با وجود آن که متون تخصصی و مفصل بسیاری در زمینه مدیریت مرتع نگاشته شده است اما هنوز در میان مالکین اسب درک صحیح و کاملی از لزوم مراقبت هر روزه از چراگاه اسب هایشان وجود ندارد. به علاوه اغلب ما هنوز اسب های چرا کننده بیمار و چراگاه های آلوده به علف هرز راگورت را مشاهده میکنیم. زمانی که شما به سلامت خوراک توجه نموده، ظروف خوراک دهی و انبار خوراک را همیشه تمیز میکنید چرا از مرتع خود همانند آنها مراقبت به عمل نمی آورید؟ دراین پست به بررسی تمامی نکات پیرامون مدیریت مرتع و چراگاه پرورش اسب میپردازیم.
مدیریت مرتع
بسیاری از دارندگان اسب های مسابقه ای تنها اهمیت استفاده از چراگاه (پادوک) را گرداندن حیوانات در آن به منظور کشیده شدن عضلات پای آنها میدانند و اصلاً به ارزش تغذیهای علوفه موجود در آن توجهی ندارند. در مقابل اسب های دیگر تمامی احتیاجات غذایی خود را در طول تابستان از علوفه چراگاه تأمین میکنند به صورتی که در 24 ساعت شبانه روز در مرتع نگهداری میشوند. مدیریت صحیح مرتع کاری وقت گیر بوده و نیاز به یک سرمایه گذاری قابل توجه و دقیق دارد.
یکی از مهمترین مشکلات پیشرو این است که دارندگان اسب اغلب مالک مرتع نیستند و خود در موقعیتی قرار ندارند که یک سیستم مدیریتی جدید را در این زمینه در پیش گیرند.
در این پست برخی از مهمترین اصول مدیریت مرتع به گونهای شرح داده خواهد شد که این مطالب در آینده مرجع مناسب و سادهای برای شما در زمینه مدیریت چراگاه باشد.
1: زهکشی
به صورت ایده آل هر چراگاهی که برای نگهداری اسب مورد استفاده قرار میگیرد باید از زهکشی کامل و مطلوبی برخوردار باشد. زهکشی مناسب به هوا اجازه میدهد که وارد خاک شود و در نتیجه ریشهها و موجودات زنده خاک بتوانند رشد نموده و ساختار خاک را بهبود بخشند. زمینهای دارای زهکشی مطلوب در بهار به سرعت گرم شده و علفها در آنها زودتر میروید. همچنین خاک آن در پاییز دیرتر از آب اشباع میشود و در نتیجه اسبها مدت زمان بیشتری میتوانند در آن جا بمانند. گیاهان در خاکهای با زهکشی کافی، سیستم ریشهای بهتری داشته و نسبت به خشکی مقاومتر خواهند بود.
در صورتی که زمین چراگاه از زهکشی پایینی برخوردار باشد هرگونه هزینه ای که برای تقویت مرتع صرف گردد در واقع به هدر خواهد رفت. البته اصلاح مشکل زهکشی نیز خود اقدامی پرهزینه و گران میباشد. در صورتی که اسبهای شما در یک مرتع ثابت چرا میکنند، در این جا به چند نکته که میتواند شما را در حفظ و بهبود سیستم زهکشی کمک نماید اشاره میکنیم:
- گودالها و نهرهای موجود در مرتع را پر کنید. البته ممکن است برخی از آنها برای زهکشی مزرعه مورد نیاز باشند. در این صورت دور آنها باید حصار کشیده شود تا اسبها نتوانند به لبه آنها آسیب رسانند و یا خود درون آن بیفتند.
- مجراهای زهکشی باید وضعیت خوبی داشته باشند. (مجراهای زهکشی لوله هایی است که در زیر دربهای ورودی عمل زهکشی را انجام میدهد).
- اتصالات بین لوله ها و کانالهای زهکشی کنترل شود زیرا ممکن است سیفونهای موجود در سیستم گرفته باشند.
2: واریتههای علوفهای مطلوب
گیاهان علفی تنها به دلخواه خود رشد نمیکنند. به منظور حفظ و تقویت یک مرتع دایمی با کیفیت بالا، مالکین باید با علوفه همانند یک محصول زراعی که مورد چرای دام قرار میگیرد برخورد نمایند. کشاورزی مدرن به نظر میرسد به سوی ایجاد مراتع دایمی بسیار حاصل خیز و با کیفیت که در آنها گیاهان علوفه ای به منظور استفاده برای چندین سال در آن کشت میشود پیش میرود.
این مراتع بافتی غیر متراکم دارند که به سادگی در اثر لگد حیوان سفت شده و حتی پس از شخم زدن هم کلوخه میشوند در حالی که مراتع قدیمی لایه ضخیمی از علف دارند که برای اسبها مطلوبتر است. این مراتع پر محصول دایمی جدید اغلب برای اسبهای در حال استراحت، مادیان نازا، مادیانهای آبستن و اسبهای جوان بسیار مرطوب و پر آب به حساب می آیند و ممکن است موجب لنگش، چاقی و مشکلات رشدی دیگر شوند. مسئله مذکور این نکته را روشن میسازد که ایجاد و حفظ یک مرتع که برای اسبها مناسب بوده و نیز از نظر مواد مغذی نیاز آنها را تأمین مینماید به سطح بسیار بالایی از مهارت احتیاج دارد.
گیاهان علوفه ای که در چراگاه اسبها مورد استفاده قرار میگیرند باید خصوصیات زیرا را دارا باشند:
- خوشخوراکی
- ماندگاری – به بیان دیگر توانایی مقاومت در برابر چرای زیاد و کوتاه شدن
- زمستان گذرانی خوب (تحمل سرما)
- مقاومت در برابر بیماریها
- تنوع در زمان گلدهی (وجود رشد گونههای گیاهی مختلف در زمانهای متفاوت سال)
- قابلیت هضم متوسط (وجود فیبر بسیار زیاد یا بسیار کم در علوفه برای اسبها خوشایند نیست)
مخلوط بذر علف یک چراگاه اسب باید حاوی گیاهان زیر باشد:
- دو نوع چاودار دایمی: 50 درصد
- دو نوع علف برّه (فستوکا) قرمز رونده: 25 درصد
- دم سگی (سگ واش) تاجدار: 10-5 درصد
- چبر مرتعی: 10-5 درصد
- شبدر سفید وحشی: 2-1 درصد
در برخی مراتع از تیموتی یا پنجه مرغی نیز میتوان استفاده نمود. میزان بذر بین 18-10 کیلوگرم به ازای هر ایکر (45-25 کیلوگرم در هکتار) با توجه به ترکیب و نحوه ساخت مخلوط بذر متفاوت است. این گونه های علفی هر یک برای ویژگیهای خاصی انتخاب شدهاند:
- چاودار دائمی گیاهی بسیار فراگیر بوده، در انواع خاکهای زارعی میروید و در زمینهای غنی بسیار پایدار است.
- علف برّه (فستوکای) قرمز بسیار خوش خوراک بوده و کیفیت غذایی مطلوب دارد. این گیاه در شرایط نامناسب و سخت نیز رشد میکند و اغلب برای ایجاد پیستهای چمن ورزشی استفاده میشود.
- دم سگی (سگواش) تاجدار نیز برای اسبها بسیار خوشخوراک میباشد.
- پوآ (چبر مرتعی) ساقه صاف نیز که به علف کنتاکی نیز معروف است برای خاکهای شنی سبک مناسب بوده و قادر است خشکی را تحمل نماید.
- چبر مرتعی ساقه کرکدار خوشخوراک است و در خاکهای مرطوب و غنی میروید. این گیاه پایه خوبی برای یک مرتع محسوب میشود.
- -شبدر سفید وحشی یک گیاه لگومینه تثبیت کننده نیتروژن در خاک میباشد که میتواند حاصلخیزی خاک را افزایش دهد. البته این گیاه نسبت به خشکی نیز مقاوم است لازم به ذکر است از کشت زیاد این علوفه باید خودداری نمود.
علف ها را میتوان به صورت مخلوط کاشت و یا آنها را در ردیفهای جداگانه کشت نمود. گیاهان علوفه ای مورد قبول در مراتع شامل قاصدک، بارهنگ برگ باریک، کاسنی، بومادران، رشکک، جعفری و سیر وحشی میباشند.
3: کنترل علفهای هرز
صرفنظر از امکان سمّی بودن علفهای هرز، آنها با سایر گیاهان علوفه ای بر سر فضا، نور، آب و مواد مغذی خاک رقابت میکنند. در نتیجه آنها از کیفیت و کمیت علوفه های موجود برای چرا میکاهند. بیشتر علفهای هرزی که چراگاه اسبها را تحت تأثیر قرار میدهند در زیر فهرست شده است:
- گزنه
- آلاله
- شوکران آبی
- راگورت
- خارهای رونده
- دم اسب
- خار نیزه ای
- علف جوجه
- گل انگشتانه
دستورالعمل علفهای هرز مضر به ساکنین مناطق مختلف اجازه فعالیتهای خاصی را میدهد که این علفها را قطع و یا نابود سازند و اطلاعات مورد نیاز در این خصوص را در اختیار آنها قرار میدهد. علفهای هرز و آسیب رسان شامل خارهای نیزه ای، خارهای خزنده، شوکران آبی، شوکران صاف برگ و راگورت میباشد.
روشهای کنترل علفهای هرز به دو بخش عمده کنترل فیزیکی و کنترل شیمیایی تقسیم میشود.
کنترل فیزیکی علفهای هرز
چیدن علف های هرز معمولاً با استفاده از یک دستگاه علفزن سوار شده روی یک تراکتور انجام میشود که در طول فصل رشد حداقل برای 5 بار صورت پذیرد تا مؤثر واقع شود. پس از هر بار چیدن، علفهای هرز باید از چراگاه جمعآوری شده و دفع گردند.
این کار به این دلیل انجام میشود که برخی از علفهای هرز سمی مانند راگورت پس از مردن گیاه بسیار خوش خوراک میشوند و در صورت عدم جمعآوری پس از چیدن میتوانند ایجاد مشکل نمایند. چیدن مرتب علف آنها را به رشد در ارتفاعی یکسان ترغیب میکند به طوری که در هیچ جایی از مرتع علف بلند دیده نخواهد شد و در نهایت بهبود وضع مرتع میگردد.
به علاوه این کار گیاهان موجود در مراتع را به رشد مناسبتر از طریق جوانه زنی و تولید برگ بیشتر که مغذی ترین بخش گیاه میباشد ترغیب مینماید. هرگونه شبدر موجود در مرتع در وصرتی که بیش از حد کوتاه شوند تحت تأثیر این کار واقع شده و ممکن است از بین بروند. ماشین چمنزن تنها باید توسط شخصی با سنّ بالاتر از 13 سال هدایت شود.
کندن با دست تنها برای تعداد محدودی از علفهای هرز مؤثر بوده و برای اراضی بزرگ عملی نیست. این کار نیاز به زمان طولانی دارد و باید پیش از گلدهی و تلوید بذر انجام شود. مراقب باشید برگ یا بخشی از ریشه این گیاهان بر روی مرتع باقی نماند تا این علفهای هرز اجازه رشد مجدد پیدا نکنند.
کنترل شیمیایی علفهای هرز
اسپری کردن سموم علفکش روشی سریع و مؤثر در مورد کنترل علف های هرز میباشد. اسپری کردن علفهای هرز را به طور واقعی میکُشد و میتواند از دیگر روش هایی که تنها رشد علف های هرز دایمی را کنترل میکنند اقتصادیتر باشد. این روش میتواند در مکانهایی که علفزن دسترسی به آنها پیدا نمیکند برای نمونه در امتداد حصار مرتع و اطراف درختان نیز مؤثر باشد. علاوه بر این روش اسپری علفکش بر ضدّ علفهای هرز کوچکی که توسط دستگاه علفزن کوتاه نمیشود نیز مؤثر میباشد. البته باید مراقب بود که این سموم بوتههای شبدر را از بین نبرند.
اسپری سموم علفکش باید دوبار در سال انجام شود و با در پیش گرفتن الگوی چرای چرخشی در مرتع، منطقه سمپاشی شده تا 14 روز چرانیده نشود. به بیان دیگر تا زمانی که علفهای هرز نمرده، جمعآوری نشده و یا سوزانده نشده اند نباید اسبها در آن بخش از مرتع چرا کنند. شرایط آب و هوایی منطقه میتواند تنوع زیادی در نتیجه نهایی و واکنش گیاهان به اسپری علفکش ایجاد نماید.
اسپری نقطه ای به صورت انتخابی بوده و محل آن توسط فردی که سمپاش راحمل میکند تعیین میشود. این کار میتواند برای نواحی کوچکی یا انبوهی از علفهای هرز در یک نقطه مفید باشد و یا با توجه به این که سم علفکش برای شبدر مضر میباشد در نقاطی که این گیاه روییده است میتوان به این شکل سمپاشی نمود. برای آن که تمامی علفهای هرز مزرعه از بین بروند لازم است اسپری با تراکتور انجام گیرد و 14 روز پس از علفهای هرز خشک شده جمعآوری گشته و از بین بروند.
البته لازم به ذکر است که پیش از انجام این کار دستورالعملهای اسپری کردن علفکش را مطالعه کنید و به راهنمایی های ارائه شده از سوی شرکت سازنده سم انتخابی شما توجه نمایید.
حصارکشی
مهمترین مسئله در زمان انتخاب و تصمیمگیری درباره حصارکشی چراگاه ایمنی است و این که نوع حصار برای اسبها مناسب باشد. حصار مورد استفاده در چراگاه های اسب باید به گونه ای باشد که بدون آن که جراحتی در حیوانات ایجاد کند اسبها را از نزدیک شدن به آن ناامید سازد.
در عین حال به اندازه کافی بلند باشد و بخش پایینی آن هم در حدّ مناسبی از زمین فاصله داشته باشد. حصار مرتع باید به نحوی ساخته شود که اسبها به آن تکیه نداده و یا آن را نجوند. انواع حصار مورد استفاده عبارتند از:
- نرده کشی
- شبکه توری
- سیم ساده (در چند ردیف)
- حصار الکترویکی
انتخاب نهایی شما وابسته به سرمایه موجود و سلیقه ظاهریتان دارد اما اغلب توصیه میشود که بهترین سیستم را که میتوانید تهیه کنید که این کار در واقع اقتصادی تر است.
وسعت چراگاه مورد نیاز به ازای هر رأس اسب
وسعت منطقه مورد نیاز برای چرای هر رأس اسب به عوامل بسیاری بستگی دارد که آنها عبارتند از:
- نوع اسب یا اسبچه
- خوراک مکمل موجود
- فصل سال
- نوع خاک مرتع
- توانایی مالک اسبها در مدیریت مرتع
یک اسبچه کوچک را میتوان در فضایی به اندازه 1-5/0 ایکر (4/0 – 2/0 هکتار) نگهداری نمود که در این صورت به راحتی فضولات آن جمعآوری شده، چراگاه حاصلخیز و عاری از علف هرز خواهد گشت. به طور کلی ایده آل است که به ازای هر رأس اسب یا اسبچه 4-5/1 ایکر (6/1 – 6/0 هکتار) زمین مرتعی در نظر گرفته شود که آن را به سه یا چهار قسمت تقسیم کنند. این کار اجازه میدهد که در هر زمان یک مرتع در حال استراحت باشد.
5/2 ایکر (1 هکتار) از زمین حاصلخیز مرتع تحت مدیریت صحیح (برای نمونه در گله های نگهداری اسبهای خالص) میتواند 4-3 اسب یا 6-4 اسبچه را تأمین نماید.
به طور میانگین هر ایکر از مرتع یک اسب را در کل سال یا دو اسب را برای تنها فصل تابستان میتواند در خود جای دهد. چراگاه های تحت مدیریت نادرست تنها میتواند به ازای هر 5/2 ایکر (1 هکتار) یک اسب را تأمین کند.
سال زراعی در چراگاه
نکات اولیه
یکی از اصول اولیه مدیریت صحیح یک مرتع این است که چراگاه را به چند قسمت تقسیم نمایید تا همواره بخشی از مرتع در حال استراحت باشد که اسپری شده یا کوددهی در آن صورت پذیرد و نیز گیاهان در این دوره رشد نمایند. شاید انجام آزمایش خاک نیز کاری ارزشمند و مفید باشد. البته مطمئن شوید که شرکت مجری این کار اطلاع داشته باشد که مزرعه جهت چرای اسب مورد استفاده قرار میگیرد. نتایج آنالیز خاک به شما خواهد گفت که مزرعه به آهک نیاز دارد یا خیر و نیز چه مقدار نیتروژن، فسفر و پتاس احتیاج است. سپس شما میتوانید با استفاده از راهنماییهای موجود مدیریت مرتع را آغاز نمایید.
زمستان
اسبهایی که در زمستان در بیرون (مرتع) میمانند میتوانند به نحو شدیدی به چراگاه صدمه وارد نمایند. خیس بودن زمین و نگهدای تعداد اسب بیشتر در چراگاه خود بزرگترین عامل خسارت است. سُم اسبها در چنین شرایطی علف مرتع را قطع نموده و بافت خاک را بر هم میزند که در نهایت اصطلاحاً خاک کلوخه و لگدمال میشود. به بیان دیگر سُم حیوان نه تنها برگها، نقاط در حال رشد و ریشه گیاهان مورد چرای اسبها در فصل زمستان هم از نظر کیفی و هم از لحاظ کمی کاهش نشان میدهد. از این رو اسبها و اسبچه هایی که در این فصل در چراگاه نگهداری میشوند حتی اگر وضعیت پوشش مرتع اسبها خورده شد دیگر طی فرآیند طبیعی ردش مجدد جایگزین نخواهد شد. در نتیجه کاهش تراکم گیاهان علوفهای ممکن است قسمت بیشتری از مرتع لگدکوب شده و خسارت عمدهتری ایجاد گردد. این خسارتها را میتوان با مدیریت صحیح عوامل زیر کاهش داد:
- مدیریت چرای اسبها
- وضعیت خاک
- کیفیت علوفه مرتعی
مدیریت چرای اسبها در مرتع
تنها راه حفاظت کامل ار مرتع خروج تمامی دامها از آن پیش از مرطوب شدن خاک میباشد. با این وجود تعداد اسبهایی که در فصل تابستان در چراگاه حضور دارند نیز بر تراکم و قابلیت رشد مجدد گیاهان علوفهای موجود در آن مؤثر میباشد.
مرتعی که بیش از حد مورد چرای دامها قرار گرفته باشد زودتر از یک مرتع حفاظت شده لگدکوب و کلوخه میشود وجود تعداد کمتر اسب در هر دوره زمانی در مرتع میتوانند وضعیت مرتع را بهتر کند.
به طور متناوب میتوان از یک چراگاه برای چرای اسبها استفاده نمود در حالی که سایر آنها در حال استراحت باشند. با این کار در فصل بهار این چراگاه نیاز به نوسازی گستردهای دارد اما سایر چراگاهها برای چرا یا حفاظت آماده خواهند بود. به چراگاه قبلی پس از بازسازی باید تا زمستان آینده، استراحت داده شود.
وضعیت خاک
نوع خاک مقدار آبی را که آن میتواند در خود نگه دارد تحت تأثیر قرار میدهد. برای نمونه خاکهای شنی از زهکشی بهتری برخوردار بوده و نسبت به خاکهای سنگین و به سرعت اشباع شونده رسی کمتر لگدکوب و کلوخه میشوند. بهتر است که چراگاهی با وضعیت زهکشی بهتر و خاک مناسبتر برای استفاده زمستانی در نظر گرفته شود.
به صورت ایدهآل زمینی که دارای شیبی تدریجی به کانالهای خروجی مانند نهرهای زهکشی، برکهها یا رودهایی است که توسط حصار از اسبها جدا شدهاند برای چرای زمستانی مناسب است. در مزرعه باید از کانالهای زهکشی محافظت خوبی به عمل آید. حفظ صحیح آنها به زهکشی مناسب مزرعه کمک نموده و میتواند به میزان زیادی ماندگاری آب در خاک را کاهش داد و در نتیجه لگدکوب شدن زمین مرتع و خسارت به آن کاهش یابد. زهکشی کامل کاری بسیار پرهزینه است و اغلب به جای آن از زهکشی زیرزمینی استفاده میکنند.
در این نوع زهکشی یک گوی گرد بزرگ را در خاک فرو کرده و میکشند. این کار کانالی را در زیر زمین ایجاد میکند که اجازه میدهد آب درون آن جریان داشته و خارج شود. در این روش در سطح تنها یک شکاف کوچک قابل مشاهده است.
کیفیت پوشش مرتع
مراتع تازه کاشت نسبت به مراتع قدیمی حساستر بوده و اغلب خسارت بیشتری میبینند. پوشش گیاهی مراتع قدیمی و پیستهای چمن اسبدوانی بسیار مناسب میباشد. گیاهان علوفهای در آنها یک پوشش چمنی ضخیم ایجاد میکنند که میتوانند از تغییر بافت خاک توسط سُمها جلوگیری نماید.
این گیاهان عمدتاً واریتههایی هستند که در مراتع کوهپایهای وجود دارند. گیاهان یاد شده ارزش تغذیهای بالایی ندارند البته بیشتر علوفهها در فصل زمستان از نظر مواد مغذی ضعیف هستند . با این حال باید به این نکته مهم نیز اشاره داشت حتی اگر این واریتهها در مرتع وجود داشته باشد در صورتی که چراگاه در فصل تابستان به طور شدیدی در معرض چرای دام بوده و تنها پوشش گیاهی کمی در آن باقی مانده باشد برای چرای اسبها اصلاً مناسب نخواهد بود.
نکات دیگر در خصوص مدیریت چراگاه در فصل زمستان
مناطق اطراف حصار و درب ورودی مرتع در طول فصل زمستان نسبت به تابستان تحت فشار بیشتری قرار دارد. در این فصل اسبهای گرسنه ممکن است نردههای حصار را جویده یا پرچین آن را بخورند و یا پوشت درختان را نیز بجوند. از این رو پیش از شروع زمستان باید از محکم بودن حصار اطمینان حاصل نمود و آن را از نظر نداشتن هیچ گونه شکاف و رخنهای کنترل کرد زیرا اسبهای گرسنه ممکن است از طریق آن به بیرون فرا کنند.
دربهای ورودی چراگاه پر تردّدترین بخش مرتع میباشد که در نتیجه دو برابر بیشتر از سایر مناطق در معرض خطر لگدکوب شدن خاک قرار دارد. قرار دادن درب ورودی چراگاه در بالاترین قسمت مرتع چراگاه میتواند جمع شدن آب در این مکان را کم کرده و خطر یاد شده را کاهش دهد. ریختن شن یا ماسه نیز به زهکشی سریعتر آب کمک نموده و سطح زمین آن قسمت را بالاتر میبرد. این کار را اطراف آبشخورها نیز میتوان انجام داد.
مزرعهای با حصار پرچین مناسب و تعداد درخت کمتر پناهگاه بهتری برای اسبها به شمار میرود. مراقب باشید هیچ گونه درخت یا گیاه سمّی در چراگاه وجود نداشته باشد و نیز از درختان موجود در برابر خورده شدن توسط اسبها محافظت نمایید.
زمانی که مزرعهای را برای چرای زمستانی اسبهایتان انتخاب میکنید به خاطر داشته باشید:
- مزرعه از زهکشی خوبی برخوردار باشد.
- وجود یک شیب کند در مزرعه به زهکشی آن کمک میکند.
- چراگاهی دارای پوشش گیاهی مناسب را انتخاب کنید و ترجیحاً از یک مرتع دایمی با لایه ضخیمی از پوشش علفی مرغوب بهره بگیرید.
- از مناطق آسیبپذیر چراگاه مانند نواحی اطراف درب ورودی مراقبت بیشتری به عمل آورید.
- حصارها و پرچینها را از نظر محکم بودن و عدم وجود شکاف کنترل نمایید تا اسبها نتوانند از مزرعه فرار کنند.
- تعداد دام موجود در چراگاه را به حداقل تعداد ممکن کاهش دهید.
آماده شدن چراگاه برای فصل بهار
هرچه هفته ها و روزها رو به بلندتر شدن پیش میروند فکر چگونگی و زمان مناسب ورود اسبهای گرسنه به مرتع بهاره بیشتر در ذهن مالکین نقش میبندد. با این وجود که مرتع در پاییز هم استراحت داشته است در وصرتی که بخواهید علوفه بهاره با کیفیت بالایی داشته باشید لازم است برخی اقدامات کمکی که در ادامه شرح داده خواهد شد انجام دهید.
صاف کردن زمین (شانه زدن)
در صورتی که فرض کنیم چراگاه در یک منطقه دارای خاک خوب و زهکشی مناسب واقع شده باشد، اولین مرحله اجرایی صاف کردن زمین خواهد بود. این کار توسط شبکه هایی که دارای دندانه میخی شکل شبیه شانه میباشند و توسط تراکتور بر روی زمین کشیده میشود انجام میگیرید. این کار گیاهان مرده و پوسیده شدهای که در پایه گیاهان مرتعی جمع شده و کلوخهایی تشکیل دادهاند را جمع نموده و به بهبود وضعیت چراگاه کمک مینماید.
مواد مرده مذکور از رسیدن هوا از سطح به ریشه گیاهان و خاک جلوگیری میکند و این عمل موجب رسیدن بهتر هوا به زمین خواهد شد زیرا هوادهی ضعیف خاک و ریشهها رشد گیاه را کاهش میدهند.
بنابراین از آن جایی که گیاهان مرده امری غیر قابل پیشگیری بوده و ممکن است در اثر سرمازدگی، لگد حیوان یا باقی ماندن در پایه گیاهان دیگر حاصل شوند بهتر است صاف کردن (شانه زدن) زمین به طور منظم صورت پذیرد. صاف کردن زمین همچنین به پخش شدن ناهمواریهای موجود در مزرعه یا فضولات باقی مانده اسبها در آن کمک میکند. این اقدام با شکستن سطوح ناصاف خاک میزان لگدکوب شدن و ایجاد کلوخ در زمین چراگاه را کاهش میدهد.
چراگاه در طول فصل بهار نیز باید به طور منظم شانه زده شود تا فضولات که در آن ریخته شده خرد شده و در سطح مرتع پخش گردد. در صورتی که چراگاه کوچک باشد فضولات حیوان را میتوان به صورت دستی جمعآوری نمود.
البته این کار خسته کننده و وقتگیر میباشد اما راهی بسیار مناسب برای خوش خوراک نگه داشتن علوفه و تا حد امکان عاری بودن آن از انگل خواهد بود. مراقب باشید که صاف کردن زمین با چنگک یا شبکههای دندانه میخی خاک را به گونهای نشکافد که موجب خروج گیاهان اصلی از خاک یا آسیب دیدن سیستم ریشهای آنها گردد. در این صورت ممکن است گیاهان در طی چرای حیوانات کنده شده و یا در اثر نور خورشید بسوزند.
آزمایش مواد مغذّی خاک
آزمایش سطح مواد مغذی خاک باید هر سه سال یک بار صورت پذیرد. بیشتر اراضی مرتعی بریتانیا به طور طبیعی اسیدی بوده دارای PH کمتر از 5/5 هستند در حالی که PH مناسب برای رشد علوفه 5/6 – 0/6 میباشد. PH بالاتر موجب رشد بهتر گیاهان علوفهای و ارتقاء سطح مواد معدنی خاک به خصوص کلسیم و فسفر میگردد. در مرتعی دارای مدیریت صحیح نسبت به کلسیم و فسفر 1: 2 میباشد که برای اسبهای در حال رشد ایدهآل خواهد بود.
آهک، گچ و یا دیگر ترکیبات حاوی کلسیم را هر چند سال یک بار جهت خنثی کردن آثر اسیدی کنندگی بارندگیها به خاک میافزایند. نتایج آزمایش خاک میزان آهک مورد نیاز را مشخص خواهد کرد.
عناصر فسفر و پتاسیم نیز در مقادیر قابل توجهی مورد نیاز گیاهان مرتعی میباشند. سطح این مواد مغذی در خاک به صورت یک شاخص عنوان میشود و هدف ما باید حفظ آن در حدّ شاخص 2 باشد.
جدول 1: میزان کود مورد نیاز برای دستیابی به شاخص 2 در مرتع (کیلوگرم در هکتار) | ||||
شاخص | 0 | 1 | 2 | +2 |
فسفر (205 P) | +60 | 40 | 20 | 0 |
پتاس (20k) | 60 | 30 | 0 | 0 |
کوددهی
مرحله بعدی پس از صاف کردن زمین کوددهی میباشد. در صورتی که فرض کنیم مزرعه در هیچ یک از مواد مغذی خاص کمبود شدیدی ندارد، با این حال میتوان مزرعه را با کود نیتروژنه کوددهی کرد. بسیاری از دارندگان اسب از دادن کود نیتروژنه وحشت دارند زیرا آنها این کود را با مراتع بسیار غنی مخصوص گاوهای شیری مرتبط میدانند که میتواند مشکلاتی مانند لنگش یا تورم اپیفیز را در اسبها ایجاد نماید.
با این حال، نیتروژن برای مزرعه لازم میباشد زیرا برای رشد صحیح و کامل همه گیاهان حیاتی بوده و در طول زمستان طی بارندگیها به آسانی شسته شده و از خاک خارج میگردد. معمولترین راه برای افزایش نیتروژن خاک افزودن کود گرانوله نیتروژنه میباشد. امروزه این امکان فراهم شده است که کودهای آلی با سرعت آزادسازی کُند را خریداری و در مزرعه استفاده نمود که برای چراگاههای اسب که نیاز به رشد یکنواخت و کند علوفه دارند بسیار ایدهآل خواهد بود.
شبدر موجود در مرتع نیز خود میتواند یک جایگزین کننده طبیعی نیتروژن در خاک باشد زیرا باکتریهای همزیست با ریشه های این گیاه نیتروژن هوا را در خاک تثبیت میکنند. در صورتی که چرای حیوانات تا پاسی از سال انجام نشده و میزان شبدر نیز در چراگاه در حدّ کافی باشد نیازی به افزودن نیتروژن مصنوعی نخواهد بود.
اگر شما به طور منظم فضولات اسبها را در مرتع پخش کنید دیگر نیازی به افزودن کود پتاس نیست. اما در صورتی که کود حیوانی جمع آوری شود یا محصولات علوفهای کم باشد ممکن است سطح پایینی از کود پتاس نیاز باشد.
فسفات نیز ممکن است هر دو تا سه سال یک بار مورد نیاز باشد. به منظور تنظیم PH خاک هم هر سه تا هفت سال یک بار مواد آهکی به خاک افزوده میشود. نمونهبرداری منظم از خاک میتواند شما را در تصمیمگیری درباره نوع و میزان کود مورد نیاز برای چراگاه یاری نماید. کوددهی در کل فصول سال کاری بسیار پرهزینه است در حالی که انجام این کار در پاییز و بهار برای چراگاههای عادی اسبها کافی است.
پس از کوددهی چراگاه تا زمانی که کود در زمین حل نشده و وارد آن نشود نباید اسبها در آن چرا کنند. این کار به شما فرصت میدهد که علفکشی لازم را نیز در این زمان انجام دهید. برخی از کودهای آلی ممکن است به اندازه کافی برای مراتع مورد استفاده اسبها مناسب باشند و نیازی به استفاده از کود شیمیایی نباشد.
غلتک زدن
چراگاه باید قبل و بعد از کوددهی غلتک زده شود. در صورتی که پس از کوددهی از یک غلتک سنگین استفاده شود، این کار میتواد در مخلوط کردن گرانولهای نیتروژن با خاک کمک بسیاری نماید. غلتک زدن خاک را محکم نموده و به صاف شدن بخشهایی که در اثر لگدکوب شدن آسیب دیدهاند کمک میکند. با انجام این کار سنگهای موجود به داخل خاک فرو میروند و در نتیجه در زمان چیدن علوفه یا استفاده از سایر ابزارآلات زراعی ایجاد مشکل نخواهد کرد.
غلتک زدن گیاه به جوانه زنی و دادن برگ بیشتر ترغیب مینماید که این مسئله به دلیل فشرده شدن تدریجی ریشه های گیاه طی این کار و رشد ثانویه بعد از آن میباشد. برگدهی بیشتر گیاه در اثر غلتک زدن همراه با مصرف نیتروژن در خاک موجب میشود که گیاهان مرتعی در سال زودتر و بیشتر محصول دهند.
انجام این کار در چه زمانی از سال مناسبتر است؟ افزودن زودهنگام نیتروژن امکان شسته شدن آن را پیش از فعال شدن گیاهان در پی خواهد داشت. اضافه کردن دیر هنگام آن نیز موجب هدر رفتن کود میگردد. روشهای مختلفی برای کاهش ریسک تعیین زمان آغاز کوددهی و در ادامه غلتک زنی زمین مزرعه استفاده میشود. یکی از این روشها که تیسام نام دارد شامل جمع کردن میانگین دمای روزانه از اول ژانویه هر سال میباشد. زمانی که این عدد به 200 رسید زمان مناسب کوددهی مزرعه فرا رسیده است. با این وجود این سیستم اجازه نمیدهد که دماهای زیر صفر یا تنوعهای منطقهای لحاظ شوند. طبق روش تیسام برخی سالها کوددهی در اوایل فوریه (بهمن ماه) صورت میگیرد در حالی که در سال دیگر ممکن است تا آوریل (فروردین ماه) نیز این کار انجام نشود.
روش دیگر دمای خاک را به عنوان راهنما مدّ نظر قرار میدهد؛ به صورتی که وقتی دمای خاک در عمق 10 سانتیمتری به 5/5 درجه سانتیگراد رسید توزیع کود در مزرعه صورت خواهد گرفت. طبق این روش معمولاً اواسط ماه مارس (اسفند) زمان مناسب کوددهی است در حالی که این نکته را نیز باید اشاره داشت که حتی اگر هنوز دمای خاک پایین باشد کوددهی تا آغاز ماه آوریل باید انجام شود.
آماده سازی زود هنگام چراگاه میتواند اتلاف هزینه و زمان به شمار رود و در زمینهای مرطوب خسارات جدی در پی داشته باشد. توزیع دیرهنگام کود هم موجب از دست دادن رشد مناسب محصول و در نتیجه کاهش فصل رویش خواهد شد. همان طور که قبلاً نیز اشاره شد در صورتی که زمین به اندازه کافی خشک باشد که تراکتور بدون هیچ گونه خسارتی بتواند در آن حرکت نماید، آمادهسازی زمین برای فصل بهار باید در طول ماه مارس (اسفند) انجام شود اما در هر صورت این کار نباید دیرتر از اوایل آوریل صورت گیرد.
مدیریت مرتع در فصل تابستان
در طول فصل تابستان در صورتی که فضولات اسبها جمع آوری نمیشود چراگاه باید هر هفته شانه زده شود و ترجیحاً این ار در طول زمان گرم و خشک روز صورت پذیرد تا لارو انگلها خشک شده و از بین بروند. حتی اگر کود حیوانی جمع آوری شود این کار باید یک بار در ماه انجام گردد. اسبها حیوانات چراکننده وسواسی هستند و اغلب اطراف نقاطی که فضولاتشان قرار دارد نمیروند. علف مرتع در این فصل باید به طور منظم در حدّ 15-10 سانتیمتر (6-4 اینچ) کوتاه شود؛ این کار از بذردهی و در نتیجه کاهش کیفیت علوفه مرتعی جلوگیری مینماید.
با توجه به شرایط آب و هوایی ممکن است میزان زیادی علوفه تولید گردد که به شما اجازه میدهد با کوتاه کردن علف، چراگاه را در حدّ مناسب تولید و مصرف اسبها تنظیم نمایید. مابقی قسمتهای مرتع که در حال استراحت باشند هم به ترتیب به صورت چرخشی مورد چرا قرار میگیرند. و این کار موجب میشود که این بخشها زمان کافی برای رشد مجدد گیاهان پیش از ورود اسبها به آنها داشته باشند. در صورتی که گاو نیز در مرتع نگهداری شود از آنجایی که آنها میتوانند علوفه های خشک را هضم نمایند باید پس از خروج اسبها وارد مرتع شوند. این کار به برهم خوردن چرخه زندگی انگلها نیز کمک میکند.
هرگونه علف هرزی که پس از اسپری کردن سم علفکش در فصل بهار باقی مانده باشد را باید قبل از بذردهی چیده و آن را از مرتع خارج ساخت.
مدیریت مرتع در فصل پاییز
کیفیت مرتع در فصل پاییز به سرعت کاهش پیدا میکند. حتی اگر به نظر برسد که مرتع دارای میزان زیادی علوفه سبز میباشد معمولاً در اسبها کاهش وزن دیده میشود. بنابراین باید آماده بود که خوراک مکمل در اختیار آنها قرار داد. کوددهی مزرعه معمولاً در فصل پاییز صورت میگیرد. همچنین در صورتی که اسبها برای زمستان به مرتع دیگر میروند افزودن آهک نیز در این فصل راحتتر خواهد بود.
مدیریت مشکل انگل در مرتع
برای آسودگی خیال در زمان ورود اسبها به مرتع در فصل بهار در ابتدا میتوان دوز مناسبی از داروهای کرمکش به آنها خورانید. با توجه به نوع زندگی طبیعی و خوی چراگری اسبها و جستجوی مداوم در مرتع به دنبال بهترین علوفه موجود آیا باز هم حیوان سالم خواهد ماند؟ روشن است که اسبها همراه علوفه تازه بهاره حجم زیادی از لارو کرمهای انگل را نیز میبلعند. در طبیعت وحشی اسب اراضی مرتعی گستردهای را جستجو کرده و چرا میکند. همچنین در چنین شرایطی که حیوان دایماً نقل مکان میکند فضولاتش را در مکانهای مختلف رها میسازد که در نتیجه خطری برای سلامت آن ندار. نگهداری اسبها در یک محیط محصور آن هم را تراکم زیاد مانند آن چه در مزارع پرورش اسب دیده میشود طبیعی نیست؛ با این کار اسبها مجبور میشوند درست در نزدیکی مدفوعشان چرا کننده که ممکن است حاوی لارو بوده و منجر به آلودگی مجدد و در نهایت ضرر زیاد مالی گردد.
عوامل محیطی و مدیریتی میتوانند مستقیماً رشد و بقای جمعیت انگلهای موجود در مرتع را تحت تأثیر قرار دهند. بدین ترتیب با داشتن یک برنامه کرمکشی مؤثر همراه با رعایت عوامل مدیریتی و محیطی میتوان با هجوم انگلهای مضر مبارزه نمود.
کرمهای انگلی چرخه زندگی پیچیدهای دارند به طوری که عبور لاروها یا تخم آنها در دستگاه گوارش اسب، مهاجرت به سایر بافتها و در نهایت تبدیلشان به انگلهای بالغ فرآیندی بسیار متنوع میباشد.
تخم یا لارو این انگلها از طریق مدفوع از بدن اسب خارج شده و به مرتع باز میگردد و با خورده شدن علوفه آلوده توسط اسب این چرخه مجدداً آغاز میگردد.
11-6: مرتع پاک
یک راه کاهش مؤثر ضرر انگلها شروع به پرورش در مرتع پاک میباشد. این مسئله به خصوص زمانی اهمیت خواهد یافت که جمعیت لاروی در بهار ، تابستان و پاییز بالا بوده باشد . تعداد زیاد لاروها در مرتع اغلب با شرایط متعادل رشد علوفه هم زمان میباشد و اسبها در زمان وفور علوفه و چرای خوب در معرض بیشترین حدّ آلودگی قرار میگیرند. زمینهایی که از پاییز گذشته مورد چرای اسبها قرار نگرفته و تنها برای تولید علوفه یا سیلاژ استفاده میشده است پاکترین مرتع محسوب میشوند. در صورتی که علوفه مرتع در بهار چرا شده و سپس برای بقاء به آن استراحت داده شود و در ادامه توسط گوسفند یا گاو چریده شود این چراگاه پاکترین مرتع برای بهار آینده خواهد بود.
چرای چرخشی
الگوی چرای چرخشی سه ساله میتواند روش مؤثری برای کاهش آولدگی انگلی در مرتع بشد که در نهایت اسبها چرای پاکی داشته باشند. این نکته مهم است که فصل چرا با اسبهایی شروع شود که در فصل زمستان به طور منظم کرمکشی شده اند. البته این مرتع نباید در سال گذشته توسط اسبها چریده شده باشد. در این روش چراگاه به سه قسمت تقسیم میشود که یک بخش برای تولید علوفه و سیلاژ پرورش داده میشود در حالی که دو قسمت دیگر توسط اسب و گوسفند یا گاو چریده میشود. در سال بعدی به یک سوم دیگر از مرتع استراحت داده میشود و این چرخش ادامه مییابد.
سیستم پیشرو – دنباله رو
شما باید سطح آسیب پذیری اسبهای مختلف را نیز در نظر بگیرید. کرّههای جوان از بقیه نسبت به آلودگی انگلی خصوصاً اسکاریدها حساستر است. این گل در اسب به سرعت تکثیر میشود و حدود 9 ماه در بدن حیوان مانده و مرتع را نیز به سرعت آلوده میسازد. خوشبختانه مقاومت اسبهای جوان با افزایش سن بالا میرود و تعداد انگلهای بالغ تخمگذار و در نتیجه آلودگی مرتع کاهش خواهد یافت. با این وجود تخم کرمها عمر طولانی داشته و میتواند از یک سال تا سال بعد زنده بماند.
در نتیجه کرّهها نباید در چراگاهی یکسان در سال بعد چرانده شوند. یک سیستم پیشرو – دنباله رو میتواند به سادگی اجرا شود که در آن اسبهای جوان حساس در پاکترین چراگاه چرانده میشوند و در ادامه آن اسبهای مقاومتر چرانیده میشوند. با این حال مرتع پاک باید در آغاز فصل مورد استفاده قرار گیرد.
دوره مزرعه | 1 | 2 | 3 | 5 |
1 | مادیان و کرهها | استراحت | اسبهای جوان | اسبهای مسنتر |
2 | اسبهای مسنتر | مادیانها و کرهها | استراحت | اسبهای جوان |
3 | اسبهای جوان | اسبهای مسنتر | مادیان و کرهها | استراحت |
سیستم چرای پیشرو – دنباله رو
چرای صفر
حتی با استفاده از سیستمهای چرای چرخشی و پیشرو – دنباله رو اسبها ممکن است مجدداً آلوده شوند که تنها چرخش سه ساله میتواند ضرر حاصل از آلودگی را کاهش دهد اما در مجموع انگلها را به طور کامل از بین نمیبرد. موفقیت در رفع آلودگی بستگی به تعداد اسبهای چراکننده در پادوک دارد. در صورتی که تراکم اسبها در چراگاه زیاد باشد میزان آلودگی نیز بالا خواهد بود. تنها سیستمی که میتواند آلودگی انگلی را به شدت کاهش دهد چرای صفر میباشد. در این سیستم علوفه در مزرعه چیده شده و به محل اسبها منتقل میشود تا این که اصلاً توسط فضولات حیوان آلوده نشود. این کار برای دامداریهای شیری (گاو و گوسفند) بسیار مناسب است ولی برای پرورش اسب به صرف نیست.
جمع آوری و دفع فضولات
در این جا شما به سادگی متوجه میشود که کنترل آلودگی انگلی اسبها تنها به وسیله مدیریت چرا امکانپذیر نمیباشد زیرا شما زمین مورد نیاز و یا تمامی تجهیزات لازم را در اختیار ندارید. روش دیگری نیز برای کنترل انگلها وجود دارد که میتوان آن را در اراضی و چراگاههای کوچک به کار برد.
بیشتر لاروها و تخم انگلها از طریق مدفوع حیوان به مرتع منتقل میشوند. بنابراین برای کاهش آلودگی باید دو بار در هفته فضولات حیوان را از چراگاه جمع آوری و دفع نمود. روش مورد استفاده بستگی به اندازه چراگاه دارد. یک چرخ دستی و شنکش برای محیطهای کوچک کافی است اما برای مکانهای بزرگتر استفاده از یک جاروبرقی عملی تر است. جمعآوری فضولات مناطق آلوده شدهای را که اسب در آنجا چرا نمیکند را هم کاهش میدهد.
جمعآوری فضولات زمانی که هوا گرم میشود (35-10 درجه سانتیگراد) یا رطوبت زیاد شود اهمیت زیادی پیدا میکند زیرا این وضعیت شرایط ایده آلی برای رشد سریع لاروها محسوب میشود. در دمای بالاتر از 35 درجه سانتیگراد لاروها رشد میکنند اما مدت زمان طولانی زنده نمیمانند. البته تخمها میتوانند بسیار مقاوم بوده و تا زمانی که شرایط مناسب فراهم شود به خواب فرو روند.
1صاف کردن زمین (شانه زدن)
شانه زدن زمین در آب و هوای گرم و خشک به جهت پخش فضولات صورت میگیرد که در نتیجه آنها به نحو مؤثری خشک شوند و تعداد لاروها در مرتع کاهش یابد. این به اندازه زیادی روی تخم انگلها تأثیر ندارد. اسبها تا زمانی که فضولات موجود در مرتع کاملاً خشک و سپس جمعآوری نشدهاند نباید در چراگاه به چرا بپردازند.
البته نظریات علمی دیگری نیز وجود دارد که صاف کردن (شانه زدن) زمین را موجب اسیدی شدن کل مزرعه و نیز موجب کاهش خوش خوراکی علوفه و انتشار تخم و لارو انگل میدانند که در نتیجه تغییر شرایط آب و هوایی، باران میتواند این وضعیت را بدتر نیز بگرداند.
البته مسئله آلودگی بیشتر به تراکم اسبها در چراگاه بستگی دارد. در صورتی که تعداد زیادی اسب در یک مرتع چراکننده جمعآوری فضولات اقدامی مناسبتر خواهد بود.
کرمکشی
هر اسب جدید پیش از آن که با اسبهای قدیمی گله و در یک مکان قرار گیرد باید مورد کرمکشی قرار گیرد. یک اسب به شدت آلوده میتواند به نحو فزایندهای سایر اسبها را نیز به انگل آلوده سازد. کنترل انگلها توسط مدیریت مرتع تنها در صورتی مؤثر خواهد بود که یک برنامه کرمکشی منظم نیز در طول سال برای تمامی اسبها اجرا شود. اگر برنامه کرمکشی مورد استفاده با یک یا چند روش ارائه شده در این کتاب پیوستگی داشته باشد امکان کاهش خسارات انگل در مرتع و نیز جمعیت اسبها بسیار بالا خواهد بود.
علفهای هرز سمّی
بسیاری از گیاهان و درختان برای اسبها سمّی هستند. گاهی اوقات اسب از خوردن علف هرز تازه امتناع میورزند اما زمانی که این گیاه قطع شده و پژمرده میگردد یا به شکل علف خشک در میآید در ذائقه اسب خوش خوراک خواهد شد. این خطر زمانی بیشتر خواهد شد که اسبهای گرسنه در مرتعی آلوده به علفهای هرز نگهداری شوند.
سمّیت هر گیاه در قسمتهای مختلف گیاه متغیر بوده و تحت تأثیر زمان، مرحله رشد، شرایط آب و هوایی و اقلیمی و وضعیت خاک قرار میگیرد. همچنین حساسیت اسبها به گیاهان مختلف با توجه به سن، شرایط بدنی، مدیریت، وضع سلامتی، آلودگی انگلی و نوع و مقدار علوفه خورده شده هم زمان با گیاه سمی متغیر خواهد بود. متابولیسم هر اسب تعیین میکند که چگونه توکسین از طریق ادرار دفع شود و چگونه اسب در مقابل گیاه مقاوم باشد.
برخی سموم اثر تجمعی دارند یعنی با مصرف مقادیر کم آنها به تدریج ایجاد مشکل مینمایند. به بیان یدگر مزاج حیوان، مقاومت نسبت به بیماریها و وضعیت بدنی آن به تدریج طی ساخته شدن توکسین تحت تأثیر قرار میگیرد و سرانجام نشانه های کلینیکی بیماری ظاهر میشود. علفهای هرزی مانند راگورت، سرخس براکن و دم اسب دارای اثر تجمعی میباشند. دیگر سموم بسیار سمّی بوده، مقدار کمی از آنها میتواند یک اسب را به سرعت بکشد. سرخدار از دسته این گیاهان میباشد.
گیاهان یافت شده در بریتانیای کبیر که به صورت تازه یا خشک شده برای اسب سمّی هستند عبارتند از: دم اسب، سرخس بارکن، سرخدار، خریق سفید، تاج الملوک، غاسول صابونی، علف جوجه، کتان، خولان، توسه، دلفنیوم، خشخاش، مامیران بزرگ، سنت جونزورت، تاج بلال، لوپینها، شجره النحل، گاوکُش، شوکران، شوکران آبی، هزار چشان سفید، شاهدانه، گل صدتومانی، پنجه مریم، رازیانه، تاتوره، سیکران، بلادن، انگور سگ سیاه، گوجه فرنگی، گل انگشتانه، راگورت، سوسن، لاله سرنگون (متعفّن) ، پیاز حضرتی، علف پاریسی، زنبق، هزار چشان سیاه و چچم.
در ادامه به برخی از اثرات این گیاهان سمّی اشاره خواهد شد.
راگورت
راگورت یکی ای عمده ترین عوامل مسمومیت اسبها در بریتانیا به شمار میرود. در پایان ماه جولای و اوایل آگوست (تیر و مرداد) تعداد زیادی از چراگاههای اسب که از مدیریت پایینی برخوردار میباشند و چرای زیادی در آن صورت گرفته آلوده به این علف هرز زرد رنگ میشوند.
راگورت حاوی آلکالوبیدی است که ضایعات کبدی دایمی تحت عنوان سنسیوز ایجاد مینماید. اسبهایی که دچار ضایعه کبدی ناشی از راگورت شدهاند نیاز به یک جییره متعادل شده با پروتئین با کیفیت و تکمیل شده با ویتامینهای گروه B و عناصر کم مصرف دارند. شیخ الربیع نیز حاوی سمّی مشابه راگورت میباشد. اما میزان این سم در آن کمتر است.
راگورتن معمولاً به شکل تازه توسط اسب خورده نمیشود اما وقتی این گیاه چیده و پژمرده یا خشک میشود خوش خوراک خواهد شد. اثر سمی این گیاه به صورت تجمعی بوده و نشانههای بیماری ممکن است ماهها پس از خوردن این گیاه ظاهر شود. اسب در این شرایط دچار کاهش وزن شده و افسرده به نظر میرسد. در موارد پیشرفته مسمومیت حیوان ممکن است بی هدف در مزرعه پرسه بزند. علوفه خشکی که حاوی 15 درصد راگورت باشد یک اسب را در طول یک دوره زمانی کوتاه میکشد اما حدود 5 کیلوگرم از این گیاه باید خورده شود تا نشانه های مسمومیت خود را نشان دهند. ممکن است تعداد زیادی از اسبها از مسمومیت تحت کلینیکی یا سطوح پایین آن رنج ببرند که در نتیجه منجر به وضعیت بدنی ضعیف و حساسیت بیشتر آنها در مقابل بیماریهای دیگر مانند لنگش میگردد.
سرخدار
سرخدار سمّیترین گیاه در بریتانیای کبیر میباشد. کمتر از 100 گرم یا یک مشت از این گیاه میتواند موجب حمله قلبی ناگهانی و مرگ سریع اسب گردد. سرخدار معمولاً خورده نمیشود اما در وقتی که برف بر روی زمین نشسته باشد یا علوفه مرتعی بسیار کمیاب باشد برای اسب جذاب خواهد بود. حتی مقادیر کمتر از میزان مرگ آور این گیاه نیز بسیار خطرناک میباشد. مراقب باشید که در زمان هرس این گیاه آن را در دسترس اسبها نگذاشته و در ساخت پرچین چمنزار مورد استفاده از آن استفاده نکنید. تاکنون پادزهری برای این گیاه شناخته نشده است.
شجرۀ النّحل
شجرۀ النحل دومین گیاه سمّی در بریتانیا میباشد که متعلق به خانواد لگومینه (پروانه آسا) مانند جارو و لوپینها میباشد. دانههای شجرۀ النحل بسیار سمی بوده و حاوی آلکالوبیدی میباشد که میتواند اسب را ظرف چند ساعت پس از بلع مقداری کمتر از 500 گرم از این گیاه بکشد. این گیاه به عنوان یک درخت زینتی در منطاق شهری و نیز اطراف باغات به میزاان زیادی یافت میشود. همواره مراقب شاخه های آویزان این درخت باشید که ممکن است اسب آن را بخورد. همچنین بذرهای آن ممکن است از این شاخه ها به درون مرتع بیفتد.
سرخس براکن
یکی دیگر از عوامل عمده ایجاد خسارت در گله های پرورش اسب سرخس براکن میباشد. اگر چه معمولاً از خوردن این گیاه توسط اسبها جلوگیری میشود اما این نوع سرخس به میزان زیادی در زمینهای حاشیهای و تپّهای یافت میشود که ممکن است در زمان کمبود خوراک توسط اسبهای گرسنه خورده شود.
به نظر میرسد نشانه های مسمومیت 60 – 30 روز پس از خوردن براکن بروز میکنند اما میتواند در صورتی که خوراک دیگری خورده نشود ظرف 3-2 هفته ظاهر میگردد. در اثر مسمومیت با سرخس براکن اسب دچار کاهش وزن و ضعف میشود و سرانجام عدم تعادل مبتلا خواهد شد. توکسین موجود در این گیاه تیامیتاز میباشد که موجب تجزیه ویتامین B1 (تیامین) میشود. در صورتی که شرایط به سرعت اصلاح شود اسبها میتوانند بهبود کامل یابند. اقدام درمانی شامل تزریق روزانه یک دوز هیدروکلرید تیامین میباشد که تا زمان بهبودی باید ادامه یابد اسبها باید از مراتع آلوده به سرخس براکن تا حدّ امکان خارج شوند.
دم اسب
دم اسب در مناطق مرطوب و سردتر از نقاطی که سرخس براکن میروید یافت میشود اما توکسین موجود در آن و نیز نشانههای مسمومیت حاصله کاملاً شبیه سرخس براکن میباشد. این گیاه به ندرت به شکل تازه توسط اسب خورده میشود. نسبت به گیاه خشک شده آن باید بسیار مراقب بود.
سطح عناصر کم مصرف
میزان عناصر کم مصرف خاک و در نتیجه مقدار آنها در گیاهان کشت شده در این خاکها به صورت معناداری متنوع است. سطح این عناصر میتواند سلامت گیاه و اسبی که از آن تغذیه میکند را تحت تأثیر خود قرار دهد. در گذشته وقتی زمینها به میزان کمتری مورد استفاده قرار گرفته و کودهای آلی مصرف میشد دیگر بروز مشکل عناصر کم مصرف نادر بود و کمبود تحت کلینیکی آنها معمول نبود.
با این وجود سطح عناصر کم مصرف خاک میتواند به طور طبیعی در دامنه گستردهای متغیر باشد. خاکهای رسی دارای بیشترین سطح این عناصر میباشند. زهکشی خاکهای اشباع از آب میتوا ند قابلیت دسترسی سلنیم و روی را افزایش دهد اما از قابلیت دسترسی آهن، منگنز، کبالت و مولیبدن میکاهد. استفاده بیش از حدّ کودهای نیتروژنه میتواند غلظت بسیاری از عناصر کم مصرف را کاهش دهد اما رابطه متقابل بین آنها بسیار پیچیده است. در صورتی که شما در رابطه با سطح عناصر کم مصرف خاک و گیاهان روییده شده در مرتع خود شک دارید باید هم خاک و هم بافت گیاه را تجزیه نماییم.
خاک و گیاه از نظر عناصر کم مصرف در برخی مناطق ممکن است دچار کمبود باشند و یاحتی میزان برخی از آنها بیشتر از حدّ سمّیت باشد. برای نمونه خاکهای دارای زهکشی نامناسب یافت شده در مناطق سامرست و آیر دچار کمبود مس هستند. خاک مناطق بسیار پرباران و دارای سطح ایستایی بالا و در نتیجه دارای PH پایین (اسیدی) دچار کمبود سلنیوم هستند و علوفه مراتع این نواحی نیز دچار این نقصان میباشد. این مسئله در مناطق ولش هیلز ، شروپشایر، کورن وال شمالی و مرز اسکاتلند دیده میشود.
کمبود سلنیم در خاکهای شنی و ماسهای مانند نیومارکت نیز دیده میشود. برخی از مناطق ایالات متحده و آیر دارای سطوح بیشتری از حد (سمّی) سلنیم هستند. در کاتسولد و چاک داون کمبود مواد مغذی منگنز، مس و ید بسیار محسوس است. در خاکهای قلیایی منگنز و مس بلوکه شده و سطح این دو عنصر در خاک و گیاهان حاصله شباهتی با یکدیگر ندارند.
افزودن مواد معدنی به خاک به منظور رفع کمبودهای عناصر کم مصرف در آنها معمولاً رضایت بخش نیست. در مورد برخی از عناصر جذب بسیار کم بوده و لازم است مجدداً آنها به خاک افزوده شوند. اسپری کردن این عناصر در مرتع بسیار گران میباشد. از این رو تغذیه یک مکمل حاوی منبع مناسب کم مصرف عملیترین راه حل مشکل موجود میباشد.
این تجربه است که کمک می کند در هر تجارتی موفق شوید، ما بدون هیچ چشم داشتی تجربه خود را در اختیار شما خواهیم گذاشت
گروه تولیدی پژوهشی نیازی
نظرات کاربران
2:27:55 AM