می تواند بفهمد که غریبه هستید یا خودی «اما هرگز با چنان هیبتی جلوی کاسکو ظاهر نشوید و هرگز – به خصوص تا وقتی که وحشی است، چنین شوخی هایی را با آن نکنید «هرگز»!
تقریباً از روز ششم، اگر کاسکو شمارا صبح زود بیدار می کند و از صداهای بلند آن ناراحت می شوید، شب قبل از خوابیدن، قفس آن را ببرید و در فاصله ای از تختخواب یا رختخواب یکی از افراد خانواده با خودتان و پشت به دیوار بگذارید و روی آن پارچه ای به رنگ کِرم، مایل به زرد، صورتی یا دیگر رنگهای روشن بکشید تا وقتی صبح زود از خواب بیدار می شود، شما را ببیند که در بستر خوابیده اید. کاسکو حتی در حالت وحشی، وقتی افراد خانواده را در حال خواب ببیند، صدایی نمی دهد و تا شما بیدار نشوید، ساکت می ماند «این نسخه ساکت کردن آن در صبح های زود».
از این پس تا حداقل دو ماه، هیچ عجله ای برای زود رام کردن آن نکنید. تا روز دهم یا چهاردهم، فقط آب و غذا در اختیارش بگذارید و نظافتش کنید و از آن دور شوید، ولی آن را زیاد تنها نگذارید. در واقع کاسکویی که همه چیز و همه کسش را از دست داده، امروز در خانه شما به جز شما هیچ کسی را ندارد، اما از طرفی از شما می ترسد. پس نه زیاد نزدیکش شوید، نه زیاد تنهایش بگذارید. به جز در مواقع آب و غذا و نظافت، تا دو هفته از ۳ متری به آن نزدیک تر نشوید.
از روز پانزدهم به بعد، سعی کنید، تا جایی جلو بروید که قار نکشد. قار کشیدن علامت ترس کاسکو است و به هیچ وجه بیخودی قار نمی کشد و شما برای رام کردن اصولی کاسکو باید، سعی کنید که به هیچ وجه وادار به قار کشیدن نشود و دستورات بعدی نیز چنین است:
1-«نگذارید کاسکو از شما بترسد.»
2-«صبور باشید تا کاسکو کم کم باشما آشنا شود»
در اوایل که کاسکو از شما می ترسد، در فاصله ای که از شما نترسد، بایستید یا همان طورکه مشغول کار خانهاید، با کاسکو حرف بزنید. حرف زدن باکاسکو به آن آرامش میدهد و اثر حرفهای شما در حافظه اش می ماند و بعدها همین حرفها را زودتر یاد می گیرد. برای کاسکو آوازهای ملایم بخوانید. مرتب نامش را صدا بزنید. هرگز حتی با بچه های خودتان بلند و باحالت دعوا و نزاع حرف نزنید، زیرا کاسکو همیشه در خانه شما همان طور که مشتاق بازی باشما و شنیدن حرف های شماست، هروقت دادبزنید، به خودش می گیرد و چنین می پندارد که با او هستید.
آب تمیز روزی دو بار و غذا طبق دستورالعمل دوست همه کاسکوها «دکتر هاشمی» برای کاسکوی نازنین خودتان فراهم کنید. اما هرگز رژیم غذایی کاسکوی خودتان را یکمرتبه تغییر ندهید. لذا در اوایل، سعی کنید تا ۱۵ روز همان رژیم غذایی پرنده فروشی را به کاسکو بدهید. البته روزی یک قاشق مرباخوری از تخمه اش کم کنید و انواع میوه ها (به خصوص سیب) و سبزیها (به خصوص هویج) و خوراک های دیگری چون بلال تازه در اختیارش قرار دهید و آنقدر تخمه را به طور تدریجی کم کنید تا به یک قاشق غذاخوردی یا مرباخوری در روز برسد و البته به موازات کم کردن تخمه، از غذاهای دیگر غافل نشوید. دستورات غذایی کاسکو را من نمی توانم در این جا ذکر کنم، چون احتمالاً قرار است که به صورت یک جلد کتاب جداگانه آن را منتشر کنم.
اگر به طور صحیح و صمیمانه با کاسکو رفتار کنید، ممکن است بتوانید کم کم تمام دردها، رنجها و استرسهایی را که به خاطر جداشدن از طبیعت، والدین و همنوعان و صیدشدن و حمل ونقل و جابه جایی ناهنجار و تغییر رژیم غذایی و چیده شدن بال هایش و جلوگیری از پرواز آزادش و و و… در حافظه اش مانده است، پاک کنید و چون به موازات این استرس زدایی در اث رفتار صمیمانه، عشق خودتان را کم کم و عملاً به آن ثابت میکنید و به او هم کم کم ثابت می شود که این خانه متعلق به او هم هست و او می پذیرد که جدی جدی یکی از اعضای خانواده شما است، ممکن است موفق شوید که به طور کامل کاسکو را از استرس عاری کنید و اگر چنین شود، دیگر خوار سکته کردن و مرگ آن بر طرف می شود. اما اگر با آن کوه غم و استرسی که در وجود كاسكو است، شما هم براثر رفتار نادرست بر استرس های آن بیفزایید، شاید در یکی از همین روزها سکته کند، از غذا بیفتد و ظرف حدود ۳ روز بمیرد.
تا امروز من به این نتیجه رسیده ام که اگر کاسکو سکته کند، کارش تمام است و دارو درمان برای آن بیفایده است، اما اگر خدای ناکرده روزی متوجه شدید که کاسکوی شما برخلاف عادت همیشگی اش و به دور از انتظار شما، یک وعده غذایش را نخورده است، چنانچه من باشم، فورا با من تماس بگیرید. من نمی توانم در جا تشخیص دهم که آیا کاسکوی شما سکته کرده یا مشکل دیگری دارد، اما اگر سکته نباشد، مراقبت های لازم را برای شما تجویز خواهم کرد.
فراموش نکنید که هنز شما در نگهداری از کاسکو این نیست که به محض مريض شدن آن را به من یا دیگران برسانید، بلکه هنر شما این است که نگذارید که کاسکو بیمار شود. چراکه کاسکو بیماری هایش را مخفی می کند و تا وقتی بیماریاش بسیار حاد نشود، شما نمی توانید بیمار بودنش را تشیخص دهید و وقتی بیماری اش چنان شود که شما تشخیص دهید، شاید دیگر دیر شده باشد.
بنابراین هنرمندی کنید و نگذارید که کاسکو بیمار شود و این توصیه به این معنی است که شما هم باید خوب مطالعه کنید و هم باید از مشورت های لازمی که ممکن است برای شما سئوال باشد، اما در کتابها نباشد، برخوردار شوید.
رفتار صحیح با کاسکو؛ تغذیه کامل و متعادل و رعایت بهداشت، کلیدی ترین کارهایی است که شما باید همواره باکاسکو و برای کاسکو انجام دهید تا کاسکو هرگز مریض نشود. شما باید در اوایل تا زمان مناسب آن را راحت بگذارید و در این دوران آن را تنها نگذارید و مرتب از راه دور با او حرف بزنید. شما باید رژیم غذایی مناسبی به کاسکو تغذیه کنید.
لازم به یادآوری است که شما باید از همان روز اول، یک حوله به طول و عرض حدود ۱۰۰ در ۵۰ سانتی متر و به اندازه کافی ضخیم را در جایی به فاصله ۳ متری قفس کاسکو آویزان کنید و آن را کم کم به قفس نزدیک کنید، طوری که اگر روز دهم آن را به قفس کاسکو نزدیک کردید، نترسد. این حوله باید به کاسکو اختصاص داده شود و هرزمان لازم باشد که آن را بعدها با دست بگیر با برای مشاوره یا معالجه نزد دکتر ببرید، حولهاش را همراه ببرید.
بهترین تاریخ برای اولین مشاوره و دریافت جواب سئوالات خودتان، ۲۵ تا ۳۵ روز پس از خرید کاسکو است. فراموش نکنید که کاسکو همیشه باید به همراه حوله اش جابه جا شود تا اگر خودتان با مشاور خواست آن را بگیرد، ضرورتی برای استفاده از حوله دیگر نباشد، زیرا کاسکو فقط در گرفته شدن با حوله خودش نمی ترسد – البته طرز کار گیرنده نیز بسیار مهم است.
وقتی قرار شد که پرورش شتر مرغ در کشور ما رایج شود، همه امکانات بسیج شد، اما تا این زمان، هیچ کسی به موضوع پرورش کاسکو اهمیت نداده است. به راستی چرا؟ آیا کسی هست که بتواند مسئله اقتصادی بودن پرورش شتر مرغ و امثالهم را با کاسکو مقایسه کند و نتیجه بگیرد که از هر لحاظ اهمیت ترویج پرورش کاسکو کمتر از شتر مرغ است؟ من به صراحت اذعان می دارم که از لحاظ اقتصادی و قابلیت صادرات و کسب درآمد ارزی، هیچ حیوان یا پرنده ای به پای کاسکو نمی رسد و لذا مقاماتی که در فکر اقتصاد ملی هستند، باید گوشه چشمی هم به کاسکو بیندازند تا هم نیاز به واردات و خروج ارز نداشته باشیم و هم بتوانیم درآمد ارزی کلانی از صادرات کاسکو داشته باشیم و هم بدون یک ریال سرمایه گذاری توسط دولت، حداقل ۲۰۰ هزار شغل در کشور ایجاد شود.
این تجربه است که کمک می کند در هر تجارتی موفق شوید، ما بدون هیچ چشم داشتی تجربه خود را در اختیار شما خواهیم گذاشت
گروه تولیدی پژوهشی نیازی
نظرات کاربران
2:27:55 AM