تمام افرادی که در زنجیره تولید فرآورده های شیری فعالیت می کنند، در صورتی که نقص در انتقال ایمنی اکتسابی رخ دهد به نحوی با مشکلات ناشی از آن درگیر می شوند.پرورش دهندگان گاو شیری از اصطلاح «نقص ایمنی اکتسابی» یا FPT برای تعریف شرایطی استفاده میکنند که در آن گوساله ها (یا نوزاد سایر حیوانات از قبیل خوکها و کره اسبها) به علت عدم مصرف آغوز کافی نمی توانند ایمنی مادر را دریافت کنند. این شرایط ویژه به روش های متعدد توسط افراد مختلف تعریف شده است. در صنعت گاو شیری معیار رایج برای تعریف FPT زمانی است که غلظت IgG سرم (یا پلاسما) گوسالهها کمتر از ۱۰ گرم در هر لیتر در ۲۴ ساعت اول زندگی باشد. دراین پست به بررسی نقص سیستم ایمنی گوساله در زندگی آن می پردازیم.
نقص سیستم ایمنی گوساله
چه چیزی باعث ایجاد FPT ( نقص سیستم ایمنی گوساله ) می شود و چرا؟ دلایل ایجاد FPT عموماً بر روی گاو مادر متمرکزند؛ به ویژه بر روی کیفیت آغوزی که گاو تولید می کند. این نکته کاملاً منطقی است که کیفیت و کمیت آغوز تأثیر زیادی بر روی غلظت ایمونوگلبولين G در گوساله ها دارد که در معادله زیر قابل مشاهده است:
(لیتر) حجم پلاسما، بازده ظاهری جذب (AEA) × آغوز مصرفی (L) × کیفیت آغوز (g/L) = غلظت lg پلاسما (g/L)
رایج ترین علت FPT (که می توان آنرا تشخیص داد) عدم مصرف ایمونوگلبولين G کافی می باشد. مصرف IgG نتیجه کیفیت آغوز مقدار ایمونوگلبولين ا در آغوز بر حسب گرم در لیتر مقدار آغوز مصرفی بر حسب لیتر می باشد. بنابراین اگر یک گوساله با ۴ لیتر آغوز با کیفیت پایین (به عنوان مثال حاوی ۲۵ گرم ایمونوگلبولين G در هر لیتر) تغذیه شود، در این صورت گوساله تنها ۱۰۰ گرم ایمونوگلبولين G در ۲۴ ساعت اول زندگی خود دریافت خواهد کرد.
با این حال عوامل دیگر چه تاثیری بر روی FPT دارند و گوساله چه نقشی در همه این موارد دارد؟ برای پاسخ به این سؤال، دو ازمایش انجام شده را بررسی می شود.
در آزمایش اول Swan و همکاران (۲۰۰۷) ۲۳۹ گوساله را با آغوز به دست آمده از گاو مادر و یا آغوز تازه تولید شده توسط گاو دیگر تغذیه کردند.
گوساله ها در ۱۲ گاوداری شیری در مینه سوتا و ویسکانسین در سال ۲۰۰۳ متولد شده بودند. بیشتر گاوداریها 8/3 لیتر آغوز را در اولین خوراک دهی به گوساله دادند و یک مزرعه 9/1 لیتر آغوز در اولین خوراک دهی برای گوساله ها تغذیه می کرد. در هشت مزرعه 9/1 لیتر آغوز در خوراک دهی دوم به گوسالهها داده شد که حدوداً ۱۲ ساعت پس از خوراکدهی اول بود. بعد از تغذیه با آغوز گوساله ها با جایگزین شیر تجاری تغذیه شدند. توجه داشته باشید که این آزمایش برای ارزیابی یک فرآورده جایگزین آغوز طراحی شد. در این بحث تنها به بررسی گوساله هایی که به عنوان شاهد با آغوز تغذیه شدند، پرداخته می شود.
متوسط زمانی که در این گاوداری ها صرف تغذیه گوساله شد ۱۰ ساعت با دامنه تغییرات 2/0 ساعت تا ۹ ساعت بود. حدود نیمی از گاوداری ها از شیشه های سر پستانک دار برای تغذیه گوساله ها استفاده کردند، و نیمی دیگر از لوله مری برای دادن آغوز استفاده کردند. کیفیت آغوز (مقدار ایمونوگلبولين G) بین ۹ تا ۱۸۶ گرم در هر لیتر و به طور متوسط ۷۷ گرم در هر لیتر بود. متوسط ایمونوگلبولين G مصرفی ۲۹۲ گرم در مرحله اول خوراک دهی (8/3 لیتر) بود که مقدار مؤثری از ایمنوگلوبولینها می باشد و باید باعث میزان بسیار کم FPT ( نقص سیستم ایمنی گوساله ) شده باشد.
مقدار ایمونوگلبولين G سرم در گوساله ها در ۲۴ ساعت به طور متوسط 6/14 گرم در لیتر و بین ۲ تا ۳۹ گرم در لیتر بود. نکته جالب توجه این بود که ۶۷ رأس از ۲۳۹ گوساله (۲۸ درصد) FPT داشتند که بسیار بیشتر از میزان مورد انتظار، بر اساس تغذیه زود هنگام و حجم بالای آغوز (و ایمونوگلبولين G) بود. به عبارت بهتر اگر چه این گاوداری ها کارها را به خوبی انجام دادند (مثلاً مصرف زود هنگام آغوز) و مقدار زیادی ایمونوگلبولين G به گوساله ها خوراندند، بسیاری از گوساله ها هنوز FPT داشتند.
یک توضیح ممکن برای تعداد گوساله هایی که دارای FPT بودند می تواند تفاوت در مصرف ایمونوگلبولين G باشد. در آزمایش انجام شده توسط Swam وهمکاران (۲۰۰۷)، حداقل تعدادی از گوساله ها باید مقدار کمی از ایمونوگلبولين G مصرف کرده باشند و آغوز تولید شده توسط گاو مادر کیفیت پایینی داشته است.
بعد از این آزمایش، آزمایش دیگری در دانشگاه ویرجینیا انجام شد. در این آزمایش ۳۰ رأس گوساله هلشتاین و جرسی با آغوز ذخیره شده در سریع ترین زمان ممکن پس از تولد تغدیه شدند. آغوز از قبل جمع آوری و از لحاظ داشتن کیفیت بالا (مثل داشتن مقدار IgG بالا) آزمایش و ذخیره شده بود، از این رو تمام گوسالهها با مقدار یکسانی از IgG (و سایر پروتئین ها) موجود در آغوز تغذیه شدند.
بر خلاف آزمایش قبل، این آزمایش در یک مزرعه انجام شد و از این رو می توان عوامل مدیریتی (مثل سن در اولین خوراک دهی و …) را حذف کرد. همه گوساله ها در 5/1 و 5/13 ساعت پس از تولد تغذیه شدند تا ۲۵۰ گرم (هلشتاین) و ۱۸۰ گرم (جرسی) ایمونوگلبولين G در ۲۴ ساعت اول زندگی تامین شود. همه گوسالهها با شیشه سر پستانکدار تغذیه شدند و از لوله آغوز خوران تنها زمانی استفاده شد که گوساله ها از خوردن همه آغوز امتناع کردند. نمونه های خون ۲۴ ساعت پس از تولد با دقت اخذ شدند تا اثرات زمان نمونه برداری از خون بر روی غلظت ایمونوگلبولين G سرم به حداقل برسد.
این محققین تمام متغیرهای وابسته به کیفیت آغوز، زمان خوراک دهی و مدیریت متفاوت مزارع مختلف را حذف کردند. بنابراین ممکن است که ما انتظار داشته باشیم که همه گوساله هایی که آغوز دریافت کرده اند باید انتقال ایمنی موفقیت آمیزی داشته باشند، زیرا آنها مقدار زیادی ایمونوگلبولين G مصرف کردند. فرض کنیم که این گوساله ها دارای بازده ظاهری جذب ۳۰ درصدی (میزانی که به صورت معمول در منابع علمی گزارش شده است) و گوساله های هلشتاین ۴۰ کیلوگرم و گوساله های جرسی ۳۰ کیلوگرم بودند. در این صورت در مورد گوساله های هلشتاین:
حجم/ IgG × AEA گرم = IgG پلاسما
و برای گوساله های جرسی با انجام محاسبات مشابه مقدار IgG ۲۰ گرم در لیتر در ۲۴ ساعت پس از تولد بود. (با فرض۹ درصد حجم پلاسما)
این نتایج تغییرپذیری قابل توجهی را نشان دادند. در این آزمایش ۲۱ درصد گوساله های تغذیه شده با آغوز دچار FPT بودند، اگر چه غلظت ایمونوگلبولين G پلاسما باید در حدود ۲ برابر مقدار آن بوده باشد. جالب اینکه هیچ کدام از گوساله های جرسی که آغوز مصرف کردند دچار FPT نشدند، حدود ۳۰ درصد گوسالههای هلشتاین دچار FPT (در هر دو تیمار آزمایشی) گزارش شدند.
بنابراین چه اتفاقی رخ داد؟ چرا گوساله ها ایمونوگلبولين G بسیار کمی را جذب کردند؟ چندین عامل ممکن است وجود داشته باشند که می توانند بر توانایی گوساله در جذب ایمونوگلبولين G تأثیر داشته باشند. روشن ترین عامل، زمان بعد از خوراک دهی می باشد. ما فرض می کنیم که ضریب جذب با مسن تر شدن گوساله کاهش می یابد، این بدان معنی است که گوساله های تغذیه شده با آغوز در ۱۲ ساعت اول زندگی ایمونوگلبولين G کمتری از آغوز می توانند جذب کنند تا آنهایی که ۱ ساعت پس از تولد آغوز دریافت میکنند.
البته در آزمایشات قبلی، همه گوساله ها در یک زمان مشابه آغوز دریافت کردند. بنابراین سن بر نسبت گوسالههای با FPT تأثیر نداشت. عوامل دیگری وجود دارند که می توانند بر توانایی گوساله در جذب ایمونوگلبولين G (مانند وضعیت متابولیک آنها) تأثیر بگذارند. گوساله هایی که در یک زایمان سخت متولد شده اند ممکن است توانایی کمتری در جذب ایمونوگلبولين G از روده نسبت به سایر گوساله ها داشته باشند. عامل ممکن دیگر محيط زایشگاه است (تمیز در مقابل کثیف) اگر گوساله ها مدفوع یا بستر آلوده به باکتریها را بلیسند نیز ممکن است مانع از جذب ایمونوگلبولين G گردد.
این دو آزمایش نشان می دهند که تعدادی گوساله در گاوداری های شیری وجود خواهند داشت که حتی اگر بعد از تولد با مقدار زیادی از آغوز با کیفیت بالا تغذیه شوند، قادر به جذب ایمونوگلبولين G کافی نخواهند بود و دچار FPT می شوند. درصد این گوساله ها هنوز مشخص نیست. Swen و همکاران (۲۰۰۷) در آزمایش خود ۲۸ درصد و Jones و همکاران ۲۱ درصد را گزارش کردند. آزمایشات دیگر مقادیر بالاتر و یا پایین تری را گزارش کرده اند. به عنوان مثال، محققین دانمارکی (Jacobsen و همکاران، ۲۰۰۲) مقدار FPT در گوساله هایی که با ۴۰ میلی لیتر آغوز به ازای هر کیلوگرم وزن بدن و به صورت ۳ مرحله در ۲۴ ساعت اول زندگی تغذیه شدند صفر درصد گزارش شد. یک تحقیق دیگر انجام شده در کانادا نیز میزان کم FPT در گوساله ها را گزارش کرد (Trotz Williams و همکاران، ۲۰۰۸). هر چند این آزمایشات تعداد شاهد کمتری در مقایسه با آزمایشات ذکر شده در بالا داشتند، اما شاخص های دیگری از انتقال غیر فعال (مانند کل پروتئین) را اندازه گیری کردند که ممکن است متغیرهای دیگری به نتایج اضافه کنند.
با وجود اینکه ما قطعاً می توانیم بر روی درصد گوساله هایی که دچار FPT ( نقص سیستم ایمنی گوساله ) می شوند از طریق افزایش آغوز مصرفی تأثیر بگذاریم، ممکن است همیشه تعدادی از گوساله ها به علت وضعیت فیزیولوژیکی در حین تولدشان، IgG کمتری جذب کنند. این گوساله ها نیاز به مراقبت ویژه در سراسر زندگی پیش از بلوغ خود دارند.
این تجربه است که کمک می کند در هر تجارتی موفق شوید، ما بدون هیچ چشم داشتی تجربه خود را در اختیار شما خواهیم گذاشت
گروه تولیدی پژوهشی نیازی
نظرات کاربران
2:27:55 AM