موارد بهره مندی انسان از همزیستی با سگها بسیار متنوع بوده و در اکثر موارد از آنها بصورت چند منظوره استفاده می شود. مثلاً یک سگ، علاوه بر محافظت و هدایت گله و نگهبانی از منزل، مصاحب صبور و دوست داشتنی برای افراد خانواده به حساب می آید. نگهداری سگ، به هر منظوری که انجام می گیرد، باید تابع رعایت اصول و مقرراتی در رابطه با برخورد با حیوان باشد. در واقع نزدیک کردن رفتار حیوان به آنچه که از او توقع می رود، از مهمترین نکاتی است که دارندگان سگها باید به آن توجه داشته باشند. در این پست هر آنچه که در مورد تربیت سگ باید بدانید را می آموزید.
تربیت
استفاده از سگ ها به عنوان حیوان خانگی، از گذشته بسیار دور در جوامع و ملل مختلف رواج داشته و امروزه در اکثر کشورهای دنیا به صورت یک فرهنگ در آمده است. وفاداری این حیوان نسبت به انسان و حس قدردانی او از کسی که از وی نگهداری میکند، مهم ترین و جذاب ترین انگیزه برای انتخاب سگ به عنوان حیوان خانگی و مصاحب بشمار می رود. در اختیار داشتن موجودی زیبا و سرگرم کننده که محبت را درک می کند و با تمام وجود پاسخ میدهد، لذتی وصف ناپذیر با خود به همراه دارد که تجربه آن برای هر کسی میتواند فراموش نشدنی باشد.
سگ ها با توجه به توانایی درک بالا و خصوصیات منحصر به فرد خود، حتی می توانند خلاء عاطفی انسان را که این روزها دامن گیر اجتماعات شهری است، پر کنند و محبت کردن و محبت دیدن از این مخلوق زیبای پروردگار نه تنها عیب به شمار نمی رود، بلکه میتواند مشوقی برای محبت کردن به موجودات البته قدر ناشناس دیگر که در اطراف ما زندگی می کنند، باشد. عمده دانشمندان علوم روانشناسی بر این عقیده اند که مصاحبت و دوستی با حیوانات و نگهداری آنها در کنار خود در سنین پیری، طول عمر را افزایش داده و در صد قابل توجهی از ابتلا به افسردگی در این سنین را می کاهد. از سویی دیگر ارتباط کودکان با حیوانات نیز باعث رشد سریعتر و کامل تر احساسات عاطفی آنها شده و به کودکان در برقراری روابط اجتماعی مناسب کمک می کند. در بررسی های به عمل آمده از چوپانانی که مدت طولانی از روز را در کنار گله و در همجواری سگ گله خود سپری می کنند، در اغلب آنها ارتباط عاطفی بسیار عمیق و پایداری نسبت به سگ گله مشاهده شده است.
بطوری که حتی تا سالها پس مرگ حیوان نیز داستان شجاعتها و فداکاری های گاها همراه با اغراق آن را برای دیگران نقل می کنند و از این که روز گاری دوستی چون او داشته اند، به خود می بالند. با نگاه دقیق تر در رفتار افرادی که سگ دارند و به حیوان خود علاقمند هستند، در می یابیم که اغلب آنها برای سگ خود شخصیت ویژه ای قائل بوده و او را در کنار سایر اعضای خانواده می پذیرند. گاه نیز از رفتار افراطی پیرزنان و پیر مردان ثروتمندی که ارثیه زیادی برای سگ خود باقی می گذارند خبرهایی به گوش می رسد و با خود می اندیشیم یک سگ با اینهمه پول چه کار خواهد کرد؟
هر سگی که سالم باشد، پیشگیری های بهداشتی در مورد او صورت گرفته باشد و درست تربیت شده باشد می تواند دوست و همنشین مناسبی باشد. افراد با توجه به سلیقه، بوجه، امکانات و فضایی که در اختیار دارند، انواع سگ را در منزل نگهداری می کنند. بطوری که طبق آمار، مردان از نژادهای بزرگ و نیرومند و خانم ها از نژادهای زیبا و ظریف استقبال بیشتری میکنند. البته این موضوع عمومیت نداشته و هر انسانی با هر روحیهای ممکن است به هر نوع سگی علاقه مند شود. علاوه بر این، سگها دارای توانایی ها و خصوصیات منحصر به فردی هستند. این خصوصیات باعث استفاده وسیع از این حیوانات و بکارگیری آنها در انجام امور اختصاصی تر شده است. نگهبانی، مراقبت از گله، شکار، ردیابی، یافتن مواد مخدر، امداد و نجات، استفاده در جنگها و بسیاری دیگر از زمینه هایی که شاید تصور آن هم برای ما مشکل باشد، از جمله کارهایی است که برای انجام آنها از سگها استفاده می شود. برای بهره وری مناسب از سگها در هر یک از موارد گفته شده، نیاز به تقویت و پرورش یک یا چند توانایی در حیوان و تطبیق این توانایی ها با خواست نگهدارندگان حیوان است. تربيت، به معنی آموزش حیوان برای یادگیری چیزهایی است که ما بعنوان یک سگ خوب، از او انتظار داریم. تعیین دامنه این آموزش ها بستگی به هدف ما از نگهداری حیوان و توقعاتی است که از او داریم. سگها موجودات باهوشی هستند و توانایی یادگیری در آنها از بسیاری از حیوانات دیگر بیشتر است. ولی این نکته، به این معنی نیست که این حیوان هر چیزی را که ما می خواهیم و در مدت زمانی که ما انتظار داریم، بیاموزد. سگ نیز، در هر صورت حیوانی است با دامنه یادگیری و قدرت درک محدود و توقع ما از او بیش از دامنه تواناییش، باعث آزار حیوان و دلزدگی ما از او خواهد شد. از سویی دیگر فشار زیاد و غیر اصولی به حیوان و اصرار ما در انجام کارهایی که واقعا سگها از انجام دادن آنها ناتوانند، تاثیر عکس داشته و حیوان را از یادگیری کارهایی که ممکن است قادر به انجام آنها باشند نیز باز می دارد. انتخاب صحیح موارد آموزش متناسب با هدف را از نگهداری سگ، نکته مهم دیگری است که باید به آن توجه شود. قطعاً انگیزه نگهداری یک سگ گله با یک سگ زینتی متفاوت است و آموزش دادن یگ سک کوچک و ریز جثه برای هدایت گله و مراقبت از گوسفندان یا نگهبانی دادن از محوطه یک باغ، همان انتخاب غیر اصولی در تربیت سگ بشمار می رود. نکته مهم این است که هر سگی، به منظور خاصی نگهداری می شود و باید برای برآوردن توقعات بجای صاحبش مورد آموزش قرار بگیرد. زیباترین و گران قیمت ترین سگهای زینتی، در صورتی که به درستی تربیت نشوند، به موجوداتی آزار دهنده و غیر قابل تحمل تبدیل خواهند شد که در مدت کوتاهی تمام زندگی صاحب خود را تحت تأثیر قرار داده، آسایش خانه و خانواده را مختل کرده و او را از نگهداری سگ پشیمان می کنند. از سویی دیگر بزرگ ترین و اصیل ترین سگهای نگهبان، در صورت عدم آموزش با آموزش غلط، می توانند مثل یک گربه خانگی ملوس و بی آزار شده و یا مثل یگ گرگ، درنده و خطرناک باشند و امنیت ساکنان خانه را به خطر بیندازند. بنابر این، ابتدا باید هدف خود از آموزش حیوان، توانایی سگ در یادگیری چیزی که از او می خواهیم و مدت زمانی را که برای این آموزش ها لازم است در نظر گرفته، سپس اقدام به تربیت حیوان خود کنیم.
اصول تربیت
نکته مهمی که باید در تربیت سگ به آن توجه شود این است که سگها قادر به فهم زبان ما نیستند. بنابراین باید با زبان مشترکی که نوعی قرارداد توافقی بین حیوان و صاحبش به شمار می رود، با آنها سخن گفته شود. این زبان قراردادی، باید در حد درک حیوان بوده و به تدریج به او آموخته شود. نکته اول برای یاد دادن انجام هر عملی به سگ، هر چند خیلی ساده باشد، این است که به او بفهمانیم که از او چه می خواهیم. اگر از پس این نکته مهم برآییم، در واقع در بوجود آوردن زبان مشترک موفق بوده ایم و نیمی از راه آموزش را پیمودهایم. تربیت سگها مانند تمامی حیوانات دیگر بر پایه تنبیه و تشویق پایه گذاری شده و این دو نکته در کنار هم قسمت زیادی از زبان مشترک را تشکیل می دهند. از آنجا که سگها قادر به تفکر در حد ادراک بشر نیستند، عمده آموزش ها در مدت زمان معینی منجر به شرطی شدن حیوان می شود. به این معنی که سگ می آموزد که اگر کاری را انجام دهد که قبلاً از انجام آن منع شده، با تنبيه از سوی صاحبش مواجه خواهد شد و اگر عملی را که صاحبش از او خواسته انجام دهد، باعث خشنودی او شده و احتمالاً تشویقی هم در پی خواهد داشت. ولی ماهیت انجام عمل و تفکر درباره خوب یا بد بودن آن عمل، از عهده حیوان خارج است. ممکن است در خانه ای، وارد شدن به آشپزخانه برای سگ خانه به شدت ممنوع بوده و در صورت وارد شدن حیوان به آنجا، با واکنش شدیدی از سوی صاحبان خانه همراه باشد. ولی برای سگ دیگری و در خانه دیگری، این کار یک امر عادی و روزمره باشد. بنابر این، این شمایید که باید محدودیت های قلمرو زندگی حیوان را به او بشناسانید و اعمالی را که اجازه انجام آنها را دارد و اعمالی را که موظف به انجام آنهاست، به او تفهیم کنید. محدوده سنی مناسب برای آغاز تربیت، از اوایل تا اواخر ۲ ماهگی می باشد. ولی در این سنین، توله هنوز قدرت یادگیری بسیاری از آموزشها را نداشته و در آموختن اکثر آنها بسیار کند و ناتوان خواهد بود. اوج توانایی یادگیری سگ، بسته به نژاد و هوش ذاتی حیوان، بین 4 ماهگی تا ۲ سالگی است و با افزایش سن، این روند یادگیری به تدریج کندتر خواهد شد. در واقع سگها تا آخر عمر هم قادر به آموختن هستند ولی بعد از میانسالی، یعنی در حدود 6 تا ۸ سالگی به بعد، آموزش دادن به آنها بسیار مشکل خواهد بود. اصولاً کار آموزش نیاز به دانش، صبر، حوصله و مداومت دارد. اگر مربی به کار خود علاقه نداشته باشد، سگ به خوبی این امر را دریافته و در یادگیری دستورات، دقت لازم را نخواهد داشت. بهتر است برای آموزش توله ها، صبر و حوصله بیشتری به خرج دهیم و حق بازیگوشی و شیطنت دوران شاد تولگی را از آنها سلب نکنیم. توجه داشته باشید که مدت زمان آموزش نباید بیش از ۲۰ تا ۳۰ دقیقه به طول بیانجامد. این مدت برای توله ها کمتر بوده و در صورت طولانی شدن زمان آموزش، حیوان خسته شده و دیگر از دستورات پیروی نخواهد کرد. ممکن است بعضی از روزها یا ساعت ها، حیوان شما بی حوصله، غمگین، هیجان زده و یا خسته باشد، سعی کنید این قبیل حالات حیوان خود را درک کرده و در آن زمان ها، سگ را از آموزش معاف کرده و به او استراحت بدهید.
تعیین محدودیت ها
برای شروع تربیت حیوان خود، بهتر است ابتدا محدودیت های محیط زندگیش را به او تفهیم کنید. آموزش این ممنوعیتها، مرحله مهمی از تمرینات به شمار رفته و در طی آن، شما تسلط لازم و کافی بر حیوان خود را بدست خواهید آورد. در ابتدای این مرحله شاید لازم باشد در برخورد با سگ خود کمی سختگیر و جدی باشید. بخاطر داشته باشید که اگر نتوانید این مرحله را بخوبی به حیوان تفهیم کنید و برتری خود را به او بقبولانید، در مابقی آموزشها نیز چندان موفق نخواهید بود. از اواسط سن ۲ ماهگی کم کم میتوانید توله خود را برای انجام کارهایی که نباید انجام دهد، مورد بازخواست قرار دهید. این محدوده سنی آغاز دوران تربیت پذیری سگ به شمار می رود زیرا عادات ناهنجاری که در این دوره شکل میگیرد، ممکن است تا آخر عمر حیوان باقی بماند. از این رو، تربیت حیوان که بر اساس اول تنبيه و بعد تشویق استوار شده، در این دوره سنی یعنی از اواسط ۲ ماهگی تا اوایل 4 ماهگی آغاز می شود. هر گونه رفتار ناخوشایند باید تنبیهی همراه با تحکم در بر داشته باشد. سعی کنید کلمات نهی کنندة تک سیلابی از قبیل “نه و نکن” را از همان ابتدا به او بیاموزید. آموزش این کلمات باید همراه با تحکم بوده و باعث شود حیوان از شنیدن آنها دچار واهمه شود. زدن یک ضربه نسبتاً محکم با نوک انگشت به ناحیه پوزه حیوان و یا وارد کردن یک ضربه نسبتاً دردناک با روزنامه لوله شده به ناحیه کپل همراه با گفتن کلمه نهی کننده با صدای بلند، می تواند تأثیر خوبی داشته باشد.
به یاد داشته باشید که همزمان با تنبیه فیزیکی، حتماً باید کلمات نهی کننده با صدای بلند بیان شود، در غیر این صورت تأثیر مورد نظر را نخواهد داشت. “نه، نکن، نرو، نيا”. در مدت زمان کمی این کلمات جایگزین تنبیه فیزیکی شده و تنبيهات بدنی به کلی حذف می شود. از وارد کردن ضربات کنترل نشده به ناحیه سر، صورت محوطه شکمی جدا خودداری کنید. زدن ضربه به این نواحی می تواند به سگ شما آسیب هایی جدی وارد کند. حتی زدن یک روزنامه لوله شده با شدت روی زمین و در نزدیکی توله نیز می تواند در وی ایجاد هراس کرده و تأثیر فرمان پذیری خوبی داشته باشد. توجه به این نکته مهم است که هم زمانی تنبیه بدنی با تنبيه صوتی، باید به مرور زمان باعث تداعی خاطره برای حیوان شود. به این معنی که اگر سگی چند بار در زمان تنبیه شدن، این کلمات را نیز شنیده باشد، در دفعات بعدی فقط با شنیدن این لغات با صدای بلند و تحکم آمیز، یادش می آید که ممکن است تنبیه بدنی نیز در پی آن باشد و از انجام کارهایی که از آنها منع می شود، امتناع می کند. از آنجایی که سگها حیوانات بسیار باهوش هستند، یاد گرفتن این مطلب برای آنها زیاد سخت نبوده و با سرعتی باورنکردنی این محدودیت ها را یاد می گیرند. مطلب دیگری که باید به آن توجه کنید این است که تنبیه کردن یا دعوا کردن، نباید مدت زیادی بعد از انجام خطا صورت بگیرد. در صورت گذشت مدت زمانی در حدود ۳۰ ثانیه تا ۱ دقیقه از انجام خطا، دعوا کردن و تنبیه حیوان دیگر فایده ای ندارد. زیرا سگ نمی تواند تجزیه و تحلیل کند که برای انجام کدام کار دعوا شده. دعوا کردن باید در حین انجام خطا یا بلافاصله بعد از آن باشد تا تأثير لازم را بگذارد.
این تجربه است که کمک می کند در هر تجارتی موفق شوید، ما بدون هیچ چشم داشتی تجربه خود را در اختیار شما خواهیم گذاشت
گروه تولیدی پژوهشی نیازی
نظرات کاربران
2:27:55 AM