هنگامی که یک فرد عادی در فروشگاه یا نمایشگاهی با انواع و اقسام رنگهای چشمگیر و درخشان قناری ها برخورد می نماید، احتمالاً همه رنگها را جالب و خیره کننده در می یابد و مسحور آنها می گردد. در حال حاضر میتوان گفت که پرورش دهندگان بیش از پانصد رنگ مختلف را در قناری ها ایجاد کرده اند که یکصد نوع آنها را میتوان در نمایشگاه ها مشاهده نمود. چهارصد نوع دیگر از اهمیت کمتری برخوردار بوده و رنگ آنها خیلی جالب و چشمگیر نمی باشد. آنچه به بازار عرضه میشود رنگهایی است که به آسانی قابل تشخیص بوده و کارشناسان مربوطه این رنگها را از نظر جلب توجه علاقمندان مناسب تشخیص داده اند. رنگ قناری به دو دسته تقسیم می شود : رنگهای کاروتنی و ملاتین ها در ادامه به انواع گونه های قناری از لحاظ رنگ قناریها به طور کامل پرداخته می گردد.
رنگ قناریها
رنگهای درهم و مغشوش را نمی توان به آسانی نامگذاری نمود مگر اینکه هر رنگ ایجاد شده را از نظر رنگهای اصلی سازنده مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. بطور کلی میشود ادعا نمود که رنگ هر قناری از دو دسته ذیل ناشی می شود:
- پیگمانها یا رنگدانه های کاروتنی و یا بعبارت ساده تر، رنگهای کاروتنی (از آنجا که هویج کاروت خوانده میشود، لذا رنگهای متمایل برنگ هویج را کاروتنی می خوانند).
- ملانین ها (ملانین همان ماده ای است که رنگ پوست نژادهای مختلف انسانی را مشخص می نماید.) برای حصول آگاهی بیشتر، لازم است که رنگ بازان، اطلاعات جامع تری پیرامون این دو دسته اصلی رنگزا در اختیار داشته باشند.
رنگهای کاروتنی (برنگ هویج)
این رنگها را که در گذشته بنام لیپو کُرُم (Lipochrone) مینامیدند، با گستردگی فراوان در گیاهان میتوان یافت و از طریق مصرف این گونه گیاهان است که قناری نیز صاحب رنگ مورد نظر می گردد. رنگ جذب شده از طریق غذا سپس با رنگ خاصی که ویژه پرنده میباشد و جزئی از اختصاصات ارثی پرنده است ترکیب شده و حاصل این ترکیب، رنگ نهایی قناری را تعیین می نماید. رنگها بصورت محلول در جریان خون پرنده بحرکت در آمده و به پرهای حیوان می رسند و در آنجا با قرار گرفتن در نسوج سخت کنندة رنگ، بصورت کریستال باقی میمانند. این مرحله در هنگام پرریزان صورت می گیرد و بمحض اینکه پرهای جدید ظاهر بشوند، آنها دیگر رسوبهای کاروتنی ثابت خود را دارا میباشند.
قناری های کاروتنی را معمولاً از رنگ زرد (قناری گزانتوفیل) تا رنگ قرمز آتشین (كانتا کسانتین) می توان دید. رنگ اصلی قناری وحشی زرد طبیعی است و انواعی که دارای رنگ قرمز آتشین در ترکیبات مختلف هستند مؤید ممزوج شدن نوع وحشی با سهره کاکل دار امریکای مرکزی می باشد و این نوع آمیزش و اختلاط برای داشتن رنگ قرمز ضروری و اجتناب ناپذیر است تا بدین ترتیب ژن تعیین کننده رنگ قرمز وارد سیستم وراثتی قناری زرد بشود و این خصیصه به اعقاب آنها نیز انتقال یابد. فعل و انفعالات لازم اولیه جهت ایجاد رنگ جدید در کبد حیوان صورت می پذیرد. با اینهمه باید خاطر نشان کرد که تنها پرندگانی که بمقدار کافی از سبزیجات تازه استفاده کرده باشند قادر به ظاهر ساختن رنگ دلخواه میباشند و بهمین سبب خوراندن مواد قرمز رنگ در طول دوران پرریزان از اهمیت خاصی برخوردار می باشد.
در مورد پرندگان سفیدرنگ میتوان گفت که موتاسیون و یا جهش های حاصله، مانع تظاهر رنگهای متمایل به زرد می گردد و لذا نمی توان رنگ های مورد بحث را بوضوح در حیوان مشاهده نمود. در حال حاضر دو نوع قناری سفید رنگ در بازار دیده میشود که در مقایسه با قناری کاروتنی معمولی، در یکی از آنها رنگ سفید غالب و دیگری، رنگ سفید مغلوب می باشد.
ملانین ها
دسته رنگهایی را تشکیل میدهند که بطور طبیعی در بدن قناری وجود داشته و هیچگونه وابستگی به نوع و رنگ غذای مصرف شده ندارد. البته این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که بدون شک این گونه پرندگان باید جیره غذایی لازم و کافی را دریافت نموده و از سلامت کامل نیز برخوردار باشند. این گونه رنگها در دنیای پرندگان طیف وسیعی را در بر گرفته و از رنگ زرد شنی تا سیاه تغییر حاصل می کنند و پرورش دهندگان معمولاً آنها را بعنوان رنگهای تیره می شناسند.
از نظر بیولوژیکی، باید گفت که سنتز یا تولید ملانین، طی مراحل کاملاً پیچیده و بغرنج صورت می گیرد و ابتدا باید به کمک هورمون های اختصاصی، یک سلسله مواد حدّواسط تولید گردد و سپس مواد نهائی بوجود بیایند. رنگ تیره نهایی که در پرنده ظاهر می گردد باز تحت تأثیر جهشها، غلظت ملانین و ساختمان پَرحیوان قرار گرفته و مجموع این عوامل هستند که میتوانند رنگ اصلی حیوان را تعیین نمایند.
نکته ای که پرورش دهندگان قناری به آن کاملاً آشنا هستند وجود و ظهور رنگهای ابلق در پرنده است که نقاط روشن و سفیدرنگ بدن حیوان مؤيد عدم وجود ملانین در آن نقاط میباشد و این عارضه در کلیه حیوانات اهلی مشاهده می گردد. چنانچه ملانین بطور کامل وجود نداشته باشد رنگ حاصل را بیولوژیست ها بنام آلبينيسم (سفید گونگی) میشناسند. البته در قناری ها در این گونه موارد، مواد کاروتنی میتوانند مستقلاً ایجاد رنگ نمایند که در اینصورت چشمها تحت تأثیر قرار نگرفته و در نتیجه عروق خونی کاملاً مشهود گشته و موجب می گردند تا چشمها قرمز بنظر بیایند. وجود چشمهای قرمز همیشه نشانه آلبینیسم بوده و علامت خوبی برای تشخیص حالت فوق بشمار میرود.
رنگهای ساختمانی (Structural colours)
دسته سوم که از اهمیت بسیار کمتری برخوردارند، رنگهای ساختمانی (Structural colours) نامیده شده اند که بندرت در قناریها دیده میشوند.
فاکتورهای رنگ آبی نتیجه پیدایش تغییراتی در خصوصیات سلولهای پر میباشد که باعث میشود تا یک قناری به رنگ آبی لیموئی دیده شود و پرنده خاکستری رنگ، برنگ آبی مشاهده گردد. چنانچه فاکتور قرمز وجود داشته باشد در آن صورت رنگ پرنده از آنچه که بوده، تیره تر به چشم می آید و پررنگ تر می گردد.
علاوه بر عوامل فوق، باید از ” فاکتور اوپال ” (عوامل سیلیسی) که در تظاهر ملانین مؤثر میباشد و یک ” فاکتور کاروتن ساختمانی ” که موجب پیدایش رنگهای کاروتنی است نام برد. پرورش دهندگان آلمانی، این عامل اخیر را تحت عنوان ” فاکتور لیپو کُرم پاستل ” می شناسند. این گونه نامگذاری ها و علائم ژنی بصورت عام مورد استفاده قرار نمی گیرند و نیازمند حصول موافقت و اقبال پرورش دهندگان بین المللی میباشد.
قناری هایی که دارای رنگ روشن می باشند چه خصوصیاتی دارند؟
خصوصیات اصلی این نوع پرندگان که دارای رنگ روشن میباشند آن است که پرها و دم آنها سفید بوده و حداکثر دارای حاشیه های باریکی از رنگ کاروتنی هستند. پرهای انتهائی و مرزی در تمام انواع، از زرد نارنجی گرفته تا قرمز نارنجی، به رنگ زرد تا قرمز دیده میشود. رنگهای کاروتنی چنانگه گفته شد بصورت مایع در پرها ترسیب میگردند و نسبت های معینی از رنگهای زرد و قرمز نیز بدون اینکه ترکیب رنگی با کاروتنها ایجاد نماید در جریان خون بگردش در می آیند. از نظر سهولت امر و امکان تشخیص هویت رنگی قناریها، پرورش دهندگان این گونه پرندگان را به پنج دسته تقسیم کرده اند: چنانچه پرها فاقد هر گونه مواد کاروتنی باشند، در آنصورت پرندهای برنگ سفید خواهیم داشت که بعنوان مثال، از نظر ژنتیک نیز به آن سفید مغلوب گفته میشود. در مقابل چنانچه اثری از رنگهای کاروتنی در نوک پرهای بال و آرنج دیده شود آنرا سفید غالب (۱) مینامند.
معروفترین نموندها، قناری زرد است که از پرنده وحشی سبز رنگ که سبز بودن آن ناشی از فقدان رنگدانه های ملانین میباشد، سرچشمه گرفته است.
چنانچه فاکتور رنگ آبی وجود داشته باشد قناری زرد تبدیل به پرنده ای با رنگ زرد لیموئی می گردد در حالیکه قناری مطلوب همگان که به رنگ زرد طلایی می باشد حاوی دو فاکتور زرد است که موجب ایجاد این رنگ جالب و چشمگیر می گردد. فاکتور زرد را میتوان اختصاصاً در پرنده های نر پُرپَر مشاهده نمود و فقدان این فاکتور را بیشتر در ماده های ساده و عادی اصلی همانند آنچه در مرغ عشق دیده می شود می توان یافت که پرهای آنها همگی از نظر انتشار رنگهای کاروتنی مشابه است.
خصوصیات ذکر شده تنها در مورد رنگهای کاروتنی صدق می کند که ممکن است علاوه بر دو نوع فوق الذکر نوع سومی را نیز شامل گردد که معمولاً از آن بعنوان موزائیک با مخلوط (در آلمان) و یا گاهی بعنوان دو رنگی (در انگلستان) نام می برند. در این نوع قناری ها تنها قسمتهای خاصی، رنگ کاروتنی را نشان می دهند، مانند حوالی چشم، آرنج و دُم و ناحیه سینه. این گوند خصوصیات ظاهری را تنها در مرغها می توان مشاهده نمود.
برای آنکه بتوان رنگهای کاروتنی را دقيقاً اندازه گیری و مشخص نمود، معمولاً از وسیله ای نسبی استفاده میکنند که حاوی نمونه ای از رنگهای ممکنه میباشد و رنگ آن بر اساس استاندارد اُسوالد تهیه شده است. با توجه به رنگ قناری، قسمتهای ۱ تا 6 را هر کدام به چهار درجه (ربع درجه) تقسیم کرده اند که روش اندازه گیری کامل تر گردد. رنگ کاروتنی را بطور اختصار بصورت ” OF ” بیان می کنند که از کلمات آلمانی (Oswaldsche Farbnorm)گرفته شده و بمعنی ” استاندارد رنگی اسوالد ” می باشد. شماره هایی که با اعداد یونانی مشخص شده و مبین طبقه رنگ بر اساس جدول استاندارد بین المللی است با درجات ” OF ” مطابقت دارد.
تشخیص نوع ” زرد ” (A) از نوع بوف (غير زرد یا B) تنها براساس رنگ پرنده صورت نمی گیرد (در حقیقت در اینجا مراد از ” زرد ” زرد تیره یا پر رنگ است) بلکه این خصیصه بفرم پرها (پُرپشت و یا کم پشت بودن) و ساختمان بدنی پرنده نیز مربوط می گردد. قناریهای ” زرد ” معمولاً ضعیف تر بوده و پرهای کم پشت و نازک دارند در حالیکه نوع بوف از این نظر سنگین تر و پرهای آنها زیادتر و ضخیم تر میباشد. اگر به رنگ این دسته از پرنده ها توجه شود، چنین بنظر میرسد که بر روی آنها غباری از مه یا برفک نشسته است و در نتیجه رنگ این پرنده ها کمرنگ تر و کدرتر بنظر می آید.
قناری های تیره و قناریهای عقیقی (آگوتی)
قناری وحشی به رنگ سبز میباشد که وجود رنگ سبز در این پرنده بخاطر وجود کاروتینوئیدهای زرد و رنگهای قهوه ای تیره ملانینی میباشد. بخاطر انتخاب هوشیارانه و امتزاج مبتنی بر دقت و آگاهی کافی باعث شده اند تا انواع تیره رنگ اهلی این قناری بسوی ” رنگ سیاه خالص ” سوق داده شود. مهمترین شاخص انواع تیره رنگ عبارتند از: وجود بال و دُم تیره، و همچنین ساق پا، پنجه و منقار تیره که براساس همین ویژگیها، قناری های مورد بحث در طبقه بندی اسوالد در گروه ۲ قرار می گیرند. پنج رنگ گوناگونی که از ترکیب با رنگدانه های رقیق نشده ملانین حاصل میشود عبارتنداز : سبز، که خود به دو صورت متمایل به زرد و طلایی دیده میشود ؛ برنزی: شامل کاروتنیهای زرد نارنجی : رنگ مسی حاوی کاروتنیهای نارنجی : قناریهای به رنگ مس قرمز که در بر گیرنده کاروتنیهای قرمز نارنجی و بالاخره قرمز سیاه که مبین کاروتنیهای قرمز میباشد. در ترکیب با رنگهای سفید اصلی (که فاقد هر گونه کاروتنی میباشد) انواع قناری های ابلق بدست می آیند.
قناریهای عقیقی، ملانین های سیاه رنگ را از خود نشان نداده و در عوض نشانگر ماده رنگی دیگری که بیشتر به خاکستری متمایل است می باشند.
رنگدانه های کوچک میکروسکپی که با چشم غیر مسلح دیده نمی شوند در این قناریها بمقدار نصف آنچه معمولاً دیده میشود وجود دارد و بعبارت دیگر، ماده ملانین در این پرنده ها ” رقيق ” شده و غلظت آن بمقدار نصف کاهش پیدا کرده است. از مشخصات ویژه قناری های عقیقی، علامت و نشانه های بارزی است که در قسمت سر آنها دیده میشود. این نشاندها عبارتند از: یک خط یا رگه کاروتنی در بالای چشم و یک ” ریش ” برنگ عقيق تیره، نظير آنچه در مرغ عشق موزامبیک دیده می شود.
قسمتهای شاخی نظیر منقار، ساق پا و پنجدها برنگ سربی کمرنگ می باشد. ” ملانین رقیق شده ” یک خاصیت ارثی مغلوب است که بصورت وابسته به جنس در آنها دیده می شود. ژنی که خاصیت مزبور را منتقل می کند برروی کروموزم جنسی قرار دارد و بهمین جهت است که این خصیصه بعنوان یک ژن مستور ونهفته بوسیله برخی از خروس ها منتقل می گردد. از نظر ظاهری نمی توان این خروسها را از آنها که رنگ تیره دارند به آسانی باز شناخت. در میان ماده های عقیقی طبعاً نمی توان نمونهای را که خاصیت فوق را بصورت ناجور (هتروزیگوت) دارا باشد یافت. قناری ماده همواره از نظر مقدار ملانین و نوع رنگی که دارا میباشد (سیاه یا قهوه ای) خاله یا هموزیگوت است.
پرنده هایی که به گروه رنگی ۳ تعلق دارند معمولاً ” عقیقی ” خوانده می شوند و بلافاصله بدنبال این صفت، نام رنگی که از گروه ۲ پیدا خواهند کرد ذکر می شود.
پرنده هائی که رنگ سفید اصلی را دارا می باشند، حالت استثنائی داشته و اختصاصاً به آنها ” عقیقی نقره ای ” (Silver Agate) می گویند. بطور کلی قناریهای عقیقی بسیار محبوب و مورد توجه عامه می باشد.
قناری های قهوه ای و ایزابل
قناری های قهوه ای از اعقاب پرنده های تیره رنگ ابتدائی و اولیه می باشند که هنوز هم می توان اثراتی از رنگ قهوه متمایل به سیاه را در رنگ آمیزی آنها مشاهده نمود. رنگ قهوه ای از رنگ سیاه مجزا شده و اکنون نیز میتوان اثرات آن را در پرهای پرنده مشاهده نمود. در اینجا هم باز، پرهای پروازی و دم بهتر از نقاط دیگر نشانگر وجود رنگ بارز قهوه ای می باشند.
رنگ مزبور بسیار گرم و دلنشین است و بسته به میزان رنگ قرمزی که با آن مخلوط می شود ممکن است تا سر حد قهوه پررنگ (آشامیدنی) پیش برود. پرنده هائی که حاوی ملانین ” رقیق نشده ” هستند (که شامل قنارهای تیره رنگ و قهوه ای هر دو می باشد) شیارها و رگه های رنگین موجود در ساقة پرها بایستی پهن و بلند و در عین حال مستقیم و در جهت تارهای پر باشد، در حالیکه پرنده های حاوی ملانین ” رقیق شده ” یعنی عقیقی و ایزابل باید رگه های رنگی کوتاه تری را در ساقه پرهای انتهائی نشان دهند. در هر صورت رگه ها بایستی بدون تداوم ولی مستقیم و همراه با تارهای موجود در پر، همچنانکه در مورد پرندههای سیاه و قهوه ای گفتیم باشند.
از نظر نامگذاری، پرنده های قهوه ای را بدین ترتیب مشخص می کنند که ابتدا نام رنگ مربوط به قناریهای کمرنگ را می آورند و سپس صفت “قهوهای ” را بدنبال آن ذکر می کنند. پرنده های قهوه ای را که دارای رنگ اصلی سفید هستند بنام ” نقره ای قهوه ای ” (در فارسی قهوهای نقره ای) مینامند. به هر حال رنگهای انفرادی، آنچنان در بین پرورش دهندگان جا افتاده است که امکان هر گونه تجدید نظری در این سیستم نامگذاری را با اشکال زیاد مواجه می سازد.
در قناری های ایزابل، پرهای پرواز و دم دارای رنگ بژ مایل به قهوه ای کمرنگ و رنگ پریده هستند و بهمین جهت رنگهای کاروتنی آنها همانند قناریهای کمرنگ بسیار بارز و مشخص است. رگه های رنگین در ساق پرهای این دسته از قناریها معمولاً غير مشهود و گاهی بسیار کم مایه و ضعیف است که تشخیص آن به آسانی امکان پذیر نیست. رنگ نهایی آنها تابع میزان رنگ قرمزی است که در پرها وجود دارد. ایزابل هائی که بنظر میرسد دارای رنگ قهوه ای تند و یا در حقیقت خاکستری می باشند، انحصاراً از آمیختگی با گروه های دیگر ملانین دار حاصل شده و بهمین جهت آنها را بعنوان یک خطا یا اشتباه طبیعت بحساب می آورند.
رنگهای پاستل – (PASTEL)
اصولاً میتوان گفت که سیستم نامگذاری قناری های رنگین براساس طبقه بندی آلمانی، هنوز به درجة کمال نرسیده و این نارسائی بخصوص هنگامی که به اصطلاح ” پاستل ” برخورد می کند بارزتر می گردد. پرورش دهندگان آلمانی و انگلیسی مشخصات و معرفه های مختلفی را برای رنگهای پاستل در نظر می گیرند. یکی از آنها تغییر ساختمانی پرها است که باعث می گردد تا رنگهای کاروتنی ظاهرشان تغییر حاصل نماید. در کشور هلند که این مشخصه در نتیجه موتاسیون یا جهشی که در سال ۱۹۵۰ واقع شد حاصل گردید، این خصیصه را بنام ” Ivoor ” (عاج یا عاجی) می نامند و از آن تحت عنوان ” فاکتور تغییر ساختمانی ” یاد می کنند.
فاکتور یا عامل مزبور باعث می گردد تا چنین بنظر برسد که رنگهای کاروتنی در زیر پوششی از یک شیشه مات (ابری) قرار گرفته اند و در نتیجه رنگها خیلی شکننده و براق بنظر رسیده و درخششی همانند لعاب پیدا مینمایند و رنگ آنها بسیار جالب توجه و دلپذیر می گردد. در کشور آلمان این گونه رنگها را تحت عنوان ” پاستل های لیپو کرم ” (Lipochrone pastels) می شناسند.
نوع دوم پرنده های پاستل را در کشورهای آلمان و هلند بنام ” پاستلهای ملانینی ” می نامند. این جهش (که در هلند از یک نوع ایزابل ناشی شده است) رنگهای تیره را کمی نرم تر نموده و باعث میشود تا رنگهای مزبور ” حجاب دار ” ،(Veiled) بنظر برسند. حجاب مورد بحث بیشتر از همه در ناحیه پشت پرنده به چشم می خورد و این عامل هر چهار گروه اصلی ملانین دار را نیز شامل می گردد.
در کشور ایتالیا از امتزاج فاکتور پاستل با رنگهای دیگر منجمله رنگ قهوه ای، ترکیبات رنگی بسیار متنوع و جالبی را بدست آورده اند که توجه علاقمندان را سخت بخود مشغول داشته است و لذا این گروه از قناری ها در حال حاظر سوژه گرمی در محافل مربوطه بحساب می آیند.
رنگهای سیلیسی (شیری) – (OPAL)
قناری های شیری رنگ در نتیجه موتاسیون یا جهشی که در یک قناری سبز رنگ آوازی در جنوب آلمان پدید آمد ازدیاد حاصل نموده و به بازار عرضه گردیده اند و بعلت مختصر شباهتی که به قناری های عقیقی کلاسیک داشته آنها را بنام ” عقیقی پیشرفته ” نیز موسوم ساخته اند. بر خلاف خصوصیات مربوط به قناری های کلاسیک، عامل پیدایش رنگ شیری بطور آزاد و مستقل، توسط کلیه قناری های ملانین دار کلاسیک منتقل می شود.
این گروه از پرندگان از نظر ظاهر کاملاً متنوع و متفاوت بچشم می خورند. قناری هایی که دارای رنگهای تیره (رقیق نشده) هستند و در گروه رنگی شماره ۲ قرار می گیرند معمولاً پرهای بزرگشان برنگ خاکستری مایل به آبی بوده و قسمتهای استخوانی مانند منقار و پاها کاملاً به رنگ تیره دیده میشوند. در عقیقیها، رگه ها و اختلاف رنگ در نقاط بدنی کمتر به چشم می خورد و تضادی بین رنگهای نواحی مختلف پر مشاهده نمی گردد. رنگ شیری چنانچه با رنگ قهوه ای آمیخته شود، رنگ چندان جالبی حاصل نخواهد گردید.
در قناری ایزابلی که حاوی فاکتور یا عامل رنگ شیری می باشند ، بندرت اثری از رنگهای تیره دیده میشود، زیرا رنگهای تیره در این گونه پرنده ها بشدت تضعیف میشوند و رنگ حاصل تیره یکدست می شود. علیرغم مزیتهایی که در قناریهای شیری رنگ وجود دارد هرگز توصیه نمی شود این پرندگان را از نظر ایجاد رنگهای گوناگون جفت گیری و تکثیر نمود.
با این حال چنانچه فردی با پشتکار و نظم کافی بکار خود ادامه دهد، هیچ استبعادی ندارد که بتواند پیروزی حاصل نموده و شاهد اقبال را در آغوش گیرد. بعنوان مثال، می توان از قناریهای ” بال خاکستری” نام برد که اخیراً معروفیت شایانی بدست آورده و خود در اثر تجربیات پیگیری که در زمینه ترکیب با فاکتور سیلیسی بعمل آمده قدم بعرصة وجود نهاده است. این نکته نیز قابل ذکر است که در این دسته از قناری ها، فقط سطح فوقانی پرها است که آبی گون جلوه می کند و قسمتهای زیرین پرها همچنان تیره رنگ میباشند.
ترکیب رنگها
کلیه رنگهای جدید و بدیعی که بعضاً بدانها اشاره رفت، نتیجه ترکیب فاکتورهای رنگی متعددی است که میتواند در سیستم وراثتی حیوان در کنار یکدیگر قرار گرفته و رنگ بندی خاصی را پدید آورند. برای این منظور، باید تجربه کافی را در زمینه اختلاط و آمیزش فاکتورهای مزبور تحصیل نموده و با صبر و حوصله فراوان دست بکار شد، زیرا هیچ فردی نمی تواند با قاطعیت نتیجه حاصل را پیش بینی کند و لذا هر اقدامی در این زمینه، می تواند تنها به تجربیات مدون و اثبات شدة قبلی متکی باشد و بس. چنانچه سوابق کار بطور مدون و ثبت شده در اختیار نباشد آنوفت دیگر هیچ نوع پیش بینی در مورد نتیجه کار ممکن نخواهد گردید. هر نوع کوششی که در این زمینه صورت پذیرد بایستی قاعدتاً با این هدف توأم باشد که نسل ایجاد شده قادر به تولید نسل مشابه خود باشد و الا بدست آوردن یک پرنده جالب که بطور تصادفی پدید می آید و هیچ امیدی برای تجدید و تکرار آن وجود ندارد بدون ارزش خواهد بود.
بعنوان نمونه ، چند ترکیب جدید را که از پرنده های جهش یافته حاصل شده است ذیلاً ذکر می کنیم: آميزش دادن پرنده های تیره رنگ (عقیقی) با پاستل لیپوکُرم و پاستل ملانین دار : و ترکیب تیره رنگها با پاستل لیپوکُرم و اوپالین (شیری یا سیلیسی) ؛ پرنده های قهوه ای (ایزابل) با پاستل لیپوکُرم و پاستل ملانین که همه اینها دارای رنگ قرمز نیز خواهند بود. بسیاری از پرورش دهندگان در حال حاضر مدت زیادی از اوقات خود را صرف تولید این گونه ترکیب ها نموده و سود سرشاری نیز از نتایج کار خود بدست می آورند.
پاستل لیپوکُرم را با پرنده هایی که حاوی رنگ اصلی زرد میباشند نیز ترکیب می کنند. نتیجه این آمیزش پرندهای است که دارای جلای چشمگیر و جالبی میباشد و علاقمندان فراوانی را بسوی خود می کشد.
متأسفانه طبقه نا آگاه و عوام هنوز پیرو این عقیده اند که مراد از قناری های رنگین، تنها پرنده های قرمز رنگ و بطور عموم پرنده های حاوی فاکتور قرمز را شامل می گردد و به این مطلب که پرنده های مزبور به کدام گروه رنگی متعلق میباشند توجهی ندارند.
در حقیقت تعداد رنگهای متنوعی را که می توان در طبیعت مشاهده نمود بسیار زیادتر از انواعی است که بدان اشاره گردید. بهر حال کسانیکه مایل به تکثیر و ازدیاد این گونه قناری های رنگین میباشند بهتر است همواره کار خود را یا با پرنده های دارای رنگ روشن (گروه رنگی شماره ۱ ) و یا آنهایی که رنگ تیره دارند (گروه رنگی شماره ۲ تا 5) آغاز کنند زیرا امتزاج این دو گروه اصلی با یکدیگر به ایجاد قناری هایی می انجامد که رنگ آنها خارج از کنترل و ارادة پرورش دهندگان خواهد بود و به اصطلاح پرنده ها دارای خالهای رنگی درهمی خواهند شد که ممکن است چندان دلپذیر هم نباشد. این مهم تنها از پرورش دهندگان متخصص و با تجربه ساخته است و فقط این گروه هستند که میتوانند به رنگ و خالهای رنگین دلخواه خود دسترسی پیدا کنند.
نظرات کاربران
2:27:55 AM