در هنگام خرید کاسکو، موارد زیر را مورد توجه قرار دهید (البته این موارد مربوط می شود به جوجه کاسکوهای پرورشی در کشورهای غربی در سنین فروش؛ یعنی ۳ تا ۵ ماهگی که برخی از آنها در مورد کاسکوهای اهلی و اهلی سخنگو در کشور ما هم صدق می کند.در ادامه مطالب مواردی درباره نشانه های سالم بودن و اجتماعی بودن کاسکو را توضیح داده ایم.
نشانه های سالم بودن و اجتماعی بودن کاسکو
مواردی که هنگام خرید کاسکو باید در نظر گرفت و نشانه های سالم بودن و اجتماعی بودن کاسکو میباشد:
- آیا کاسکو فعال و باهوش به نظر می رسد؟
- آیا سوراخ های بینی کاسکو باز و تمیز است؟
- آیا چشم های کاسکو کاملاً باز و درخشان است؟
- آیا پرهای ناحیه مقعد کاسکو تمیز است؟
- آبا پرهای کاسکو درخشان و سالم به نظر می رسد؟
- آیا پاهای کاسکو تمیز و سالم به نظر می رسد؟
- آیا کاسکو اجتماعی به نظر می رسد؟
- اگر کاسکو قبلاً در خانه ای بوده و احتمالاً کاسکو اهلی است، آیا هنوز مثل کاسکوهای وحشی از نزدیک شدن به آن می ترسد؟اگر چنین است احتمالاً به بیماری ترس دچار است و فقط افرادی می توانند به خرید آنها مبادرت ورزند که در معالجه بیماری ترس کاسکوها مهارت داشته باشند. بدیهی است که چنین افراد باید خانواده ای همراه داشته باشند که سروصداهای زیاد کاسکوهای مبتلا به بیماری ترس، برای آنها مشکل جدی به وجود نیاورد. اگر کاسکو وحشی باشد، ترسیدن آن از آدم یک امر طبیعی است. اما موضوع این است که کدام فرد مبتدی می تواند یک کاسکوی وحشی را از یک کاسکوی اهلی مبتلا به بیماری ترس تشخیص دهد؟ عملاً هیچ فرد مبتدی! پس به این نتیجه می رسیم که اولاً خرید کاسکو تقریباً در همه شرایط نیاز به مطالعه و کسب تجربه دارد . در واقع فرد مبتدی که مطالعه کاملی در موضوعات مختلف کاسکو داشته باشد، او هم به سادگی و به صرف مطالعه زیاد نمی تواند مطمئن باشد که بتواند شخص خرید مطلوبی داشته باشد. اما فرق او با مبتدیانی که هیچ مطالعه ای در مورد کاسکو ندارند، این است که اگر او از یک فرد مجرب نظر مشورتی بخواهد، می تواند دلایل فرد مجرب را در انتخاب یک کاسکوی خاص درک کند و اگر فرد مجرب نظری سهواً یا عمداً غیرکارشناسی ارائه دهد، باز هم او می تواند نظر نامناسب فرد مجرب را تشخیص دهد. این درحالی است که مبتدیان کاملاً بی مطالعه، هیچ چاره ای ندارند جز آنکه دیگران را وکیل خودشان کنند که آنها برای چنین افراد بهترین انتخاب را ارائه دهند. در این خصوص، من نمی گویم که همه افراد ممکن است با پذیرفتن این وکالت، مشورت خوبی را ارائه ندهند و اساساً میل ندارم که مردم را به چنین روش بدبین کنم، اما نظر من این است که اصولاً چنین کاری ساده لوحی محض است، به خصوص در مورد کالایی چون کاسکو که قرار است عضوی از خانواده شود. توجه داشته باشید که زیبایی، تیپ و سلامتی کاسکو، صفاتی هستند که حتی افراد مبتدی می توانند با اندکی مطالعه این صفات را در آنها ببینند و تشخیص دهند، اما ارزش های واقعی و مهم کاسکو، به خصوص در مورد سخنگوهای گران قیمت، فقط توسط افرادی که مدت های طولانی با کاسکوهای متعدد سروکار داشته اند؛ یعنی افرادی باتجربه و به خصوص با مطالعه امکان پذیر است.
- اگر یک جوجه کاسکو را از تولیدکننده آن می خواهید خریداری کنید، ببینید که با نزدیک کردن دستتان به پای جوجه، روی دست شما می آید؟ اگر بیاید، از نشانه های سالم بودن و اجتماعی بودن کاسکو است و ادامه تربیت آن پس از خرید کار آسانی است. به هر حال در مورد خرید کاسکوهای اهلی و اهلی سخنگو در کشور ما هم روی دست آمدن یا نیامدن کاسکو در بدو خرید، از اهمیت خاصی برخوردار نیست. روی دست آمدن و بسیار اهلی و بازیچه بودن کاسکو، اگرچه یک صفت خوب آن محسوب می شود، اما این صفت هیچ ربطی به توان آن در سخن گویی ندارد و اگر فردی در خرید یک کاسکوی سخنگو، پول کافی برای سخنگو بودن آن بپردازد، ولی بعداً متوجه شود که آن کاسکو فقط یک بازیچه است و ابداً سخن گو نیست و حتی با آموزش سخنگویی، توان یادگیری نداشته باشد، متوجه خواهد شد که خرید خوبی نداشته است. چرا که اگر هدف خریدار کاسکو فقط بازیچه بودن آن باشد و کاسکو قابلیت یادگیری سخنگویی نداشته باشد،
- چرا فرد برای داشتن آن باید مبلغی بیش از ۱۰۰ برابر قیمت یک کبوتر را بپردازد؟ شخصیت کاسکو چگونه است؟ این موضوع را نمی توان در مورد کاسکوهای وحشی چندان مورد قضاوت قرارداد، ولی جوجه کاسکوهای تولیدی توسط پرورش دهندگان را می توان از لحاظ شخصیتی، مورد قضاوت قرار داد.
- ببینید که کاسکو چگونه نسبت به ایستادن شما جلوی قفسش یا حرکات آرام شما واکنش نشان می دهد.
- فقط به استناد یادگیری موارد فوق که عمدتا از یک کتاب انگلیسی برگرفته شده است، یک فرد مبتدی نمی تواند انتخاب خوبی داشته باشد. همچنین افراد مبتدی که دیگران را برای انتخاب یک کاسکوی خوب وکیل می کنند، آنها نیز به جز موارد شانسی و درخواست از افراد خاص، بعید است که از بهترین انتخاب برخوردار شود. توجه کنید که اصولاً شما چه کسانی را ممکن انتخاب یک کاسکو وکیل خودتان کنید و فکر کنید که دادن این وکالت به دیگران چه معنی ای می تواند داشته باشد. ممکن است شما یک دوست یا قوم و خویشی داشته باشید که او هم کاسکو در خانه دارد و با این خیال که حتماً او فردی مجرب است، از او بخواهید که با شما یک پرنده فروشی بیاید و برای شما یک کاسکوی خوب انتخاب کند. ممکن است شما وارد یک پرنده فروشی شوید و از قضا با فردی در آنجا هم صحبت شوید که او یک کاسکو در خانه دارد یا قبلاً داشته و حالا به پرنده فروشی سرزده که کاسکویی بخرد یا دیداری از کاسکوها کند و و از نظر مشورتی بخواهید. در هر دو مورد فوق درخواست شما درخواستی نادرست و غیر اصولی است، زیرا معمولاً آنها به شما نخواهند گفت که چنین تجربه ای را ندارند و متأسفانه از روی خیرخواهی نادرست، فوراً به درخواست شما لبیک می گویند و کاسکویی را برای خرید شما کاندید میکنند که انتخاب آن کاسکو هیچ اساسی ندارد، زیرا چنان افراد از تجربه کافی برخوردار نیستند و به صرف داشتن یک کاسکو، در انتخاب کاسکو برای دیگران صاحب صلاحیت نمی شوند. متأسفانه عمده مردم ما على رغم نا آگاهی از بسیاری از مسائل، عادت دارند که به محض مشورت خوسته شدن از آنها، به اظهارنظر بپردازند و کم یافت می شوند افرادی که بگویند: من در این مورد تجربه کافی ندارم. بیشتر مردم ما حتی وقتی از یک دوست یا آشنا می شنوند که او می گوید فلان جایم درد میکند، بلافاصله نقش یک پزشک را به خودشان می گیرند و میگویند فلان چیز را بخور و/یا بدتر از آن، دارویی را به او پیشنهاد می کنند. چنین اشخاص خیال می کنند افرای خیرخواه هستند و لابد بابت ارائه چنین نظرات توقع دارند که خداوند پاداش هم به آنها بدهد. اما اصولاً اظهار نظر مخصوص افراد صاحب نظر است و آیا بیشتر مردم ما در کار طبابت پزشک و صاحب نظرند و یا فردی که در خصوص کیفیت بیا قیمت یک کالا و آنهم کالای بسیار پیچیده ای چون کاسکو اظهارنظر می کند، او در تشخیص کیفیت آن کالا مجرب، صاحب نظر، کارشناس یا متخصص است؟ مسلماً چنان نیستند. پس این ما هستیم که با درخواست از چنان افراد، آنها را وادار به تکرار یک عمل نسبتاً زشت «یعنی نظر دادن غیرکارشناسانه» میکنیم و هرچند که آنها نباید اظهارنظر بیهوده کنند، ولی درخواست ما از اظهارنظر ناشیانه آنها نادرست تر است.
فرد دیگری که شما ممکن است برای یک خرید خوب وکیل کنید، صاحب فروشگاه است و فرقی نمیکند که چه کالایی در آن فروشگاه عرضه می شود: فروشگاه لوازم خانگی، بنگاه ماشین،خواربارفروشی یا پرنده فروشی. در اینجا هم شما می توانید در صورت مجرب بودن و داشتن اطلاعات لازم، سئوالاتی را برای تصمیم گیری از صاحب فروشگاه بپرسید، اما وکلالت دادن شما به صاحب فروشگاه برای انتخاب بهترین کالا برای شما به میل خودش، صرف نظر از نظر مشورتی خوب یا بد او»، کاری نادرست است. چرا که صاحب فروشگاه از بهترین انتخاب و بدترین انتخاب مشتریان خودش آگاه است و اگر قرار باشد که هر فرد ناشی و بی تجربه وارد فروشگاه شود و با وکالت دادن به صاحب فروشگاه، قرار باشد که او بهترین کالايش را به او معرفی کند، او کالاهای ضعیف تر روی دستش می ماند. ثانیاً اگر قرار باشد که افراد ناوارد و بی تجربه با این روش به بهترین انتخابها دست یابند، فرق آنها با افراد مجربی که به هر حال از صاحبان فروشگاه ها با تجربه تر نیستند و خودشان اقدام به انتخاب می کنند، چیست؟ و آیا با چنین توقعات بی جا، فکرنمی کنید که اصولاً حرمت آگاهی، دانش، تجربه و تلاش در امر یادگیری از بین می رود و افراد ناآگاه همیشه به بهترین انتخابها با پرداخت حداقل مبالغ دست می یابند؟
من نمی گویم که در همه موارد وقتی شما به صاحب یک فروشگاه وکالت دهید که بهترین انتخاب را برای شما انجام دهد، او نظر مشورتی درستی را به شما نخواهد داد. اما می گویم که درخواست شما از چنان افراد کاملاً بی جا و بی مورد است. در حقیقت در هر فروشگاه کالاهای مختلفی از هر جنس وجود دارد که ممکن است قیمت آنها با هم یکی باشد یا نباشد، اما انتخاب درست شرط مهم در برنده بودن خریدار است. حال اگر افرادی صاحب تشخيص وارد هر فروشگاه شوند و بهترین کالاها را با دانش خودشان تشخیص دهند و خریداری کنند و افراد ناوارد و بی تجربه هم بیایند و با استفاده از دانش و آگاهی نظر مشورتی درست صاحب فروشگاه بهترین کالاها را خریداری کنند، کالاهای نامرغوب تر همه روی دست صاحبان فروشگاهها می ماند. لذا با درک این منطق، افرادی که خیال می کنند با وکالت دادن به فروشنده و اعتراف به ناواردبودن و مطلع نبودن از کیفیت و قیمت جنس موردنیاز، حتماً دستشان به بهترین انتخاب خواهد رسید، اگر در همه موارد چنین نباشد، باری در عمده موارد چنین خواهد بود که از نظر مشورتی خوبی برخوردار نخواهند شد و البته این امر کاملاً عادی است و هیچ فرد غير مطلعی حق ندارد که خسارت بی تجربگی خودش را به گردن دیگران بیندازد و آنها را به ارائه نظر مشورتی نادرست محکوم کند. بنابراین در انتخاب و خرید هر نوع کالا، یا شما باید خودتان مطلع و مجرب باشید، یا بهای نامطلع بودن و بی تجربگی خودتان را بپردازید. حال این بها را به دو صورت میتوانید بپردازید و انتخابش با خود شماست. یکی اینکه از افرادی که نباید مشورت بخواهید، مشورت طلب کنید و به جای بهترین کالا احتمالاً بدترین کالا به دست شما برسد و این .درت خواهی مجانی شماست. روش دیگر این است که اگر خودتان مطلع نیستید، بهای بی اطلاعی خودتان را بپردازید؛ یعنی با پرداخت مبلغی پول به یک کارشناس واقعی، در قبال پولی که می پردازید، «نظر صحیح و کارشناسانه» او را خریداری کنید و سپس با آن نظر، اقدام به خرید کنید. این اصولی ترین راه برای دستیابی به بهترین کالا با قیمت مناسب است. حال اگر در این روش احیاناً کالای نامرغوبی به دست شما برسد، شما می توانید آن کارشناس یا فرد مجربی که نظرش را به عنوان بهترین نظر به شما فروخته است، مورد بازخواست قرار دهید. در حقیقت اگر چنین اتفاقی بیفتد، آن فرد به عنوان «فروشنده یک نظر یا مشورت تقلبی»، کلاهبردار محسوب می شود و حق شماست که با او درست مثل فروشنده یک کالای تقلبی برخورد کنید.
با خرید کاسکو، در واقع شما یک عضو به خانواده خودتان اضافه میکنید. لذا باید دقتی بسیار شدید داشته باشید که این عضو مناسب خانه شما باشد. در غیر این صورت؛ یعنی با خرید یک کاسکوی بد، انگار شما پول داده اید که دردسر برای خودتان بخرید و انگار نیاز به آوردن یک بچه از پرورشگاه داشته اید و رفته اید با دادن مبلغ هنگفتی پول به والدین یا ولی یک بچه نااهل و بی تربیت، آن را وارد خانه خودتان کرده اید و حالا به جای لذت بردن از آن، دایم در این فکر هستید که چگونه از شر آن را راحت شوید و این است بهای بی اطلاعی و بی تجربگی علمی و عملی و نداشتن تجربه در گرفتن مشورت از مشاور با صلاحیت «انشاءا… که این توضیحات برای شما به منظور دستیابی به یک کاسکوی خوب کافی باشد ،. پس فراموش نکنید که مطالعه و سپس خرید یک قفس مناسب، اقداماتی کاملاً اساسی هستند که باید قبل از خرید کاسکو انجام دهید.
نظرات کاربران
2:27:55 AM