فرآیندهای گوارشی که در اسب و دیگر تک معده ای ها صورت میگیرد، با دیگر علفخواران مانند گاو، گوسفند و … که نشخوارکننده هستند متفاوت است. در اسب مواد غذایی سهل ال هضم ابتدا به وسیله عملکرد آنزیمهای مختلفی گوارشی هیدرولیز شده و مواد نامحلول برای تخمیر باکتریایی به روده بزرگ میرسند. این مواد نامحلول بیشتر حاوی سلولز میباشند. دراین مقاله به بررسی فیزیولوژی گوارش اسب می پردازیم.
فیزیولوژی گوارش
در طبیعت رژیم غذایی اسبها که موجوداتی گیاهخوار هستند، کاملاً فیبری بوده و این روند با توجه به هضم باکتریایی روده اسب بسیار کارآمد خواهد بود. در یک جیره غذایی شامل علوفه کاملاً خشک شده، بیش از هفتاد درصد انرژی مورد نیاز اسب از گوارش باکتریایی روده حاصل میشود.
اسبهای اصطبل به داشتن سه وعده غذایی در روز تمایل دارند. این خوراک به سرعت از روده عبور میکند و زمان کافی برای همه محلول وجود ندارد تا کاملاً تحت تأثیر آنزیمهای گوارشی روده باریک هضم شوند. مواد باقیمانده به سکوم رفته و نه تنها تلف میگردد بلکه میتواند موجب بروز برخی اختلافات گوارشی شدید شوند که در فصول بعد به طور کامل مورد بحث قرار خواهند گرفت.
این مسأله، یک دلیل بسیار قوی برای تقسیم بندی زمان خوراک دهی و در اختیار قرار دادن نیازمندیهای غذایی اسب طی چند نوبت در روز میباشد.
گوارش در معده
اگر چه مقدار نسبتاً کمی از هضم مواد خوراکی در معده اسب انجام میگیرد، اسید معده که در اثر تحریک فیزیکی توسط غذا ترشح میشود برخی ترکیبات جیره را تجزیه میکند. همچنین باکتریهایی که ممکن است همراه غذا بلعیده شوند، توسط این اسید از بین میروند. ورود غذا به معده، غدههای ته کیسه ای را برای ترشح شیره های معده که شامل آنزیمهای مختلف و اسید هیدروکلریک میباشد، تحریک میکند. آنزیمهای عمده پپسین و لیپاز معده هستند:
- پپسین آنزیم گوارش مواد پروتئینی است که به شکل غیر فعال پپسینوژن ترشح میشود. پپسینوژن در اثر اسید معده به شکل مؤثر خود یعنی پپسین تبدیل میگردد. پپسین پروتئینها را به صورت کامل نمیشکند، اما باعث تولید فرآوردههای واسطه ای به نام پروتئوزها و پپتونها میشود.
- لیپاز معدی در تبدیل چربی به اسیدهای چرب و گلیسرول مؤثر است. این آنزیم به مقدار اندکی ترشح میشود و عملکرد آن در معده بسیار پایین است.
*اسید هیدروکلریک که به وسیله سلولهای جداری معده تولید میشود، یکی از مهمترین ترکیبات شیره معدی است که در فعال شدن پپسین مؤثر بوده، به عنوان یک ضد عفونی کننده قوی برای معده نیز عمل میکند.
در اثر عمل جویدن، مقادیر زیادی بزاق تولید میشود. بزاق قلیایی است و چون همراه غذا بلعیده میشود، به خنثی کردن محیط اسیدی معده کمک مینماید. در نتیجه در نواحی مختلف معده، تفاوت اسیدیته کاملاً مشهود است. نواحی ابتدایی معده خنثی، در ناحیه ته کیسه ای اندکی اسیدی و در ناحیه پپلوریک بسیار اسیدی میباشد. اسیدی بودن بالای ناحیه پپلوریک موجب فعال شدن پپسین و گوارش پروتئینها میگردد. میزان گوارش پروتئین مواد غذایی در معده اسب با توجه به حجم کوچک معده و مدت زمان کوتاه عبور غذا از آن، محدود میشود. مقدار کمی از مواد غذایی در نواحی ابتدایی و ته کیسه ای معده که اسیدیته کمتری دارد تخمیر میشوند که در نتیجه، اسید لاکتیک که سهم تغذیهای کوچکی دارد تولید میگردد.
هضم در روده باریک
برخلاف گوارش معدی که در شرایط اسیدی انجام میشود، آنزیمها در روده باریک به شرایط قلیایی نیاز دارند. ایجاد خاصیت قلیایی در روده کوچک به وسیله شیره لوزالمعده و صفرا صورت میپذیرد. غذای گوارش یافته در معده که کیموس معدی نام دارد برای ادامه هضم به روده منتقل شده و به وسیله آنزیمهای مختلف وجود در آن به اجزاء قابل جذب تبدیل میشوند.
لوزالمعده (پانکراس)
پانکراس کارکردی دو منظوره دارد: یکی کنترل سطح قند خون و سوخت و ساز گلوکز از طریق تولید هورمون انسولین و دوم تولید آنزیمهای گوارشی که تشکیل شیره لوزالمعدی را میدهند. اگرچه تولید شیره لوزالمعده به صورت پیوسته انجام میگیرد، حضور غذا در معده میتواند میزان تولید آن را حتی تا 5-4 برابر (حداکثر 20 لیتر) در یک شبانه روز افزایش دهد.
صفرا
صفرا که در کبد تولید میشود از طریق مجرای صفراوی وارد روده باریک میگردد. بر خلاف انسان، اسب فاقد کیسه صفرا بوده، در عوض صفرا به صورت پیوسته و مداوم به دوازده میریزد. این مسئله بار دیگر این نکته را یادآور میشود که اسب حیوانی است که باید در دفعات زیاد و حجم کم غذای خود را مصرف نماید و هیچ گاه دستگاه گوارش آن خالی نباشد. صفرا حاوی نمکهای اسیدهای صفراوی (گلیکوکولاتها و تائوروکلاتها) میباشد که برای فراهم ساختن شرایط قلیایی در روده باریک و آماده سازی چربیها جهت جذب شدن بعد از تشکیل میسلها در مجرای روده اهمیت دارند. میسلها مجموعهای از مولکولهای چربی و اسیدهای صفراوی هستند. نمکهای صفراوی در روده کوچک جذب شده و به کبد بر میگردند. رنگدانههای صفراوی که شامل بیلی روبین و بیلی وردین هستند، عوامل ایجاد رنگ صفرا و خصوصاً ادرار و مدفوع میباشند. این رنگدانهها باقیمانده سوخت و ساز ماده رنگی خون یا هموگلوبین در کبد هستند. صفرا همچنین راهی برای دفع بسیاری از عناصر فلزی و هورمونهای غیر فعال است.
مواد غذایی در طول روده حرکت میکند و به وسیله حرکات روده با ترشحات گوارشی مخلوط میشود. حرکات روده را میتوان به سه دسته تقسیمبندی نمود.
- حرکات جلو برنده که مواد بلع شده را از دهان تا مقعد به جلوی رانده و تحت عناوین حرکات دودی یا کرمی شکل شناخته میشود.
- حرکات جذب کننده گوارشی که مواد بلعیده شده را با شیرههای گوارشی مخلوط میکند و مواد هضم شده را برای جذب بهتر مواد مغذی در تماس با سلولهای دیواره روده قرار میدهد.
- حرکات کنترلی که موجب شروع یا توقف حرکات دودی شکل میشوند.
آنزیمهای گوارشی
آنزیمها در تبدیل ترکیبات پیچیده غذایی به مواد ساده قابل جذب کمک میکنند. آنزیمهای گوارشی در سه ردیف اصلی قرار میگیرند:
آنزیمهای گوارش پروتئینها (پروتئازها)
- پپسین
- تریپسین
- کیموترپسین
- کربوکسی پپتیداز
- ارپسین
- آمینوپپتیداز
- پلینوکلئوزیداز
- نوکلئوتیداز
- نوکلئوزیداز
آنزیمهای گوارشی کربوهیدراتها (لیپاز)
- آمیلاز لوزالمعده
- سوکراز
- مالتاز
- لاکتاز
آنزیمهای گوارش چربیها (لیپاز)
- لیپاز معدی
- لیپاز لوزالمعدی
- لیپاز رودهای
- فسفولیپاز
سرعت عبور خوراک از روده باریک بسیار سریع است و ذرات غذا تنها در مدت یک ساعت از روده باریک گذشته و وارد روده کور میشوند. ترکیبات غیر فیبری و قابل حل خوراک حتی در این مدت زمان کوتاه نیز از طریق عملکرد آنزیمهای گوارشی هضم خواهند شد.
گوارش چربی
هضم چربیها نتیجه اثر امولسیون کنندگی نمکهای صفراوی و عملکرد آنزیمهای لیپاز لوزالمعدی و رودهای است. لیپاز لوزالمعدی اسیدهای چرب را هیدرولیز نموده، دو اسید چرب فرّار و یک 2-مونوگلیسیرید تولید میکند. نمکهای صفراوی و چربیهای هیدرولیز شده به شکل میسل در میآیند که سطوح قطبی (آب دوست) چربیها به سمت خارج و سطوح آبگریز (هیدروفوب) به سمت داخل آن قرار میگیرند. بدین ترتیب سطح تماس قطرات چربی حدود 10000 برابر خواهد شد.
میسلها به وسیله بافت پوششی روده، جذب سیستم لنفاوی میشوند و در نهایت به بزرگ سیاهرگ زیرین میریزند. اسبها این توانایی را دارند که حتی اگر رژیم غذایی قبلی آنها کم چربی باشد، چربی را به نحو مؤثری هضم نمایند. نوع چربی موجود در جیره غذایی بر روی ترکیب چربی بدن اسب مؤثر میباشد. البته یادآوری این نکته جالب به نظر میرسد که چگونگی هضم چربیها در اسب در مقایسه با نشخوارکنندگانی مانند گاو، بیشتر به انسان شبیه است.
گوارش پروتئینها
در برابر محدودیت تجزیه پروتئین در معده، هضم پروتئین در روده باریک بسیار زیاد است. تجزیه پروتئینها در نهایت به تشکیل واحدهای ساختمانی سادهای به نام اسیدهای آمینه منجر میشود که در طول دیواره روده، جذب خون میشود. پروتئین موجود در غذاهای فیبری نامحلول، در روده باریک به آسانی هضم نمیشود؛ در مقابل تقریباً تمامی پروتئین موجود در کنسانتره جیره، در روده باریک هضم میشود.
آنزیمهای گوارشی در اسب | |||
منشأ | آنزیم | سوبسترا | فرآورده نهایی |
دهان:
غدد بزاقی |
آمیلاز بزاقی | فعالیت این آنزیم در اسب بسیار کم است. | |
معده:
سلولهای اصلی بدنه سلولهای اصلی گردن فاندیک |
پپسین
لیپاز معدی |
پروتئینها
چربیها |
پروتئوز و پپتونها
اسیدهای چرب و گلیسرول |
لوزالمعده
روده کوچک: غدد رودهای (لیبرکون): |
تریپسین
کیموتریپسین آمیلاز لوزالمعده آمیلاز لوزالمعده
کربوکسی پپتیداز
ارپسین
سوکراز لاکتاز مالتاز نوکلئوتیداز نوکلئوزیداز
انتروکیناز (فعال کننده تریپسین) |
پروتئینها، پروتئوزها
پپتونها، پلیپپتیدها مانند تریپسین نشاسته و دکسترینها چربیها
پپتیدهای دارای یک کربوکسیل آزاد
پپتیدها، پروتئوزها، پپتونها ساکاروز لاکتوز مالتوز مونونوکلئوتیدها نوکلئوزیدها
تریپسینوژن |
پپتونها، پپتیدها
اسیدهای آمینه و نیز فعال ساختن کیموتریپسین مانند تریپسین دکسترینها، مالتوز اسیدهای چرب، گلیسرول اسیدهای آمینه
اسیدهای آمینه
گلوکز، فروکتوز گلوکز، گالاکتوز گلوکز نوکلئوزیدها بازهای پورین و پیریمیدین تریپسین |
،
گوارش در اسب | ||||
اندام | ترشحات | فرآوردههای گوارشی | جذب | مواد عبوری از اندام |
معده: | اسید هیدروکلریک | اسیدلاکتیک | حداقل | تمام مواد بلع شده و ترشحات معدی |
عامل داخلی ناشناخته موکوس | ||||
روده کوچک: | بیکربنات سدیم
آنزیمهای لوزالمعدی |
اسیدهای آمینه
گلوکز و دیگر قندهای ساده |
اسیدهای آمینه
قندهای ساده |
فیبر، آب |
صفرا | تری گلیسیرید و
اسیدهای چرب |
اسیدهای چرب | ||
مخاط | ویتامینها
کلسیم، منیزیوم پتاسیم، کلر |
|||
روده کور
(سکوم): |
آب | اسیدهای چرب فرّار | اسیدهای چرب فرّار | فیبر |
ویتامینهای گروه B پروتئین میکروبی | ویتامینها *
اسیدهای آمینه* |
|||
کولون بزرگ: | – | اسیدهای چرب فرّار | اسیدهای چرب فرّار | اجزاء غیر قابل هضم خوراک |
ویتامینهای گروه B | تیامین
اسیدهای آمینه آب |
*مقادیر جذب شده نامعلومند.
گوارش کربوهیدراتها
کربوهیدراتهای محلول در آب مانند قندها و نشاسته حبوبات در روده باریک تجزیه و جذب میشوند. اسبهای اصطبل در صورتی که از یک رژیم غذایی حاوی کنسانتره تغذیه شوند، بخش عمدهای از انرژی مورد نیاز خود را به صورت نشاسته دریافت خواهند نمود که با این وضع میزان هضم در روده باریک معنیدار خواهد بود. معمولاً اسبها به هضم نشاسته عادت ندارند و اکثر آنها تمایل دارند تا از علوفه ای که تنها مقدار اندکی نشاسته دارد مصرف نمایند. نشاسته از نظر ترکیب شیمیایی، از مولکولهای به هم پیوسته گلوکز تشکیل شده است.
در نتیجه، شکستن این پیوندها طی مدت زمان کوتاه عبور مواد غذایی از روده باریک میتواند برای اسب مشکل باشد. نشاسته پخته شده موجود در باقیمانده فرآوردههای محصولات کشاورزی و خوراکهای میکرونیزه شده گوارش سادهتری دارند و برای اسب مناسبتر است.
اگر اسب نتواند تمامی نشاسته موجود در جیره را در روده باریک هضم نماید و در نتیجه مقداری از آن به روده بزرگ برسد این مسئله ممکن است پیش زمینه بروز مشکلاتی مانند لنگش و کولیک (شکم درد) گردد.
گوارش در روده بزرگ
در سرتاسر روده بزرگ، آب موجود در مواد گوارش یافته جذب میشود. به طوری که وقتی مواد گوارش یافته به راست روده میرسد، بخش زیادی از آب خود را از دست داده و سفت میشود.
البته مواد گوارش نیافته در روده کور و کولون بزرگ تخمیر شده و هضم میشوند. کار اصلی روده کور فراهم ساختن یک محیط مساعد برای انبار کردن میلیونها میکروارگانیزم میباشد. به طوری که میتوان گفت تعداد باکتریهای موجود در روده اسب ده برابر تعداد سلولهای بدن او میباشد و نیز نیمی از وزن خشک مدفوع را باکتریها تشکیل میدهند. حیوانات گیاهخوار، آنزیمهایی را که کربوهیدراتهای پیچیده مانند زایلانها، سلولز و همی سلولز را هیدرولیز کنند، تولید نمیکنند. بنابراین لازم است که این ترکیبات در اثر فعالیت میکروبی تجزیه شوند تا مورد استفاده دام قرار گیرند.
باکتریهای موجود در روده، کربوهیدراتهای نامحلول را تخمیر میکنند و در نتیجه هیدرولیز آنها، اسیدهای چرب فرّار تولید میگردد که بیشتر شامل اسید استیک، اسید پروپیونیک و اسید بوتیریک است.
اسیدهای مذکور توسط رگهای خونی اسب جذب و به عنوان یک منبع انرژی مورد استفاده واقع میشوند؛ بدین ترتیب اسب امکان مییابد که از جیرههای علوفهای به نحو مؤثری استفاده نماید. تعداد و نوع باکتریهای موجود در روده به نوع جیره غذایی مصرفی بستگی دارد. بنابراین باید سعی گردد از یک جیره غذایی ثابت استفاده شود تا جمعیت باکتریایی موجود، توان حداکثر هضم را داشته باشد. تغییرات جیره نیز باید به آرامی و به تدریج صورت پذیرد. زیرا تغییرات ناگهانی جیره، جمعیت میکروبی روده را تغییر داده و موجب بروز اختلالات گوارشی میگردد.
تعداد میکروبها
در هر گرم محتویات ته کیسه ای معده 9 10- 8 10 باکتری وجود دارد. زمانی که PH معده در حدود 4/5 باشد باکتریهایی که میتوانند اسیدیته متوسط را تحمل کنند مانند لاکتوباسیلها و استرپتوکوکها در آنجا حضور دارند. محتویات ژوژنوم و ایلئوم حاوی حدود 9 10- 8 10 باکتری در هر گرم میباشند که اغلب آنها باکتریهای بی هوازی گرم مثبت هستند. میزان غلات موجود در جیره غذایی اسب، نسبت باکتریهای مختلف موجود در دستگاه گوارش را تحت تأثیر قرار میدهد.
تعداد باکتریهای موجود در روده کور و کولون در حدود عدد در هر گرم میباشد که مساعدترین PH برای فعالیت آنها 6-5 میباشد. ذکر این نکته نیز جالب به نظر میرسد که بیشترین جمعیت باکتریایی در سکوم و کولون شکمی وجود دارد؛ به طوری که تعداد باکتریهای هضم کننده و سلولز در آنها حدود 7 برابر بیشتر از این باکتریها در کولون انتهایی میباشد.
تغییرات تعداد میکروارگانیسمهای خاص در وعدههای غذایی مختلف اسبهای اهلی با دامنه تغییری در حدود 100 برابر در طول شبانهروز نوسان دارد. این تغییرات در میزان انرژی زایی مواد غذایی و نیز تغییرات PH مؤثر خواهد بود. همچنین تغییر در نسبت علوفه به کنسانتره باعث تغییر دو عامل زیر میشود:
*تعداد میکروارگانیسمها
*نوع میکروارگانیسمها
در تغذیه اسب ، تعداد دفعات خوراک دهی مهم بوده و روی اختلالات متابولیکی و گوارشی مؤثر خواهد بود که مستقیماً بر اثر جیره و عادات تغذیهای روی جمعیت میکروبی ارتباط دارد. اسبها به داشتن تعداد وعده های غذایی کم و پرحجم و نیز خوردن مقادیر زیاد غلات عادت ندارند و در صورت اعمال چنین روندی دچار مشکلات گوارشی میشوند.
هر نوع باکتری با یک نوع ماده غذایی خاص سازگاری پیدا میکند، بنابراین باکتریهای موجود در دستگاه گوارش یک اسب که از رژیم غذایی غله ای استفاده میکند قادر به هضم علوفه خشک نیستند و در صورتی که رژیم غذایی حیوان به صورت ناگهانی تغییر نماید و اسب از مواد علوفه ای استفاده کند، ممکن است یبوست رخ دهد.
همچنین در مورد اسبی که از جیره علوفه ای تغذیه میکند و نیز تغییر رژیم غذایی به غلات ممکن است موجب کولیک (شکم درد) ، لنگش یا پف کردن پاها گردد.
تغییر نسبت نشاسته به فیبر در جیره منجر به تغییر مقادیر اسیدهای چرب فرّار حاصله میگردد. به گونهای که از گوارش مواد فیبری استات و بوتیرات و از هضم مواد نشاستهای پروپیونات و لاکتات تولید میشود. متوسط PH مناسب برای فعالیت میکروبی 5/6 میباشد که این PH، جذب اسیدهای چرب فرّار را افزایش میدهد. فعالیتهای میکروبی دستگاه گوارش تولید گازهایی نیز مینماید که بیشتر شامل دی اکسید کربن و متان هستند. تولید این گازها در صورتی که از حدّ معینی تجاوز نماید، میتواند باعث بروز مشکلاتی از قبیل شکم درد گردد.
پروتوزوآ
تعداد پروتوزوآها بسیار کمتر از باکتریهاست که در نتیجه سهم آنها در سوخت و ساز مواد غذایی کمتر از باکتریها میباشد؛ اما چون اندازه پروتوزوآ بزرگتر است در کل به همان اندازه باکتریها فعالیت داشته و سوخت و ساز دارند. دو گونه پروتوزوآ در روده بزرگ اسب یافت شده است.
البته تعادل خاصی بین باکتریهای تولید کننده اسید لاکتیک و یا باکتریهایی که اسید لاکتیک به اسیدهای چرب دیگر تبدیل میکنند وجود دارد.
کربوهیدراتهای محلول بلافاصله پس از ورود به روده کور به سرعت به وسیله لاکتوباسیلها شکسته شده و اسیدلاکتیک تولید میکنند. باکتریهای دیگر نیز اسید لاکتیک را به اسیدهای چرب دیگر تبدیل مینمایند. اگر باکتریهای دیگر نتوانند به سرعت اسید لاکتیک تولید شده را به اسیدهای چرب بیضرر تبدیل نمایند، برخی اختلالات متابولیکی حادث خواهد شد.
باکتریها خود حاوی درصد بالایی پروتئین میباشند. اسیدهای آمینه ضروری موجود در پروتئین باکتریایی برای اسب قابل استفاده نیست؛ زیرا بر خلاف نشخوارکنندگان، روده بزرگ آنها آنزیمهای گوارش کننده پروتئینهای ضروری را ندارد. این نکته بیانگر آن است که اسبها خصوصاً جوانترها همواره به پروتئین با کیفیت خود نیازمندند.
همچنین باکتریهای موجود در روده بزرگ اسب برخی از ویتامینهای گروه B را تولید میکنند که در سلامتی دام مؤثر است. با توجه به این که اسبهای مسابقه ای کنسانتره بیشتری تولید میکنند، بخش اصلی گوارش مواد غذایی در روده باریک آنها انجام میگیرد و در نتیجه میکروارگانیسم کمتری در روده بزرگشان وجود دارد. تغذیه بر پایه مواد غله ای و کنسانتره در ادامه به تفصیل شرح داده خواهد شد.
کنترل فعالیتهای دستگاه گوارش
فعالیتهای دستگاه گوارش توسط یک سیستم عصبی محرک و بازدارنده و نیز تعدادی هورمون خاص کنترل میشود. اعصاب کنترل کننده مری، معده، روده کوچک و ناحیه ابتدای روده بزرگ از طریق عصب واگ فعالیت میکنند.
قطعه ساکرال نخاع، بخش پشتی کولون، راست روده و اسفنگتر درونی مقعد را کنترل مینماید. همچنین هورمونهای پپتیدی معدی -روده ای و پپتیدهای شبه هورمونی دستگاه گوارش کنترل ترشحات، تحرک و جذب مواد غذایی را به عهده دارند. کنترل عصبی و هورمونی به صورت هماهنگ و همزمان انجام میگیرد و مشترکاً فعالیت بخشهای مختلف دستگاه گوارش را منظم میسازند.
عملکرد هماهنگ دقیق ماهیچه ای برای مخلوط کردن مواد غذایی با ترشحات گوارشی و انتقال آنها به سمت راست روده، ترشح آنزیمهای هضم کننده و جذب مواد غذایی ضروری میباشد.
لازم به یادآوری است که هورمونهای غده فوق کلیوی و پاراتیروئید نیز روی دستگاه گوارش تأثیر میگذارند درحالی که هورمونهایی مانند انسولین و گلوکاگون لوزالمعده میزان مصرف مواد غذایی را تحت تأثیر قرار میدهند.
انتقال مواد غذایی
بیشترین مقدار جذب مواد مغذی در نواحی دوازدهه و ژوژنوم و به نسبت کمتری در ایلئوم و روده بزرگ انجام میگیرد. از آنجایی که در اسب برخلاف نشخوارکنندگان عبور مواد غذایی از دهان تا روده کور تنها حدود دو ساعت به طول میانجامد، فرصت بسیار محدودی برای گوارش و جذب مواد غذایی وجود دارد. اگر سطح تماس روده و مواد غذایی گوارش یافته افزایش پیدا کند، مقدار جذب آنها نیز بیشتر خواهد شد. به عنوان مثال اگر روده انسان ساختار لولهای ساده داشت، سطح آن در حدود 3300 سانتیمتر مربع میگشت، در حالی که سطح واقعی این ناحیه به جهت داشتن پرزها و چینخوردگیهای فراوان در حدود 2 میلیون سانتیمتری مربع است. انتقال مواد مغذی گوارش شده از مجرای روده در سراسر سلولهای پوششی (اپیتلیال) به درون خون یا سیستم لنفاوی به سه طریق زیر امکانپذیر است:
- *انتشار تسهیل شده
- *انتقال فعال
- *پینوسیتوز یا ریزهخواری
در روش پینوسیتوز سلولها همانند آمیب، اطراف ماده غذایی را احاطه میکنند و آن را میبلعند. این طریقه انتقال معمولاً در کرّه اسبهای تازه متولد شده برای جذب مولکولهای بزرگ ایمنوگلوبولین انجام میگیرد.
انتقال مواد غذایی به صورت انتقال فعال و انتشار هر دو شامل موارد زیر هستند:
- 1-عبور مواد از منافذ ریز پرزها و غشای پلاسمایی سلولهای پوششی روده
- 2-انتقال مواد از میان سلول
- 3-امکان سوخت و ساز درون سلول
- 4-خروج از سلول
- 5-عبور از میان غشاهای پایهای
- 6-نفوذ از میان بافت پوششی رگی یا لنفاوی به خون یا لنف
پس از ورود مواد مغذی به خون مویرگی، آنها توسط سیاهرگ باب به کبد منتقل میشوند. کبد به عنوان یک اندام مرکزی در سوخت و ساز مواد مغذی، در ساخت بسیاری از واکنشگرهای حیاتی و پیچیده نقش دارد.
این تجربه است که کمک می کند در هر تجارتی موفق شوید، ما بدون هیچ چشم داشتی تجربه خود را در اختیار شما خواهیم گذاشت
گروه تولیدی پژوهشی نیازی
نظرات کاربران
2:27:55 AM