0

جلوگیری از مرگ و میرکاسکوهای وحشی در پرنده فروشی ها

کاسکوهای وحشی متعاقب صیدشدن، والدین و همنوعان و محیط طبیعی زندگی خود را از دست می­دهند؛ پس از چندین بار جابه جایی توسط افرادی بی احتیاط و با دستکش های چرمی در دست، به تعداد بسیار زیاد و به طور متراکم وارد جعبه های حمل می شوند و در حالی که به آب و غذا دسترسی ندارند، با کامیون با اتوبوس­های پرتکان حمل و نقل می شوند.در داخل جعبه، آنها به علت تراکم زیاد روزهای متمادی را در چنان شرایط تحمل می کنند و به علاوه با هم جدال می­کنند و سرانجام پس از روزها تحمل سخت ترین شکنجه ها، با یک یا چند توقف به کشور ما می رسند، درحالی که در تمام مدت صید و حمل و نقل، از هرگونه رفع گرسنگی، عطش و خستگی درکردن محروم بوده اند و حالا در کشور ما و در یک پرنده فروشی مستقر شده اند و چون از ماکه همنوعان ما صیادان و اسیرکنندگان آنها بوده اند می ترسند و با قارکشیدن نسبت به حضور ما اعتراض می کنند، ما آنها را وحشی وقارکش می خوانیم و لابد برخی افراد توقع دارند که کاسکوها پس از تحمل آن همه عذاب، به محض دیدنشان، مشغول رقصیدن برایشان شوند. درادامه نکات مهمی را در مورد جلوگیری از مرگ و میرکاسکوهای وحشی در پرنده فروشی ها بیان می گردد.

جلوگیری از مرگ و میرکاسکوهای وحشی در پرنده فروشی ها

کاسکوهای وحشی در پرنده فروشی ها، آنهایی هستند که با تازه وارد شده اند یا مدتی از واردشدن آنها می­گذرد. به هر حال این کاسکوها، به طور معمول بین ۱۰ تا ۴۰ روز قبل در طبیعت؛ یعنی جنگل های آفریقا مشغول زندگی عادی خود بوده اند و حالا یکی یکی و گاه به علت واردات زیاد یک پرنده فروش، هرچندتای آنها در یک قفس قرار دارند.

یک فرد مبتدی فقط آنها را به عنوان کاسکوهای وحشی و قارکِش می بیند و مشاهده می­کند که وقتی به آنها نزدیک می شود، آنها قارمی کشند و هر یک حركات خاصی را انجام می­دهند. اما یک فرد مجرب و با مطالعه، اگرچه آنها را در طبیعت ندیده باشد و نیز ندیده باشد که از زمان صید تا مستقر شدن در برنده فروشی، چه بلاهایی سر آنها آمده باشد، ممکن است بتواند با توجه به مطالعاتی که در خصوص چگونگی صید، حمل و نقل، جابه جایی، دور شدن از محیط طبیعی زندگی و همنوعان و احتمالاً افراد خانواده و نیز گرسنگی کشیدن، تشنگی کشیدن و روزها تحمل محیط شلوغ و پر جنگ و جدال جعبه حمل ونقل؛ به عمق استرس ها، ترس­ها و دردهای روانی وارد شده به آنها پی ببرد.

در واقع اگر کسی بخواهد وضعیت روحی روانی کاسکوهای وحشی وارداتی به ایران را چنانکه هستند درک کند، او باید بتواند خودش را جای آنها قرار دهد و بیندیشد که اگر چنان بلاها سر خود او می آمد، آیا می توانست چنان شرایط هولناک نسبتاً طولانی مدت تحمل بکند؟ آیا می توانست هم تا آن وقت آنهمه بلا و بدبختی را تحمل کند و زنده هم بماند؟ و اگر می توانست زنده بماند، آیا می توانست وضیعت روحی روانی سالم خودش را حفظ کند؟ قیاس به نفس در مورد شرایط کاسکوهای وحشی، به این دلیل ضروری است که اگر ما خودمان را جای آنها بگذاریم، باوجودی که انسانی عاقل هستیم، می توانیم تصور کنیم که آن پرندگان معصوم جدا از زمان صیدشدن تا قرار گرفتن در پرنده فروشی، بدون اینکه گناهی مرتکب شده باشند، به عذابي اليم دچار شده اند.

پس چنین فردی با این قدرت درک، نه تنها به کاسکوهای وحشی حق می دهد که چنان استرس زده و ترسیده باشند، بلکه حتی از قدرت مقاومت آنها در مقابل شرایطی هولناک و زنده ماندن آنها متعجب خواهد شد و گواهی خواهد داد که کاسکوها جدا پرندگانی مقاوم در مقابل شرایط نامساعد هستند.

در پرنده فروشی ها، رعایت حال کاسکوهای وحشی هم به عهده پرنده فروش است و هم به عهده مردم بازدیدکننده. پرنده فروش می داند که اگر بخواهد از نزدیک شدن بازدیدکنندگان به طوطی های تازه وارد جلوگیری کند، ممکن است آنها بدشان بیاید و از خرید منصرف شوند. اما به خاطر رعایت حال بد کاسکوهای تازه وارد، باید با تحمل زحمت صحبت کردن آرام با مردم، آنها تا حد امکان مردم را از شرایط کاسکوها مطلع کنند. شاید خوب باشد که در یک صفحه مطالبی را بنویسند و به هر بازدیدکننده بدهند تا آنها در همکاری با فروشنده و برای رعایت حال کاسکوهای تازه وارد، خودشان به آنها نزدیک نشوند.

به هر حال تخلیه کاسکوهای تازه وارد از جعبه های حمل بدون دستکش و در نهایت آرامش، مستقر کردن آنها در قفسهای انفرادی، فراهم کردن آب، غذا، دما و تهویه مناسب و سپس راحت گذاشتن آنها حداقل به مدت ۴۸ ساعت و جلوگیری از نزدیک شدن هرکسی به جز کارگر مسئول رسیدگی به آنها در مواقع رسیدگی، از جمله مراقبت های ضروری در مدت ۴۸ ساعت اول در پرنده فروشی های عمده است. بدیهی است که بعد از این مدت نیز مدیر یا صاحب پرنده فروشی نباید اجازه دهد که انبوه بازدیدکنندگان، به خصوص در روزهای تعطیل، همانند بازدیدی که مردم از باغ وحش ها دارند، به اتاق با سالن نگهداری کاسکوهای وحشی وارد شوند.

با اعمال این احتياطات ضروری، عمده فروشان کاسکوهای وحشی حداکثر تلاش خود را در آرامش دادن به آنها انجام می دهند و موجب می شوند که هم مرگ و میر کاسکوها در فروشگاه خودشان کمتر باشد، هم کاسکوهای وحشی برای وارد شدن به خانه ها آماده تر باشند. در واقع هر چه بر استرس و ترس واردشده به کاسکوهای وحشی تازه واردشده به پرنده فروشی ها افزوده شود، اولاً مرگ و میر آنها در فروشگاه ها بیشتر خواهد شد، ثانياً آنها با استرس و ترس بیشتری وارد خانه ها میشوند و مرگ و میرشان در خانه ها بیشتر خواهد بود.

اما به راستی آیا واردکنندگان عمدة کاسکو می توانند احتياطات فوق را در مورد کاسکوهای وحشی تازه وارد اعمال کنند؟ واقعیت این است که فاصله حرف زدن تا عمل کردن از زمین است تا آسمان؛ یعنی ممکن است که من و شما به راحتی بگوییم که محموله های کاسکوهای وحشی تازه وارد شده به محیط یک پرنده فروشی عمده باید چنین تخلیه شوند و چنان نگهداری شوند که کاسکوهای وحشی تحت استرس شدید، دچار استرس بیشتر نشوند و با استرس کمتر وارد خانه های مردم شوند.

همچنین بگوییم که بعد از تخليه کاسکو باید تا ۴۸ ساعت آنها را در شرایط آرامش کامل قرار داد و بعد هم نباید بازدیدکنندگان به آنها نزدیک شوند. اما با شرایط و فضای کوچکی که پرنده فروشی های واردکننده عمده در اختیار دارند، عملاً اعمال احتیاطات ضروری فوق غیر ممکن است و حتی اگر خود من با شما هم به جای فلان مدیر فروشگاه باشیم، محال است که با چنان شرایط بتوانیم احتياطات ضروری مذکور را عملی کنیم. چرا؟

چون بزرگ ترین پرنده فروشی های واردکننده عمده کاسکو که در چهارراه مولوی تهران مستقرند، فضای مفید فروشگاه آنها کمتر از ۹۰ متر است. اما باید به خاطر داشته باشیم که این فضای کوچک تخلیه نیست که به طور تمیز شده آماده پذیرایی کاسکوهای وحشی تازه وارد باشد، بلکه کاملاً مملو است از قفس های پر از پرندگان و طوطی های مختلف و نیز کاسکوهای اهلی و وحشی نوبت قبلی واردات. در واقع، وقتی قرار است چند جعبه حاوی ۱۰۰ تا ۲۰۰ کاسکو وارد این فروشگاه­ها شود، آنها به زحمت می توانند با جابه جا کردن قفس­های حاوی پرنده های قبلی، فضایی برای کاسکوهای وحشی جدید باز کنند و فضا به قدری کم است که غالباً آنها مجبور می شوند دو یا سه کاسکوی وحشی را در یک قفس که حتی برای نگهداری یک کاسکو هم بسیار کوچک است قرار دهند.

در هنگام تخلیه کاسکوهای وحشی از جعبه هایی که هر یک حاوی ۲۵ تا ۳۰کاسکو است، چنین نیست که آنها درب جعبه را باز کنند و کاسکوهای وحشی خودشان وارد قفس­ها شوند، بلکه اگر درب جعبه ها را باز کنند و اقدام عملی برای خارج کردن آنها نکنند، علی رغم خستگی، گرسنگی، تشنگی و شرایط متراکم داخل جعبه های چون کاسکوها به شدت ترسیده اند و از خارج شدن از جعبه ها و واردشدن به فضای کاملاً ناآشنا بیم دارند، شاید حتی تا ۲۴ ساعت اول خارج نشوند.

همچنین اگر کارگر پرنده فروشی بخواهد آنها را بدون دستکش یکی یکی بگیرد و از جعبه ها خارج کند، دستش را به شدت گاز می گیرند و دست او هم مثل دست ما در گاز گرفته شدن درد می آید. لذا او از روی ناچاری دستکشی به دست می کند که موقع گاز گرفته شدن، دستش زخمی نشود. همچنین ممکن است اعمال شرایط فوق برای یک یا چند کاسکو امکان پذیر باشد، اما برای ۱۰۰ تا ۲۰۰ کاسکو غیر ممکن است. موضوع دیگر آرامش دادن به کاسکوهای وحشی در ۴۸ ساعت اول است.

در این مورد هم متأسفانه واردکنندة عمده تمایل دارد هرچه زودتر آنها را در معرض فروش قرار دهد تا اولاً تلفات در فروشگاه خودش کمتر باشد، ثانياً زودتر دستش به پول برسد. موضوع دیگر، اجازه ندادن به بازدیدکنندگان در نزدیک شدن به کاسکوهای وحشی است. تحت این شرایط هم حتی بازدیدکنندگانی که جداً قصد خرید کاسکو دارند، حاضر نمی شوند که بدون دیدن و انتخاب کردن یک کاسکو از بین کاسکوهای موجود، بایستند تا فروشنده یک کاسکو برای آنها بیاورد و همان را بپذیرند و پولش را بدهند و آن را ببرند. پس تکلیف چیست؟ و چگونه می توان این معظل را برطرف نمود تا بر میزان استرس وارده به کاسکوهای وحشی افزوده نشود؟

راستش را بخواهید، ارائه نظراتی که هم عملی باشد و هم تأمین کننده شرایط مطلوب باشدو از جلوگیری از مرگ و میرکاسکوهای وحشی در پرنده فروشی ها جلوگیری شود ، بسیار دشوار و من هرچه می خواهم خودم را جای صاحبان پرنده فروشی های عمده بگذارم و تاحدود امکان احتياطات ضروری فوق الذکر را عملی کنم، به این نتیجه می­رسم که با چنان فضا و شرایطی که آنها در اختیار دارند، روشی بهتر از آنچه تاکنون انجام داده اند، قابل اجرا نیست. به هر حال من نظری را در ذیل ارائه می دهم که در صورت اجرا شدن، تحت شرایطی که ذکر می­کنم، انجام احتياطات لازم قابل انجام است، حال تا چه حد شرایط آن را بتوانند فراهم کنند، بستگی به این دارد که بتوانند شرایطش را فراهم کنند.

اما اساساً این موضوع چه اهمیتی برای مردم که می خواهند یک کاسکو خریداری کنند، دارد که باید آن را در این کتاب بخوانند؟ واقعیت این است که مردم خریداران و صاحبان نهایی کاسکوهای وارداتی هستند. لذا باید نسبت به تمام شرایط از لحظه شروع صید تا جمع آوری، حمل و نقل، جابه جایی، توقف­ها و شرایط استراحت دادن به پرندگان و در نهایت تخلیه در پرنده فروشی ها و کیفیت نگهداری کاسکوها در آن مکان­ها حساس باشند.

در واقع هر چه کیفیت کارهای فوق استرس زاتر باشد، تلفات کاسکوها در بین راه، در پرنده فروشی ها و در خانه­ ها بیشتر خواهد بود. همچنین هرچه تلفات کاسکوهای وحشی در بین راه و در پرنده فروشی ها کمتر باشد، نشانة آن است که کاسکوها با استرس کمتری وارد خانه ها می شوند و طبعاً تلفات کمتری در خانه ها خواهند داشت.

به همین دلیل، این مطالب چیزهایی نیست که فقط مربوط به دست اندرکاران صادرات و واردات و فروشنده ها باشد، بلکه انجام خوب یا بد آنها در نهایت گریبان مردم را خواهد گرفت. برای به حداقل رساندن استرس وارده به کاسکوهای وحشی تازه واردشده، توصیه های زیر را برای واردکنندگان عمده کاسکو می­نگارم:

1) ایده آل ترین شرایط ممکن، متحدشدن تمام واردکنندگان کاسکو در کار خرید کاسکوهای وحشی وارداتی است. تحت این شرایط، آنها می توانند یک سولة ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰ متری در خارج از شهر تهران خریداری یا اجاره کنند و تمام افرادی که کاسکوهای وحشی را به هر شکلی وارد می کنند و سراغ تک تک آنها می روند، فقط یک راه برای فروش کاسکوهای خود داشته باشند و آن بردن کاسکوهای خود به سوله مذکور و فروختن آنها به مدیر آن مکان است که آن مدیر باید فردی مجرب باشد که از طرف واردکنندگان حقوق می گیرد.

۲) در آن سوله یا انبار، باید قفس های آماده و تمیز، خوراک های مناسب تغذیه اولیه، آب تمیز، دمای مناسب، تهویه مطبوع و شرایط بهداشتی فراهم باشد.

۳) در آن سولة بزرگ، فضا به اندازه کافی وجود دارد و همانند فضای کوچک و اندک فروشگاه­ها نیست که مدیر فروشگاه هم مجبور باشد به کار فروش و جوابگویی به سؤالات بازدیدکنندگان برسد و هم به تخلیه بسیار پر دردسر و دشوار کاسکوهای وحشی از جعبه های حمل و نقل و مستقر کردن آنها در قفس­ها.

۴) بسیار واضح است که پرسنل مستقر در آن سوله نیز کارشان فقط تحویل گرفتن کاسکوهای تازه وارد، تخلیه آنها و سپس رسیدگی روزمره به آنهاست و همانند یک یا دو کارگر موجود در فروشگاه ها نیستند که علاوه بر کار طاقت فرسای روزمره، هر دو یا سه هفته یکبار، مجبور باشند کار تحویل، تخلیه و مستقر کردن کاسکوهای وحشی تازه وارد را در حال خستگی از کار معمولی روزانه انجام دهند. لذا آنها می توانند با فضای زیاد و فرصت زیادی که در اختیار دارند، در نهایت آرامش، بهترین و کم استرس ترین شیوه تخلیه و جابه جایی کاسکوهای تازه وارد وحشی، استرس زده و ترسیده را انجام دهند.

۵) محل تخلیه کاسکوها از جعبه های حمل و نقل، باید سالنی با حداقل مساحت ۱۵۰ متر در آن انبار باشد. در این سالن، قبل از تحویل گرفتن جعبه های حاوی کاسکوها، باید به تعداد کاسکوهایی که قرار است در هر نوبت تحویل گرفته شود، قفس­های انفرادی در کناره های دیوارها به فاصله یک متر از هم مستقر شود و غذای خشک مناسب در آنها گذاشته شود. پس از دریافت جعبه های حاوی کاسکوها، باید آنها را وسط سالن روی زمین گذاشت و درب آنها را برای خروج کاسکوها بازگذاشت.

در این موقع باید آب تمیز نیز داخل هر قفس قرار داده شود و برای رعایت احتیاط، تعدادی ظرف بزرگ و کم ارتفاع غذای خشک و آب تمیز نیز در اطراف جعبه ها گذاشت و بلافاصله کاسکوها را تنها گذاشت تا به میل خودشان یکی یکی از جعبه ها خارج شوند. بدیهی است که وقتی کاسکوها سالن را عاری از انسان و هرچیز وحشتناک دیگر ببینند، یکی یکی خارج می­شوند و به گشت و گذار در سالن مشغول می شوند و کم کم می فهمند که داخل قفس­ها آب و غذا موجود است. شک نداشته باشید که وقتی یکی از کاسکوها وارد یک قفس شود و مشغول خوردن و آشامیدن شود، دیگران نیز به تقلید از آن وارد قفس های دیگر می شوند.

۶) از صبح روز بعد که کارگر مخصوص رسیدگی به کاسکوهای تازه وارد، برای رسیدگی به آب و غذای آنها وارد آن سالن می شود، به خوبی می بیند که چه تعداد کاسکو وارد قفس­ها شده ­اند، اما نباید برای وارد کردن آنها به داخل قفس­ها هیچ اقدام یا عجله ای کند. در واقع ظرف ۴۸ ساعت اول، حتی کاسکوهای وارد شده به داخل قفس ها را نیز نباید جابه جا کند و در این مدت باید فقط به آب و غذای آنها رسیدگی کند و حداکثر آرامش را برای آنها فراهم کند.

اما از حدود ظهر روز سوم، فرد مسئول باید در مواقع رسیدگی به کاسکوها، هر قفسی که کاسکویی در آن رفته و روی نشیمنگاهش نشسته، دربش را ببندد. این درحالی است که داخل آن قفس ها آب و غذا فراهم است. همچنین از ظهر روز سوم، نباید آب و غذا وسط سالن بگذارد تا کاسکوها مجبور شوند برای خوردن و آشامیدن، کم کم وارد قفس­ها شوند.

۷) وقتی تمام کاسکوها وارد قفس­ها شدند(حداکثر در مدت ۶ روز)، فرد مسئول می تواند قفس های حاوی کاسکو را به فضای عمومی انبار و در مکان کاسکوهای تازه وارد انتقال دهد و بعد اقدام به نظافت سالن تخلیه کند.

۸) قفس های حاوی کاسکوهای وحشی برحسب تاریخ ورودشان به فضای عمومی انبار، در مكان خاص باید قرار گیرند و هیچ کاسکویی در مدتی کمتر از ۱۵ روز از زمان ورود، از انبار خارج نشود. بدیهی است در این روش، هیچ نیازی به خارج کردن اجباری کاسکوهای وحشی تازه وارد از جعبه های حمل و نقل با دستکش یا بدون دستکش و با عجله وجود ندارد و هر چند که کاسکوها در حین صید و حمل و نقل دچار استرس شده باشند، از زمان ورودشان به انبار، دیگر هیچ استرسی بر استرس های قبلی آنها افزوده نمی شود و چون فضای زندگی آنها کاملاً آرام و به دور از هرگونه سروصدا و آدم های بازدیدکننده است، آنها به تدریج آرام می گیرند و ظرف ۱۵ روز، بادیدن کارگر مسئول رسیدگی به خودشان، با آدمیزاد آشنا می شوند.

9) بدیهی است که تعداد کاسکوهای وارداتی باید براساس میزان تقاضای واردکنندگان عضو تنظیم شود. در این روش، هریک از واردکنندگان با توجه به قراردادی که می نویسند و به توافق می گذارند و تحویل مدير انبار می دهند، باتعیین وقت قبلی با مدیر انبار و در خواست تلفنی تعداد کاسکوهای موردنیاز، می توانند به انبار مراجعه کنند و کاسکو های مورد درخواست خودشان را از اولین گروهی که آماده تحویل شده اند، تحویل بگیرند.

10) اگرچه کاسکوهای موجود در انبار مال همه افراد ذینفع است، ولی طبق قرار دادی که بین آنها امضاء می­شود و توسط مدیر انبار لازم الاجراست، همه آنها باید عین مقررات را در هنگام تحویل رعایت کنند و مدیر انبار عامل مجری این مقررات است که هر کسی نتواند به میل خودش وارد انبار شود و هر کاسکویی را که می­خواهد انتخاب کند.

۱۱) در این روش، باید یک سالن هم در انبار تدارک شود و به بیمارستان یا فضای محل نگهداری کاسکوهای بیمار اختصاص داده شود. همچنین باید کاسکوهای معیوب نیز جداسازی شوند و آنچه آماده تحویل به افراد ذینفع می شود، کاسکوهای سالم و شادابی باشند که ظرف ۱۵ روز به آرامش رسیده باشند و خودشان را بازندگی خارج از جنگل تطابق داده باشند.

بی تردید موضوعات دیگری نیز وجود دارد که در عمل ممکن است اگر مورد توافق قرار گرفته نشده باشد، مسئله ساز شود. لذا انواع مسائلی که هریک ممکن است مورد اعتراض واقع شوند، روی کاغذ می آیند و سر چگونگی عمل با آنها توافق می شود و مدیر انبار عامل اجرای تمام این توافقات است. به طور مثال کاسکوهای معیوب و بیمار و تلفات کاسکوها مواردی هستند که هر مقدار ضرر مالی آنها قابل محاسبه و سرشکن شدن روی کاسکوهای قابل عرضه است.

۱۲) جالب توجه است که در این روش، سایر پرنده فروشان تهرانی و شهرستانی نیز ضرورتی ندارد که به فروشگاه تعاونی واردکنندگان وارد شوند. آنها می توانند به انبار کل مراجعه کنند و طبق مقررات از مدیر انبار کاسکوهای موردنیاز خودشان را خریداری کنند یا ترتیبی داده شود که درخواست آنها از انبار برای آنها ارسال شود.

۱۳) بدون هیچ گونه تردید، در روش فوق که در حقیقت «تعاونی واردکنندگان کاسکو» خواهد بود، واردکنندگان سرمایه گذاران و سودبرندگان از این تعاونی خواهند بود و هیچ یک از دردسرهایی را که تاکنون تک تک آنها مجبور بوده اند متحمل شوند، پس از تشکیل تعاونی مذکور، دیگر وجود نخواهد داشت و تمام امور خرید کاسکوها از عامل های واردکننده و رسیدگی های ضروری به آنها و تحویل و فروش آنها به خود اعضاء و دیگر متقاضیان، توسط نماینده آنها؛ یعنی مدیر آن تعاونی که حقوق بگیر آنهاست انجام خواهد شد.

ضمناً علاوه بر حذف تمام این دردسرها برای تک تک خریداران عمده کاسکو از واردکنندگان، مهم ترین هدف ایجاد این تعاونی؛ یعنی کاهش استرس کاسکوهای تازه وارد شده و تحویل شدن کاسکوهای آرامش یافته و سالم به همه متقاضیان، در این روش عملی است. بدیهی است که کلید مدیریت بی دردسر این تعاونی، توافق اولیه و رسمی اعضای این تعاونی و اجرای دقیق آن توسط مدیر تعاونی است.

همچنین با تشکیل این تعاونی، هرگونه ضایعات و تلفات، قابل محاسبه و منظورکردن روی قیمت کاسکوهایی است که از انبار خارج می شوند.

۱۴) در این روش، تمام واردکنندگان، هیچ راهی برای فروش کاسکوهای خودشان ندارند جز آن که به انبار تعاونی مراجعه کنند و لذا مدیر تعاونی تنها فردی است که با واردکنندگان وارد معامله می شود و از آنها خرید می کند و آنها نمی توانند بگردند و ببینند که چه کسی باقیمت بهتر کاسکوهایشان را خریداری می کند و از تفرقه و رقابت بین آنها سوء استفاده کند.

لذا عملاً قيمت خرید، قیمت فروش و هرنوع خسارات (تلفات و و غیره) و در نتیجه سود این تعاونی به طور کامل قابل محاسبه خواهد بود و در کنار تمام این مزایا، فروشگاه­ها قادر خواهند بود کاسکوهایی با حداقل میزان استرس و عملاً آرامش یافته را به مردم بفروشند و مردم نیز خیالشان از این جهت راحت خواهد بود که کاسکوهایی را که خریداری می کنند، هم دوره قرنطینه را پشت سر گذاشته اند و هم هویت کاملاً مشخصی دارند. در واقع با اعمال این روش بهداشتی و اصولی، دیگر هیچ پرنده فروشی در هنگام فروش کاسکو مجبور به کتمان برخی از حقایق نخواهد شدو برای  جلوگیری از مرگ و میرکاسکوهای وحشی در پرنده فروشی ها این بسیار کارامدتراست.

۱۵) طبق تجربه، مهم ترین علت مرگ کاسکوهای وحشی در فروشگاه های پرنده عمده کار (یعنی از زمان تحویل گرفتن از واردکنندگان تا فروش به مردم یا فروشگاه های خرده کار) و نیز تلفات آنها در خانه ها، استرس های شدیدی است که از لحظه صیدشدن و در طول مدت حمل و نقل تا واردشدن آنها به پرنده فروشی های عمده و سپس در طول مدت توقف آنها در پرنده فروشی ها به آنها وارد می شود. به همین دلیل برای جلوگیری از مرگ و میرکاسکوهای وحشی در پرنده فروشی ها باید سعی در کاهش استرس شویم.

حال آنکه ما می دانیم در روش تعاونی مذکور، حداقل به میزان ۵۰ درصد از میزان استرس وارده به کاسکوها کاسته خواهد شد و به همین صورت جلوگیری از مرگ و میرکاسکوهای وحشی در پرنده فروشی ها کاسته خواهد شد. همچنین می دانیم که بیش از ۹۵ درصد تلفات کاسکوهای وحشی در طول مدت ۴۵ روز اول واردشدن، در پرنده فروشی ها و پس از فروش در خانه اتفاق می افتد.

به عبارت دیگر، اگر کاسکویی بتواند ظرف ۴۵ روز اول، در مقابل همه استرس های وارد شده به آن طاقت بیاورد و خودش را با شرایط زندگی در قفس و بین آدمیان تطابق دهد و نمیرد، عملاً دیگر دلیلی برای مرگ ظاهراً بدون دلیل آن وجود ندارد و به احتمال بسیار قوی، از آن پس زنده خواهد ماند، مگر آنکه در خانه مردم از نظر تغذیه و بهداشت مورد بی توجه ای قرار گیرد که آن هم تقریباً منتفی است، زیرا مردم با جان و دل از کاسکوی خودشان پذیرایی می کنند.

اما تاکنون چنین بوده است که بسیاری از کاسکوها ظاهراً بدون هیچ دلیل و در شرایط بهترین پذیرایی در خانه ها، در زمانی از مدت ۴۵ روز اول، بی اشتها می شوند و آنقدر غذانمی خورند تا توان نشستن روی نشیمنگاه را از دست می دهند و حدود ۲۴ تا ۴۸ ساعت پس از پایین آمدن و ماندن روی کف سیمی قفس، از گرسنگی می میرند.

من تعداد زیادی از این کاسکوها را کالبدگشایی کرده ام و به جز یکی دو مورد که مشکل داخلی داشته اند، در بقیه آنها هیچ مشکل داخلی ندیده ام. سرانجام متأسفانه تا این زمان، به این نتیجه رسیده ام که وقتی فشارهای روانی ناشی از انواع استرس و ترس از لحظه صید شدن به بعد، در این کاسکوها به حد نهایی تحمل آنها می رسد، آنها سکته می زنند. اما در این حالت، هیچ علایمی جز بی اشتهایی و نخوردن غذا و آب از خود نشان نمی دهند و آن قدر نخوردن و نیاشامیدن را ادامه می دهند تا بمیرند.

چنین کاسکوها تاکنون به هیچ نوع دارو درمانی و غذادرمانی جواب نداده اند، تا جایی که وقتی من به یکی از آنها برخورد می کنم، می فهمم که چنان کاسکو نجات یافتنی نیست. این درحالی است که دیگران، بدون توجه به این حقیقت، انواع داروهای خوراکی و / یا تزریقی را تجویز می کنند و در واقع نه تنها موجب بهبود آنها نمی شوند، بلکه موجب می شوند که آخرین ساعات عمرشان را نیز با تحمل زجر خوردن دارو و/ یا به شکل هولناک؛ یعنی تزریق دارو بگذرانند.

اما بهترین نظر من این است که توافق شود تمام کاسکوهای خریداری شده از واردکنندگان، به جای ۱۵ روز، ۴۵ روز را در انبار یا قرنطینه تعاونی مذکور بگذرانند و فقط پس از ۴۵ روز قابل تحویل به متقاضیان شوند. من یقین دارم که در طول این مدت، به دلیل قرار نگرفتن آنها در شرایط تشدید «استرس های موجود» و نیز کاهش تدریجی «استرس های موجود»، تلفات آنها به طور چشمگیری کاهش خواهد یافت و وقتی پس از ۴۵ روز به فروشگاه­ها و سپس به خانه های مردم واردشوند، عملاً آنها از هرگونه استرس تهی خواهند بود. به علاوه، تا حد بسیار زیادی با زندگی در شرایط اسارت خودشان را تطابق داده اند. همچنین تاحدود زیادی از حالت توحش درآمده و ترسشان از انسان نیز به شدت کاهش یافته است.

جلوگیری از مرگ و میرکاسکوهای وحشی در پرنده فروشی ها1

اعضاء تعاونی مذکور ممکن است با این نظر به این دلیل مخالفت کنند که اولاً سرمایه اشان به مدت ۴۵ روز می خوابد و ثانیاً تصور کنند که اگر زودتر کاسکوهای وحشی وارداتی را به فروش رسانند، خسارات تلفات آنها گریبان خودشان را نمی گیرد. من به طور قطع و با دلایل زیر اذعان می دارم که این فکر نه تنها اخلاقی نیست، بلکه اقتصادی هم نیست، زیرا:

اولاً با اعمال این روش، به دلیل توقف واردشدن استرس به کاسکوهای استرس زده وارداتی و فرصت یافتن آنها برای مبارزه با استرس های موجود و تطابق آنها با شرایط جدید، تلفاتشان در كل ۴۵ روز اول، به مراتب کمتر از روش فعلی حتی «فقط در فروشگاه ها» خواهد بود. ثانیاً پس از گذراندن ۴۵ روز در شرایط آرامش، از کاسکوهای وحشی تازه وارد، استرس زدایی می شود و فرصت می یابند که کم کم با شرایط جدید تطابق یابند. لذا تلفات آنها از حدود ۵۰ درصد در شرایط کنونی در فروشگاه ها و خانه ها، به حداکثر ۳ تا ۵ درصد خواهد رسید.

لازم به ذکر است که این ارقام و درصدها در شرایطی ارائه می شود که هیچ گونه کار تحقیقاتی در این گونه موارد انجام نشده و در شرایط کنونی قابل انجام هم نیست و ارائه آنها توسط بنده، اولا از روی تجربیات موجودم براساس انبوهی از مشاهدات عینی است. ثانياً تردید ندارم که ارائه این آمار تجربی که تقریباً نزدیک به واقعی است، بهتر از آن است که هیچ آماری داده نشود، زیرا در آن صورت هیچکسی به خصوص مردم، به هیچ نتیجه ای نمی توانند برسند و لذا میزان اهمیت این گفته های تجربی بر هیچ کسی آشکار نمی­شود – چرا که اگر بگوییم تحت فلان شرایط، تلفات خواهیم داشت و هیچ آمار و ارقامی ارائه نکنیم، چه کسی می تواند از این گفته بفهمد که تلفات ۲ درصد است یا ۹۸ درصد.

دلیل دیگر اقتصادی بودن اعمال ۴۵ روز شرایط «استرس زدایی، تطابق و قرنطینه»، کاهش بسیار معنی دار تلفات در فروشگاه ها و به خصوص در خانه هاست. بدیهی است که وقتی تلفات بالا باشد، هرچند بتوان میزان تلفات در فروشگاه ها از نظر مردم مخفی داشت، تلفات بالا و قطعی فعلی در خانه ها موجب می شود که مردم با آگاه شدن از مرگ هر کاسکو در خانه یکی از دوستان یا اقوام، چنانچه تمایلی به خرید کاسکو دارند، این تمایل را از دست بدهند.

لذا می بینیم که بخش مهمی از علاقه مندان خرید کاسکو، دقیقاً به همین دلیل از خیر خرید کاسکو می­گذرند. این در حالی است که وقتی یک خانواده دچار چنین مشکلی نشود، باشدت علاقه­ای که نسبت به کاسکوی خودشان نشان می دهند، دوستان و اقوام رفت و آمدکننده به خانه آنها نیز ممکن است مشتاق خرید کاسکو شوند.

به هر حال، با اعمال نظر فوق، اولاً به دلیل یک کاسه شدن خرید کاسکو از واردکنندگان، امکان خرید با قیمت بهتر از آنها وجود خواهد داشت. ثانیاً چون تنها مرجع خرید از آنها یک مرجع قدرتمند و نماینده تمام خریداران خواهد بود، می توان به آنها سفارش محموله های مشخص را داد و اجباری در خرید محموله های در هم از آنها نداشت.

ثالثاً می توان برای جان ۴۵ روز خواب سرمایه، به جای پول نقد چک ۴۵ روزه به آنها داد. رابعاً با کاهش تلفات در خانه ها، مردم بیشتری مشتاق خرید کاسکو خواهند شد. خامساً تمام مشکلات خرید فله و انبوه کاسکو توسط هریک از چند خریدار عمده و ضایعات و تلفات آنها و به هم ریختن شرایط فروشگاه در مدت حداقل ۴۸ ساعت پس از هر خرید فله برطرف می شود و ضمن حذف شدن این مشکلات از کار خریداران عمده، سودشان در خرید عمده و توزیع از طریق تعاونی مذکور تأمین خواهد شد.

سادساً، با همه این مزایا، چنان خریداران عمده از واردکنندگان، دریابند که این روش در مقایسه با روش سنتی پردردسر، به فرض محال سود کمتری دارد، چون یکپارچه عمل می شود و کاسکوهای عرضه شونده در فروشگاه ها یکدست خواهند بود، می توانند براساس محاسبه، چنین کاسکوها را با چند درصد بالاتر از قیمت کنونی به مردم بفروشند و قطعاً مردم هم تمایل بسیار بیشتری خواهند داشت که چنین کاسکوها را قدری گران تر خریداری کنند تا کاسکوهایی را که چند روز تا چند هفته پس از بردن به خانه به احتمال ۵۰ درصد شامل تلف شدنشان باشند «و آیا می­دانید که با مرگ هر کاسکو در هر خانه، چقدر درد و اندوه روی دست مردم می ماند – در حالی که آنها برای کمی تفریح و دلخوشی اهل خانواده مشتاق خرید کاسکو شده بودند!».


این تجربه است که کمک می کند در هر تجارتی موفق شوید، ما بدون هیچ چشم داشتی تجربه خود را در اختیار شما خواهیم گذاشت
گروه تولیدی پژوهشی نیازی

 

امتیاز شما به مقاله
[: 2 امتیاز از مجموع: 5]
برچسب‌ها:

نظرات کاربران

2:27:55 AM

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بررسی تخصصی بوقلمون

به کانال تلگرامی ما بپیوندید

جوین خروج